eitaa logo
omatanvasata امةوسطا
342 دنبال‌کننده
519 عکس
0 ویدیو
1 فایل
پایگاه مطالعات جریان های جهان اسلام امةوسطا آدرس وب سایت : https://omatanvasata.com/ ارتباط با مدیر کانال: @Seyedabdollah11
مشاهده در ایتا
دانلود
پست زیر جهت معرفی کانال های مناسب در نقد وهابیت است👇👇👇
هدایت شده از نقد وهابیت
🔴معنای «دون الله» در قرآن 🔹وهابیت تحت تاثیر ظاهرگرایی، برداشت هایی از آیات و روایات را ترویج می کند که ثمره آن را باید در گسترش افراط گرایی دینی مشاهده نمود که بذر دشمنی را میان مسلمانان کاشته است. مشرک دانستن خیل عظیمی از یکتاپرستان و منحرف کردن نوک پیکان مبارزه با اسلام‌ستیزان به سوی مسلمانان، از دستاوردهای شوم این اندیشه است. پیروان وهابیت سخنان خود را ترجمان قرآن می دانند و مخالفان فکر خود را نیز مخالف دین اسلام قلمداد می کنند. آنان بخش هایی از قرآن را دستاویز خود قرار داده و بدون توجه به مفاهیم والای این کتاب آسمانی، به اندک بهانه ای، به تکفیر مسلمانان حکم می رانند. یکی از مهمترین آیاتی که مورد استناد وهابیت قرار می گیرد، مواردی است که خداوند پیرامون «دون الله» سخن گفته است. عبادت دون الله، دعای دون الله، معبود دون الله، یاور و مددکار دون الله از جمله این موارد هستند. 📌ادامه مطلب... 🌐 وب سایت و کانال ارتباطی ☑️ وب سایت: www.alwahabiyah.com ☑️ تلگرام: https://t.me/alwahhabiyah_com ☑️ ایتا: https://eitaa.com/alwahabiyahcom
💠 تضعیف حاکمیت مساوی بی ارزش شدن نزد پرودگار 🔸 توضیحات 👇 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
omatanvasata امةوسطا
💠 تضعیف حاکمیت مساوی بی ارزش شدن نزد پرودگار 🔸 توضیحات 👇 #تولیدی_امةوسطا #یاداشت_تحلیلی #مرکز_پژوه
نویسنده: وحید خورشیدی شکی نیست که برخی از ائمه جمعه اهل سنت در سایه حاکمیت اسلامی به جایگاهی و مقامی رسیده و برای خود اعتباری کسب کرده اند. اما به جای قدردانی از نعمت این حاکمیت که زمینه فعالیت را برای آنها فراهم کرده و در این خصوص مانعی از فعالیت آنها ایجاد نکرده است، شروع بر سمپاشی علیه این حاکمیت کرده و مردم بویژه برخی از اهل سنت را بر علیه این حکومت می شورانند. حتی کار به جایی رسیده است که به دنبال رفراندوم در این کشور اسلامی هستند!! آیا این تضعیف و فرافکنی نسبت به حاکم اسلامی نیست که از نگاه روایات معتبر و فراوان مورد نکوهش قرار گرفته است؟! نقل شده است اگر کسی چنین کاری بکند نزد خداوند دیگر حجت و ارزشی و جایگاهی ندارد به عنوان نمونه حاکم روایت معتبری را چنین نقل می کند که پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «يقول من فارق الجماعة واستذل الامارة لقي الله ولا حجة له عند الله هذا حديث صحيح »[۱]؛ هر کس از جماعت مسلمانان جدا شود و امير خود را خوار کند خدا را در حالي ملاقات مي کند که [بر اين کارش] حجتي ندارد [ومواخذه مي شود]. البته در روایات مسند احمد آمده است نزد خداوند ارزشی ندارد: «سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول من خَرَجَ مِنَ الْجَمَاعَةِ وَاسْتَذَلَّ الإِمَارَةَ لقي اللَّهَ عز وجل وَلاَ وَجْهَ له عِنْدَهُ»[۲] ابن هجر هیتمی نیز این روایت را از مسند احمد نقل کرده گوید: «رواه أحمد ورجاله ثقات»[۳]؛ رجال روایت ثقه هستند. البته همین روایت به این صورت نیز توسط حاکم نقل شده است: «سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول من فارق الجماعة واستبدل الإمارة لقي الله ولا حجة له عنده»[۴]. در این روایت عبارت «واستبدل الإمارة» آمده است که به معنی تغییر حاکم می باشد هر چند ممکن است گفته شود در این روایات تصحیف صورت گرفته باشد ولی در این صورت نیز با معنی تضعیف حاکمیت تداخل ندارد. بنابراین طبق این روایات، کسانی به فکر تغییر در حاکمیت ( رفراندوم) و یا تضعیف هستند، نه تنها از جماعت خارج شده اند، بلکه در تضعیف حاکمیت اسلامی تلاش می کنند که این کار طبق مبنای روایی خودشان، موجب دوری از خدا و بی ارزش شدن نزد خداوند می شود حال با این وجود باز به دنبال تغییر و تضعیف هستند؟! در خصوص این روایات چه پاسخی دارند بدهد؟! آیا این رفتار آنها مورد انتقاد بزرگان و علمای اهل سنت که به مبانی خودشان آگاه هستند، نمی شود! گذشته از این چرا در خصوص کشورهایی مانند عربستان که برای علماء و مسلمانان منتقد، ارزشی قائل نیستند و آنها را به کوچکترین اعتراض اعدام می کنند، رفراندم در خواست نمی کنند؟! و از آنها دفاع نمی کنند؟! آیا این رفتارها نشان از به دام دشمن افتادن نیست؟ تا دیر نشده بهتر است بر دامن جماعت برگشته و از مبانی اعتقادی خود تحدی نکنند. [۱]. حاکم نیشابوری، محمد، المستدرك على الصحيحين، ج ۱، ص ۲۰۶، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اول. [۲]. ابن حنبل، احمد، مسند أحمد بن حنبل، ج ۵ ، ص ۴۰۶، مؤسسة قرطبة، مصر. [۳]. هبتمی، احمد، مجمع الزوائد، ج ۵، ص ۲۲۲، قاهرة، بيروت. [۴]. حاکم نیشابوری، محمد، المستدرك على الصحيحين، ج ۳، ص ۱۱۲. 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 با مخالفت و تضعیف حاكميت اسلامي، شكاف در اسلام ایجاد نکنید؟ 🔸 توضیحات 👇 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
omatanvasata امةوسطا
💠 با مخالفت و تضعیف حاكميت اسلامي، شكاف در اسلام ایجاد نکنید؟ 🔸 توضیحات 👇 #تولیدی_امةوسطا #یاداش
نویسنده: وحید خورشیدی[۱] همچنانکه رهبری فرمودند: مسئله ‏ى وحدت‏، وحدت ملى، حفظ اتحاد؛ اين جزو وظائف ما است. حضور نيروهاى تكفيرى كه امروز متأسفانه در برخى از نقاط منطقه فعالند، خطر بزرگشان اين نيست كه بى ‏گناه ‏هان را مى ‏كشند، آن هم جنايت است، بزرگ است؛ اما خطر بزرگ اين است كه دو گروه شيعه و سنى را نسبت به هم بدبين مى‏ كنند؛ اين خيلى خطر بزرگى است؛ جلوى اين بدبينى را بايد بگيريم. نه از آن طرف شيعيان خيال كنند كه يك گروه آنچنانى كه با شيعه اين‏جور رفتار مى‏ كند اين جبهه ‏ى اهل تسنن است كه با اينها مقابله مى‏ كند، نه جبهه ‏ى اهل‏ سنت‏ تحت تأثير حرف هاى آنها- آنچه آنها راجع به شيعه مى ‏گويند و تهمت هايى كه مى‏ زنند و آتش‏ افروزى ‏هايى كه مى‏ك نند- قرار بگيرند. بايد مراقب باشند؛ هم شيعه مراقب باشد، هم سنى مراقب باشد. اين را بايستى در همه‏ ى مناطق كشور همه بدانند؛ هم سنى ‏ها بدانند، هم شيعه ‏ها بدانند؛ نگذارند كه اين وحدت امروز در بين كشور هست [از بين برود]؛ كه يكى از بخشها وحدت مذاهب شيعه و سنى و وحدت اقوام است. برجسته كردن خصوصيات قومى و دميدن در آتش قوم‏گرايى، كارهاى خطرناكى است، بازى با آتش است؛ به اين هم بايد توجه بكنند[۲]. اما عده ای این مسئله را جدی نگرفته و هر از گاهی مطالب تفرقه آمیزی بر زبان جاری می کنند و از اطاعت حاکم سرباز می زنند نه تنها از حاکم اسلامی در خصوص عدم ایجاد اختلاف بین مسلمانان اطاعت نمی کنند بلکه گاها کارهای می کنند که موجب شکاف بین امت اسلامی می شوند که این شکاف همان شکاف در دین است که منابع روایی آنها نیز فراوان از آن نهی کرده است. رسول خدا (صلي الله عليه وآله) درباره حاكمان تصريح مي‌كند هر شخصي كه بخواهد در مقابل سلطان و حاكم بايستد و موجب تضعیف حاکم شود، گويا شكاف و رخنه‌اي در دين ايجاد كرده است. روایی را ابن ابی عاصم از ابوذر از پیامبر (صلی الله علیه وآله) چنین نقل می کند: «يقول سيكون بعدي سلطان فمن أراد ذله ثغر في الإسلام ثغرة وليست له توبة إلا أن يسدها وليس يسدها إلى يوم القيامة»[۳]؛ بعد از من سلطان هست هر کس بخواهد او را ذلیل کند، در اسلام شکافی ایجاد کرده است تا این رخنه‌ای را که ایجاد کرده جبران نکند توبه‌اش پذیرفته نیست و تا روز قیامت نیز نمی تواند آن رخنه را پر کند در روایت دیگری با سند دیگری نیز آمده است سلطان را ذلیل نکنید هر کس چنین بکند در اسلام شکاف ایجاد کرده است که قابل جبران نیست: «إنه كأني بعدي سلطان فلا تذلوه فمن أراد أن يذله خلع ربقة الإسلام من عنقه وليس يقبل منه توبة حتى يسد ثلمته التي ثلم وليس بفاعل»[۴]. حال طبق این بیان، کسانی که در این ایام سخن حاکم اسلامی را زیر پا گذاشته و ایجاد اختلاف و هم گسستگی بین شیعه و سنی و حتی بین خود اهل سنت می شود، این شکاف در دین نیست؟! گاهی نام حاکم شرع را برای خود در مناطق کرد یدک کشیده و بر تنور اغتشاشات می دمند و از آن حمایت می کنند و موجب دو دسته گی بین مردم می شوند! آیا این تمرد از حاکم اسلامی نیست؟! اینکه در تریبون نماز جمعه بر علیه نظام مقدس انقلاب اسلامی سخن می گویند و مردم را نسبت به حاکم بدبین می کنند، این مخالف عزیز دانستن حاکم نیست؟! این رفتارها را چطور توجیه می کند در حالی که با مبانی و روایات خودشان در تعارض می باشد؟! آیا آنها از روایات و مبانی خود عبور کرده و روایات خود را قبول ندارند؟! بنابراین با دمیدن در اختلاف و تفرقه، و تضعیف حاکم اسلامی، موجب شکاف در دین نشوید و خود را مصداق روایت پیامبر صلی الله علیه وآله قرار ندهید که توبه نیز در این صورت قابل قبول نیست مگر اینکه تصمیم به جبران داشته باشید در این صورت نیز نمی شود شکاف در اسلام را جبران کرد. [۱]. پژوهشگر مرکز پژوهشی مصباح. [۲]. بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى پس از پايان پانزدهمين اجلاس رسمى دوره چهارم مجلس خبرگان رهبرى‏(۱۵/ ۱۲/ ۱۳۹۲). [۳] . ابن ابی عاصم، شیبانی، السنة لابن أبي عاصم، ج ۲، ص ۴۸۹، المكتب الإسلامي – بيروت، چاپ اول. .[۴] همان، ج ۲، ص ۴۹۰. 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 نقش فعال مولوی عبدالحمید در جهت تحریک مردم علیه نظام اسلامی با سقوط رژیم پهلوی، حکومتی دینی در ایران روی کار آمد که ایجاد چنین حکومتی، آرزو و خواسته قلبی بسیاری از علما و اندیشمندان مسلمان بوده است. از این رو ضرورت اقتضاء می کند عالمان اسلامی بیش از دیگران، قدردان وجود چنین نظامی باشند. البته هرچند بسیاری از متفکران شیعه و سنی همواره حامی و پشتیبان انقلاب اسلامی بوده اند ولیکن در این میان، عده ای نیز وجود دارند که نه تنها نظامی اسلامی را در آن مواقع حساس، همراهی نکرده اند بلکه بواسطه گفتار و رفتارشان یاری بخش بیگانگان بوده اند. این عالمان، عوض آنکه در راستای آرامش روانی جامعه سخنرانی کنند، از عباراتی استفاده کرده اند که موجب تحریک بیش از پیش مردم علیه نظام اسلامی شده است. مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه مسجد مکی اهل سنت زاهدان، از جمله چنین عالمانی است که در بزنگاه های حساس، نه تنها به یاری انقلاب اسلامی نشتافته است بلکه با طرح مباحث نادرست و تحریک آمیز، موجب افزایش تنش ها نیز شده است. عبارات تحریک آمیز جناب مولوی در ایام حساسی همچون فتنه 88، آشوب های پس از گرانی بنزین در سال 98 و همچنین اغتشاشات مهرماه و آبان ماه 1401 موید مناسبی در جهت اثبات این ادعاست که در ادامه به برخی از این عبارات اشاره می شود. 👈 ادامه ... 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 نیم نگاهی به سخنان عجیب مولوی عبدالحمید در مورد سپردن مسوولیت به افراد تارک الصلاه بی تردید می توان نمازجمعه را فرصتی مناسب برای تقویت امت اسلامی و احیاء فضائل اخلافی در جامعه تلقی کرد. بدین سان که ائمه جمعه در صورت حسن استفاده از ۲ خطبه روز جمعه، می توانند زمینه ساز اتفاقات خوبی همچون اتحاد مسلمانان در راستای مبارزه با استکبار جهانی شوند. در این عده ای از ائمه جمعه این مهم را به خوبی درک نکرده و لذا با طرح مباحث حاشیه ای، همواره دستاویزی برای بهره جویی شبکه های معاند و همچنین بروز اختلافات قومی و مذهبی شده اند. چنانکه جناب مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه مسجد مکی زاهدان را می توان از نمونه های بارز ائمه جمعه ای تلقی کرد که در چند سال اخیر، با طرح ادعاها و مباحث نادرست فراوانی، زمینه ساز بروز تنش و اختلافات قومی مذهبی شده است. خطبه های مهرماه و آبان ماه وی و بروز اغتشاشات عده ای اغتشاشگر پس از اتمام نماز جمعه مسجد مکی زاهدان را می توان مویدی مناسب بر ادعای مذکور به حساب آورد. برهمین اساس ضرورت اقتضاء می کند پژوهشگران حوزه و دانشگاه، جهت خنثی سازی مباحث تحریک آمیز مولوی عبدالحمید، به صحنه آمده و به نقد این مباحث بپردازند. از این رو نگارنده در نوشته حاضر، یکی از سخنان نادرست جناب مولوی را بررسی خواهد کرد. 🌐 ادامه ... 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 پیامدهای خسارت بار اقدام بر علیه حاکمیت اسلامی درآموزه های دینی اهل سنت پیروی از حاکم اسلامی که امر به معصیت نمی کند و کفر آشکار ندارد، در بارور اهل سنت، واجب می باشد قیام و تحرک بر علیه آن حاکم هر چند ظالم باشد نیز بخاطر حفظ وحدت در جامعه اسلامی و حفظ امنیت و جلوگیری از آشوب و فتنه در جامعه اسلامی، جایز نیست و هر کس به دنبال تمرد از حاکم باشد و بر علیه او، رفتارهای را انجام بدهد، نه تنها او از جرگه اسلام خارج شده است بلکه مسئول فتنه هایی می باشد که به پا کرده است. در این بین برخی از ائمه جماعت اهل سنت و برخی دیگر که در جامعه اسلامی ایران به جایگاهی رسیده و برای خود مقامی کسب کرده و اعتباری یه دست آورده اند، به اعتقادات خود در خصوص اطاعت از حاکم و عدم تضعیف حکومت اسلامی، پشت کرده و در تریبون نماز جمعه یا در مجالس و محافل بر علیه حکومت اسلامی ایران سخنرانی کرده و آن را به بی عدالتی و تبعیض متهم کرده و قانون اساسی کشور را زیر سوال برده و ادعای رفراندوم در ایران را دارند. برخی نیز سخنان و تحرکات او را مهر تایید گذاشته و از آن حمایت می کنند در حالی که متوجه نیستند این کار آنها چه پیامدهای ناگوار و جیران ناپذیری را در پی دارد. بخاطر همین در این نوشتار پیامد رفتار این افرار مورد سنجه قرار گرفته و طبق آموزه های دینی مورد قبول خود، مورد نقد قرار می گیرد. 🌐 ادامه ... 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠ازنگاه مفتی وهابی علم ابوجهل به اسلام از علمای عمامه به سر مسلمانان بیشتر است‼️ 🔷محمد بن ابراهیم آل شیخ ذیل عنوان «الجهل بأصل الاسلام ومضرته»، علماء عمامه به سر را نسبت به دین بی سواد و جاهل فرض کرده و ابوجهل را از آنها به دین اسلام، عالمتر دانسته و می گوید: 👈«في هذه الأَزمان وقبلها بأَزمان يدعي العلم ضخام العمائم الذين يدعون أَنهم حفاظ الدين على الأمة وأَنهم وأَنهم، أَبو جهل أَعلم منهم، فإنه يعلم معنى لا إله إلا الله وهم لا يعرفونه. والجهل درجات فيه تعرف قدر الذين أَبو جهل أَعلم منهم»👉؛ در این زمان و قبل از این زمانها، عمامه بزرگ ها ( کنایه از علماء) که ادعای علم می کردند مدعی هستند که حافظان دین بر امت هستند در حالی که ابوجهل از آنان عالمتر بود ابوجهل معنی «لا اله الا الله» را می دانست ولی آنها نمی دانند و جهل درجاتی دارد که قدر آنها این طور شناخته می شود که ابوجهل از آنان عالمتر است. 📚 فتاوى ورسائل محمد بن إبراهيم بن عبد اللطيف آل الشيخ، ج۱، ص۸۴ 🌐 اصل سند 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠تفویض معنی و تاویل یا تفویض کیف 🔸 توضیحات 👇 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
omatanvasata امةوسطا
💠تفویض معنی و تاویل یا تفویض کیف 🔸 توضیحات 👇 #تولیدی_امةوسطا #مقالات #تکفیریان #توحید_و_شرک #توحید
نویسنده: سید مصطفی عبدالله زاده[۱] مقدمه یکی از گروهای تکفیری که خودشان را به مذهب سلف نسبت می دهند وهابیت تکفیری است. خوانش وهابیت در توحید و شرک، اسماء و صفات، غیر از خوانش سلف می باشد. سلف معمولا اهل تفویض معنا و تاویل بودند یعنی درباره صفات خبری قائل بودند که صفات خبری معنایی دارد ولی این معنا را ما نمی دانیم و علم به آن معنا را واگذار به خداوند متعال می کردند یا آن را تاویل می بردند بر خلاف وهابیت که قائل هستند صفات خبری جزو محکمات و دارای معنای معلوم و مشخص است و حتی آن صفات دارای کیف است ولی کیفیت آن صفات برای ما مجهول است. در فتاوی لجنه وهابیت آمده است: «فيجب الإيمان بها على الحقيقة، مع التفويض في كيفيتها»[۲]؛ ایمان به صفت ید بر معنای حقیقی آن واجب است و کیفیت آن تفویض می شود. محمد بن ابراهیم آل شیخ وهابی در رد بر ابن قدامه مقدسی می نویسد: «إذ لا يخفى ان مذهب أَهل السنة والجماعة هو الايمان بما ثبت في الكتاب والسنة من أَسماء الله وصفاته لفظًا ومعنى، واعتقاد أَن هذه الأَسماءَ والصفات على الحقيقة لا على المجاز … أما كنه الصفة وكيفيتها فلا يعلمه إلا الله سبحانه»[۳]؛ زیرا مخفی نیست که مذهب اهل سنت و جماعت (وهابیت) ایمان به لفظ و معنای اسماء و صفاتی که در قران و سنت آمده است و اعتقاد این که این اسماء و صفات بر معنای حقیقی نه معنای مجازی است … اما کنه و کیفیت این صفات را فقط خداوند متعال می داند. بن باز در رد بر ابن حجر عسقلانی می نویسد: «نصوص الصفات ومنها آيات الاستواء من النصوص المحكمة المعلومة المعنى والمعقولة المراد، وإنما يُفوض إلى الله تعالى كيفياتها وحقائقها التي هي عليه، كما هو مذهب سلف الأمة رحمهم الله… فالاستواء معلوم المعنى وهو العلو والاستقرار. هذا وليس المتشابه من القرآن ما لا يعلم معناه إلا الله، كما يقوله أهل التفويض من النفاة»[۴]؛ نصوص صفات و از جمله آن آیات استواء از نصوص محکم و معنایش معلوم و و مرادش معقول است و همانا کیفیت و حقیقت آنها به خداوند متعال واگذار می شود چنانچه مذهب سلف امت هم همين بود … پس معنای استوا معلوم است و به معناي علو و استقرار است و استوا از متشابهات قران نیست که معنایش را فقط خداوند بداند چنانچه اهل تفویض از نافیان صفات می گویند. بن باز در جای دیگر هم می نویسد: «فالواجب تفويض علم الكيفية لا علم المعاني وليس التفويض مذهب السلف بل هو مذهب مبتدع مخالف لما عليه السلف الصالح»؛ واجب این است که علم کیفیت صفات تفویض شود نه علم معانی و تفویض معنا مذهب سلف نیست بلکه مذهب مبتدع و مخالف آنچه که سلف صالح بر آن هستند، است. بن عثیمین و دیگران هم، این نکته را بیان کردند که معنا مشخص است و صفات خبری جزو متشابهات نیست بلکه جزو محکمات است[۵]. تفویض معنا و تاویل نزد سلف در مقابل وهابیت وقتی به مذهب سلف رجوع می شود، مشاهده می گردد سلف اهل تفویض معنا بودند یعنی صفات خبری معنایی دارد ولی معنای آن صفات مشخص نیست و علمش را واگذار به خداوند متعال می کردند یا آن صفات را تاویل می بردند. از باب نمونه چند مورد ذکر می شود که سلف اهل تفویض معنا بودند: ابن قدامه مقدسی در کتب متعدد خودش که درباره عقیده و صفات خبری نوشته است می نویسد: «وَمذهب السّلف رَحْمَة الله عَلَيْهِم الْإِيمَان بِصِفَات الله تَعَالَى وأسمائه الَّتِي وصف بهَا نَفسه فِي آيَاته وتنزيله أَو على لِسَان رَسُوله من غير زِيَادَة عَلَيْهَا وَلَا نقص مِنْهَا وَلَا تجَاوز لَهَا وَلَا تَفْسِير وَلَا تَأْوِيل لَهَا بِمَا يُخَالف ظَاهرهَا وَلَا تَشْبِيه بِصِفَات المخلوقين وَلَا سمات الْمُحدثين بل أمروها كَمَا جَاءَت وردوا علمهَا إِلَى قَائِلهَا وَمَعْنَاهَا إِلَى الْمُتَكَلّم بهَا»[۶]؛ مذهب سلف این گونه بوده که به اسماء و صفات خداوند که خودش را در آیات و قرانش یا بر زبان پیامبر (صلی الله علیه وآله) توصیف کرده، ایمان داشته، وکم و زیاد نکرده و از محدوده اش هم زیاده روی نمی کنند و هیچ تفسیر و تاویلی که مخالف ظاهرش بوده را انجام نمی دهند و به صفات مخلوقات تشبیه نمی کنند بلکه همانطور که روایت شده می خوانند و علم و معنای آن را به گوینده اش واگذار می کنند. ابن قدامه در ادامه می نویسد:«وَعَلمُوا أَن الْمُتَكَلّم بهَا صَادِق لَا شكّ فِي صدقه فصدقوه وَلم يعلمُوا حَقِيقَة مَعْنَاهَا فَسَكَتُوا عَمَّا لم يعلموه»[۷]؛ و سلف می دانند که گوینده اش در سخنشان صادق بوده و شکی در راستگویشان نیست و آنان هم حقیقت معنای آن صفات را ندانسته و در موردش سکوت کرده اند.