eitaa logo
افق کردستان
1.8هزار دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
24 فایل
حقیقت حقی است برای همه ادمین کانال @Adminofogh
مشاهده در ایتا
دانلود
✅سفارش دسته گل ✍مردی در راه برگشت به خانه، جلوی یک گل‌فروشی توقف کرد تا برای که در شهری دورتر زندگی می‌کرد یک دسته گل سفارش دهد تا ارسال کنند. وقتی داشت از ماشین پیاده می‌شد متوجه شد که کوچکی گوشه‌ای ایستاده و در حال گریه کردن است. مرد از دختر پرسید که چرا گریه می‌کند و دختر جواب داد: «من میخواهم یک شاخه گل رز برای بخرم. اما پولم کافی نیست.» مرد لبخندی زد و گفت: «با من بیا تو گل‌فروشی. من برای تو یک شاخه گل رز می‌خرم.» مرد برای کوچولو یک شاخه گل رز خرید و دسته گل برای مادرش را هم سفارش داد. وقتی با دختر از گل‌فروشی بیرون آمدند مرد به دختر گفت می‌تواند دختر را به خانه‌اش برساند. دختر گفت: «ممنون، لطفاً مرا پیش ببرید.» دختر مرد را به یک گورستان هدایت کرد و در آنجا شاخه گل رز را روی یک قبر تازه پر شده قرار داد. مرد از دختر خداحافظی کرد و به گل‌فروشی برگشت، سفارش را لغو کرد و همان جا یک دسته گل انتخاب کرد و سوار بر ماشین رفت برای دیدن مادرش. زندگی کوتاه است. تا جایی که می‌توانیم برای کسانی که شما را دوست دارند وقت بگذارید و به آنان بورزید. قبل از اینکه دیر شود از هر لحظه آن استفاده کنید. هیچ چیزی مهم‌تر از نیست. ↶【به ما بپیوندید 】↷ @ofoghkurdestan
🤲🏻 لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین: ⁉️ چرا مجیدرضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد😭 مراقب خود، اطرافیان و باشیم.👇🏻 🥀امروز صبح که خبر اعدام رهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد 🥀 نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، 🥀سخنرانش فردی بود که از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان بازجویی وی بود، این مطلب از زبان ایشان است. 🥀مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را مجیدرضا گذاشت. 🥀از کودکی مسجدی و هیئتی بود. همیشه تلاش می‌کرد صف اول خودش را جا کند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می‌انداخت. از ۱۵ سالگی که وارد شد کم کم تحت تأثیر قرار گرفت... 🥀آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین (ع) و حضرت فاطمه (س) را کنار گذاشته و حتی می‌کند😳 🥀خودش می‌گوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش درخیابان آن جرقه زده شد. 🥀اول در خانه را می‌نویسد که برای من نکنید‏ سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه‌ای بوده که از حزب‌اللهی‌ها داشته، 🥀او می‌گوید با خودش فکر می‌کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتماً و تکه‌تکه‌اش می‌کنند 🥀 برای همین موقع دستگیری می‌گوید مرا زود اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار مأموران اطلاعاتی را می‌بیند که ‏با رفتار دینی با او تعامل می‌کنند 🥀 تمام معادلات ذهنی‌اش به هم می‌ریزد بچه‌های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه‌ا‌ش بدهند، با او صحبت می کنند 🥀از زندگیش می‌پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می‌دهند بخواند وخلاصه مجرم و بازجو با هم می‌کنند. 🥀آخر تازه ‏فهمیده که این ۸ سال چه قدر مغزش را شستشو داده تا دست به این برند. 🥀به مادرش می‌گوید، با مادران صحبت کن، 🥀طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجیدرضا می‌گوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم😭 🥀 بعد از ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه می‌زند و بازجو هم همراهش گریه و زجه می‌زند)😭 🥀او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می‌شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دو تا جوان را شهید کرد و یک جوان را کشت، 🥀 دشمن یک جوان را که می‌توانست سرباز امام زمان (عج) باشد‏ را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و در فضای مجازی باشیم. 📚 دکتر اصغری نکاح؛ روانشناس و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد