eitaa logo
🌸معاونت فرهنگی، تربیتی مجتمع علوم انسانی اسلامی / قم🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
570 ویدیو
205 فایل
ارتباط با معاون فرهنگی، تربیتی: @ahmadlou ارتباط با مسوول امور تربیتی و خوابگاهی: @M_Fathiii ارتباط با مسوول کانال و مسوول امور قرآنی و حدیثی و فرهنگی: @mmgh114
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت طلبی در سیره ابراهیم خلیل (علیه السلام) 🔹 سیره حضرت خلیل، است. قرآن کریم هنگام ذکر جریانات نظامی و سیاسی خلیل حق (علیه السلام) می فرماید: هراس از مرگ در حرم امن هستی حضرت ابراهیم (علیه السلام) راه نداشت و با آن که او را به بدترین مرگ تهدید کردند، کم ترین ترسی پیدا نکرد. حضرت ابراهیم (علیه السلام) را به آتش تهدیدکردند و او را در این آتش انداختند و او بین آسمان و زمین طعمه این آتش بود. به او گفتند: از خدا کمک بخواه. فرمود: خداوند این جریان را می داند و آگاهی وی کافی است و خواستن از او روا نیست. حضرت ابراهیم (علیه السلام) نه تنها از جبرئیل چیزی نطلبید، بلکه از خداوند نیز چیزی نخواست؛ هر چند دائماً به یاد او بود و وی را می خواند؛ زیرا مردن و شهادت، نقص نیست تا او از خدا بخواهد که وی را نسوزانند. اگر مصلحت در این باشد که وی نسوزد، خود خدا می داند. پس، چرا او بخواهد. 🔹 انسان تا ضعیف است، هم خدا را می خواند و هم از او چیزی می خواهد و وقتی به مرحله متوسّط رسید، خواستنش کم و خواندنش بیش تر می شود؛ ولی سرانجام فقط می خواند. وقتی به رسید، عبادتش فقط خواندن خداست و دیگر چیزی از خدا نمی خواهد؛ یعنی دعای او خواندنست، نه سؤال و خواستن. 🔹 سالار شهیدان (علیه السلام) می فرماید که من را دارم. سالار شهیدان در سخنان خود، به ویژه در خطبه ای که در مکّه به هنگام عزم حرکت به سمت عراق ایراد کردند، مردم را به شهادت طلبی تشویق می کردند: «خُطّ الموت علی ولد آدم مخط القلادة علی جید الفتاة». فرمودند: مرگ در راه خدا، گردن بند انسان و زیور اوست و انسان از زینت نمی هراسد و من مشتاق و واله نیاکان خود هستم؛ «ما أولهنى إلی أسلافى اشتیاق یعقوب إلی یوسف». محبّت و دلبستگی یعقوب به یوسف (علیه السلام)، محبّت معقول است، نه صرف محبّت عاطفی؛ زیرا آن حضرت (علیه السلام) توانست مصر را اصلاح کند و درس امانت و عفّت به مردم دهد. 🔹 حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) فرمودند: که من به نیاکانم به همان معیار مشتاق و علاقه مندم که یعقوب به یوسف علاقه داشت. این بیان آن حضرت (علیه السلام)، است که معقولی را به محسوس تشبیه کرد. تشبیه خیالی به خیالی از هر شاعری بر می آید و تشبیه محسوس به متخیّل و متخیّل به محسوس از سراینده های متعارف ساخته است؛ امّا تشبیه معقول به محسوس، فقط از جامع بین عقل و شهود برمی آید. کسی که دستی بر عالم شهادت دارد و هم دستی بر عالم غیب، او می تواند معقول را تنزّل دهد و به صورت محسوسی زیبا در آورد. او و در راه خدا را به صورت گردن بند تشبیه می کند و آن اشتیاق عقلی را به صورت اشتیاق عاطفی یعقوب به یوسف (علیهماالسلام) تمثیل می کند تا همگان بفهمند که انسان شهید به لقای انبیا می رسد. 🔹 به مستمعان مکّه و همه شنوندگان تاریخ فرمودند: چنین نیست که بی خبر از پایان کار اقدام کنم و به صرف احتمال حیات و ممات قیام نمایم؛ می دانم که کشته می شوم و هرگز احتمال بقا نمی دهم؛ لیکن زندگی حقیقی ام را در شهادت می دانم. آن حضرت (علیه السلام) فرمودند: اگر کسی جز به لقای خدا می اندیشد، همراه ما نیاید و آن ها که فقط وطن آن هاست، با ما بیایند. 📚 شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص26 تا 32 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
فراگیری پیام 🔹 همان طور که قبلا ً اشاره شد، پیام نهضت حسینی فراگیر است و اختصاص به زمان خاص ندارد. حسین بن علی (علیه السلام) در جایی فرموده است؛ «و علی الإسلام السّلام إذ قد بلیت الأمّة براع مثل یزید»؛ «وقتی هیئت حاکمه ملّتی مثل یزید شد، باید اسلام را وداع کرد و دیگر اسلامی باقی نمی ماند». این سخن سیّد الشّهدا سه ضلعی است: ناظر به قبل از حادثه کربلا، ناظر به زمان معاصر آن حضرت (علیه السلام) و نیز ناظر به زمان پس از کربلاست. 🔹 حضرت حسین بن علی (علیه السلام) فرمودند: که هر گاه زمامدار مردم، مثل یزید شد، در آن حال اسلام رخت بر می بندد. بنابراین، هر اندازه ساده اندیشان بگویند: دین با سیاست کاری ندارد و ما به دینمان می پردازیم و کاری به سیاست نداریم، سیاست بازان مکّار می گویند: ما با شما و با دینتان کار داریم و شما باید دین را به میل ما بفهمید و اگر اهل فتوا هستید، طبق خواسته ما فتوا بدهید و تمام کارهای ما را تصدیق کنید و کارهای ما را مطابق با دین خدا بدانید؛ اگرچه کسی که مسؤول فتوا یا قضاست، «شریح قاضی» باشد. او نیز می گفت که دین با سیاست کاری ندارد، اما سیاست او را رها نکرد؛ بلکه سیاستمداران مکّار به او گفتند: تو باید به سود ما فتوا بدهی و حسین بن علی (علیه السلام) را مهدور الدّم بدانی و با فتوای تو باید عدّه ای به کربلا بیایند... . 🔹 عصر قبل از کربلا همان دورانی است که معاویه حاکم بود و عصر خود کربلا زمان حکومت یزید بود و عصر پس از آن وقتی بود که مروان و حجّاج و... حکومت می کردند. امام حسین (علیه السلام) در بخش های دیگر سخنان خود فرموده است: «مثلى لا یبایع مثله»؛ «کسی که مانند من فکر می کند، با کسی که مانند یزید فکر می کند، بیعت نمی کند». از آن جهت که اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) یک نورند، هیچ یک از آن ذوات مقدس با حاکم جائر عصر خود، مختارانه بیعت نکردند و هرگز سلطه ظالمانه امویان، مروانیان و عباسیان را مشروع نمی دانستند و آن را در خور قبول تلقّی نمی نمودند. 🔹 از گفتار و کردار حسین بن علی (علیه السلام) معلوم می شود که او جزو مردان الهی ای است که درباره سه عصر و سه نسل می اندیشد. او تنها عصر خود را نمی بیند، بلکه گذشتگان و آیندگان خود را نیز می نگرد؛ یعنی تمام جوامع بشری را ملحوظ می دارد... . مردان با تقوا از یک سو به فکر آمرزش گذشتگان هستند و از سوی دیگر به فکر خودشان هستند که کار نیک بکنند و از سوی سوم به فکر فرزندان و نسل آینده هستند که صالح شوند؛ « و أصلح لی فی ذرّیتی » ؛ «فرزندان مرا صالح کن». هم نام من بماند و بدنام نشوم، هم خیر آن ها به من برسد. 🔹 سخنان امام حسین (علیه السلام) نشان می دهد که نهضت حسینی، سنّت الهی بوده است، نه جریان شخصی؛ زیرا آن حضرت، سخن از مثل خود و مثل یزید دارد، نه از شخص خود و شخص یزید. بنابراین، پیام نهضت کربلا محدود به زمان خاص نیست، بلکه نسبت به گذشته و حال و آینده جریان دارد. 📚 شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص91 تا 93 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra