eitaa logo
سیمای فرزانگان
2.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
6 فایل
اخلاق و زندگانی علما کپی اشکالی ندارد فقط اگر خواستید چند صلوات بفرستید ادمین تبادلات و انتقادات و پیشنهادات @yamahdi313mohamad شرایط تبلیغاتمون👇👇👇 https://eitaa.com/simaifarzanegan کانال دوم ما👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/nokteha_az_nagofteha
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه ای که مرحوم علامه ایازی در آن زندگی میکرد خانه ای گلی، ساده، کوچک و نمناک بود که این خانه را از پدرشان به ارث برده بود و تا پایان عمر شریفشان در همان خانه محقر می زیست. ایت_الله_ایازی https://eitaa.com/olamaerabane
استاد حدود ده سال کسالت داشتند و چند بار هم سکته کرده بودند، آخرالامر در اواخر ماه مبارک رمضان سال ۱۴۱۹ ق در شهر قم سکته میکنند سه ماه در بیهوشی بودند تا اینکه در روز چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۷۸ مطابق با ۲۰ ذی الحجه ۱۴۱۹ ق. در سن ۷۴ سالگی به لقاء الله پیوست و جنازه ی مبارکش را در قسمت بالاسر حرم حضرت معصومه در کنار قبر علامه سید محمد حسین طباطبایی دفن نمودند. https://eitaa.com/olamaerabane
... یک روز صبح در خانه به صدا در آمد رفتم در را باز کردم، خانمی چادر به سر، پشت در بود که صورت خود را گرفته بود و گفت: اینجا منزل آقای دستغیب است؟ گفتم بله، گفت: به آقا بگویید علویه ای هستم که ۱۰۰۰ تومان پول احتیاج کرده ام، آبرو دارم و نخواستم جای دیگری بروم که زشت باشد. گفتم: آقا شما را می شناسد؟ گفت نه؛ نه من آقا را میشناسم، نه آقا مرا. خانه اش را هم با پرس و جو یافتم، بالا رفتم و داخل اتاق آقا شدم تا عرض حال کنم، روی یک میز کوچک مقداری پول گذاشته بود و آقا نیز پشت میز خودشان سر به زیر انداخته و نشسته بودند، گفتم: اقالله و آقا صدایم را قطع کرد و گفت: بردار برو» چیزی هم نگو! پول را برداشتم چون رفتم که به آن علویه بدهم دیدم ده تا صد تومانی است. (۲) https://eitaa.com/olamaerabane
ایشان بیان فرموده اند بنده قبل از سال ۴۲ درس خارج فقه داشتم یک سال هنگام شروع درس احساس کردم ساعت درس بنده با درس آقا روح الله هم زمان است و به خاطر تقویت درس ایشان و احترام به آن بزرگوار درس خود را تعطیل کردم. پس از پیروزی انقلاب - چون در دادگاههای کشور به نظر آقا روح الله عمل می شد - بنده درس خارج قضا را تعطیل کردم مبادا نتیجه ی بحث ما مخالفت با نظرهای ایشان تلقی شود و موجب اختلاف و یا تضعیف نظام گردد. https://eitaa.com/olamaerabane
شیخ مجتبی الهیان میگوید آیت الله ابوالقاسم خزعلی نقل کرد که روزی از شیخ مجتبی قزوینی پرسیدم که مقام شیخ علی اکبر در چه حد و اندازه ای است ایشان می فرمایند روزی برای آن که شیخ را بیازمایم از قضیه ی حضرت داود که آهن در دستش نرم میشد و آلنا له الحديد.... تعجب کردم شیخ لبخندی زد و گفت او پیامبر بود سپس تشت آهنی خواست و آن تشت را با دستش مانند ،نان تکه تکه کرد سپس گفت او که پیامبر بود بیشتر از اینها می توانست کار بکند و این که ما کردیم کار مردم عادی است. https://eitaa.com/olamaerabane
🔴الغناء بالقرآن الكريم: يعد الغناء بالكلمات الباطلة من المحرمات المؤكدة، وأشد منه حرمة الغناء بالكلمات الحقة كالتغني بكلمات المعصومين (عليهم السلام) والقرآن الكريم، كما روي عن عبد الله بن سنان عن أبي عبد الله الصادق (عليه السلام) : (اقرأوا القرآن بألحان العرب واصواتها، وإياكم ولحون أهل الفسق وأهل الكبائر، فإنه سيجيء بعدي أقوام يرجّعون القرآن ترجيع الغناء والنوح والرهبانية) [الكافي ج ٦ ص ٦١٤]. وقد ذكر السيد الخوئي عن حرمة الغناء وإن تحقق بكلمات حقة قائلاً: (أن يكون الصوت نفسه مصداقًا للغناء... سواء تحقّقت بكلمات باطلة أم تحقّقت بكلمات مشتملة على المعاني الراقية، كالقرآن، ونهج البلاغة، والأدعية. نعم هي في هذه الأمور المعظمة وما أشبهها أبغض؛ لكونها هتكًا للدين، بل قد ينجر إلى الكفر والزندقة، ومن هنا نُهي في بعض الأحاديث عن قراءة القرآن بألحان أهل الفسوق والكبائر) [مصباح الفقاهة ج ٣٥ ص ٤٨١]. وقد راجت بعض البرامج التي يدعى أنها (قرآنية) وهم يرجعون ويتمايلون للأصوات كما يتمايل أهل الغناء والطرب للمطربين، بل ويرددون في تشجيع القارئ بعض الكلمات التي يرددها المصريون للمطربين والمطربات كما هو الشائع في مجالسهم الطربية التي قد تكون أحيانًا بكلمات حقة من الشعر العربي القديم المشهور. https://eitaa.com/olamaerabane
🍃✨ 🕊 .. ‌‌‌ويَظَلُ حُبڪ ڪالنُور في هذا المدى.. رُغمَ المَسافَة والــنــوى رُوحــي لِـــــــــــــــــ رُوحك تَنتمي. .. https://eitaa.com/olamaerabane
در کتاب روح مجرد یادنامه عارف ،عظیم حاج سید هاشم حداد و به قلم وزین استاد علامه تهرانی آمده است: رفقای کاظمینی میگفتند یک روز با ماشینهای مینی بوس کبریتی شکل (عراق) از کربلا با آقای حداد از کربلا به کاظمین می آمدیم در بین راه شاگرد شوفر خواست کرایه ها را جمع کند، گفت: شما چند نفرید؟ آقای حداد گفتند: پنج نفریم. او گفت: نه، شما شش نفرید. حاج سیدهاشم باز می شمارد و میگوید نه خیر! ما پنج نفر هستیم. ما هم می دانستیم که مجموعاً شش نفریم ولی مخصوصاً حرفی نمی زدیم تا ماجرا کشف شود. بار شاگرد شوفر گفت: شش نفرید ایشان گفتند: ای برادرم! مگر نمی بینی؟! در این حال اشاره نمودند و تک تک افراد را شمردند این یکی، دو تا سه تا چهار تا و این هم پنج تا دیگر تو چه میگویی؟ او گفت: ای سید! آخر تو خودت را حساب نمی کنی؟ عجیب اینجاست که در آن حال باز هم آقای حداد خود را گم کرده بود و چنان عرق عالم توحید بود که نمیتوانستند توجه به لباس بدن نموده و خود را به حساب آورد. تا اینکه دوستان از ایشان خواهش میکنند که شما خودتان را هم حساب کنید و این شاگرد درست میگوید و میخواهد کرایه شش نفر را بگیرد. وی نیز برای اینکه خواهش دوستان را رد نکند کرایه شش نفر را میدهد. خودشان می فرمودند: در آن موقعیت به هیچ وجه نمی توانستم خودم را به حساب آورم و آن کرایه را نه یقینی که به جهت تعبد سخن دوستان دادم. https://eitaa.com/olamaerabane
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالعلی قرهی از دوستان و یاران دیرین امام» می گوید: حضرت امام خمینی» تحریر الوسیله را زمانی که در ترکیه بودند حاشیه زده بودند که البته یک رساله ارزنده و اعلایی است. وقتی می خواستند این کتاب را چاپ کنند یک جلدش را آوردند که من خدمت امام ببرم پشت جلد رساله از امام خمینی خیلی تجلیل شده بود. تابستان بود، امام نشسته بودند. وقتی کتاب را خدمتشان بردم و به ایشان نشان دادم تا چشم امام به پشت جلد این کتاب افتاد آن قدر ناراحت شدند که کتاب را به زمین زدند و فرمودند: به من نمی گویند. باید این نوشته از بین برود. من که جرأت نکردم حرفی بزنم برگشتم آمدم بیرون و به شخصی که متصدی این کار بود گفتم که باید این نوشته از بین برود فایده ندارد امام اگر فرمایشی کردند. همین است و قضیه را گفتم گفتم با اینکه پشت این کتاب اسم خدا و پیغمبر بود امام انقدر ناراحت شدند که آنرا به زمین زدند. این کتاب را چاپخانه بردند و همان شخص که متصدی چاپخانه بود تعجب کرده بود؛ چون او تابحال چنین جریانی را نه دیده و نه شنیده بود. به زبان عربی می گفت.هذا سیدی؟!(یعنی این اقا کیست؟) https://eitaa.com/olamaerabane
؟ یکی از شاگردان شیخ میگوید شبی وارد جلسه شدم، کمی دیر شده بود و شیخ مشغول مناجات بود. چشمم که به افراد جلسه افتاد یکی را دیدم که ریشش را تراشیده است در دلم ناراحت شدم و پیش خود اعتراض کردم که چرا این شخص ریشش را تراشیده است. جناب شیخ که رو به قبله و پشت به من بود ناگهان دعا را متوقف کرد و گفت: به ریشش چه کار داری؟ ببین اعمالش چگونه است شاید یک حسنی داشته باشد که تو نداری https://eitaa.com/olamaerabane