#پندیات
من از عقرب نمیترسم ولی از نیش می ترسم
ندارم شکوه از بیگانگان از خویش می ترسم
ندارم وحشتی از شیر و ببر و حمله ی گرگان
از آن گرگی که میپوشد لباس میش می ترسم
مرا با جو فروشان سر بازار کاری نیست
من از گندم نمایان ارادت کیش می ترسم
ندارم وحشت از جنگ ونفاق وقتل وخونریزی
من از این آتش افروزان صلح اندیش میترسم
بشیخی گفت کسی،از چه میترسی زمی؟ گفتا
ز می خوردن ندارم بیم از مستیش می ترسم
مرا با خانقاه و خرقه و کشکول کاری نیست
من از اعمال زشت خلق نا درویش می ترسم
چه خوش گفت این سخن مرد سخن سنجی که میگوید
مرا از مرگ باکی نیست از سختیش می ترسم
من《ژولیده》 را نبود هراسی از سخن گفتن
ولیکن از زبان خویش بیش از پیش می ترسم
🔸️شاعر:
#ژولیده_نیشابوری