eitaa logo
اُمْ علاء
292 دنبال‌کننده
316 عکس
56 ویدیو
2 فایل
زندگینامه ی بانوی مجاهد و شهید پرور (فخرالسادات طباطبایی) اُمْ علاء به قلم:سمیه خردمند ارتباط با ادمين : @om_ala_admin مشاهده و ثبت سفارش کتاب : https://manvaketab.com/book/391366/ ثبت سفارش در ایتا: @manvaketab_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📌تا آمدم زنگ بزنم، درب خانه باز شد، قبلا سیم کشی در و تلفن را طوری برایش درست کرده بودم که نیازی نباشد از جا بلند شود. صدای ترمز ماشینم را می‌شناخت،همراه همسرم با عجله و خجالت وارد خانه شدیم و بعد از سلام، پشت سرهم گفتم :" ببخشید، دیر شد" لبخند زد و گفت:"میدونی به چند نفر به خاطر شما گفتم نیان؟" سرم را انداختم پایین و دستش را بوسیدم. گفتم شرمنده باجی! مهمان رسید برامون" دستش را حلقه کرد دور گردنم و شروع کرد به بوسیدن. قوری چای و شیرینی را توی سینی آماده کرده بود و معلوم بود، دوسه ساعتی منتظرمان مانده. همین طور که داشت بشقاب شیرینی را تعارف می‌کرد، گفت" اگر امشب نمی آمدید، دیدارمان میشد به قیامت"💔 نفهمیدم چرا این جمله را گفت. گفتم این چه حرفیه باجي؟ خدا عمر با عزت و طولانی بده به شما. بعد هم چند بار پشت سرِ هم گفت: "ما باقي شئ" (چیز زیادی نمانده) گفتم :"باجی! من فردا عازم آلمان هستم، این حرفها رو نزنید" چای و شیرینی را که خوردم، گفت :" سید! برام روضه بخون" رو به قبله نشستیم، من می خواندم، سه تایی گریه میکردیم.... برشی از کتاب به روایت حجت الاسلام والمسلمین سید محسن طباطبایی (برادر اُم علاء) @omalaa
🔶🔸 مـحفــل روایــــت 🔶 دورهـمــــی اهالـــــی روایـــــــــــت 🔸 نـشـســــت نـهــــم 🔹 مـــوضــــــــوع ایــــــــن هـفتــــــــــه: 🔷 دربـاره‌ی ام عــلاء 🔷 بــــا ارائـــــه‌ی: سمیـــه خـردمنــــد 🔹 نـــویـســنــــده کــتـــــاب ام عــــلاء روایت زندگی ام‌الشهداء عراقی بــانــو فخــرالســادات طباطبایی 🗓 شنـبـــــــــه، ۲۱ مــــهـــــــــــــر ۱۴۰۳ از ســــاعــــــــــــت ۱۶ تـــــــــــــــــا ۱۸ 🏢 حـــوزه هـنـــــری اسـتـــــان قــــم، طـبـقـــــه ۴، سـالــــن آسمـــــــــان 📍 مـوقعـیــــــت حـــــــوزه هنــــــــری: ⬅️ مسیــر اول: خیــابـان انقـــــلاب، انتهـای کوچــــه ۱۷، پــــلاک ۱۵۹ ⬅️ مسیــــر دوم: میــــدان معلــــــم، انتهـای کوچــه معلـــم غربــــی ۱ ⬅️ مـســیـــــــریـــابـــی در نــشـــــــــــان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻 ادبــــیـــــــات پــــایـــــــداری قــــــــم 🔗 ایتا 🔻 حـــوزه هـنـــــری استــــان قــــــــم 🔗 وبسایت | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام
28.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸 📌شعرخوانی سرکار خانم | شاعر آیینی 🔹محفل شعر سننتصر، هم زمان با شهادت دبیرکل حزب الله لبنان شهید سید حسن نصرالله در مسجد مقدس جمکران به همت کانون شعرای اموربانوان اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم با همکاری امور فرهنگی بانوان مسجد مقدس جمکران برگزار شد. @SzmnTbliqat_Banovan @omalaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اواخر سال 98 بود. مصاحبه ها از نجف شروع شد. آقاسید صدرالدین فرمودند سری به دانشگاه اسلامی نجف بزنم. با استاد عبدالامیر سلامی (داماد اول ) همانجا ملاقات کردیم، توی محل کارشان. بسیار متواضع و خوش برخورد و صمیمی بودند. و با افتخار از صحبت می کردند. دوست داشتم بدانم وقتی خواستگاری رفتند، ام علاء و ابو علاء چه شرط‌هایی گذاشتند برای این ازدواج. آقای سلامی لبخندی زدند و گفتند من معلم بودم و حقوق چندانی هم نداشتم. ابو علاء و ام علاء ملاک و معیار انتخاب شان نه ثروت بود نه شهرت. اخلاق و ایمان حرف اول انتخابشان را می‌زد. لابلای صحبت‌های شیرینی که داشت، مدام سرش را تکان میداد و از صبر عجیب و غریب ام علاء حرف می‌زد. می گفت وقتی ام علاء را بردند زندان، گاه گاهی برایش میوه و غذا می بردم که مأمورین اجازه نمی دادند بدستش برسانم. من هم کف دست شرطه ها پولی می‌گذاشتم تا اجازه بدهند. عبدالامیر خودش را پسر ام علاء می‌دانست و می‌گفت ایشان همیشه به من احترام می‌گذاشت و هیچ فرقی با پسرهایش نداشتم. این عکس را برای کتاب فرستاده بود، اما به دلایلی مجبور بودیم عکسهای کمتری توی کتاب چاپ کنیم🥺 چند روزی میشود که عبدالامیر سلامی هم به پیوست. لطفا فاتحه ای برایشان قرائت بفرمایید🙏 @omalaa
18.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کفن کنید مرا رو به قبله ی حرمش نجف چه جای قشنگی برای تدفین است تشییع پیکر مرحوم عبدالامیر سلامی در حرم امیرالمومنین ع (داماد اول ام علاء) @omalaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥺عزادار رحلت جانگداز خانم جان هستیم. به حرم و زیارتشون میریم تا در کنارشون آروم بگیریم. اگه لایق باشیم، نائب‌الزیاره‌ایم. 😔بعد میریم سر مزار خانم و شهید عراقی یا همون خودمون. 😭احتمالاً خیلی‌ها دلتون می‌خواست‌ امشب حرم باشید. کار خاصی که نمی‌تونیم انجام بدیم، گفتیم هدیه‌ای ناقابل از طرف خانم جان تقدیمتون کنیم. 🌿ان‌شاءالله تا پایان هفته در کنار هر سفارش یک نمک تبرکی حرم سلام‌الله‌علیها قرار میدیم. 📚میتونید کتاب‌هایی که دوس دارید رو از لینک زیر تهیه کنید:👇👇 Manvaketab.com 📌 انتشارات شهید کاظمی 🆔 @nashreshahidkazemi
وقتی جنگ ایران و عراق تمام شد، هشت ساله بودم.صدای آژیر از دهان رادیو و دویدن به سمت پله های زیرزمین را خوب یادم هست. ماسک های پارچه ای را که خواهرم می دوخت و اضطراب ریختن بمب جنگنده های هواپیماهای صدام که نه بهتر است بگویم آمریکا، را خوب به یاد دارم. خاطراتی که برایم خوشایند بود و هنوز در ذهنم مانده، مهربانی زنان و مادران ایرانی بود که (مهر) می بافتند و( عشق) بسته بندی می کردند برای جوانانی که رفته بودند جان بدهند برای وطن. حین نوشتن کتاب پای صحبت های خانم فقیه صالحی() که نشستم، آن روزها برایم تداعی شد و به ملت عراق افتخار کردم چرا که آنها هم دوشادوش ملت ایران برای حفظ اسلام تلاش کردند. وقتی شنیدم اُم محمدصادق تمام طلاهایش را اهدا کرد به رزمندگان ایرانی، به وجد آمدم. دستهای پنهانی هم بودند که کریمانه از داشته هایشان گذشتند، بی آن که ما بدانیم، شیعیان عراق هم در نجات کشورمان سهیم بودند. حالا تاریخ تکرار شده. غزه و لبنان به خاک و خون کشیده شدند و شاید نوبت ماست که از داشته هایمان بگذریم تا درخت اسلام پابرجا بماند. قطعا آن روز ها جواهراتِ سلاحی شد در دستهای جوانان وطن. حالا نوبت ماست که برای جوانان لبنان و فلسطین سلاح بفرستیم و سهمی در پیروزی شان داشته باشیم. ان شاء الله برداشتی از کتاب ام علاء صفحه 147 @omalaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم واقعیت مردم عراق را در دوران صدام نشان می دهد. با مطالبی که در کتاب خواندید، تطبیق دهید. شاید هنوز هم بر عده ای واضح و روشن نشده باشد، هنوز هم پیش خودشان ملت عراق را در جنگ هشت ساله مقصر می دانند. اما حقیقت این است که گلوی مردم عراق زیر چکمه های صدام و حزب بعث بود. صدام با ملت خودش هم می جنگید. اما از دلِ خونین عراق الماس هایی چون برآمدند که پاره های تن شان را برای دفاع از اسلام وانسانیت تقدیم کردند. در تاریخ همیشه ظالمی بوده و ظلمی را مرتکب شده و دادِ مظلومی را در آورده. زمانی یزید، زمانی صدام و حالا گرگهای صهیون... اما واقعیت آن است که پیروزی از آن مظلوم است. حتی اگر مظلوم را سربریده باشند و یا زیر آوار های سیمانی دفنش کرده باشند... فریاد مظلوم رساترین صدایی است که از صفحات تاریخ بلند می‌شود. @omalaa