نظر آیت الله آیت الله العظمی بروجردی در بیان جایگاه علمی آیت الله العظمی شیخ فرج الله کاظمی( رحمت الله علیهما) آیت الله آیت الله العظمی بروجردی و آیت الله العظمی کاظمی، رفاقت طولانی با همدیگر داشتند که در ملاقاتها و مراوداتی که اتفاق می افتاد ، مباحثات علمی متعددی بین ایشان انجام می‌گرفت. که گاهی آیت الله العظمی بروجردی و گاهی آیت الله العظمی کاظمی پیروز این مباحثه های علمی بودند. آیت الله العظمی بروجردی ، این مباحثات را به مبارزه دو کشتی گیر تشبیه میکردند، و میگفتند که در مباحث علمی بین من و آیت الله کاظمی بعضی از مواقع ایشان قوی هستند و پیروز و بعضی از مواقع بنده پیروزی مباحث هستم اما در تیراندازی و اسب سواری هیچگاه من به مرحوم آیت الله کاظمی پیروز نشدم آیت الله کاظمی کم نظیر هستند. در دیدار و ملاقات شهید نواب با آیت الله العظمی کاظمی، مسابقه تیر اندازی با شهید نواب میگذارند که آیت الله کاظمی خیلی متبحرانه تیر اندازی کرده و به شهید نواب صفوی می‌گویند که: باید با این مهارت و دقت طاغوت آن زمان را( شاه پهلوی) هدف قرار دهیم.

💠 #سخن_بزرگان 🔻 حضرت آیت الله جوادی آملی : 🔹در ماه مبارک رمضان، کرامت بخواهید؛ زیرا خداوند آبروی انسان کریم را نمی‏ ریزد و همیشه آن را حفظ می‏ کند؛ کرامت وصف خاصّ فرشتگان است. فرشتگان، بندگان مکرّمند، شما هم در این ماه مبارک کنار سفرهٴکرامت دعوت شده‏ اید؛ سعی کنید، کریم بشوید. کرامت، یعنی؛ نزاهت از پستی و فرومایگی؛ همهٴدستورات اسلام به انسان روح کرامت می‏ بخشد ، چون از ناحیه ﴿خدای کریم﴾ آمده است . کانال شجره طیبه ﴿فقها،علما و فضلای کرمانشاه﴾ (لینک کانال (@olamakrmanshah جهت شناسایی و معرفی علما و فضلای کرمانشاه ،

خبری که در لابلای اخبار امروز دیده نشد روحانی جهادی و خدوم حجت الاسلام اکرمی از اساتید و کادر حوزه علمیه ماهشهر که به دلیل نیازهای اقتصادی در تاکسی اینترنتی اسنپ فعالیت می کرد، توسط یکی از مسافرین به قتل رسید. 📡 @news_fath

☑️در دورانی زندگی میکنیم که؛ سلبریتی مخالف نظام برای حضور در برنامه سیما از ۶۰۰میلیون و برخی تا ۳۰ میلیاردی قرارداد می‌بندند و پول میگیرند، !!!! ولی روحانی جهادی و خادم مخلص مردم و استاد حوزه علمیه هم؛ از سر نداری و تنگدستی؛ مجبور به مسافرکشی می شود و به طرز ناجوانمردانه و فجیعی کشته میشود و ماشینش ، تنها سرمایه اش به سرقت می رود و و عجیب اینکه رسانه با ذهن مردم کاری کرده است که آخوند را غارتگر و مفت خور و دز... و سلبریتی را احیاگر حقوق مردم ببینید. ﴿أین تذهبون؟!!!! به کجا دارید میروید؟!!!﴾ از قضاوت آینده تاریخ و فرزندانمان حیا کنیم و بترسیم. ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ #رسانه #دروغ_بزرگ #جنگ_روایتها #تفکر_انتقادی 🌐

با سلام مدفن مرحوم آیت الله شیخ موسی کرمانشاهی در صحن مطهر حسینی

ان شاءالله همت میشود که نام ایشان حک شود

آیت الله شیخ موسی کرمانشاهی متوفای ۱۳۴۳ق مدفون در کربلای معلا از اساتید بزرگانی چون آیت الله مرعشی نجفی و سلطان الواعظین شیرازی و ازمشایخ علامه شیخ آقابزرگ تهرانی

💠 #ختم_مجرّب: هرکه خواند پنج سوره پنج وقت هرچه خواهی گو بیابی غیر رنج صبح: «یس»، ظهر: «عمّ»، عصر: «فتح» «واقعه» مغرب، عشا «الملک» گنج 🔹سوره یس بعد از نماز صبح، سوره عمّ یتسائلون بعد از نماز ظهر، سوره إنا فتحنا بعد از نماز عصر، سوره واقعه بعد از نماز مغرب، سوره ملک بعد از نماز عشاء. 🔹این دستور را مرحوم #آیة_الله_مرعشی_نجفي (ره) در اجازه کبیره خود به نقل از استادشان: ﴿آیت الله العظمی شیخ موسی کرمانشاهی﴾ جهت #وسعت_رزق آورده اند، و در کرامات مرعشیه به نقل از حضرت ولی عصر عج در ضمن داستان تشرف نقل شده، اما گویا در اثر سهو، به جای سوره فتح، سوره نوح، [و در وصیت نامه آیة الله مرعشی به جای فتح، سوره عصر] ذکر شده است). ___________ ➬@Areffane «#اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج»

خمینی کرمانشاه؛ ملازمت و همراهی آیت‌الله خسروشاهی با استادش حضرت امام خمینی ؛ به آنجایی می‌رسد که آیت‌الله خسروشاهی در سال 1341 از طرف امام خمینی(ره) برای مقابله با جریانات منحرفی همچون انجمن حجتیه و ساماندهی هسته روحانیون انقلابی ضد رژیم، مأمور به ساماندهی روحانیت موطن و زادگاهش، کرمانشاه  می‌شود که در این راه علاوه بر مبارزه با رژیم پهلوی با انواع ناملایمات و سختی‌ها روبرو می‌شود؛ به طوری که در خاطرات خود می‌گوید: «با اطلاع از اوضاع و احوال ناروا و مشکوک آنجا درصدد تأسیس روحانیتی ضد دستگاه برآمدم و به خدمت ایشان[امام] هم معروض داشتم. پس با ترغیب دوستانی از قبیل مجتبی حاج‌آخوند در مهاجرت از قم افتخار خدمت در آنجا( کرمانشاه) را داشتم و موظف به تشکیل  هسته مرکزی روحانیت شدم اما خدای متعال می‌داند چه دیدم و چه کشیدم. (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدبازیابی: 31143، اسناد شماره 8)

موضع شجاعانه در کرمانشاه در قبال جنایت مدرسه فیضیه به دنبال هجوم وحشیانه عمال رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم در فروردین 42، آیت‌الله خسروشاهی همراه با روحانیون کرمانشاه به این جنایت واکنش نشان داده و با صدور اعلامیه‌ای، حمایت و پشتیبانی خود را از امام خمینی(ره) اعلام کردند. علاوه بر این، پس از فاجعه مدرسه فیضیه قم آیت‌الله خسروشاهی دراوج شجاعت با اطلاع از دستور امام خمینی(ره) مبنی بر انتشار سراسری اخبار فاجعه فیضیه، در حسینیه جلیلی کرمانشاه به منبر رفته و علیه رژیم پهلوی سخنرانی می‌کند. سخنان او به قدری جسورانه بود که به گفته خود: «چنان رعبی آقای جلیلی (صاحب حسینیه) را گرفت که گفت شما دیگر اینجا منبر نروید. تأثیرگذاری این سخنرانی آتشین در غلیان روحیه انقلابی مردم به حدی بود که "یکی از بازاری‌ها می‌گفت امروز شما خمینی کرمانشاه شدی.» (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدبازیابی: 31143، اسناد شماره 6.) امام خمینی(ره) درباره آیت اله خسروشاهی فرمود: «آنچه لازم است اهالی محترم کرمانشاه به آن توجه داشته باشند آن است که امثال ایشان که مأنوس با حوزه‌های علمیه و مراکز علمی هستند، با کمال سختی از این مراکز مفارقت می‌کنند، بلکه بتوانند خدمتی به اسلام و مسلمین بفرمایند. تکلیف اهالی محترم آن است که در جلب رضای ایشان کوشش کنند و اجتماعات خود را در مسجد و مجامع دینی هر چه می‌توانند بیشتر کنند.» هجرت به نجف؛ پس از این جریان به گفته خود به وسیله «برخی هم‌لباس‌ها» به قدری در تنگنا و فشار روحی قرار گرفت که مجبور به مهاجرت به عتبات عالیات شد و ملازمت استاد و مراد خود؛ «امام خمینی » را ادامه داد.

با عنایت الهی وتوجه حضرت سید الشهداء علیه السلام وبا پیگیری‌های مجدانه دایی معزز جناب آقای حاج شیخ محمد جعفر طبسی دام عزه دستور نگارش اسم فقیه بزرگوار مرحوم آیت الله حاج شیخ موسی حائری کرمانشاهی بر سنگ مرمر صحن مطهر حضرت امام حسین علیه السلام از سوی تولیت پرتلاش عتبه حسینیه جناب آقای شیخ عبدالمهدی کربلایی حفظه الله صادر شد👇آن عالم بزرگوار خود دایی جد ما مرحوم آیت الله شیخ هادی حائری شیرازی واستاد ایشان بوده است، بزرگانی چون مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی هم از ایشان استفاده علمی کردند. وی از شاگردان فاضل اردکانی ومیرزا محمد حسین شهرستانی وسید اسماعیل صدر و.‌‌. بوده و کتابهای فقهی مانند تحقیق الاحکام وشرح تبصره و..‌ از آثار علمی اوست. مدفن ایشان در حجره سوم سمت چپ باب السدره است، سال وفاتشان ۱۳۴۳ هجری قمری است.

. ☘ دکتر عبدالحسین الهامی کرمانشاهی 🍀 فرزند میرزا احمد الهامی 🍃 فارغ التحصیل دار الفنون تهران 🌿 از پزشکان معروف کرمانشاه 🌱 و از شعرای توانا بود 🔸 رحلت ؛ شنبه ۲۵ شهر رمضان ۱۳۸۹ قمری 💖 @jawaher_kalam

📜تقریظ آیت الله سید محسن امین جبل عامِلی بر کتاب "غایة التعدیل فی معرفة الأوزان و المکائیل" تألیف مرحوم علامه سردار کابلی که روی برگی از نسخۀ اصلِ کتاب نوشته اند: بسم الله لقد أجاد واحسن مؤلف هذا الکتاب الفاضل العلامة الجامع الشیخ حیدر قلی الکابلي - حفظه الله تعالی وأطال بقاه فیما جمعه وحقّقه، فرأیته بعد ما تصفّحت جملة من کتابه هذا قد أتی فیه بمالم یسبق إلیه وإن کانت الفرصة لم تکفیني [؟] من مراجعته تماماً وإنعام النظر فیه؛ لأنّني کنت في طریق سفري إلی خراسان و کنت مشتغلاً بکتابة مایرجع إلی کتاب أعیان الشیعة و لکنّني راجعته بحسب الوسع [؟] فوجدته من نفائس المصنّفات - کثّرالله تعالی فی المسلمین أمثاله. و حفظه ووفّقه لتألیفه أمثاله. و حرّر ذلک ببلدة کرمانشاه العبد الفقیر إلی عفو ربّه ...محسن الحسیني العاملي غفر الله ذنوبه وستر عیوبه فی 25 المحرّم سنة 1353. مجله کتاب شیعه شماره ۲ #نسخه_خطی 💎کشکول ناب حوزوی🔻 🌼 @kashkolenab

تقریظ علامه سید محسن امین در کرمانشاه بر کتاب غایه التعدیل مرحوم سردار کابلی کرمانشاهی، سال 1313ش

نماز شب اول قبر فراموش نشود 🌺

عمو صادق رزمنده‌ها به همرزمان شهیدش پیوست حوزه/ حجت‌الاسلام محمدصادق کرمانشاهی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و معروف به «عمو صادق رزمنده‌ها» دار فانی را وداع گفت. https://hawzahnews.com/xcMXN

مرحوم حسن امین از نویسندگان لبنانی در دایره المعارف ۲۸ جلدی خود در جلد ۱۹ مدخل کرمانشاه را در ۱۰ ستون آورده است. صفحه ۵۷ به بعد. پدرش علامه سید محسن امین نیز که سفری به کرمانشاه هم داشته در اعیان الشیعه از کرمانشاه و دانشمندان کرمانشاهی یاد می کند.

#حکایت_داستان علامه مجلسی (ره)۲۷ رمضان سالروز رحلت این عالم وارسته دعای پدر چه کرد! مرحوم احمد كرمانشاهى كه از علماى نامى و ذو فنون بوده و با چهار واسطه خواهرزاده علّامه مجلسى است در كتاب نفيس «مرآت الاحوال» مينويسد: ((از بعضى ثقات شنيدم كه ملّا محمد تقى (پدر وى) نقل كرده كه شبى از شبها بعد از نماز و تهجّد و گريه و زارى بدرگاه قادر على الاطلاق خود را بحالتى ديدم كه دانستم هر چه از درگاه احديت مسألت كنم، باجابت مقرون، و عنايت خواهد شد، و فكر ميكردم كه از خدا چه بخواهم؟ آيا از امر دنيوى يا از امر اخروى؟ كه ناگاه صداى گريه محمد باقر از گهواره بلند شد. من گفتم الهى بحق محمد و آل محمد صلوات اللَّه عليهم اجمعين اين طفل را مروّج دين و ناشر احكام سيد المرسلين گردان و او را بتوفيقات بينهايت خود موفّق بدار!)). سپس آقا احمد مینویسد: عمده توفیقاتی که روزی علامه مجلسی شده از همین دعای پدر بوده است.

🌹🎙استادفرزانه حضرت آیت الله مؤيدى كرمانشاهى: ☀️✍نورانیت عالَم طلبگی کانال شجره طیبه ﴿فقها،علما و فضلای کرمانشاه﴾ (لینک کانال (@olamakrmanshah جهت شناسایی و معرفی علما و فضلای کرمانشاه ، لطفا با ارتباط با ادمین کانال، ما را در غنای محتوای مطالب کانال «شجره طیبه» یاری نمایید،

خطای راهبردی تبلیغ! حجت الاسلام احمد اولیایی ما یک خطای راهبردی در تبلیغ داشتیم؛ «تبلیغ خطابی» به جای «زیست مشترک». یعنی گزاره های دینی را دائما از شبکه های تلویزیون، منبر و... مستقیماً و مکرراً بیان کردیم اما زیست مشترک یعنی همزیستی اخلاقی بلند مدت در زندگی روزمره در کنار مردم را فراموش کردیم. شما الان تلویزیون را ببین ... سمت خدا، محفل، معلی، عمو روحانی، سخنرانی های صبحگاهی، شبکه قرآن، در کنار اعزام مبلغ، رادیو معارف، تریبون های نماز جمعه و ... (همه بیان دین به صورت لخت و مستقیم) اما قدم زدن روزمره یک روحانی در محله و سلام کردن به کسبه، اثر دیگری دارد سفری که به روسیه داشتم، یک امام جماعت سنی در بزرگترین مسجد سن پترزبورگ مارا به خود جلب کرد. اصالتا تاجیکی بود. دوساعت با او بودیم. یک گزاره دینی بیان نکرد. فقط ادب و متانت و ناهار و ... نهایتا او را به حرف آوردیم، گفت ایران اینطوری به سمت سکولاریسم می رود. گفتیم چرا؟ گفت «شما گزاره های دینی را دائما به مردم می گویید. اما پیامبر فقط روز جمعه خطبه ای داشت اما در طول هفته با مردم زندگی می کرد.»

﴿قسمت اول﴾ 🎙 گفت‌وگو باآیت الله العظمی شیخ حسن ممدوحی کرمانشاهی www.rezataran.ir گزارشی از وضعیّت بغرنج مدرسهٔ حجتیّهٔ قم در سال‌های ۱۳۳۹ و ۱۳٤۰ ه‍ ش 🔹 «ما در مدرسهٔ حجّتیه خیلی صدمه خوردیم، فوق‌العاده! وضعیّت مدرسه یک جوری بود که الآن من فکر می‌کنم که ما راستی‌راستی چرا نمردیم یا مثلاً چه‌طور شد که ما از آن‌جا سالم دررفتیم؟! 🔸 مدرسه صاحب نداشت. مرحوم آقای حجّت که به رحمت خدا رفته بود، پسری داشت که صلاحیت برای تولیت مدرسه نداشت. مراجع آن وقت هم مدرسه را رها کرده بودند. سیم‌های برقش همه خراب بود، آب نداشت، در زمستان آبِ کاسه در داخل حجره تا ته یخ زده بود، یعنی حجرهٔ ما مثل فریزر بود، واقعاً می‌گویم، درهای حجره وضعیّتی نداشت، پا که می‌گذاشتیم روی زیلو، پاهایمان یخ می‌کرد، دست‌های ما از سرما ورم می‌کرد. تنها خدمتی که حوزه به ما آن وقت می‌کرد، اوّل عرض کنم که، آخرهای آذر یا اوایل دی پنج مَن زغال می‌خریدند می‌ریختند پشت درِ حجره که این برای زمستان‌تان. خلاصه مصیبتی بود. 🔹 مدرسهٔ حجّتیه خیلی بزرگ است، شاید مثلاً دو سه هکتار است. دستشویی‌ مدرسهٔ حجّتیه هم آن طرفِ مدرسه بود و ما هم این ضلع مدرسه بودیم. کسی که می‌خواست تا دستشویی برود و بیاید، بیست دقیقه طول می‌کشید تا بخواهد برود آن‌جا یک آفتابه بردارد، از آن‌جا بیاورد لب حوض، با آب پر کند و با خود ببرد. بعد، حوضش هم پر از این کرم‌ریزه‌ها بود. اصلاً نمی‌شد. من هم چشمم تراخم گرفت در آن‌جا، که دو سه دفعه هم رفتیم تهران پشت چشم ما را تراشیدند، عمل کردم. یک دفعه هم تو مطبّ دکتر ضعف کردم، نمی‌توانستیم وضو بگیریم.

﴿قسمت دوم﴾ 🎙 گفت‌وگو باآیت الله العظمی شیخ حسن ممدوحی کرمانشاهی www.rezataran.ir گزارشی از وضعیّت بغرنج مدرسهٔ حجتیّهٔ قم در سال‌های ۱۳۳۹ و ۱۳٤۰ ه‍ ش می‌رفتیم خدمت آقای زنجانی، آقای زنجانی متصدّی مدرسه شده بود، آیةالله #سید_احمد_زنجانی، پدر بزرگوار آیةالله حاج آقا موسی. خُب ایشان هم بسیار مرد شایسته و محتاطی بودند. گفتیم: آقا، ما شب‌ها که مطالعه می‌کنیم، چراغی که روشن است کشش ندارد برای مطالعه کردن. گفتند که: کسی نیست که پول بدهد شما یک مقوّا ببرید بندازید روی لامپ؟! ما این کار را هم کردیم. رفتیم گفتیم: آقا، ما این کار را هم کردیم، فایده ندارد. این‌قدر التماس کردیم تا اجازه دادند لامپ ٦٠ را تبدیل بکنیم به لامپ ١٠٠ و مشغول مطالعه می‌شدیم. این وضع این مدرسه بود. 🔹 یک رخشورخانه‌ای داشت که شما شاید از چند متری‌اش رد می‌شدی بوی رخشورخانه آدم را اذیّت می‌کرد. آن وقت مجبور بودند طلبه‌ها بروند آن‌جا. یک آبِ حوضی داشت معلوم نبود مضاف [است] یا مطلق؛ آن وقت لباس‌ها را آن‌جا می‌شستند، بعد بوی گند می‌داد. 🔸 آن سال هم سالی برفی بود. خیلی برف می‌آمد. مدرسهٔ حجّتیه آب انبارش بیست‌وسه پلّه می‌خورد می‌رفت پایین. ما هم اجازه گرفته بودیم که با آبِ آب‌انبار وضو بگیریم. آقای زنجانی گفت: به شرطی که شما بروید یک آفتابه آب از آب‌انبار بیاورید بیرون، لب باغچه وضو بگیرید! خب ما هم گاهی از اوقات آب خوردن‌مان هم همان بود. با همان هم غذا می‌پختیم. یک کوزه‌ای دست‌مان بود، یک آفتابه هم دست دیگرمان، برویم پایین بیست‌و‌سه‌تا پلّه. چراغ هم نداشت.

﴿قسمت سوم﴾ مصاحبه آیت الله ممدوحی گزارشی از وضعیّت بغرنج مدرسهٔ حجتیّهٔ قم در سال‌های ۱۳۳۹ و ۱۳٤۰ ه‍ ش شبِ تاریک برف که می‌آمد، این برف‌ها، کسی نبود این برف‌ها را پارو کند. یخ می‌کرد قلمبه قلمبه. این‌جوری شب تاریک بیست‌وسه پلّه غرق یخ، می‌خواست ما برویم، یک دست‌مان کوزه، یک دستمان آفتابه، که برویم آب بیاوریم. 🔹 ... ما در منزل‌مان [در کرمانشاه] دو نفر مستخدم داشتیم. خلاصه خیلی راحت زندگی می‌کردیم. ولی من این زندگی را رها کرده بودم و طلبگی را انتخاب کرده بودم. 🔸 ... شب‌های جمعه حاج آقا حسین فاطمی بود، از شاگردهای مرحوم آقا میرزا آقا جواد [ملکی] تبریزی بود، درس اخلاق داشت شب‌های جمعه. ما می‌رفتیم آن‌جا. ایشان درس اخلاق برای طلبه‌ها می‌گفت. بعد بالای منبر می‌گفت: آقا تو طلبه‌ای؟ تو بطله‌ای! تو چه کار می‌کنی؟ با آن وضع‌مان گریه می‌کردیم! 🔹 ... مدرسهٔ حجّتیه دو طبقه هست. اگر شب، بعد از نماز مغرب و عشا، کسی میان این راهرو کفشش صدا می‌داد، یا بلند حرف می‌زد، تا ته سالن که می‌رسید، درِ چند تا از حجره‌ها باز شده بود! اعتراض می‌کردند: آقا، شب تحصیلی است، چه خبر است؟ در مدرسهٔ حجّتیه‌ای که در آن زمان، شاید صدها بلکه شاید پانصد طلبه داشت، کم‌ترین صدایی نمی‌آمد. 🔸 کتابخانهٔ آن وقت چهار از شب رفته باز بود و کتاب گیرِ طلبه‌ها نمی‌آمد. بعد مثلاً طلبه مکاسب می‌خواند، دور تا دورش حاشیه بود، ... کفایه می‌خواندند، تمام حواشی کفایه را هم مطالعه می‌کردند. پیش‌مطالعه می‌کردند. من در فقه با هم‌مباحثه‌مان پیش‌مباحثه می‌کردیم. ... طلبه هیچ همّی نداشت الّا این‌که درس بخواند.»