| قسمت دوم |
او معلم اخلاقی بود که درسهای مکتبش را زندگی کرده بود.
تسبیح از دستانش نمیافتاد، چون معتقد بود با تسبیح دستانش در دستان خدا گره میخورد، چون نمیخواست گم شود.
میگفت اشکت را برای اهل بیت (ع)، برای طفل رباب خرج کن!
وقتی چهارمین فرزندش هم شهید شد، حاضر نشد با امالبنین مقایسهاش کنند، میگفت من کجا و امالبنین کجا...
روایت زندگی این مادر صبورِ شکور را خواندم و هرچه جلوتر رفتم به این بانوی اصیلِ ایرانیِ تبریزی، بیشتر افتخار کردم.
چقدر زیبا از حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) الگو گرفتی و عاقبت بخیر شدی.
امالشهدا!
ام اعلای نازنینم!
شما مادری کردن را خوب بلد بودی، در پیشگاه حضرت زهرا (س) و فرزندان شهیدت برای ما و اولادمان نیز طلب خیر کن.
#ام_علاء
#زهرا_جمشیدیان
#لطف_مخاطب_عزیز
@omalaa