eitaa logo
سیمای فرزانگان
2.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
6 فایل
اخلاق و سبک زندگی علما ادمین @mohamadhasan138 شرایط تبلیغاتمون👇👇 https://eitaa.com/simaifarzanegan کانال دوم ما👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/nokteha_az_nagofteha ناشناسمون https://harfeto.timefriend.net/17211198493828
مشاهده در ایتا
دانلود
! علامه طباطبایی میفرمودند چون برای تحصیل به نجف اشرف مشرف شدم، به لحاظ قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر علامه قاضی شرفیاب می شدم. روزی در کنار در مدرسه ای ایستاده بودم و مرحوم قاضی از آنجا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان آخرت می خواهی نماز شب بخوان. این سخن آن چنان در من اثر کرد که از آن به بعد تا زمانی که به ایران مراجعت کردم، پنج سال تمام در محضر مرحوم قاضی روز و شب به سر می بردم. و از آن وقتی که به وطن بازگشتم تا هنگام رحلت ایشان همیشه روابط ما برقرار بود، و مرحوم قاضی بر اساس روابط استاد و شاگردی دستوراتی می دادند و مکاتبات از طرفین برقرار بود https://eitaa.com/olamaerabane
حجت الاسلام حسین حیدری کاشانی از شاگردان آیت الله بهاء الديني و مؤلف کتاب «سیری در آفاق»، که شرح کاملی از زندگی ایشان میباشد . در این کتاب آورده است: روزهای اولی بود که خدمت این مرد الهی تشرف پیدا میکردم. نماز مغرب را اقتدا کرده بودم. ولی در همان رکعت اول نماز نمیدانم چه شد افکاری مرا به خود مشغول کرد و نماز و حمد سوره و رکوع و سجود افعالی بود که چون دستگاه اتوماتیک و خودکار انجام میشد تا پایان نماز مغرب این سردرگمی دامن گیرم بود. به محض اینکه آقا سلام نماز را داد صدا زد فلانی عرض کردم: بله. فرمود: این نماز نیست که ما میخوانیم گفتم بله آقا حق با شماست و دیگر ایشان چیزی نفرمود. و من هم چیزی نگفتم و دیگر هم به روی من نیاورد. https://eitaa.com/olamaerabane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚌 من به راننده گفتم نگه دار نمازمو بخونم، نگه نداشت نمازم قضا شد، آیا من گناه کردم؟ 🔝پاسخ قرائتی: بله❗️ https://eitaa.com/olamaerabane
؟! یکی از شاگردان شیخ میگوید از ایشان شنیدم که فرمود: شبی در عالم رؤیا دیدم که مجرم شناخته شده ام و مأمورانی آمدند تا مرا به زندان ببرند. صبح آن روز ناراحت بودم که سبب این رؤیا چیست؟ با عنایت خداوند متعال متوجه شدم که موضوع رؤیا به همسایه ام ارتباط دارد از اهل منزل خواستم که جستجو کنند و خبری بیاورند. همسایه ام شغلش بنایی بود معلوم شد که چند روز کار پیدا نکرده بود و شب گذشته او و همسرش گرسنه خوابیده اند؛ به من فرمودند: وای بر تو تو شب سیر باشی و همسایه ات گرسنه؟». در آن هنگام من سه عباسی پول نقد ذخیره داشتم فوراً از بقال سر محل یک عباسی قرض کردم و با عذرخواهی به همسایه دادم و تقاضا کردم هر وقت بیکار بودی و پول نداشتی مرا مطلع کن. https://eitaa.com/olamaerabane
! مرحوم سید ابو القاسم هندی نقل کرد که در خدمت حاج شیخ حسنعلی به کوه «معجونی» از کوهپایه های مشهد رفته بودیم در آن هنگام مردی یاغی به نام «محمد قوش آبادی که موجب ناامنی آن نواحی گردیده بود از کناره کوه پدیدار شد و اخطار کرد که اگر حرکت کنید کشته خواهید شد مرحوم حاج شیخ به من فرمودند: وضو داری؟ عرض کردم آری دست مرا گرفتند و گفتند چشم خود را ببند. پس از چند ثانیه که بیش از دو سه قدم راه نرفته بودیم فرمودند باز کن، چون چشم گشودم، دیدم که نزدیک دروازه شهریم بزرگی پر از گیاه در کنار بعد از ظهر آن روز به خدمتش رفتم؛ کاسه اطاق بود. از من پرسیدند در این کاسه چیست؟ عرض کردم نمی دانم و در جواب دیگر پرسشهایشان نیز اظهار بی اطلاعی کردم. آنگاه فرمودند: قضیه صبح را با کسی در میان نگذاشتی؟ گفتم خیر فرمودند: خوبست تو زبانت را در اختیار داری بدان که تا من زنده ام از آن ماجرا سخنی مگو و گرنه موجب مرگ خود خواهی شد. https://eitaa.com/olamaerabane
خوب است وقتی انسان صدقات مستحبه و خیرات می دهد، از پاک ترین قسمت های اموال خودش باشد. در هر حالی با خدا معامله کن ه دعاها و توسلات خوب است ولی انسان باید اثر را از خدا بداند و از خدا بخواهد. ه من تعجب میکنم از آن دسته از سالکین که مکاشفه می خواهند. چشم باز کنند، همه این عالم مکاشفات است. ، ه هیچ کس را از رحمت خدا نباید محروم کرد چرا که کار بدست ما نیست؛ بدست اوست سبحانه و تعالی https://eitaa.com/olamaerabane
امام خمینی در قبرستان شیخان قم یک مرد خوابیده است و او حاج میرزا جواد آقای تبریزی است. آیت الله علامه حسن زاده آملی عارف الهی، سالک ،مستقیم، محقق ،ربانی، فقیه صمدانی، و مربی نفوس آیت الله حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی از اعاظم علمای الهی عصر اخیر، و به حق از علمای فقه و اصول و اخلاق و حکمت و عرفان بوده است https://eitaa.com/olamaerabane
همچنین ایشان می فرمایند: بعد از انقلاب که امام به تهران و سپس به قم آمدند رفیقی داشتیم به نام آقای عرب که ایشان از طلاب قدیمی اصفهان و از ارادتمندان اعلام باید عمل جراحی شود. آقای هیچ چیزی نگفتم فقط نیت کردم که خوب شوم و امسال روزه بگیرم. بودند. ایشان را من میشناختم که مبتلا به زخم معده شدید بودند بطوریکه نمی توانستند روزه بگیرند و اصلا نمی توانستند گرسنگی را تحمل کنند. همه دکترها می گفتند که عرب به من گفت: که یک دفعه خدمت امام مشرف شدم سال ۱۳۶۳ که من به مشهد مشرف شدم آقای عرب را دیدم. ایشان گفت که من الان دو سال است که دارم روزه میگیرم از آن روزی که پیش امام رفتم و خواستم که بیماری ام خوب شود این زخم معده ۱۵ سال ادامه داشت) بیماری ام به طور کلی بهبود پیدا کرد. https://eitaa.com/olamaerabane
حضرت آقای حاج سید هاشم حداد در مورد قبرستان شیخان قم (شیخان کبیر) می فرمودند: بسیار پرنور و پربرکت است و خدا می داند چه نفوس زکیه و طیبه ای در اینجا مدفونند. پس از قبر بی بی که فضای قم و اطراف قم را باز و گسترده و سبک و نورانی نموده است و به واسطه برکات آن حضرت است که گویا خستگی از زمین قم و خاک آن برداشته شده است هیچ مکانی در قم به اندازه این قبرستان نورانی و با رحمت نیست. https://eitaa.com/olamaerabane
پس از واقعه هفتم تیر که نزدیکان ایشان نمیخواستند شهادت آیت الله بهشتی را به علت کسالت علامه به ایشان خبر بدهند در همین احوال یکی از اطرافیان حضرت استاد به اتاقی که ایشان در آنجا بود میرود که علامه به او چنین می فرماید: «چه به من بگویید و چه نگویید من آقای بهشتی را میبینم که در حال صعود و پرواز است https://eitaa.com/olamaerabane
حاج صاحب ادامه می دهد: «خیلی اتفاق می افتاد که وقتی ایشان با یک نفر صحبت می کرد آن فرد منقلب می شد. یک بار شخصی آمده بود پیش ایشان و حرف های خوبی نمی زد. آقای کشمیری به من گفتند کم کم باید او را به راه بیاوریم و البته به طور کلی با مردم خیلی حرف می زد. یک رفیقی داشتند که قصاب بود و حلال و حرام را رعایت نمی کرد. یک بار ایشان نشستند و با او صحبت کردند یک دفعه من دیدم که آن فرد متحول شد و از آن به بعد می دیدم که وقتی می خواهند به حرم یا به منزل برود عبایش را روی سرش می کشد و می رود، خانم او آمد از من پرسید چه اتفاقی افتاده است که او شبها می رود داخل اتاق و در را می بندد و تا صبح قرآن میخواند؟ من گفتم ایشان با آقا سید عبدالکریم نشسته و منقلب شده است. https://eitaa.com/olamaerabane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله به بانوان محجبه ‼️ تصور کنید در ایران به این شکل به غیر مسلمانان حمله شود...! 🔰 برشی از سخنرانی https://eitaa.com/olamaerabane
آیت الله نخودکی اصفهانی میفرمودند در تمام عمرم تنها یک نماز صبحم قضا شد. پسر بچه ای داشتم که شب همان روز از دست رفت سحرگاه، به من گفتند که این مصیبت از دست دادن پسرت به دلیل قضا شدن نماز صبح تو بوده است. اینک اگر شبی تهجدم ترک گردد، صبح آن شب انتظار بلایی را میکشم https://eitaa.com/olamaerabane
گوهر ناب ان لله عباداً أَطاعُوهُ فيما أرادَ، فَأَطاعَهُم فيما أرادوا يَقُولُونَ لِلشَّى «كُن فَيَكُونَ.» «خداوند را بندگانی است که فرمانش میبرند در هر چه بخواهد. خداوند نیز فرمان آنها را میبرد در هر چه بخواهند و چون چیزی می خواهند و میگویند: «باش!» می شود. https://eitaa.com/olamaerabane
: مرحوم آقا جمال گلپایگانی یک اعجوبه ای بود در همه ابعاد در مرتبه بالایی قرار داشت. سیمایی نورانی و حالات معنوی بسیار لطیفی داشت. شاگردانی هم داشت دامادشان آقا شیخ حبیب الله اراکی بود که پسرشان الان در خبرگان است. یکی از شاگردان ایشان در گلپایگان است ولی اکثر آنها فوت شده اند. آقای فرید گلپایگانی هم در خدمت ایشان بوده اند. یک موقوفه ای در عراق بود و آن وقت آیت الله بروجردی مرجع مطلق وقت بود. متولی موقوفه برای آیت الله بروجردی نوشته بود که این موقوفه در اختیار شماست و به هر نحوی که صلاح میدانید عمل کنید آیت الله بروجردی نوشته بودند: الان مرجع مطلق زمان ما آقا سید جمال گلپایگانی است و وجوهات را باید به ایشان داد. از پسران ایشان یکی آقا سید محمد بود که از شعرای زبر دست عرب بود و در نجف فوت کرد و همان نزدیک پدرش دفن شد یک آقا سید احمد نیز داشتند که در تهران بود و ایشان هم فوت شد و در یکی از مقبره های حرم مطهر حضرت معصومه دفن شد. دو پسر دیگر ایشان نیز زنده هستند یکی آقا سید علی که روحانی هستند و در سن کهولت در تهران به سر میبرند و دیگری آقا سید حسین و کاسب هستند. https://eitaa.com/olamaerabane
دستور کنترل زبان یکی از ارادتمندان آیت الله بهجت نقل کردند زمانی تصمیم گرفته بودم که زبانم را بیشتر کنترل کنم و با کسی حرف نزنم همان روز خدمت آیت الله بهجت رسیدم که فرمودند: بدم نمی آید در صورتی که کسی اراده تحفظ در کلام داشته باشد، اگر مصلحت باشد و خلاف سیاست نباشد، تکلم به قرآن بکند. https://eitaa.com/olamaerabane
4️⃣ چهارشنبه‌سوری رسم ایرانیان باستان نیست و ضد اعتقادات زرتشتیان است ، چون آتش برای آنها مقدس است ♨️ شهید مطهری: چهارشنبه‌سوری سند خریت پدران است (پاسخ: مرتضی‌ کهرمی ) https://eitaa.com/olamaerabane
استاد کریم محمود حقیقی میگوید: روزی با ایشان و عده ای از دوستان به حمام عمومی رفته بودیم. وقتی به سینه ایشان نگاه کردیم درست روی قلبشان سیاه بود گویی از شدت حرارت سوخته بود. با نگرانی گفتیم آقا سینه تان؟؟ پاسخ فرمودند: این سوز درون است. https://eitaa.com/olamaerabane
! یکی از آقایان مورد اعتماد می فرمود در دوران نقاهت حضرت آیت الله بهاءالدینی یک روز بعد از نماز صبح نشسته بودم چشمم روی هم بود. حالتی به من دست داد؛ در آن حال آیت الله بهاء الدینی را دیدم که به من فرمود: یک هفته دیگر من از دنیا می روم و سلمان و ابوذر به تشییع من میآیند. پس از یک هفته ایشان از دنیا رفت. بعد از فوت ایشان یکی از بزرگان گفته بود که دو شخصیت بزرگ از پیشینیان در تشییع جنازه ایشان بودند. اما اسم آن دو را نبرده بود. https://eitaa.com/olamaerabane
مرحوم ملکی تبریزی میگوید استادم ملا حسینقلی همدانی به من فرمود: «فقط متهجدین هستند که به مقاماتی نائل میگردند و غیر آنان به هیچ جایی نخواهند رسید. https://eitaa.com/olamaerabane
24.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌بازسازی صحنه حمله شیخ به دختر بی حجاب در درمانگاه بصورت طنز ❌ 🔺پاسخ دو شبهه‌ بی حجاب ها 🔺 کاری از تیم پاسخگوها مرتضی‌ کهرمی https://eitaa.com/olamaerabane
حجت الاسلام على مقدادی ،اصفهانی فرزند شیخ حسنعلی نخودکی و مؤلف کتاب «نشان از بی نشانها در این کتاب که در شرح احوال پدر بزرگوارشان به رشته تحریر در آورده است، می گوید: مرحوم پدرم در کابه ساعات روز و شب برای رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان آماده بودند روزی عرضه داشتم خوبست برای مراجعه مردم وقتی مقرر شود. فرمود: لَيسَ عِندَ رَبِّنَا صَبَاحٌ وَلا مَساءٌ»، «آن کس که برای رضای خدا به خلق خدمت می کند، نباید که وقتی معین کند. https://eitaa.com/olamaerabane
از جناب شیخ نقل شده است: «شبی حوالی غروب از نزدیک مسجدی در اوایل خیابان سیروس تهران عبور می کردم برای درک فضیلت نماز اول وقت - وارد شبستان مسجد شدم دیدم شخصی مشغول اقامه نماز است و هاله ای از نور اطراف سر او را گرفته، پیش خود فکر کردم که بعد از نماز با او مأنوس شوم ببینم چه خصوصیاتی دارد که چنین حالتی در نماز برای او پدیدار است پس از پایان نماز همراه او از مسجد خارج شدم نزدیک در مسجد، وی با خادم مسجد بگو مگویی پیدا کرد و به او پرخاش کرد و به راه خود ادامه داد پس از عصبانیت دیدم آن هاله نور از روی سرش محو شد. https://eitaa.com/olamaerabane