eitaa logo
افق اندیشه موعود
1.2هزار دنبال‌کننده
771 عکس
389 ویدیو
235 فایل
تولید بازی و اسباب بازی.انیمیشن وابزار فرهنگی برای کودک و نوجوان و مربیانش ارتباط با مدیر کانال 👈 @Shobairsaleh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴دارت دشمن شناسی 4 طرح بنر برای دارت پرتاب کردن به دشمنان نمونه برنامه برای استفاده مربیان محترم و محترمه کانال افق https://eitaa.com/ofoqeandisheh
🔴دارت دشمن شناسی 5 طرح بنر برای دارت بادکنکی پرتاب کردن به دشمنان نمونه برنامه برای استفاده مربیان محترم و محترمه کانال افق https://eitaa.com/ofoqeandisheh
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴یک خانم روس هم راز پنهان در شعار و لوگوی چت جی پی تی ChatGPT را آشکار کرد! 📌بنظر شما این هم اتفاقی است!؟
enc_1705342438167248840823.mp3
5.92M
«أتَحَدّاک» متن نماهنگ: ای یار ای یار برخیز و علم بردار ای چشم و دل بیدار بر قله قدم بگذار روز و شب تو روی لب تو یا حیدر کرار رسیده فتح الفتوح دیگر حیدر بگو به ظالم بگو به کافر حیدر بیا به میدان جنگ خیبر حیدر خیبر خیبر یا صهیون ... جیش محمد قادمون نفرین بر دنیای بی دردی نفرین بر نامردی نامردی امروز از ظلم خود خوشنودی فردا چون اجدادت نابودی ما از نسل فتح احریمن کی ما میترسیدیم از دشمن اینجا اشک کودک پیروز است اینجا خون بر موشک پیروز است سربازم و الگوی من فرمانده ام حاج قاسم آن کس که گفت من یک تنه خود میشوم حریف ظالم حریفت منم حریفت منم منم که اهل ایرانم حریفت منم حزب الله لبنانم حریفت منم از عراق راه افتادم حریفت منم به شاه نجف دل دادم حریفت منم شبیه هر فلسطینی حریفت منم انی احامی عن دینی قدس یعنی پای حق ایستادن تا ابد سرباز قدس عاقبت شهید قدس میشود والله والله نصر من الله ... < متن عربی > ای یار ای یار برخیز و علم بردار ای چشم و دل بیدار بر قله قدم بگذار روز و شب تو روی لب تو یا حیدر کرار رسیده فتح الفتوح دیگر حیدر بگو به ظالم بگو به کافر حیدر بیا به میدان جنگ خیبر حیدر خیبر خیبر یا صهیون جیش محمد قادمون... 👈فهرست سرودها رو اینجا ببیند. · · • • • ✤ • • • · · @soroood · · • • • ✤ • • • · · eitaa.com/amoo_safa
متن حماسی و احساسی از زبان کودکان غزه برای اجرای روز قدس بسم الله الرحمن الرحیم (مجری با صدایی محکم و پرصلابت آغاز کند) ای قدس! ای قبله‌ی در خون تپیده! ای زخم کهنه‌ی تاریخ! ای فریاد بی‌صدای کودکان غزه، ای ناله‌های مادران داغ‌دیده! امروز، اینجا ایستاده‌ایم تا بگوییم: فلسطین زنده است! قدس، پاره‌ی تن اسلام است! (مجری لحظه‌ای مکث کند، سپس با لحنی احساسی، گویی از زبان کودکان غزه سخن بگوید) "سلام بر شما، ای مردم جهان! ما بچه‌های غزه‌ایم… ما همان کودکانی هستیم که شب‌ها، به جای قصه‌های شیرین، صدای انفجار می‌شنویم… ما همان‌هایی هستیم که مدرسه‌هایمان را ویران کردند، خانه‌هایمان را خراب کردند، اما ایمانمان را هرگز نتوانستند ویران کنند! ما هر شب، با دستان کوچکمان، آسمان را نگاه می‌کنیم و از خدا می‌پرسیم: "بابای ما کجاست؟ چرا به خانه برنمی‌گردد؟" "مادر ما چرا دیگر برایمان قصه نمی‌گوید؟" ما هر روز، برادری را، خواهری را، دوستی را، هم‌کلاسی‌ای را از دست می‌دهیم… اما امیدمان را نه! ما گرسنه‌ایم… اما ایمانمان سیراب است! ما زخمی‌ایم… اما امیدمان زنده است! ما شهید می‌شویم… اما تسلیم نمی‌شویم! ما را از بمب و موشک نترسانید، ما در آغوش آتش بزرگ شده‌ایم! ما را از محاصره نترسانید، قلب‌های ما گسترده‌تر از همه‌ی دیوارهای شماست! اما ای دنیا! ای وجدان‌های خاموش! تا کی باید به خواب بروید؟ تا کی باید صدای ما را نشنیده بگیرید؟ مگر ما کودک نیستیم؟ مگر ما حق زندگی نداریم؟ مگر خون ما رنگین‌تر از دیگران است؟ اما نه… ما یاد گرفته‌ایم که بر خدا توکل کنیم، که امیدمان را در دست‌های خودمان بگیریم، و به شما بگوییم: قدس آزاد خواهد شد، حتی اگر ما دیگر نباشیم! (مجری لحظه‌ای مکث کند، سپس با صدایی پرشور ادامه دهد:) اما ای ظالمان! بدانید که این کودکان، بزرگ خواهند شد! بدانید که این نسل، فراموش نمی‌کند! بدانید که هر خونی که بر زمین ریختید، درختی خواهد شد که ریشه‌های ظلمتان را خواهد شکست! و شما… شما رفتنی هستید! همان‌طور که فرعون‌ها و ظالمان تاریخ رفتند! (با هیجان و شور، همراه با مردم شعار بدهد) مجری: مرگ بر اسرائیل! مردم: مرگ بر اسرائیل! مجری: مرگ بر آمریکا! مردم: مرگ بر آمریکا! مجری: ای کودک غزه، نترس! مردم: ما همه با تو هستیم! مجری: فلسطین پیروز است! مردم: اسرائیل نابود است! (مکثی کوتاه، سپس ادامه دهد:) آه ای قدس! روز آزادی تو نزدیک است! روز انتقام، روزی که فریاد "الله اکبر" از مأذنه‌های مسجدالاقصی طنین‌انداز شود، روزی که چکمه‌های اشغالگران، از خاک پاک تو بیرون رانده شود! (مجری با صدایی محکم، پر از امید و ایمان بگوید:) ای قدس، بشارت باد! که این امت، هنوز زنده است! که این فریادها، این مشت‌های گره‌کرده، این غیرت، این قیام، پایان ندارد تا روزی که پرچم اسلام، بر فراز گنبد تو به اهتزاز درآید! اللهم عجل لولیک الفرج! تولید شده با هوش مصنوعی -دهقان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
61.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴پیچش مو ☑️تو مو می بینی و من پیچش مو 🟢روایتی ساده از موضوعی پیچیده 🎯اقناع و استدلال منطقی برای حجاب 🎥کلیپ تحلیلی چیستی و چرایی پوشش در ایران و آمریکا ♥️♥️مطمئنا خوشتون میاد و به دیگران هم سفارش می کنید https://eitaa.com/joinchat/80543856Ca9d971b9b1
✅ داستان کوتاه (157) 🌷 دست امام زمان (ع) شفاست اسماعیل بن عیسی هرقلی می گوید: هنگامی که در قریه هرقل (در عراق) زنـدگی می کردم، در ایام جوانی، زخمی به اندازه یک مشت انسان در ران چپم پیـدا شـد که در بهـار می ترکیـد و خون و چرك از آن می رفت و درد آن مرا از کارهـایم باز می داشت. روزي به حله آمدم و به خانه سـید بن طاووس، عالم شیعه رفتم و از نـاراحتی خود نزد او درد دل کردم و گفتم: می خواهم در شـهر، آن را معالجه کنم. سید، پزشکان حله را حاضر نمود و محل درد را معاینه کردند و گفتند: این زخم در بالاي رگ اکحـل قرار گرفتـه و معـالجه اش خطرنـاك اسـت. زیرا این جراحت را بایـد از ریشه بریـد. در این صورت رگ بریده می شود و او می میرد. سید به من فرمود: می خواهم به بغداد بروم. تو هم بیا! شاید پزشکان متخصصی باشند و معالجه ات کنند. وارد بغداد شدیم. سید در آنجا نیز پزشکان را خواست و محل زخم را دیدند. آنها نیز همان پاسخ پزشکان حله را داده بودند، لذا خیلی ناراحت شدم. گفتم حالا که به بغداد آمده ام، براي زیارت به سامرا می روم و از آنجا به وطن بازمی گردم. سـید این فکر را پسـندید و من اثاث خود را نزد سید گذاشتم و حرکت کردم. وارد سامرا شـدم. قبور امامان را زیارت کردم. آنگاه به سـرداب مقدّس امام زمان رفتم و پاسـی از شب را در سـرداب گذراندم و مناجات کردم و از خـدا و امامـان یاري طلبیـدم. تا روز پنـج شـنبه در سامراء مانـدم ، سـپس کنار دجله رفتم، و غسل کردم و لباس پاکیزه پوشیدم و ظرف آبی را که همراه داشتم پر کردم و بیرون آمدم که به زیارتگاه برگشته و یک بار دیگر نیز زیارت کنم. در آن حـال دیـدم چهـار نفر سواره از دروازه شـهر سـامرا بیرون می آینـد. چون در اطراف زیارتگـاه عـده اي از بزرگان عشایر زندگی می کردند، گمان کردم سواران از آنها هستند. وقتی به هم رسـیدیم، دیدم دو نفرشان جوان هسـتند. یکی از آنها تازه موي صورتش روییده است، و هر چهار نفر شمشـیري حمایل دارند. دیگري پیرمردي بود که نیزه در دست داشت، و نفر بعدي نقاب به صورت زده و قبایی روي شمشیر پوشـیده و گـوشه آن را از بغـل گذرانـده بود. پیرمرد نیزه دار در طرف راست من ایسـتاد، و آن دو جوان هم در طرف چپ ایستادند، و شخص قباپوش هم در وسط راه من قرار گرفت. به من سلام کردند. پاسخ دادم. شخص قباپوش به من گفت: تو فردا می خواهی نزد خویشانت بروي؟ گفتم: آري. گفت: بیا جلو، زخمی که تو را اذیت می کند، ببینم. من مایل نبودم که آنها با من تماس داشته باشند و با خود فکر می کردم اینها از عشایرند و از نجاست پرهیز ندارند و من هم تازه از آب بیرون آمده ام و لباسم هنوز تر است. با این حال نزد وي رفتم و او دستم را گرفت و به سوي خود کشید. خم شد و دستش را روي زخم گذاشت. آن را چنان فشار داد که دردم گرفت، سپس برگشت روي اسب قرار گرفت. آنگاه پیرمردِ نیزه به دست گفت: اسماعیل راحت شدي؟ من تعجب کردم که از کجا اسم مرا می داند. گفتم: من و شما ان شاء الله راحت و رستگار هستیم . پیر مرد گفت: این آقا، امام زمان است. من دویدم و رکابش را بوسیدم. امام حرکت کرد. من در کنارش می رفتم و التماس می کردم. امام فرمود: برگرد! عرض کردم: هرگز از شما جدا نمی شوم. فرمود: صلاح تو در این است که برگردي. و من سخنم را تکرار کردم: برنمی گردم. پیر مرد گفت: اسماعیل! حیا نمی کنی که امام دو بار به تو گفت برگرد و گوش نمی کنی؟ این سخن در من اثر کرد، ناچار ایستادم. امام چند قدم رفت. آنگاه متوجه من شد و فرمود: چون به بغداد رسیدي، حتماً منتصر، خلیفه عباسی تو را می طلبد و چیزي به تو می دهد ولی از او قبول مکن و به فرزندم سید بن طاووس بگو: نامه اي به علی بن عوض بنویسد و تو را سفارش کند و من به او می گویم هر چه خواستی به شما بدهد. سپس همه حرکت کردنـد و رفتنـد و من همچنان ایسـتاده به آنها نگاه می کردم تا از نظرم دور شدنـد، و من از جدایی آن حضرت بسیار تأسف خوردم. ساعتی همانجا نشستم. به حرم مطهر رفتم. خدّام حرم که مرا دیدند، گفتند: حالت دگرگون است. درد داری؟ گفتم: نه. گفتند: کسی با تو نزاع کرده؟ گفتم: نه. من از آنچه شـما می گویید، اطلاعی ندارم. ولی آیا سوارانی را که از اینجا گذشـتند، دیدید؟ گفتند: ایشان از بزرگان محل بودند. گفتم: از بزرگان نبودند. یکی از اینها امام زمان (ع) بود. گفتند: آن پیرمرد یا آن مرد قباپوش؟ گفتم: همان قباپوش. گفتند: زخمی که داشتی به او نشان دادي؟ گفتم: خود او بـا دست، آن را فشـار داد و مرا به درد آورد. پس از آن رانم را بـاز کردم دیـدم از آن زخم اثري نیست. ران دیگرم را نیز باز کردم اثري از زخم ندیدم. خدّام وقتی متوجه قضیه شدند به سوي من هجوم آوردند و لباسم را براي تبرك پاره پاره کردند ... 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 166 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
*خبر فوری:* _انا لله و انا الیه راجعون_ فلسطین تحت محاصره نیروهای اسرائیلی است... اسرائیل خشمگین است و حمله زمینی به غزه انجام داده است... یکی از شخصیت‌های بزرگ دینی از همه مسلمانان خواسته است تا آیات 26-27 سوره بقره را بخوانند (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الَّذِینَ ینقُضُونَ عَهدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یقَطِعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یصِلَ وَ یفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ، أُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ الْخَٰسِرُونَ * كَیْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیَاكُمْ ثُمَّ یمِیتُكُمْ ثُمَّ یحْیِیكُمْ ثُمَّ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ...!* و همچنین آیات 85، 86، 88 سوره یونس را (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، وَ نَجَّنَاهُ بِرَحْمَتِهِ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِینَ * وَ أَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَى وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءَا لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَ جَعَلُوا بُیُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قَالَ قَدْ أَجَبْتُ دَعْوَتَكُمَا فَاسْتَقِیما وَ لَا تَتَّبِعَانِ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یعْلَمُونَ...! صدق الله العلي العظيم) و سپس سه بار بگویید (أستغفر الله العظيم)...! و هفت بار بگویید (حسبنا الله و نعم الوکیل). 👈 لطفاً این پیام را امشب به تمام مسلمانان ارسال کنید... برادران و خواهران ما در محاصره هستند و لحظه‌ای به ذبح نزدیک می‌شوند... وضعیت بسیار وحشتناک است... این همان جهاد ما است... از دوستان خود کمک بگیرید و این پیام را به گسترده‌ترین شکل ممکن منتشر کنید... از دوستان خود بخواهید که این پیام را به بیشترین افراد ارسال کنند. ممکن است. اسرائیل در حال برنامه‌ریزی برای حمله در 24 ساعت آینده است. از دعا برای فلسطین با آیات ذکر شده دست برندارید... !!! حتی اگر این آیات را نخوانده‌اید، لطفاً این پیام را به جلو ارسال کنید. در چند دقیقه آینده، میلیون‌ها نفر این آیات را خواهند خواند. خواهش می‌کنم این پیام را با برادران مسلمان خود به اشتراک بگذارید... !!! (إن تنصروا الله ینصركم ...! وهو خیر الناصرین) 👆🏻👆🏻👆🏻ای جماعت مسلمانان، در دعا برای برادرانمان در فلسطین کوتاهی نکنید.