eitaa logo
🌸معاونت فرهنگی، تربیتی مجتمع علوم انسانی اسلامی / قم🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
570 ویدیو
205 فایل
ارتباط با معاون فرهنگی، تربیتی: @ahmadlou ارتباط با مسوول امور تربیتی و خوابگاهی: @M_Fathiii ارتباط با مسوول کانال و مسوول امور قرآنی و حدیثی و فرهنگی: @mmgh114
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت طلبی در سیره ابراهیم خلیل (علیه السلام) 🔹 سیره حضرت خلیل، است. قرآن کریم هنگام ذکر جریانات نظامی و سیاسی خلیل حق (علیه السلام) می فرماید: هراس از مرگ در حرم امن هستی حضرت ابراهیم (علیه السلام) راه نداشت و با آن که او را به بدترین مرگ تهدید کردند، کم ترین ترسی پیدا نکرد. حضرت ابراهیم (علیه السلام) را به آتش تهدیدکردند و او را در این آتش انداختند و او بین آسمان و زمین طعمه این آتش بود. به او گفتند: از خدا کمک بخواه. فرمود: خداوند این جریان را می داند و آگاهی وی کافی است و خواستن از او روا نیست. حضرت ابراهیم (علیه السلام) نه تنها از جبرئیل چیزی نطلبید، بلکه از خداوند نیز چیزی نخواست؛ هر چند دائماً به یاد او بود و وی را می خواند؛ زیرا مردن و شهادت، نقص نیست تا او از خدا بخواهد که وی را نسوزانند. اگر مصلحت در این باشد که وی نسوزد، خود خدا می داند. پس، چرا او بخواهد. 🔹 انسان تا ضعیف است، هم خدا را می خواند و هم از او چیزی می خواهد و وقتی به مرحله متوسّط رسید، خواستنش کم و خواندنش بیش تر می شود؛ ولی سرانجام فقط می خواند. وقتی به رسید، عبادتش فقط خواندن خداست و دیگر چیزی از خدا نمی خواهد؛ یعنی دعای او خواندنست، نه سؤال و خواستن. 🔹 سالار شهیدان (علیه السلام) می فرماید که من را دارم. سالار شهیدان در سخنان خود، به ویژه در خطبه ای که در مکّه به هنگام عزم حرکت به سمت عراق ایراد کردند، مردم را به شهادت طلبی تشویق می کردند: «خُطّ الموت علی ولد آدم مخط القلادة علی جید الفتاة». فرمودند: مرگ در راه خدا، گردن بند انسان و زیور اوست و انسان از زینت نمی هراسد و من مشتاق و واله نیاکان خود هستم؛ «ما أولهنى إلی أسلافى اشتیاق یعقوب إلی یوسف». محبّت و دلبستگی یعقوب به یوسف (علیه السلام)، محبّت معقول است، نه صرف محبّت عاطفی؛ زیرا آن حضرت (علیه السلام) توانست مصر را اصلاح کند و درس امانت و عفّت به مردم دهد. 🔹 حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) فرمودند: که من به نیاکانم به همان معیار مشتاق و علاقه مندم که یعقوب به یوسف علاقه داشت. این بیان آن حضرت (علیه السلام)، است که معقولی را به محسوس تشبیه کرد. تشبیه خیالی به خیالی از هر شاعری بر می آید و تشبیه محسوس به متخیّل و متخیّل به محسوس از سراینده های متعارف ساخته است؛ امّا تشبیه معقول به محسوس، فقط از جامع بین عقل و شهود برمی آید. کسی که دستی بر عالم شهادت دارد و هم دستی بر عالم غیب، او می تواند معقول را تنزّل دهد و به صورت محسوسی زیبا در آورد. او و در راه خدا را به صورت گردن بند تشبیه می کند و آن اشتیاق عقلی را به صورت اشتیاق عاطفی یعقوب به یوسف (علیهماالسلام) تمثیل می کند تا همگان بفهمند که انسان شهید به لقای انبیا می رسد. 🔹 به مستمعان مکّه و همه شنوندگان تاریخ فرمودند: چنین نیست که بی خبر از پایان کار اقدام کنم و به صرف احتمال حیات و ممات قیام نمایم؛ می دانم که کشته می شوم و هرگز احتمال بقا نمی دهم؛ لیکن زندگی حقیقی ام را در شهادت می دانم. آن حضرت (علیه السلام) فرمودند: اگر کسی جز به لقای خدا می اندیشد، همراه ما نیاید و آن ها که فقط وطن آن هاست، با ما بیایند. 📚 شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص26 تا 32 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
🌺🌺🌺 اطلاعیه اعزام به مشهد مقدس: لطفا اطلاعیه را با دقت بخوانید و اگر شرایط را دارید، اقدام کنید: (دقت کنید این اعزام به مشهد مقدس، با اردوی مجتمع متفاوت است؛ و در عین حال، سبب مصرف سهمیه مرکز خدمات خواهد بود). ⭐️ طلاب محترم متاهلی که در دو سال اخیر از امکانات اردوهای مرکز خدمات استفاده نکرده اند و میتوانند خودشان به مشهد مقدس بروند و برگردند در تاریخ های 6 الی 9 مرداد ماه ۳ شب اسکان و تغذیه رایگان برای تعدادی از خانواده های گرامی فراهم شده است. دقت بفرمایید رفت به مشهد و برگشت تا قم بر عهده خودتان است (ظهر 6 مرداد باید در زائرسرا باشید و صبح 9 مرداد باید از زائرسرا خارج شوید) و اسکان و تغذیه در مشهد مقدس رایگان است. برای ثبت نام با شماره 02532133501 جناب حاج اقای اسلامی تماس بگیرید و یا به مرکز امور خانواده ها، اداره فرهنگی، جناب حاج اقای اسلامی، حضورا مراجعه کنید.
بسم رب النور، نور هر سخن هستم عبدالله و بابایم حسن چون امیرالمؤمنینم، بت شکن می‌کنم هر فتنه‌ای را ریشه کن اسوه‌ام قاسم شد و شیر جمل نزد ما مرگ است أحلی مِن عسل من حسینی هستم و پابست او یازده سال است مستم، مست او بوسه‌گاهم بوده عمری، دست او حال افتاده به مقتل، خسته او از میان دست عمه، بی‌قرار دست خود را می‌کشم بی اختیار هیچ کس جز من نماند از لشگرش تشنگی آتش زده بر حنجرش مانده جای زخم بر سرتاسرش می‌کشد روی زمین بال و پرش عده‌ای شمشیر در آورده‌اند شمر و خولی رو به مقتل کرده‌اند با عصا محراب ابرویش شکست نیزه‌ای در بین پهلویش شکست سنگِ تیزی، روی نیکویش شکست دیدی آخر شأن گیسویش شکست با خدایش بود در راز و نیاز دست ناپاکی به مویش شد دراز جان به قربانش، فدایش می‌شوم مرهمی بر زخم‌هایش می‌شوم بین مقتل، سر جدایش می‌شوم با پرم جوشن برایش می‌شوم قتلگه، کوچه شد و من هم سپر ایستادم روی پنجه چون پدر تیغ، بی رحمانه دستم را برید تیر، با شدت گلویم را درید جز عمو چشمم دگر کس را ندید پیکرم را بین آغوشش کشید تا که لب تشنه صدا کردم، عمو تیری آمد دوخت جسمم را بر او بعد من، خیلی جسارت می‌شود بر عمو جانم اهانت می‌شود احتضار او سه ساعت می‌شود پیکرش بدجور غارت می‌شود نیست ذبحی مثل او در عالمین فاطمه گوید: بُنیَّ یاحسین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗂 شرح زیارت عاشورا با رویکرد تربیتی (۱) 🔊 حجةالاسلام‌والمسلمین دکتر بناری 🗓 1 مرداد ۱۴۰٢ 🕌 دارالتلاوه مجتمع علوم انسانی اسلامی 🌐https://eitaa.com/joinchat/355467535C6664bdb1ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت قاسم بن الحسن(علیه‌السلام) ☝️ هر روز یک ماجرا از کربلا در بیانات رهبر انقلاب 🏴 💻 Farsi.Khamenei.ir
🏴 احیای دین ▫️ وجود مبارك سیدالشهداء(سلام الله علیه) از همان اول قصد عمره مفرده داشت. اما چطور این راه را انتخاب كرد و قیام كرد و فرزندان خودش را برد؟ چون او می‌ خواست خاورمیانه را كند؛ آ‌ن روز هیچ راه دیگری برای احیای خاورمیانه نبود! خاورمیانه آن روز مكه و مدینه و شام و عراق بود، این محدوده بود كه بود. ▫️ وجود مبارك سیدالشهداء بخشی را شخصاً تشریف بردند، بخشی را پیام دادند، بخشی را مذاكره كردند، بخشی را با سر رفتند، بخشی را با اسرا اداره كردند؛ یعنی مكه را، مدینه را، فاصله مكه و مدینه را، فاصله مكه و عراق را، فاصله عراق و شام را این اهل بیت رفتند، پیام دادند سخنرانی كردند نامه دادند نامه گرفتند خاورمیانه را بیدار كردند. بدون برنامه و بدون تصمیم كه نبود، لذا هر كس خواست برود فرمود بروید ولی بچه های من باشند! با اینكه یقین داشت اینها به می ‌روند، فرمود اینها باید باشند شما خواستید بروید، بروید، بیعت را از شما برداشتم اما بچه‌ های من باید باشند، اینها دارند، اینها باید كوفه را اداره كنند، شام را اداره كنند، مسیر برگشت از شام تا مدینه را اداره كنند. ▫️ حضرت نامه‌ ها نوشت، مصاحبه ‌ها كرد، قدم به قدم اتمام حجّت كرد؛ در مكه آن سخنرانی رسمی را بیان كرد، با ابن‌زبیر یك نحو مصاحبه كرد، با ابن‌عباس یك نحو مصاحبه كرد؛ مردم خوابیده بودند حضرت اینها را بیدار كرد، لذا به وجود مبارك امام سجاد (سلام الله علیه) عرض كردند در این صحنه چه كسی پیروز شد؟ فرمود ما پیروز شدیم، ما رفتیم نام مبارك پیغمبر و دین را زنده كنیم از اسارت در بیاوریم و در آوردیم: «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِمْ»؛ این دین اسیر بود ما این را آزاد كردیم، این زنجیر را از گردن دین برداشتیم، دین باید آزاد باشد و ما این كار را كردیم، ما پیروز شدیم. ▫️ اصل بعدی آن است كه وجود مبارك سالار شهیدان (سلام الله علیه) فرمود انسان، آزادی ‌اش به معنای رهایی نیست، این از دشمن درون و بیرون است، لذا باید با عزّت و جلال و شكوه همراه باشد. «هَیهَات مِنَّا الذِّلَّة» شعار رسمی آن حضرت بود؛ فرمود ما انسان را به اصلی‌ اش برگرداندیم، جامعه را كریم كردیم، آزاد كردیم، هر كس از ماست عزیز است؛ «هَیهَات مِنَّا الذِّلَّة». آپارات: https://aparat.com/v/JXABc 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/07/15 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
🌸🌸🌸🌸 آغاز زمان بندی جدید استخر قدس برای طلاب محترم، مطابق اعلام مسوولان استخر: ➖ دوشنبه ها ساعت ۱۶:۳۰ ➖ چهارشنبه ها ساعت ۱۶:۳۰
بسم الله الرحمن الرحيم از خون به دستِ خویش حنا می‌كِشم بیا هـر لحظه انتظارِ تو را می‌كِشم بیا اینک به پیشِ پایِ تو پا می‌كِشم بیا چه حسرتی برایِ عبا می‌كِشم بیا دور و برم بدونِ تو آشوب می‌شود گلزارِ تشنه‌ی تو لگدكوب می‌شود معنا نداشت با تو یتیمی برای من از بس‌كه داشتی همه‌گونه هوایِ من دیگر نمانده جوهره‌ای در صدایِ من شن‌های داغ پُر شده از ردِّ پایِ من تنهائی‌ات در آتشِ آهم مقیم كرد دیدی مرا دچارِ بلائی عظیم كرد تغییر كرده شكلِ سَرم، زودتر بیا سرنیزه رفت تا جگرم، زودتر بیا در معرضِ دو چشمِ ترم زودتر بیا شد تكّه‌تكّه بال و پرم زودتر بیا تا قابلِ شناختنم، از حرم بیا تا سهمی از تنم ببرد مادرم بیا یك لشكر ایستاده فقط سنگ می‌زند با تیغ و تیر و نیزه هماهنگ می‌زند حالا كه گشته عرصه به من تنگ می‌زند قاتل نشسته مویِ مرا چنگ می‌زند با هر نسیم آینه‌ات خاک می‌خورد در هر هجوم زخمِ تنم چاک می‌خورد قدرِ دعایِ هر سحرت را نداشتند اصلاً تحملِ پدرت را نداشتند نه! چشمِ دیدنِ پسرت را نداشتند از من توقعِ سپرت را نداشتند بر خاکِ این كویر مرا پهن كرده‌اند جایِ كمی حصیر مرا پهن كرده‌اند بد جور ماه‌پاره‌ی تو گیرِ نعل‌هاست قرآنِ یادگارِ حسن زیر نعل‌هاست نرمیِ سینه‌ام سرِ تأثیرِ نعل‌هاست این چند فصل حاصلِ تحریرِ نعل‌هاست این بارِ اوّل است چنین نامرّتبم در پیچ و تابِ این همه ابرو مُعَذَّبَم در چنگِ ظلمِ چند نفر زخم خورده‌ام حالا بیا ببین چقدر زخم خورده‌ام از دستِ قومِ تنگ‌نظر زخم خورده‌ام خیلی شبیهِ زخمِ تَبَر زخم خورده‌ام جان می‌دهم كه باز بگیری ببر مرا حَظّ می‌كنم دوباره بخوانی پسر مرا
‌ 💠 💠</span> ◼جایگاه زائران أباعبدالله الحسین (عليه‏السلام)◼</span> 🌻 امام صادق (علیه‌السلام): ŸŸمنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ عَلى مَوائِدِ النُّورِ يَوْمَ ‏الْقِيامَةِ فَلْيَكُنْ مِنْ زُوّارِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىٍّ عليهماالسلام 🏴هركس دوست دارد روز قيامت، بر سرسفره‏هاى نور بنشيند، بايد از زائران امام حسين عليه‏السلام باشد. 🏴 وسائل ‏الشيعه، ج ۱۰، ص ۳۳۰ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیه‌السلام ┈┉┅━❀📚❀━┅┉┈
باسلام هر روز را بایاد شهدا آغاز کنیم 🌷 شهید سید حسن محمدی‌کیا ♦️ از فرماندهان دلاور ارتش جمهوری اسلامی ایران 🌷 تولد ۳۱ شهریور ۱۳۳۶ کرج - ساکن فلاورجان اصفهان 🌷 شهادت ۳ مرداد ۱۳۶۶ منطقه عملیاتی مِیمَک - ایلام 🌷 سن موقع شهادت ۳۰ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ✍ فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز ♦️ این بنده‌ى حقیر چند کلامى به عنوان یادگار براى شما باقى مى‌گذارم. ✅ همواره به یاد خدا باشید و در تمام امور خدا را ناظر بر اعمال خود بدانید و تنها به او توکل کنید و بس ✅ به نماز و واجبات دین اهمیت بسیارى دهید چراکه نماز ستون دین است و معراج مومن و نمازهاى روزانه را به جماعت بخوانید که دست خداوند به همراه جماعت است ✅ محبت اهل بیت و خاندان پیامبر را فراموش نکنید و همواره پشتیبان ولایت فقیه و پیرو خط رهبرى باشید و از تفرقه بپرهیزید. ✅ در کار آخرت به بالا دست و در کارهاى دنیا به زیر دستان بنگرید ✅ مرگ را زیاد یاد کنید که به این دنیا دلبستگى پیدا نکنید تا هر لحظه آماده‌ى پذیرش مرگ باشید و به مقامات دنیایى دلخوش نباشید که دوام ندارد. ✅ نماز شب و مناجات سحرگاه را فراموش نکنید، قرآن خواندن را بیاموزید و در اوقات فراغت و ناراحتى و هنگامى که تنها هستید قرآن را زیاد بخوانید. 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله https://eitaa.com/payame_shohada
📣 «دورۀ دوم » تحت اشراف آیت‌الله میرباقری برای سال تحصیلی 1402-14‌0‌3 از میان طلاب برادر پایۀ ششم به بالا، به صورت محدود طلبه می‌پذیرد. 🔰 : آشنایی و انس با قرآن کریم و روایات 🔰 : ⏺ مرور قرآن کریم و آشنایی با مفاهیم کلیدی و روایات تفسیری ⏺ خوانش مصادر اصلی حدیثی با محوریت کتاب شریف کافی ⏺ آشنایی با نظام اندیشۀ معارفی ⏺ کارگاه‌های آموزشی علوم قرآنی و پیراحدیثی (اعتبارسنجی، منبع‌شناسی، تاریخ حدیث) 🔰 : ⏺ سه سال تحصیلی به‌صورت حضوری (شنبه تا چهارشنبه، بعدازظهرها) 🔰 : ⏺ از تاریخ 15 تیرماه الی 15 مرداد 1‌40‌2 ⏺ از طریق سایت مدرسه درایه: madreseyederaye.ir (توجه: طلاب غیر ایرانی به جای شماره ملی، ده بار عدد صفر را وارد کنند). یا ارسال عدد 1 به سامانۀ پیامکی 50004001057765 🔗 در صورت نیاز، به نام کاربری زیر در پیام‌رسان ایتا پیام دهید: eitaa.com/madreseyederaye_ir
🔸 خواندن ادعیه و قرآن همراه با موسیقی ⁉️ خواندن قرآن و دعا به سبک آهنگ‌های موسیقی (سنتی یا خارجی) و یا به همراه موسیقی چه حکمی دارد؟ ✅ اگر توهین و بی‌احترامی محسوب شود یا همراه با موسیقی لهوی باشد حرام است و بطور کلی شایسته نیست قرآن و دعا همراه با موسیقی باشد. 🆔 @khamenei_ahkam
✅👈 خاطره ای تامل برانگیز برای مبلّغان عزیز ✍حاج آقا ری شهری فاضل ارجمند حجة الاسلام سيد موسي موسوي [نمايندۀ سابق ولی فقيه در كردستان] فرمود: بنده به لحاظ شرايط مساعدی كه از نظر تحصيلی داشتم، در كمتر از شش سال، مقدمات و سطح يك و سطح عالي را طي كرده و حدود پنج سال هم درس‌هاي خارج فقه و اصول را نزد اساتيدی همچون آيات عظام داماد و حائری و اراكی قدس سره بهره برده بودم و در شرايط بسيار اميدواركننده‌ای از نظر آينده علمي قرار داشتم و در حوزه، رسائل و مكاسب و كفايه تدريس مي‌كردم و در ضمن از اساتيد مدرسه حقاني هم بودم. در اين موقعيت بود كه در تابستان ۱۳۵۰ش شهيد قدوسي ره به بنده فرمودند: با نظر مساعد حضرت امام، حجج اسلام حاج آخوند و زرندي و كريميان مدرسه اي در كرمانشاه تأسيس كرده اند و بنا دارند كه به سبك جديد، نظير مدرسه حقاني، برنامه ريزي كنند، شما كه به مجموعه برنامه‌هاي ما آشنايي كامل داريد، تابستان سال جاري را به كرمانشاه برويد و اين مدرسه را راه اندازي كنيد. بنده هم آن سال به جای اصفهان به كرمانشاه رفتم. در آنجا وضعيتی پيش آمد كه مجبور شدم سال تحصيلی بعد هم آنجا بمانم. بعد از آن هم به لحاظ اوج گيري انقلاب و نياز جدّي كرمانشاه به روحاني مرتبط با جوانان و مراكز علمي و دانشگاهي و نفوذ گسترده انجمن حجتيّه و جريانات ماركسيستی در بين جوانان، با مشورتی كه با برخي از اساتيد بزرگوار، از جمله آية الله مشكينی داشتم، و اكثر آنان با مجموعه شرايط موجود، مصلحت را در ماندن بنده در كرمانشاه ديدند، گرچه سرورانی هم نظير مرحوم آية الله شيخ مرتضی حائری به شدت ابراز مخالفت كرده و حتی در غياب بنده فرموده بودند: فلاني خود را ذبح كرده است. بالاخره به هر گونه بود چند سالی با نگرانی شديد فكری و تحيّر در كرمانشاه ماندم. بحمدالله با توفيق الهي و با برنامه‌هايي كه با كمك دوستان، در مسجد و مراكز فرهنگي داشتيم، عرصه را هم بر ماركسيست‌ها و هم انجمن حجتيه تنگ كرديم، به طوری كه آنها كاملاً به حاشيه رفتند و حتی برنامه‌ای براي قتل بنده ريختند كه به صورتي معجزه آسا نجات يافتم. سال حدود ۵۴ يا ۵۶ بود كه به رغم همه موفقيت‌ها بسيار منقلب شدم و تصميم گرفتم استخاره كنم و اگر خوب آمد همان وسط سال به قم بازگردم. در ساعت و حال مناسبي استخاره كردم، آيه «زحف» [1] آمد، ولی باز به جهت شدت تأثر با اينكه هم معتقد و هم عامل به استخاره هستم به تصميم خود باقي مانده و مشغول جمع اثاثيه برای انتقال به قم شدم. در شب همان روز خواب عجيبی ديدم كه مهم ترين و شيرين ترين فراز زندگی‌ام را رقم زد. در عالم رؤيا ديدم در خيابان، جلوی مدرسه خان اتوبوس‌هایی بسيار زيبا و غيرقابل وصف ايستاده و جمع خاصی را از انبوه متقاضيان انتخاب كرده و سوار می‌كنند، همه می‌دانند كه مقصد سفر بسيار مهم است، ولی به هيچ كس از چگونگی آن خبر نمی‌دادند. بالاخره جمع محدودی از جمعيت عظيم حاضر را سوار و حركت كردند. در نزديكي‌های مقصد، بوی عطر عجيبي به مشام رسيد كه همه را مدهوش كرد. بعد فهميديم همه اين عطر از فضای باغ غيرقابل وصفی متصاعد است. دم باغ همه را پياده كردند. باز هيچ كس نمی دانست در داخل باغ چه خبر است. آنجا هم از همين جمعيت محدود، اكثر افراد را راه ندادند. فردی بود از بستگان بنده، هر چه اصرار كردم كه به او اجازه ورود بدهند، سه عيب از او گفتند كه دقيقاً نقص‌های مهم معنوی اوست و فرمودند به جهت اين عيب‌ها نمی‌تواند وارد شود. سپس افراد منتخب را گروه گروه وارد باغ می‌كردند. بنده و حجة الاسلام اوسطي و حجة الاسلام حاج شيخ محمود عبداللهي و مرحوم معصومي را با هم وارد باغ كردند. بعد از ورود فهميديم كه مولايمان مولی الكونين حضرت بقية الله ارواحنا فداه داخل باغ هستند. حضرت در خيمه اي وسط باغ بودند. به محضر مقدس شان رفتيم، شيريني و عظمت محضر قابل وصف نيست. بنده ناگهان به يادم افتاد كه اين بهترين فرصت است كه با كسب نظر مستقيم از حضرت در باره ماندنم در كرمانشاه تصميم بگيرم. پس از سؤال بنده، حضرت روحي فداه آنچنان روي در هم كشيدند كه هنوز پس از سال‌ها تلخي آن در ذائقه بنده مانده است و فرمودند: «دل من از دست روحانيون خون است كه يا در قم و حوزه‌هاي مشابه آن به بهانه‌های مختلف می مانند يا به جاهای خوش آب و هوا و همراه با اقبال مردم می روند. پس اين گونه مناطق را (كه بسيارند) چه كساني تأمين نياز كنند!؟» 1- آیات ۱۵ و ۱۶ انفال که اشاره به خشم الهی و گرفتار شدن به عذاب جهنم در زمان پشت كردن به جبهۀ جنگ دارد. 📚خاطره‌های آموزنده، ص۷۰
خیمه‌ها را عجیب‌تر می‌کرد گریه‌هایِ عجیبِ آن نوزاد پیشِ گهواره‌اش زمین می‌خورد مادرِ بی شکیبِ آن نوزاد همه مشغولِ کودکش بودند خبر از سمتِ علقمه آمد که عمو رویِ خاک افتاده وَ پدر دست، بر کمر می‌زد نا امیدانه مادرِ اصغر... رو به زینب، چکار باید کرد؟ دارد از دست می‌رود طفلم سوخت از تب، چکار باید کرد؟ این‌چنین صحنه را تصور کن این همه درد را کجا دیدی؟ تا به حالا تمامِ عمر آیا سُرفه‌ی خشکِ طفل را دیدی؟ پدرش آمد و عبایی خواست طفل را در عبایِ خود پیچید نرم و آهسته گام بر می‌داشت لبِ او را چقدر می‌بوسید تا عبا را کنار زد بابا دید طفلش دوباره تب می‌کرد پسرِ مظهرِ مناعتِ طبع آب از دشمنش طلب میکرد اشکِ بابا فقط تمسخر داشت به علی رحم شد؟ بگو اصلاً حرمله آمد و نشانه گرفت یک سه شعبه رسید تا گردن گره افتاده بود در کارش پدری مانده بود شرمنده این طرف گریه‌ی حرم بود و آن طرف یک سپاه در خنده وَ گذشت و گذشت و گذشت روزگاری به مادرش طی شد اصغرش را ندید تا وقتی که سرِ او سوارِ بر نِی شد گفت حالا به رویِ این نیزه لااقل قد کشیده‌ای، مادر از کبودیِ پلکِ تو پیداست چِقَدَر زجر دیده‌ای مادر ✍
لشکرکشی عظیم در عراق برای آغاز جنگ ▪️به گزارش رسانه‌های عراقی، پس از آن‌که نامه‌نگاری‌های عمرسعد با حاکم کوفه درباره مصالحه با حسین‌بن‌علی بی‌نتیجه ماند، ابن‌زیاد در یک سخنرانی عمومی مردم را به جنگ با نوۀ پیامبر فراخواند. ▪️گفته می‌شود از آن‌جا که برخی از مردم کوفه اشتیاقی به این نبرد نداشتند، عبیدالله یکی از نظامیان مخالف را در ملأعام به قتل رساند تا کسی از فرمان جنگ سرپیچی نکند. ▪️از طرفی عبیدالله چند تن از فرماندهان و رؤسای قبایل را نیز طی نامه‌هایی تهدید و مجبور کرده به فراخوانش پاسخ مثبت دهند. ▪️درپی این تهدید‌ها، لشکر بزرگی از نقاط مختلف کوفه فراهم و به کربلا اعزام شد. برآوردهای فنی نشان می‌دهد مجموع این لشکریان به بیش از ۲۰ هزار نیروی نظامی می‌رسد. گفتنی است پیش از این حدود ۵ هزار نفر هم به‌ همراه حُر و ابن‌سعد در کربلا مستقر بودند. ▪️مجموع لشکریانی که به جنگ با حسین‌بن‌علی برخاسته‌اند دستکم ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر برآورد می‌شود. این در حالی است که در سپاه بنی‌هاشم کمتر از ۱۰۰ نفر حضور دارند که حداکثر ۷۰ نفر آن‌ها جنگجو هستند. ▪️عبیدالله‌بن‌زیاد در پی گسیل لشکر، در نامه‌ای به عمرسعد فرمان جنگ داده و نوشته که هیچ‌چیزی برای یک جنگ بزرگ کم نگذاشته و جاسوسانی گماشته که شبانه‌روز از وضعیت لشکرگاه به او گزارش بدهند. آن‌طور که از شواهد پیداست به‌زودی جنگی بزرگ و نابرابر در کربلا آغاز خواهد شد. @Farsna
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗂شرح زیارت عاشورا با رویکرد تربیتی (2) 🔊 حجةالاسلام‌والمسلمین دکتر بناری 🗓 2 مرداد ۱۴۰٢ 🕌 دارالتلاوه مجتمع علوم انسانی اسلامی 🌐https://eitaa.com/joinchat/355467535C6664bdb1ac
💠 حدیث روز 💠 🏴 توصیه امام حسین (ع) برای گرفتاران مادی 🔻 امام حسين عليه‌السلام: لا تَرْفَعْ حاجَتَكَ إلاّ إلى أحدِ ثَلاثةٍ: إلى ذِي دِينٍ ، أو مُروّةٍ ، أو حَسَبٍ ؛ فأمّا ذو الدِّينِ فيَصُونُ دِينَهُ، و أمّا ذو المُروّةِ فإنّهُ يَسْتَحيي لِمُرُوَّتهِ ، و أمّا ذو الحَسَبِ فيَعْلَمُ أنّكَ لَم تُكْرِمْ وَجهَكَ أنْ تَبْذِلَهُ لَهُ في حاجَتِكَ، فهُو يَصونُ وَجهَكَ أنْ يَرُدَّكَ بغَيرِ قَضاءِ حاجَتِكَ ✳️ حاجت خود را جز نزد سه كس مَبَر: نزد ديندار، يا جوانمرد، يا بزرگ زاده؛ زيــــرا ديندار، براى حفظ دين خود نيازت را برآوَرَد و جوانمرد، از مردانگى خود شرم مى كند و بزرگ زاده، میداند كه تو با رو انداختن به او آبرويت را فروختى و او با برآوردن نيازت، آبروى تو را حفظ میكند . 📚 تحف العقول: ۲۴۷ ‌ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت علی اکبر(علیه‌السلام) ☝️ هر روز یک ماجرا از کربلا در بیانات رهبر انقلاب 🏴 💻 Farsi.Khamenei.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗂شرح زیارت عاشورا با رویکرد تربیتی (3) 🔊 حجةالاسلام‌والمسلمین دکتر بناری 🗓 3 مرداد ۱۴۰٢ 🕌 دارالتلاوه مجتمع علوم انسانی اسلامی 🌐https://eitaa.com/joinchat/355467535C6664bdb1ac
رجز بخوان، رجز بخوان، شبیه مرتضی علی که حیدری دگر شود دوباره سهم ما علی برو که اولین شهیدِ این قبیله می‌شوی برو برو عزیز خانواده مرحبا علی سوارشو به سمت خیمه‌گاهِ دشمنان، برو عقیقِ خونِ خویش را ببخش بر گدا علی برو به فتح خیبری دوباره و تو هم بده جوابِ ظلمِ قومِ بدتر از یهود را علی هزار بار خورده‌ام زمین و باز پاشدم خودت بیا به من بگو چقدر مانده تا علی! جوان من بلند شو، نخواب بین معرکه بلند شو، بلند شو، بگو دوباره یاعلی نه پیرهن، که جوشنت شده‌است پاره، یوسفم چگونه این چنین شدی اسیر گرگ‌ها علی هم این طرف، هم آن طرف، به هر طرف تو هستی و بیابمت کجا علی ؟ کجا علی ؟ کجا علی ؟ چقدر تکه تکه‌ای، چقدر پاره پاره‌ای به قول شاعران شدی هجا هجا هجا علی
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸 باختی! 🔸 بعضی از روحانیون در این دهۀ محرم ، گفتند: ، مباحثه می کنیم! سالها پیش، در قم، درس مرحوم آیت الله العظمی آقای داماد شرکت می کردم. این آقایانی هم که الآن جزء رده اوّل های حوزه هستند مثل حضرت آیت الله مکارم، آیت الله آقا موسی [شبیری] زنجانی و ... در بحث فقه صبح های ایشان شرکت می کردند. بعد از ماه رمضان، رفتم درس مرحوم آقای داماد. ایشان گفت که ماه رمضان جایی برای تبلیغ رفتی؟ گفتم: نه! در حالی که در آن ماه رمضان، من به شدت مشغول مطالعه بودم و گاهی تدریس می کردم. ایشان گفت: «کوتاهی کردی! !» دهۀ محرم [و ماه مبارک رمضان]، وقت تبلیغ است. کسانی که می روند تبلیغ، بدانند که به درسشان افزوده می شود. به تحقیقشان افزوده می شود. خدا از جای دیگری وقت را می دهد. می کند. هر چیزی حد خودش را دارد و حدود هر چیزی باید رعایت شود. من به هر روحانی که نرفته در روستا برای تبلیغ، می گویم «باخته»، و هر روستایی هم که روحانی نیاورده، . بله اگر پیگیری کردید و نامه نوشتید و نشد، مسئول نیستید. خود مرحوم آقای داماد با اینکه مرجع تقلید بود اما در مسجد بازار، منبر می رفت. روضه می خواند و گریه می گرفت. شما آن صحبت مختصری را که می کنید چه در مستمع ایجاد می کند؟!
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• • داستان عجیب شهادت شهید مصطفی صدرزاده(سیدابراهیم) در روز تاسوعا🖤💔 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّڪَ الْفَرَجـ 💚
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایت رهبر انقلاب از ماجرای گفت‌وگوی امام حسین(علیه‌السلام) و حضرت زینب(سلام‌الله‌علیه) در شب عاشورا ☝️ هر روز یک ماجرا از کربلا در بیانات رهبر انقلاب 🏴 💻 Farsi.Khamenei.ir