علما و عرفا
معرفی اجمالی «سید علی قاضی طباطبایی تبریزی»در ۱۳ ذیحجۀ ۱۲۸۲ یا در ۱۲۸۵ در تبریز به دنیا آمد. خاندا
دوره علمی
آقا سید علی قاضی طباطبائی تبریزی مبادی علوم دینی و ادبی را در زادگاهش آموخت.
نزد پدرش تفسیر کشاف را خواند. علاوه بر پدرش، استادان دیگر وی موسی تبریزی (مؤلف حاشیۀ رسائل شیخ انصاری) و محمدعلی قراچهداغی
بودند. او ادبیات فارسی و عربی را نیز از شاعر نامی، محمدتقی نیر تبریزی، مشهور به حجت الاسلام، فرا گرفت
و مدتی نیز، به توصیۀ پدرش، برای تهذیب نفس نزد امام قلی نخجوانی شاگردی کرد.
سپس در ۱۳۰۸، برای کسب علم به نجف هجرت نمود
و در آنجا نزد محمد فاضل شربیانی، محمدحسن مامقانی، شیخ الشریعۀ اصفهانی، آخوند خراسانی و حسین خلیلی، فقه و اصول و حدیث و تفسیر و دیگر علوم را فرا گرفت و از این جمع، حسین خلیلی، استاد اخلاق وی نیز بود.
(👇 ادامه دارد...)
#آقاسید_علی_قاضی_طباطبایی
#سیروسلوک
#سید_علی_قاضی
@olamaorafa
علما و عرفا
دوره علمی آقا سید علی قاضی طباطبائی تبریزی مبادی علوم دینی و ادبی را در زادگاهش آموخت. نزد پدرش تف
هجرت به نجف و درخواست از امام علی(علیه الصلاة والسلام)
روح سید علی که از دانش حوزه علمیه تبریز سیراب نشده بود به جانب حوزه کهن نجف اشرف تمایل پیدا می کند؛ ابتدا پدر را از این تصمیم آگاه می سازد، پدر از احساس عطش و شوق نونهالش در راه تحصیل و تهذیب، شادمان گشته و وی را با گروهی از اهالی تبریز روانه نجف اشرف می سازد. زمانی که قاضی به شهر نجف می رسد، به حرم علوی مشرف شده و از آن حضرت برای رشد و شکوفایی کمک می خواهد و خود را به آن امام همام می سپارد تا راهی را که رضایت خداوند در آن است، به وی نشان دهد و همیشه در تمام مراحل زندگی همراهی اش نماید.
این درخواست قاضی مورد قبول امیر المومنین ـ علیه السلام ـ واقع شده و آن حضرت، راه سعادت و خوشبختی را به وی نشان می دهد؛ به گونه ای که از اساتید بزرگواری استفاده نموده و صاحب کرامات و فضایل عرفانی می شود.
قاضی در مورد استاد و تأثیر آن در تعالی و رشد شاگرد، می گوید:
«اگر کسی که طالب راه و سلوک طریق خدا باشد برای پیدا کردن استاد این راه، نصف عمر خود را در جست و جو و تفحص بگذراند تا آن استاد را پیدا کند، ارزش دارد و کسی که به استاد کامل رسید، نصف راه را طی کرده است.»
بر اساس این اعتقاد، وی در پی یافتن اساتید شایسته و استفاده کامل از آنان رفت تا این که به یاری حضرت امیر ـ علیه السلام ـ، گمگشته هایش را یافت. در این مسیر ـ علاوه بر اساتیدی که در تبریز از محضرشان استفاده کرده بود ـ در نجف اشرف نیز از محضر اساتید مبارز و زبده ای بهره مند شد؛ همانند آیات عظام:
۱. محمد کاظم خراسانی (آخوند خراسانی) ؛ نویسنده کفایة الاصول.
۲. میرزا فتح الله شریعت اصفهانی (شیخ الشریعه)
۳. میرزا حسین تهرانی
۴. شیخ محمد حسن مامقانی؛ ایشان از اساتید برجسته و متبحر علم رجال، درایه، تراجم و نسب به شمار می آیند.
۵. سید محمد کاظم یزدی؛نویسنده «عروة الوثقی»
۶. فاضل شربیانی؛ وی در مکارم اخلاق و صفات پسندیده و دلسوزی به بینوایان، زبانزد مردم کربلا و نجف بود.
۷.سید احمد کربلایی؛ وی نیز از شاگردان ممتاز ملا حسینقلی همدانی به شمار می آید که در تهذیب نفس و عرفان، از کمالات والایی برخوردار بود.
(👇ادامه دارد...)
#سیره_علمی_وعملی_آقا_سید_علی_قاضی_طباطبایی
#آقاسید_علی_قاضی_طباطبایی
#سیروسلوک
@olamaorafa
علما و عرفا
هجرت به نجف و درخواست از امام علی(علیه الصلاة والسلام) روح سید علی که از دانش حوزه علمیه تبریز سیرا
(قسمت چهارم):
جامعیت علمی و اجتهاد
کوشش های خستگی ناپذیر سید علی قاضی در راه کسب کمال و دانش، به ثمر نشست و در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد گرچه افراد بسیاری از خانواده ها و علمای سرشناس در این راه قدم برداشته اند ولی عده اندکی به درجه اجتهاد، آن هم در سنین جوانی، موفق شده اند.
ویژگی هایی که در قاضی (مثل پشتکار و جدیت در بحث، انس با بزرگان، مراقبت های خانواده، تهذیب نفس و ارتباط با خدای متعال) وجود داشت، از وی عالمی عارف و مجتهدی توانمند ساخت.
وی در لغت عرب نیز کم نظیر بود؛ به طوری که چهل هزار لغت عرب را از حفظ داشت و شعر عربی را چنان می سرود که عرب ها از تشخیص آن عاجز می ماندند و نمی فهمیدند که شعر، از یک شاعر عجم است.
روزی در بین مذاکرات، آیت الله شیخ عبدالله مامقانی به ایشان می گوید:
من آن قدر در لغت و شعر عرب تسلط دارم که اگر شخص غیر عرب، شعر عربی بگوید، تشخیص می دهم؛ گرچه آن شعر در اعلی درجه فصاحت و بلاغت باشد.
آیت الله قاضی یکی از قصاید عربی را که سراینده اش عرب بود، شروع به خواندن کرد، و در بین آن چند بیت از اشعار خود را اضافه و سپس از آیت الله مامقانی پرسید: کدام یک از این ها را غیر عرب سروده است؟ و ایشان نتوانستند تشیخص دهند.
(👇ادامه دارد...)
#سیره_علمی_وعملی_آقا_سید_علی_قاضی_طباطبایی
#آقاسید_علی_قاضی_طباطبایی
#سیروسلوک
@olamaorafa
علما و عرفا
(قسمت چهارم): جامعیت علمی و اجتهاد کوشش های خستگی ناپذیر سید علی قاضی در راه کسب کمال و دانش، به ث
(قسمت پنجم):
فقاهت آن بزرگوار
هر چند شهرت آن فریددهر بیشتر به عرفان و اخلاق است، اما در حدیث و فقه و تفسیر نیز تبحر داشت. آقا سید علی قاضی طباطبایی تبریزی، بهرغم اجتهاد، در درس خارج فقه سید محمدکاظم یزدی و سید محمد اصفهانی و دیگر علمای نجف نیز شرکت میکرد و از وی نقل شده است که در هفت دوره درس خارج کتاب طهارة شرکت کرده بود.
وی آرای فقهی خاصی هم داشت، از جمله مانند فقیهان اهل سنت وقت شرعی مغرب را استتار قرص خورشید میدانست
(👇ادامه دارد...)
#سیره_علمی_وعملی_آقا_سید_علی_قاضی_طباطبایی
#آقاسید_علی_قاضی_طباطبایی
#سیروسلوک
@olamaorafa
علما و عرفا
(قسمت پنجم): فقاهت آن بزرگوار هر چند شهرت آن فریددهر بیشتر به عرفان و اخلاق است، اما در حدیث و فقه
(قسمت ششم۶):
مکتب سلوکی
همچنین وی برای تهذیب نفس چندین سال نزد سید احمد کربلایی که از مبرزترین شاگردان ملاحسینقلی همدانی،بودند شاگردی کرد.
به همین سبب، علامه طباطبایی (ره) گفته است که سید علی قاضی به هیچیک از سلسلههای صوفیه مرتبط نیست، بلکه طریقۀ عرفانی وی همان طریقۀ حسینقلی همدانی و استادش سید علی شوشتری است که از آنان نیز به عارفی ناشناس به نام جولا منتهی میشود.
اما فرزندش، سید محمدحسن قاضی، پدر را بر شیوۀ سلوکی شاگردان حسینقلی همدانی نمیداند و از نظر او، قاضی به مسلک پدرش، سید حسین، بود. سید حسین در مکتب تربیتی امام قلی نخجوانی و امام قلی در مکتب سید محمد قریشی قزوینی و او از محراب گیلانی اصفهانی و او از محمد بیدآبادی و او از سید قطبالدین محمد نیریزی، از مشایخ ذهبیه، تعلیم یافته بود.
اما از خود وی نقل شده که ارتباطش را با این سلسله رد کرده و طریقت خود را طریقت علما و فقها ذکر کرده است.به نظر علامه حسینی طهرانی، نیز قاضی ابتدا در طریقت پدرش بود، اما پس از وفات پدرش، شاگردی سید احمد کربلایی را اختیار کرد و در طریقت حسینقلی همدانی قرار گرفت. قاضی همچنین ده سال ملازم و مصاحب سید مرتضی کشمیری بود، اما در زمینۀ اخلاق و عرفان شاگرد وی به شمار نمیآید، زیرا کشمیری به شدت با ابن عربی و آثارش مخالف بود و دیدگاه قاضی با او تفاوت بسیار داشت.
(👇ادامه دارد...)
#سیره_علمی_وعملی_آقا_سید_علی_قاضی_طباطبایی
#آقاسید_علی_قاضی_طباطبایی
#سیروسلوک
@olamaorafa
علما و عرفا
(قسمت ششم۶): مکتب سلوکی همچنین وی برای تهذیب نفس چندین سال نزد سید احمد کربلایی که از مبرزترین شاگر
(قسمت هفتم۷):
اتهام وابستگی به تصوف
«...» از علمای«...»به رغم شدت تشرع آقا سید علی قاضی و عدم انتسابش به سلسلههای صوفیه، به شدت با وی مخالفت میکرد.«....» یکی از زهاد معروف نجف، نیز از مخالفان قاضی بود. این مخالفتها سبب بیحرمتی برخی از مردم به وی شده بود، چنانکه سجاده از زیر پایش کشیدند و همچنین او را تهدید به قتل کردند. ظاهراً علاقۀ وی به ابن عربی و مولوی و دلبستگی و مراودۀ یکی از صوفیان نجف با مرحوم قاضی، موجب بروز این مخالفتها و وارد کردن اتهام تصوف به وی شده بود.
(👇ادامه دارد...)
#سیره_علمی_وعملی_آقا_سید_علی_قاضی_طباطبایی
#آقاسید_علی_قاضی_طباطبایی
#سیروسلوک
@olamaorafa
علما و عرفا
(قسمت هفتم۷): اتهام وابستگی به تصوف «...» از علمای«...»به رغم شدت تشرع آقا سید علی قاضی و عدم انتسا
(قسمت هشتم۸):
ویژگی جلسات اخلاقی قاضی
آقاسید علی قاضی طباطبایی تبریزی تا آخر عمر در نجف سکونت گزید و جز برای زیارت عتبات متبرکۀ کربلا و کاظمین و سامرا، از نجف خارج نشد. یک بار هم در حدود ۱۳۳۰ ق /۱۲۹۱ش برای زیارت به مشهد رفت و در بازگشت، مدت کوتاهی در جوار حضرت عبدالعظیم علیهالسلام اقامت کرد.او در نجف، در عرفان و اخلاق و تهذیب نفس، شاگردان متعدد و نامآوری پرورش داد.
معمولاً جلسات درس وی خصوصی و محرمانه برگزار میشد.
او در مدرسۀ هندی حجرهای داشت و شاگردانش در آن حجره نزد او میآمدند .
(👇 ادامه دارد...)
#سیره_علمی_وعملی_آقا_سید_علی_قاضی_طباطبایی
#آقاسید_علی_قاضی_طباطبایی
#سیروسلوک
@olamaorafa
علما و عرفا
(قسمت هشتم۸): ویژگی جلسات اخلاقی قاضی آقاسید علی قاضی طباطبایی تبریزی تا آخر عمر در نجف سکونت گزید
(قسمت نهم۹):
قاضی و علامه طباطبایی
علامه طباطبایی می فرماید:
«من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم؛ او در نجف برای صله رحم و تفقد از حال ما، به منزل ما می آمد. ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران کوچکی فوت کرده بودند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛ موقع خداحافظی به همسرم گفت:
دختر عمو! این بار این فرزند تو می ماند، و او پسر است و آسیبی به او نمی رسد، و نام او «عبدالباقی» است.
من از سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم؛ خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را عبدالباقی گذاردیم.»
علامه طباطبایی در واقعه ای دیگر می فرماید: «وقتی به نجف رسیدم لدی الورود رو کردم به قبه و بارگاه امیر المومنین ـ علیه السلام ـ و عرض کردم: یا علی! من برای ادامه تحصیل به محضر شما شرفیاب شده ام ولی نمی دانم چه روشی را پیش گیرم و چه برنامه ای را انتخاب کنم؛ از شما می خواهم که در آن چه صلاح است، مرا راهنمایی کنید.
منزلی اجاره کردم و در آن ساکن شدم. در همان روزهای اول، در منزل نشسته بودم و به آینده خود فکر می کردم ناگاه درب خانه را زدند؛ درب را باز کردم، دیدم یکی از علمای بزرگ است. سلام کرد و داخل منزل شد، خیر مقدم گفته با کمال صمیمیت به گفتگو نشست و سخنانی بدین مضمون فرمود:
کسی که به قصد تحصیل به نجف می آید، خوب است علاوه بر تحصیل، به فکر تهذیب و تکمیل نفس خویش نیز باشد و از نفس خود غافل نماند.
این را فرمود و رفت؛ من در آن مجلس، شیفته اخلاق و رفتار اسلامی او شدم و تا در نجف بودم، از محضرش استفاده می نمودم. آن دانشمند بزرگ، آقای حاج میرزا علی آقای قاضی بود.»
(👇 ادامه دارد...)
#سیره_علمی_وعملی_آقا_سید_علی_قاضی_طباطبایی
#آقاسید_علی_قاضی_طباطبایی
#سیروسلوک
@olamaorafa