قبر های کهنه را باران فقط تر میکند؛
دیر میفهمی چه ساده می شود از یاد رفت!..:)
هیچ وقت زبونم نچرخید بهت بگم چقد بعضی از روسریات بهت میاد
نمیدونی چقد دلم میخواد انگشتاتو چفت انگشتای دستم حس کنم
تو حتی نفهمیدی چقدر به گرمای تنت نیاز دارم
خلاصه که سهممن از تو خیلی بیشتر از چیزی بود که داشتم