💠از نگاه مفتیان وهابی اسلام بيشتر مسلمانان در این زمان اسلام اسمی است نه واقعی‼️
🔷مفتیان وهابی اسلام واقعی مسلمانان را در این زمان زیر سؤال برده و گویند اسلام آنها اسمی است. شیخ محمد بن ابراهیم آل شیخ در این خصوص گوید:
👈«إسلام الأَكثر إسلام إسمي، فإن أَكثر المنتسبين إليه في هذا الوقت يقال لهم المسلمون إسمًا ضد اليهود والنصارى» 👉؛ اسلام بیشتر مسلمانان اسلام اسمی است همانا بیشتر مسلمانان که در این زمان به آنها مسلمان گفته می شود اسلامشان اسمی و ضد یهود و نصاری می باشد (واقعی نیست).
📌 اصل سند
#تولیدی_امةوسطا
#اسناد
#تکفیریان
#اهل_سنت_از_منظر_وهابیان
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠از نگاه وهابیان، امام جماعت شدن اشعریون جایز نیست!!!
🔷در پی سوالی از محمد بن ابراهیم آل شیخ مفتی بزرگ وهابیان، درباره امام جماعت شدن اشعری ها در مسجدی طبق وصیت واقف، وی این کار را جایز نداسته و اشعریان را به اهل بدعت نیز متهم کرده و و در ذیل عنوان« امامة الاشاعرة بالسنين» گوید:
👈«الجواب: لا يجوز تقديم مبتدع إماماً في الصلاة وإن كان نص الواقف وشرطه كما ذكرت»👉[۱]؛ پیش نماز شدن اهل بدعت در نماز جایز نیست هر چند واقف در این خصوص وقف کرده باشد که از اشعریون باشد.
📚فتاوى ورسائل محمد بن إبراهيم بن عبد اللطيف آل الشيخ، ج۲، ص۲۹۸
📌اصل سند
#تولیدی_امةوسطا
#اسناد
#تکفیریان
#اهل_سنت_از_منظر_وهابیان
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
هدایت شده از نقد وهابیت
امة وسطا، مرجعی مناسب برای پاسخگویی به جدیدترین و مهم ترین شبهات وهابیان تکفیری و گروه های افراطی؛
عضویت در کانال ایتا امه وسطا از طریق آدرس:
@omatanvasata
عضویت در کانال تلگرامی امه وسطا از طریق آدرس:
https://t.me/omatanvasata
آدرس وب سایت امه وسطا
www.omatanvasata.com
May 11
💠آیا مولوی عبدالحمید در این ایام، مطالبات و اعتراضات جدیدی را مطرح می کند؟
🔸 توضیحات 👇
#تولیدی_امةوسطا
#یاداشت_تحلیلی
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
omatanvasata امةوسطا
💠آیا مولوی عبدالحمید در این ایام، مطالبات و اعتراضات جدیدی را مطرح می کند؟ 🔸 توضیحات 👇 #تولیدی_ام
محمد باغچیقی[۱]
حدودا سه ماهی است که عده ای آشوبگر با حمایت بیگانگان و معاندین، درصدد فتنه اندوزی در ایران اسلامی بوده و خسارات مالی و جانی قابل توجهی را به ملت شریف ایران، وارد کرده اند. در این میان، متاسفانه مشاهده می شود عده ای از افراد دارای تریبون که همواره از امکانات نظام اسلامی بهره جسته اند و اساسا معروفیت و تریبون خود را مدیون روی کار آمدن و بقاء چنین نظامی هستند، نیز با طرح مباحثی تحریک آمیز، بر شعله ورتر شدن آتش فتنه دمیده اند. نگاهی دقیق به سخنان و مطالبات گذشته این اشخاص به وضوح نشان می دهد بسیاری از این افراد، در گذشته نیز چنین مطالب نادرستی را بیان کرده اند هرچند لحن شان در اتفاقات اخیر تغییر کرده و به عبارتی دیگر، آنان در این ایام جری تر شده اند. مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه مسجد مکی زاهدان، از جمله همین افراد است که علیرغم بهره بردن از امکانات جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از مطالبات عجیب و تاسف بار فعلی اش را با لحنی ملایم تر در گذشته نیز مطرح می کرده است. از آنجایی که نقل این مطالب به خوبی گویای آن است که خطر مواضع نادرست عبدالحمید منحصر به حال نیست بلکه در گذشته نیز این خطر وجود داشته است، لذا در ادامه به نمونه هایی از مطالبات و سخنان اخیر وی که در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده اند، اشاره می شود.
۱: ادعای تبعیض در حق اهل سنت ایران
در ۳ ماهه اخیر خطبه های نماز جمعه مسجد مکی زاهدان، بدلیل طرح مباحثی نادرست، موجب تحریک افراد ناآگاه، تاسف دوستان و شادی دشمنان شده است. یکی از مباحث مورد تاکید عبدالحمید در این مدت، مسئله تبعیض در حق اهل سنت ایران بوده است. بدین سان که وی مدعی آن است جمهوری اسلامی، در حق اهل سنت تبعیض روا داشته است. به عنوان نمونه عبدالحمید در خطبه های نماز جمعه ششم آبان ۱۴۰۱ چنین تصریح کرده است: «متأسفانه در ایران اسلامی از اوایل انقلاب تا به حال گرفتار تبعیضهای قومی و مذهبی هستیم.»[۲]
آنچه در رابطه با این ادعای مولوی عبدالحمید باید در نظر داشته باشیم این است که طرح چنین ادعایی از او تازگی ندارد بلکه او در سال های متمادی، بارها این ادعا را مطرح کرده است. چنانکه در ۱۲ خرداد ۱۳۹۷، در محفل ضیافت رئیس جمهور وقت (حجت الاسلام حسن روحانی) نیز گفته است: «باوجود اینکه ۴۰ سال از عمر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی میگذرد اما متاسفانه هنوز جامعه اهلسنت با مشکل جدی «تبعیض» مواجه است.»[۳]
شایان ذکر است با توجه به دیگر آراء عبدالحمید مشخص می شود، مراد از تبعیض مد نظر او، تبعیض در مسائل پیشرفت و آبادانی نیست. به سخنی دیگر، به تصریح عبدالحمید، هر چند جمهوری اسلامی در مسائل ناظر به پیشرفت و آبادانی، میان مناطق سنی نشین و شیعه نشین فرق محسوسی قائل نشده است، ولیکن در مسئله به کارگیری اهل سنت در مناصب حساس و کلیدی مبتلی به تبعیض است.[۴]
به هر حال مشخص می شود ادعای مولوی عبدالحمید در رابطه با تبعیض در حق اهل سنت ایران، حرف جدیدی نیست و در گذشته نیز بارها تکرار شده است حال آنکه امروزه بسیاری از مناصب حیاتی کشوری و استانی در اختیار برادران اهل سنت قرار دارد. به عنوان نمونه می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
دریادار شهرام ایرانی: فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی؛
ماموستا عبدالسلام کریمی: دستیار ویژه رئیس جمهور در امور فرق و مذاهب اسلامی؛
خانم حمیرا ریگی: سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور برونئی؛
آقای صالح ادیبی: سفیر سابق ایران در ویتنام؛
آخوند عبدالحی میرزاعلی: رئیس اداره کل کتابخانههای عمومی استان گلستان؛
آقای سید عماد حسینی: معاون وزیر نفت در دولت روحانی؛
آقای میرمحمد غراوی: معاون سابق هماهنگی امور عمرانی استاندار گلستان؛
خانم مرجان نازقلیچ: فرماندار فقید بندرترکمن؛
ووو
۲: لزوم تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
یکی دیگر از محورهایی که در روزهای اخیر، به وضوح در سخنان عبدالحمید اسماعیل زهی مشاهده می شود تغییر قانون اساسی است. چنانکه وی در خطبه های نماز جمعه مسجد مکی در ۱۳ آبان ۱۴۰۱ گفته است: «خود این قانون اساسی ۴۳ سال پیش تصویب شده و کسانی که آن را تدوین کردهاند، همه رفتهاند و نسل دیگری آمده است. این قانون هم باید تغییر پیدا میکرد و بهروز میشد. بسیاری از بندهای این قانون بهروز نیستند.»[۵]
این صحبت های جناب مولوی نیز تازگی ندارد و در گذشته نیز مطرح شده است. چنانکه در ۳۱ فروردین ۹۶ عبدالحمید بدین صورت بر تغییر قانون اساسی تاکید کرده است: « قانون اساسی وحی آسمانی نیست، بلکه توسط بندگان تهیه و تنظیم شده است. در این قانون مواردی وجود دارند که نیاز به تغییر و تجدیدنظر دارند.»[۶]
omatanvasata امةوسطا
💠آیا مولوی عبدالحمید در این ایام، مطالبات و اعتراضات جدیدی را مطرح می کند؟ 🔸 توضیحات 👇 #تولیدی_ام
شایان ذکر است سخنان عبدالحمید در رابطه با تغییر قانون اساسی در حالی مطرح می شود که دهها سال است قانون اساسی در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، تغییر نکرده است. به عنوان نمونه قانون اساسی آمریکا در سال ۱۷۸۹ میلادی تدوین شده، و پس از ۲۳۰ سال، بیست و چند اصلاحیه داشته که بخشی از آن ها نیز مسائل غیر مهم بوده است. اما با گذشت چند نسل، شبهه ای در استمرار و تداوم آن مطرح نشده است.[۷]
قانون اساسی فرانسه نیز که از سال ۱۹۵۸ میلادی با کمتر از ۲۰ اصلاحیه به حیات خود ادامه می دهد.[۸]
پس تغییر قانون اساسی کشور مسئله ای نیست که بتوان به راحتی مطرح کرد و به دنبال اجرایی شدن آن بود. چرا که اگر تغییر قانون، امر سهل و راحتی باشد، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد به سخنی دیگر، در صورت باز شدن مسیر تغییر قانون اساسی، هر سیاستمدار، حزب یا مجموعه ای که بخشی از قانون را باب میل خود نمی بیند، درخواست تغییر قانون را خواهد داد و در صورت موافقت با درخواستش، نظم و ثبات عملا در جامعه رنگ خواهد باخت و طبعا کشور ضرر می کند. مضافا اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر اصول و چارچوب های غیرقابل تغییری است. از این رو چون آن اصول، تغییر ناپذیرند، به همین جهت قوانین برخاسته از آن اصول نیز تغییر ناپذیر خواهند بود.[۹]
۱.پژوهشگر موکز پژوهشی مصباح
[۲] . https://abdolhamid.net/persian/2022/10/28/12866/
[۳] . https://abdolhamid.net/persian/2018/06/03/4064/
۴: چنانکه در سال ۱۳۹۵ در مصاحبه با نشریه راه ما (نشریه داخلی مکتب قرآن کردستان) بدین صورت تصریح کرده است: «الحمدلله وضعیت اهلسنت خوب است. اهلسنت در کشور از لحاظ زندگی، زندگی عادی دارند و در دانشگاهها و مدارس دولتی درس میخوانند. در مسائل اقتصادی هم مشغول کسبوکار و کشاورزی و دامداری هستند و در کل زندگی عادیای دارند. در مسائل آبادانی و عمران هم دولت و نظام تفاوت زیادی بین شیعه و سنی قایل نیست، و اگر تفاوتهایی هم در این زمینه وجود دارد بسیار جزئی و در حد پایین است.
اما مشکلات مهمی که مایهی نگرانی اهلسنت است در رابطه با بهکارگیری نخبگان اهلسنت است. متاسفانه در این زمینه نابرابری موجود است؛ شایستگان اهلسنت در کشور بهکار گرفته نمیشوند و شایستگان برادران شیعهی ما در واگذاری مسئولیتها و مناصب و حتی استخدام بر شایستگان اهلسنت ترجیح داده میشوند.»
. https://abdolhamid.net/persian/2017/01/22/2196 .
. https://abdolhamid.net/persian/2017/01/22/2196 .
[۵] . https://abdolhamid.net/persian/2022/11/04/12903/
[۶] https://b2n.ir/t95090.
۷. سایت رسمی شورای نگهبان، یادداشت دکتر ره پیک درباره قانون اساسی، تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱.
۸. همان.
۹. خبرگزاری ایسنا، رئیسی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هیچ بن بستی ندارد، تاریخ انتشار: ۱۲ آذر۱۴۰۱.
📌ادامه مطلب...
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 مرکز پژوهشی مصباح برگذار می کند
❇️نشست علمی با موضوع:
✅ تفکر تکفیر در عقائد ابن تیمیه
💥با ارائه:
📝حجة الاسلام و المسلمین دکتر سید مهدی علیزاده موسوی
استاد حوزه و دانشگاه
🖌دبیر علمی: حجت الاسلام دکتر حسین قاضی زاده
استاد حوزه
🔹با مشارکت:
👈موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل البیت علیهم السلام
👈گروه امت و تمدن پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام
👈اداره کل ادیان و مذاهب سازمان تبلیغات اسلامی
👈مرکز فرهنگی تبلیغی ادیان و مذاهب اسلامی (مفتاح)
برگزار می گردد.
📆زمان: چهارشنبه 23 آذر 1401
⏰ ساعت: 15
🕌 مکان : قم، جمکران، بلوار انتظار، مجتمع علمی دارالولایه، موسسه دارالاعلام لمدرسة اهلبیت علیهمالسلام
🔗 لینک ورود به وبینار:
https://yun.ir/darolelam
💠مخالفت وهابیان با صحابه درباره تسمیه به عبد النبی (صلی الله علیه وآله)
🔷به عقیده عالمان وهابی، انتخاب نام هایی همچون «عبدالنبی» و «عبدالحسین» امری نامشروع و شرک اصغر می باشد . این در حالی است که در خصوص ابن مسعود آمده است که او صحابه او را عبد آل محمد می دانستند. ابن عساکر در تاریخ دمشق در رابطه با عبدالله بن مسعود می نویسد: 👈«عن أبي عمرو الشيباني قال أتيت أبا موسى فذكرت له قول ابن مسعود فقال لا تسألوني عن شئ ما دام هذا الحبر بين أظهركم فوالله لقد رأيته وما أراه إلا عبد آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)»👉؛ ابی عمرو شیبانی می گوید: خدمت ابوموسی رسیدم و در آنجا سخن از قول ابن مسعود به میان آمد، در این هنگام بود که ابوموسی گفت: تا زمانی که عبدالله بن مسعود در میان امت است از من سوالی نپرسید. او را ندیدم مگر عبدی برای آل محمد (صلی الله علیه وآله).
محقق کتاب در ذیل روایت گوید: 👈روایت معروف است.👉
آنچه از این عبارت برداشت می شود مراد از عبد، معنی عبادت آل نبی (صلی الله علیه و آله نیست) بلکه مراد از استعمال کلمه «عبد» در اسمایی همچون «عبدالنبی» و «عبدالحسین»، اظهار خدمت گذاری و اطاعت پذیری نسبت به آن بزرگواران است لذا نمی توان انتخاب چنین نام هایی را برای کسی، حرام، ممنوع و شرک اصغر دانست.
📚تاريخ دمشق، ج ۳۳، ص ۸۴ و ۸۵
📌اصل سند
#تولیدی_امةوسطا
#اسناد
#تکفیریان
#توحیدوشرک
#تسمیه_به_عبد_غیرالله
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 مرکز پژوهشی مصباح برگزار می کند:
❇️کرسی آزاداندیشی با موضوع:
✅ وهابیت؛ گفتمان کفری تکفیری یا صرفاً تکفیری
📝با ارائه:
حجة الاسلام و المسلمین روح الله حیاتی مقدم
استاد حوزه و دانشگاه
📝 ناقد:
حجت الاسلام والمسلمین محمد فرقان گوهر
دانشجوی دکتری تاریخ تمدن اسلامی
🖌دبیر علمی:
حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسین قاضی زاده
معاون پژوهش موسسه دارالاعلام
🔹با مشارکت:
👈 موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل البیت علیهم السلام
👈گروه امت و تمدن پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام
👈اداره کل ادیان و مذاهب سازمان تبلیغات اسلامی
👈مرکز فرهنگی تبلیغی ادیان و مذاهب اسلامی (مفتاح)
📆زمان: شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱
⏰ ساعت: ۱۵
🕌 مکان : قم، جمکران، بلوار انتظار، مجتمع علمی دارالولایه، موسسه دارالاعلام لمدرسة اهلبیت علیهمالسلام
🔗 لینک ورود به وبینار:
https://yun.ir/darolelam
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠مخالفت وهابیان با پیامبر (صلی الله علیه وآله) در تغییر نامها
🔷وهابیان، نام گذاشتن افراد به صورتی که در ابتدای نام آنها لفظ «عبد» باشد را، حرام و شرک اصغر می دانند.و معتقدند اگر شخص یا فرزندی در ابتدای اسم او لفظ عبد باشد مانند «عبدالنبی» و یا «عبدالحسین» و غیره باشد، واجب است آن نام تغییر داده شود. این در حالی است که خود پیامبر (صلی الله علیه وآله) هنگام معرفی خودشان، خود را فرزند عبد المطلب دانسته و آن اسم را استعمال می کرد و تغییری نیز در آن ایجاد نکرد و اشاره به غیر مشروع بودن آن نیز نکرده است.
در صحیح بخاری آمده است 👈«النَّبِيُّ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وآله وَسَلَّمَ) يَقُولُ: «أنا النبي لَا كَذِبْ أنا بن عبد الْمُطَّلِبْ »👉؛ من پيامبر هستم و اين دروغ نيست من فرزند عبد مطلب هستم.
📚صحيح البخاري ج ۲، ص ۳۲۵
📌اصل سند
#تولیدی_امةوسطا
#اسناد
#تکفیریان
#توحیدوشرک
#تسمیه_به_عبد_غیر_الله
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠آیا نوشتن نام میت و وفات او بر روی قبر حرام و بدعت است ؟
🔸 یاسخ این پرسش 👇
#تولیدی_امةوسطا
#شبهات
#تکفیریان
#سنت_بدعت
#شبهات_مربوط_به_قبور
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
omatanvasata امةوسطا
💠آیا نوشتن نام میت و وفات او بر روی قبر حرام و بدعت است ؟ 🔸 یاسخ این پرسش 👇 #تولیدی_امةوسطا #شبه
نویسنده: وحید خورشیدی[۱]
عده زیادی از وهابیان نوشتن هر چیزی مانند آیات قرآن یا نام میت را بر روی قبور، حرام و بدعت می دانند. بن باز در پی سوالی از او درباره نوشتن نام میت بر قبر چنین می نویسد: «ولا تجوز الكتابة عليها؛ لما ثبت عن النبي صلى الله عليه وسلم من النهي عن البناء عليها والكتابة عليها، …… الترمذي وغيره بإسناد صحيح وزاد: وأن يكتب عليه ولأن ذلك نوع من أنواع الغلو فوجب منعه؛ ولأن الكتابة ربما أفضت إلى عواقب وخيمة من الغلو وغيره من المحظورات الشرعية، وإنما يعاد تراب القبر عليه ويرفع قدر شبر تقريبا حتى يعرف أنه قبر، هذه هي السنة في في القبور التي درج عليها رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وأصحابه رضي الله عنهم»[۲] جایز نیست بر روی قبر چیزی نوشته شود زیرا از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل شده است که از بنای بر قبور و کتابت بر آن نهی کرده است ترمذی نیز نقل کرده است که از نوشتن بر قبور نهی شده است زیرا در آن نوعی از انواع غلو می باشد پس واجب است از این کار منع شود و بخاطر اینکه کتابت منجر به عواقب وخیمی از غلو و غیره از محظورات شرعی می شود همانا خاک قبر برگردانده و به اندازه یک وجب بالا می آورند تا مشخص شود قبر است و این فقط سنت است این چیزی است که پیامبر (صلی الله علیه وآله) و صحابه بر روی قبور درج کرده اند. وی در جای دیگر نیز در خصوص سوالی درباره نوشتن نام میت و تاریخ وفات او بر لوحی روی قبر، چنین پاسخ می دهد: «لا يجوز هذا، فالرسول صلى الله عليه وسلم نهى أن يكتب على القبور، وأن يزاد عليها من غير ترابها، وأن يبنى عليها فلا يجوز البناء عليها، لا قبة ولا مسجد ولا تجصص ولا يكتب عليها لا لوحة ولا غيره، لا اسمه ولا اسم غيره»[۳] این کار جایز نیست پیامبر (صلی الله علیه وآله) نهی کرده است که بر قبور چیزی نوشته شود یا چیزی غیر از خاک قبر بر آن اضافه شود یا بنایی ساخته شود پس بناء، گنبد، مسجد، گچ کاری، و کتابت اسم میت یا نام دیگری بر قبر نه بر لوح و نه چیز دیگر جایز نیست.در سایت بن باز نیز آمده است که او کتابت بر قبور را بدعت دانسته است[۴]. در فتاوای لجنه نیز بعد از اشاره به اینکه نوشتن آیات قرآن بر قبور و دیوارهای آن حرام می باشد، آمده است که به طور مطلق نوشتن هر چیزی بر روی قبر حرام می باشد: «كما تحرم الكتابة على القبور مطلقا ولو غير القرآن؛ لعموم نهي النبي صلى الله عليه وسلم عن الكتابة عليها، رواه الترمذي وغيره بإسناد صحيح»[۵]؛ همچنانکه کتابت بر قبور به صورت مطلق هر چند غیر قرآن باشد نیز حرام است بخاطر عموم نهی پیامبر (صلی الله علیه وآله) از کتابت بر قبور که آن را ترمذی و غیره با سند صحیح نقل کرده اند. در کتاب «الدرر السنية في الأجوبة النجدية» با استناد به روایت ترمذی نوشتن بر قبور حرام دانسته شده است[۶]. در کتاب من البدع نیز آمده است که این کار بدعت می باشد[۷].
پاسخ
الف: روایت نهی از کتابت بر قبر، ضعیف و از اضافات راوی می باشد:
روایت ترمذی که وهابیان برای حرمت نوشتن نام میت یا تاریخ وفات میت و نوشته های دیگر بر قبور، استناد کرده اند، در حقیقت قسمت نهی از کتابت بر قبور در اصل روایت وجود ندارد بلکه آن را راوی روایت اضافه کرده است این چیزی است که نه تنها قرائن آن را ثابت می کند بلکه بزرگان اهل سنت که روایت را نقل کرده اند به این نکته اشاره کرده اند. ابتدا اصل روایت که نهی از نوشتن بر قبور در آن نیست را از صحیح مسلم نقل می کنیم. روایت را مسلم به این صورت نقل کرده است: «حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ حدثنا حَفْصُ بن غِيَاثٍ عن بن جُرَيْجٍ عن أبي الزُّبَيْرِ عن جَابِرٍ قال نهى رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَنْ يُجَصَّصَ الْقَبْرُ وَأَنْ يُقْعَدَ عليه وَأَنْ يُبْنَى عليه»[۸] ؛ جابر از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که حضرت از گچ کاری قبر، و نشستن بر روی آن و ساختن بنا بر آن، نهی کرده است. در این روایت نامی از نهی از کتاب بر قبور نیامده است اما روایتی که وهابیان به آن استناد می کنند را ترمذی چنین نقل کرده است: «حدثنا عبد الرحمن بن الْأَسْوَدِ أبو عَمْرٍو الْبَصْرِيُّ حدثنا محمد بن رَبِيعَةَ عن بن جُرَيْجٍ عن أبي الزُّبَيْرِ عن جَابِرٍ قال نهى النبي صلى الله عليه وسلم أَنْ تُجَصَّصَ الْقُبُورُ وَأَنْ يُكْتَبَ عليها وَأَنْ يُبْنَى عليها»[۹]؛ ابی زبیر از جابر نقل می کند که پیامبر (صلی الله علیه وآله) از گچ کاری قبور، و نوشتن بر قبور و بنای بر آنها، نهی کرده است. در این روایت «وَأَنْ يُكْتَبَ عليها» آمده است در حالی که در اصل روایتی که مسلم نقل کرده است چنین چیزی وجود ندارد. لذا بزرگان اهل سنت متوجه این امر شده و گفته اند این قسمت از روایت سخن پیامبر صلی الله علیه وآله نمی باشد بلکه اضافه توسط ترمذی انجام شده است. ابن قدامه مقدسی بعد از نقل روایت مسلم در این خصوص می نویسد: «رواه مسلم زاد الترمذي وأن يكتب عليها»[۱۰]
omatanvasata امةوسطا
💠آیا نوشتن نام میت و وفات او بر روی قبر حرام و بدعت است ؟ 🔸 یاسخ این پرسش 👇 #تولیدی_امةوسطا #شبه
[۱]. پژوهشگر مرکز پژوهشی مصباح.
[۲]. بن باز، عبد العزیز، مجموع فتاوى ابن باز ، ج۱۳ص ۲۲۱، موقع الرئاسة العامة للبحوث العلمية والإفتا
[۳]. بن باز، عبد العزیز، فتاوى نور على الدرب لابن باز بعناية الشويعر، ج۱۴ص ۱۰۸ « هل وضع لوحة على قبر المتوفى تحوي اسمه وتاريخ وفاته جائز أم لا؟ »
[۴]https://binbaz.org.sa/audios/1058/%D8%A8%D8%AF%D8%B9%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%A9-%D8%B9%D9%84%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88%D8%A8%D9%86%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%AC%D8%AF-%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D8%A7-%D9%88%D8%A8%D8%AF%D8%B9-%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%89 «لك مما يفعل في القبور الكتابة، وقد نبه عليها من الشيخين أيضًا، الكتابة على القبور الرسول نهى عن الكتابة على القبور، لا يكتب عليها، نهى عن تجصيصها، وعن البناء عليها، وعن الكتابة، وفي بعض البلدان وبعض الدول يبنون على القبور ويتخذون عليها المساجد والقباب ويجصصونها ويزخرفونها ويفرشونها بالفرش الفاخرة ويطيبونها ويلونونها هذا كله بدعة، ومن أسباب الشرك، فيجب الحذر من ذلك».
[۵]. فتاواي لجنه دائمی، ، فتاوى اللجنة الدائمة، ج۹، ص ۱۰۶، الإدارة العامة للطبع، رياض.
[۶]. علماء نجد الأعلام، الدرر السنية في الأجوبة النجدية، ج ۵، ص۱۲۹، چاپ ششم، ۱۴۱۷قز
[۷]. «ومن البدع الکتابه علیها»؛ حمیدی، حمد، من بدع القبور، ص ۷۵.
[۸]. نیشابوری، مسلم، صحيح مسلم، ج ۲، ص ۶۶۷، دار إحياء التراث العربي، بيروت. لازم به یادآوری است بزرگان اهل سنت نهی در این روایت به کراهت معنا کرده اند. ابن قدامه مقدسی، عبد الله، الكافي في فقه ابن حنبل، ج ۱، ص ۲۷۰، المكتب الاسلامي، بيروت: «ويكره البناء على القبر وتجصيصه والكتابة عليه».
[۹]. ترمذی، محمد، سنن الترمذي، ج ۳، ص ۳۶۸، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، دار إحياء التراث العربي، بيروت.
[۱۰]. ابن قدامه مقدسی، عبد الله، الكافي في فقه ابن حنبل، ج ۱، ص ۲۷۰.
📌 ادامه مطلب...
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠بررسی حکم نذر برای غیر خداوند متعال از نگاه وهابیت تکفیری
🔸 ادامه مطلب 👇
#تولیدی_امةوسطا
#مقالات
#تکفیریان
#توحید_و_شرک
#نذر
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
omatanvasata امةوسطا
💠بررسی حکم نذر برای غیر خداوند متعال از نگاه وهابیت تکفیری 🔸 ادامه مطلب 👇 #تولیدی_امةوسطا #مقالات
نویسنده: سید مصطفی عبدالله زاده[۱]
مقدمه
وهابیت تکفیری مسلمانان را بخاطر اموری همچون استغاثه، و طلب شفاعت، نذر برای غیر خداوند متعال و … به صورت مطلق تکفیر می کنند بدون این که تفصیلی در این مسائل قائل باشند که این امور با نیت الوهیت و ربوبیت موجب کفر و شرک است. وهابیت یکی از اموری را که به صورت مطلق عبادت می شمارند مساله نذر است لذا کسی نذر را برای غیر خداوند متعال انجام دهد مشرک به شرک اکبر و خارج از ملت اسلام است. محمد بن عبدالوهاب تکفیری می نویسد: «وأني أكفّر الناذر إذا أراد بنذره التقرب لغير الله، وأخذ النذر لأجل ذلك، وأن الذبح لغير الله كفر»[۲]؛ همانا من نذر کننده ای را که با نذرش تقرب به غیر خداوند را اراده کرده باشد، را تکفیر می کنم و انجام نذر بخاطر تقرب به غیر خداوند باشد و این که ذبح برای غیر خداوند کفر است. در جای دیگر می نویسد: نذر عبادت است و به آیه قران استدلال می کند[۳]. سلیمان بن محمد بن عبدالوهاب نذر را عبادت می داند لذا اگر برای غیر خداوند متعال انجام گیرد عبادت غیر خدا صورت گرفته و شرک اکبر است[۴]. بن عثیمین می نویسد: «وحكم النذر لغير الله شرك؛ لأنه عبادة للمنذور له، وإذا كان عبادة؛ فقد صرفها لغير الله فيكون مشركا»[۵]؛ حکم نذر برای خداوند، شرک است چون نذر عبادت کسی است که برای او نذر شده و زمانی که نذر عبادت باشد انجام عبادت برای غیر خداوند است پس ناذر مشرک می شود. بن باز هم می نویسد: «هذه النذور التي يتقرب بها الناس إلى أصحاب القبور، والسدنة التي على القبور كلها باطلة، وكلها شرك بالله عز وجل، لأن النذر عبادة، فلا يجوز أن يصرف لغير الله سبحانه وتعالى، فلا يجوز أن ينذر لقبر البدوي أو الحسين، أو فلان أو فلان لا دراهم ولا شمعا ولا خبزا ولا غير ذلك، كل ذلك منكر لا يجوز»[۶]؛ این نذرهایی که به وسیله آن، مردم به صاحبان قبور نزدیک می شوند و قربانی بر قبور کلش باطل است و و کلش شرک به خداوند متعال است چون نذر عبادت است و انجامش برای غیر خداوند جایز نیست پس نذر برای قبر بدوی و امام حسین (علیه السلام) یا فلانی یا فلانی به درهم و شمع و نان و چیز دیگری، جایز نیست همه این امور منکر و جایز نیست. در فتاوی لجنه آمده: «النذر نوع من أنواع العبادة التي هي حق لله وحده، لا يجوز صرف شيء منها لغيره، فمن نذر لغيره فقد صرف نوعا من العبادة التي هي حق الله تعالى لمن نذر له، ومن صرف نوعا من أنواع العبادة نذرا أو ذبحا أو غير ذلك لغير الله يعتبر مشركا مع الله غيره … وكل من اعتقد من المكلفين المسلمين جواز النذر والذبح للمقبورين؛ فاعتقاده هذا شرك أكبر مخرج عن الملة يستتاب صاحبه ثلاثة أيام ويضيق عليه فإن تاب وإلا قتل»[۷]؛ نذر نوعی از عبادت و تنها حق برای خداوند متعال است و انجام چیزی از آن برای غیر خدا جایز نیست پس کسی نذر برای غیر خداوند بکند پس نوعی از عبادت که حق خداوند متعال است را برای کسی که نذر کرده، انجام داد و کسی که نوعی از انواع عبادت همچون نذر یا ذبح یا غیر این دو را برای غیر خداوند انجام بدهد غیر خداوند را با خداوند شریک قرار داده است … و هر کسی از مکلفین از مسلمانان معتقد به جواز نذر و ذبح برای اهل قبور باشد پس اعتقادش شرک اکبر است و خارج از ملت اسلام است، تا سه روز توبه داده می شود و بر او سخت گرفته می شود پس اگر توبه کرد توبه اش پذیرفته می شود و اگر توبه نکند کشته می شود.
omatanvasata امةوسطا
💠بررسی حکم نذر برای غیر خداوند متعال از نگاه وهابیت تکفیری 🔸 ادامه مطلب 👇 #تولیدی_امةوسطا #مقالات
وهابیت تکفیری برای عبادت شمردن نذر به ۳ آیه استدلال کردند. سلیمان بن محمد بن عبدالوهاب در اینباره می نویسد: «{يُوفُونَ بِالنَّذْرِ[۸]} وجه الدلالة من الآية على الترجمة أن الله تعالى مدح الموفين بالنذر، والله تعالى لا يمدح إلا على فعل واجب أو مستحب، أو ترك محرم، لا يمدح على فعل المباح المجرد، وذلك هو العبادة، فمن فعل ذلك لغير الله متقربًا إليه فقد أشرك»؛ از این آیه (يُوفُونَ بِالنَّذْرِ؛ آنها به نذر خود وفا میکنند) بدست می آید که خداوند متعال وفا کندگان به نذر را مدح کرده است و خداوند متعال مدح نمی کند مگر بر فعلی که واجب یا مستحب یا ترک محرمی باشد و خداوند بر فعل مباح تنها مدح نمی کند و این نذر چون مدح شده عبادت است و کسی که نذر برای غیر خدا کند و بخاطر تقرب به آن غیر باشد پس به تحقیق مشرک می شود. در ادامه می نویسد: «وقوله: {وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ[۹]} وجه الدلالة من الآية على الترجمة أن الله تعالى أخبر بأن ما أنفقناه من نفقة، أو نذرناه من نذر متقربين بذلك إليه أنه يعلمه، ويجازينا عليه. فدل ذلك أنه عبادة. وبالضرورة يدري كل مسلم أن من صرف شيئًا من أنواع العبادة لغير الله فقد أشرك»؛ قول خداوند متعال (وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ؛ و هر نفقه ای که انفاق کردید و هر نذری را که برعهده گرفتید، یقیناً خدا آن را می داند) دلالت دارد بر این که خداوند متعال به ما فرموده است که آنچه را که از نفقه، انفاق کردیم، یا از نذر، نذر کردیم که به او نزدیک شویم، آن را می داند و به ما پاداش می دهد. پس آیه دلالت دارد نذر عبادت است و بالبداهه دانسته می شود هر مسلمانی که چیزی از انواع عبادت را برای غیر خداوند انجام دهد مشرک می شود. یعنی چون نذر عملی است که موجب تقرب به خداوند متعال است لذا عبادت است و هر چیزی که برای تقرب به خداوند است برای غیر خدا انجام شود موجب شرک است چنانچه محمد بن عبدالوهاب چنین ناذری را تکفیر کرده است: «وأني أكفّر الناذر إذا أراد بنذره التقرب لغير الله»[۱۰].
بن عثیمین در شرح کتاب «التوحید» علاوه بر همین استدلال های فوق، آیه دیگری را اضافه می کند و می نویسد: «ولو أعقب المؤلف هذه الآية بقوله تعالى: {وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ} [الحج: ۲۹] ؛ لكان أوضح؛ لأن قوله: {وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ} أمر، والأمر بوفائه يدل على أنه عبادة؛ لأن العبادة ما أمر به شرعا»[۱۱]؛ اگر مولف (محمد بن عبدالوهاب) در بحث شرک بودن نذر برای غیر خدا، این آیه «وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ؛ و به نذرهاى خود وفا كنند» را می آورد واضح تر وروشن تر بود چون «ولیوفوا» امر است و امر به وفای نذر دلالت دارد که نذر عباد تاست چون عبادت چیزی است که شرعا به آن امر شده باشد.
بنابراین وهابیت قائل هستند نذر عبادت است چون خداوند متعال در قران کریم نذر را مدح و به وفای به آن امر کرده و موجب تقرب به خداوند است. لذا اگر کسی عمل عبادی را برای غیر خداوند انجام دهد مشرک و خارج از ملت اسلام است.
[۱]– پژوهشگر مرکز پژوهشی مصباح.
[۲]– ابن عبد الوهّاب نجدي، محمّد، الرسائل الشخصية، تحقيق: صالح الفوزان و محمّد بن صالح العقيلي، جامعة الإمام محمّد بن سعود، رياض، بي تا. ص ۱۲.
[۳]– «س: ما الدليل على أن النذر عبادة؟ ج: قوله تعالى {يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا} [الإنسان: ۷]»؛ ابن عبد الوهّاب نجدي، محمّد، أصول الدين الإسلامي مع قواعده الأربع، دار الحديث الخيرية، مكة المكرمة، بي تا. ص ۱۰ و ۱۱.
[۴]– «[۶- باب من الشرك النذر لغير الله] ش: أي إنه من العبادة، فيكون صرفه لغير الله شركًا، فإذا نذر طاعة وجب عليه الوفاء بها وهو عبادة، وقربة إلى الله. ولهذا مدح الله الموفين به، فإن نذر لمخلوق تقربًا إليه ليشفع له عند الله، ويكشف ضره ونحو ذلك فقد أشرك في عبادة الله تعالى غيره ضرورة، كما أن من صلى لله وصلى لغيره، فقد أشرك»؛ سليمان بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب (م ۱۲۳۳)، تيسير العزيز الحميد في شرح كتاب التوحيد الذى هو حق الله على العبيد، زهير الشاويش، المكتب الاسلامي، بيروت، چاپ اوّل، ۱۴۲۳ هـ. ق. ص ۱۶۵.
[۵]– العثيمين، محمد بن صالح (م ۱۴۲۱)، مجموع فتاوى ورسائل فضيلة الشيخ محمد بن صالح العثيمين، جمع وترتيب: فهد بن ناصر بن إبراهيم السليمان، دار الوطن – دار الثريا، الطبعة الأخيرة، ۱۴۱۳ هـ. ج ۹، ص ۲۳۹.
[۶]– بن باز، عبد العزيز بن عبد الله (م ۱۴۲۰)، فتاوى نور على الدرب، جمعها: الدكتور محمد بن سعد الشويعر. ج۲، ص۴۱.
[۷]– الدويش، احمد بن عبد الرزاق، فتاوى اللجنة الدائمة(۳۲)جزءا، ناشر: الرئاسة العامة للبحوث العلمية والإفتاء، بی جا، بی تا. ج۱، ص۱۸۰ و ۱۸۱.
[۸] سوره انسان، آیه ۷.
[۹]– سوره بقره، آیه ۲۷۰.
omatanvasata امةوسطا
💠بررسی حکم نذر برای غیر خداوند متعال از نگاه وهابیت تکفیری 🔸 ادامه مطلب 👇 #تولیدی_امةوسطا #مقالات
[۱۰]– ابن عبد الوهّاب نجدي، محمّد، الرسائل الشخصية، ص ۱۲.
[۱۱]– العثيمين، محمد بن صالح (م ۱۴۲۱)، مجموع فتاوى ورسائل، ج۹، ص۲۴۰.
📌 ادامه مطلب...
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠شیخ محمود شلتوت، الگویی مناسب برای بصیرت مداری در جهان اسلام
🔸 ادامه مطلب 👇
#تولیدی_امه_وسطا
#مذاهب
#تقریب_مذاهب
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
محمد باغچیقی[۱]
سخن نخستین
در جمهوری اسلامی ایران، نهم تا نوزدهم دی ماه را به عنوان «دهه بصیرت» نامگذاری کرده اند. مسلما هدف مسوولین نظام اسلامی از چنین نامگذاری هایی، تاکید بیش از پیش بر مقوله هایی همچون بصیرت بوده است. چرا که مسئله بصیرت، زیرکی و آگاهی از جمله مسائل مورد اهتمام در دین مبین اسلام قلمداد می شود.[۲] از این رو پر واضح روشن است که مسلمانان می بایست با پایبندی کامل نسبت به بصیرت، موجب تقویت امت اسلامی و ناامیدی بیگانگان شوند. چنانکه شیخ محمود شلتوت از شیوخ مطرح دانشگاه الازهر مصر، در ایام حیاتش، با بصیرتی مثال زدنی، فعالیت هایی را در راستای تقویت مسلمانان و تضعیف جبهه باطل انجام داد. برهمین اساس می توان او را از جمله الگوهای بصیرت مداری در جامعه علمی اهل سنت به حساب آورد. در ادامه، پس از معرفی اجمالی شیخ محمود شلتوت، به برخی از حرکات این عالم بصیرسنی مذهب که نشان از بصیرت او داشته است، اشاره می شود.
شیخ محمود شلتوت کیست؟
شیخ محمود شلتوت، از علمای بزرگ مصر، در سال ۱۲۷۱هـ.ش (۱۸۹۲م) در یکی از بخشهای استان بحیره مصر در خانوادهای کاملاً علمی، دیده به جهان گشود. بعد از تحصیلات مقدماتی در مکتبخانه روستا به شهر اسکندریه هجرت و در دانشکده اسکندریه مشغول به تحصیل شد. ایشان بعد از اتمام تحصیلات، به عنوان استاد در همان دانشکده مشغول تدریس گردید. تدریس و تحصیل شیخ محمود شلتوت با انقلاب مردمی در مصر همزمان بود. ایشان نیز نسبت به حضور اشغالگران بیتفاوت نبوده و با زبان و قلمش در خدمت انقلاب مردم مصر بود. پس از مدتی شیخ شلتوت به علت تسلط بر ادبیات عرب و چیرگی در نویسندگی به دانشگاه الازهر مصر دعوت شد. در سال ۱۹۳۷م عضو جمعیت علمای اَعلام مصر گردید و در سال ۱۹۵۰م سرپرست مباحثات فرهنگی اسلامی الازهر شد.ایشان در طول حیات فکریاش بارها مورد تقدیر و نکوداشت قرار گرفت. از این میان میتوان به اهدای دکترای افتخاری توسط دانشگاه شیلی و جاکارتا به ایشان اشاره کرد.[۳]
شیخ شلتوت در سال ۱۹۵۷ نیز مستشار موتمر اسلامی گردید و بعد نایب رئیس دانشگاه الازهر شد و سپس در ۲۲ اکتبر سال ۱۹۵۸ به ریاست دانشگاه الازهر انتخاب شد.[۴] او آثار متعددی را به رشته تحریر درآورده است که از این میان می توان به آثار ذیل اشاره کرد:
تفسیر قرآن کریم؛
المسئولیه المدینه و الجنائیه فی الشریعه الاسلامیه؛
منهج القرآن فی بناء المجتمع؛
الاسلام عقیده و شریعه؛
الفتاوی؛ من توجیهات الاسلام؛
القتال فی الاسلام؛
مقارنه المذاهب فی الفقه؛
فقه القرآن؛
الی القرآن الکریم؛
سرانجام شیخ محمود شلتوت در ۲۶ رجب ۱۳۸۳ قمری مطابق با ۱۲ دسامبر ۱۹۶۳ میلادی از دنیا رفت.[۵]
در مباحث مقدماتی گفته شد شیخ محمود شلتوت را می توان از جمله علمای بصیر جهان اسلام به حساب آورد از این رو در ادامه، به ۳ مورد از مصادیق بارز بصیرت مداری که در زندگانی این عالم با بصیرت، به وضوح قابل مشاهده هستند اشاره می شود.
۱: استکبار ستیزی
یکی از ویژگی های بارز شیخ محمود شلتوت، استکبار ستیزی بوده است. او بشدت با مستکبرانی همچون رژیم غاصب صهیونیستی مخالف بود و از به رسمیت شناختن این رژیم توسط دولت های اسلامی برآشفته می شد. چنانکه وقتی به او خبر رسید شاه ایران، اسرائیل را به رسمیت شناخته است نامه ای خطاب به آیت الله العظمی بروجردی (ره) زد و در این نامه چنین نوشت: «مسلما حضرت عالی و جمیع برادران بزرگوار، خبر حزن آوری که در این روزها پدید آمد را شنیده اید که شاه ایران، اسرائیل را به رسمیت شناخته است. اسرائیلی که به سرزمین فلسطین تجاوز کرده و مردم آن را آواره و حقوقشان را غصب کرده است. مایه تاسف و تاثر همه مسلمانان جهان است که پادشاهی که خود و ملتش مسلمان است، دشمنان مسلمانان را تائید کند و با آنان رابطه دوستی برقرار سازد و ما دو بار برای جناب شاه تلگراف فرستادیم و خاطر نشان کردیم که این عمل بهانه ای است برای کسانی که خواهان قطع روابطی هستند که ما برای تقویت آن تلاش کرده ایم. مسلما شما نیز از این عمل متاثرید و برای محکوم کردن آن به شدت خواهید کوشید و قطعا اقدام جناب عالی تاثیر نیکویی خواهد داشت. زیرا برای همه مردم آشکار شده که ما و شما دوستانی هستیم در جهاد و تلاش برای بالا بردن پرچم اسلام و تثبیت وحدت میان مسلمانان؛ امید است که مسلمانان از برکات و سعی شما بهره مند گردند.»[۶]
این نامه در شرایطی به قم رسید که حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) در بستر بیماری بودند و پس از مدتی نیز دارفانی را وداع گفتند. لذا فرصت نشد تا ایشان پاسخی به نامه شیخ شلتوت بدهند و یا اقدامی در این باره صورت گیرد. البته شیخ شلتوت، آرام ننشست و نامه دیگری نیز خطاب به مرحوم آیت الله العظمی سید محسن حکیم (ره) نوشت. شایان ذکر است عبارات به کار رفته در این نامه نظیر عباراتی هستند که شیخ محمود شلتوت در نامه به آیت الله العظمی بروجردی (ره) آن عبارات را به کار برده است.[۷] مرحوم حکیم (ره) در نجف حضور داشت و لذا پس از نامه شیخ الازهر، نامه ای به مرحوم آیت الله العظمی سید محمد بهبهانی (ره) که مقیم ایران بودند، نوشت و مراتب اعتراض خود را نسبت به اقدام احتمالی شاه ایران اعلان داشت و همچنین از مرحوم بهبهانی (ره) خواست تا حکومت ایران را نصیحت کند.[۸]
هرچند با پیگیری های صورت گرفته از سوی آیت الله العظمی بهبهانی (ره)، شاه ایران ادعا کرد هیچ گاه رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناخته است و خبری که به شیخ محمود شلتوت در این باره رسیده بود، ظاهرا خبر صحیحی نبوده است[۹]، ولیکن نفس این پیگیری از سوی شیخ شلتوت، آن هم نسبت به اقدام پادشاه کشوری دیگر (یعنی ایران)، نشان می دهد او نسبت به حمایت از آرمان های ملت فلسطین و مبارزه با اسرائیل اهتمام فراوانی داشته است.
۱. پژوهشگر مرکز پژوهشی مصباح.
۲. چنانکه خدای متعال در آیه ۱۰۸ سوره یوسف می فرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي» بگو: این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم.!
۳. خبرگزاری تقریب، شیخ محمود شلتوت؛ فقیهی هوشمند و داعیه دار بزرگ وحدت مسلمانان، تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۸۹ش.
۴. بی آزار شیرازی، عبدالکریم، شیخ محمود شلتوت طلایه دار تقریب، ص۷، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
۵.همان.
۶. «فان سماحتکم و جمیع اخوانکم الاجلاء تعلمون نبا الحادث المخزن الذی حدث فی هذه الایام و هو اعتراف جلاله شاه ایران بعصابه اسرائیل التی اعتدت علی فلسطین و شتت اهلها و اغتصبت حقوقهم …..»؛ بی آزار شیرازی، عبدالکریم، شیخ مجمود شلتوت طلایه دار تقریب، ص۲۴۸، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵هش.
۷. «فان سماحتکم و جمیع اخوانکم الاجلاء تعلمون نبا الحادث المخزن الذی حدث فی هذه الایام و ذلک هو اعتراف جلاله شاه ایران بعصابه اسرائیل التی اعتدت علی فلسطین و شتت اهلها و اغتصبت حقوقهم هذا الاعتراف افلقنا جمیعا کما افلق کل مسلم فی مشارق الارض و مغاربها….»؛ بی آزار شیرازی، عبدالکریم، شیخ محمود شلتوت طلایه دار تقریب، ص۲۵۰.
۸. همان، ص۲۵۲.
📌 ادامه مطلب...
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 برخی از ادله روایی مشروعیت توسل به اولیاء الهی در کلام ابن حجر هیتمی!!!
وهابیان، متوسل شدن به ذات اولیاء الهی را امری ممنوع و حرام تلقی کرده اند[۱] حال آنکه جمهور عالمان فریقین همواره با استناد به ادله فراوانی که در این باره وجود
دارد، بر مشروعیت توسل به اشخاص صالح تاکید می کنند. به عنوان نمونه، برخی از ادله روایی که ابن حجر هیتمی از عالمان نام آور اهل سنت در جهت اثبات مشروعیت
توسل به ذات اولیاء الهی بدان تمسک کرده است
👇 ادامه مطلب ...
#تولیدی_امةوسطا
#محمد_باغچیقی
#اسناد
#تکفیریان
#بدعت_و_سنت
#توسل
#مرکز_پژوهشی_مصباح
🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی :
✔️ وب سایت : omatanvasata.com
✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata
✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
وهابیان، متوسل شدن به ذات اولیاء الهی را امری ممنوع و حرام تلقی کرده اند[۱] حال آنکه جمهور عالمان فریقین همواره با استناد به ادله فراوانی که در این باره وجود دارد، بر مشروعیت توسل به اشخاص صالح تاکید می کنند. به عنوان نمونه، برخی از ادله روایی که ابن حجر هیتمی از عالمان نام آور اهل سنت در جهت اثبات مشروعیت توسل به ذات اولیاء الهی بدان تمسک کرده است، عبارتند از:
«ما اخرجه الحاکم و صححه انه (صلی الله علیه وآله) قال: لما اقترف آدم الخطیئه قال یا رب اسالک بحق محمد (صلی الله علیه وآله) الا ما غفرت لی، فقال یا آدم کیف عرفت محمدا و لم اخلقه؟ قال یا رب انک لما خلقتنی بیدک و نفخت فیّ من روحک رفعت راسی فرایت علی قوائم العرش مکتوبا لا اله الا الله محمد رسول الله فعرفت انک لم تضف لاسمک الا احب الخلق الیک، فقال له الله تعالی صدقت یا آدم انه لاحب الخلق الیّ ان سالتنی بحقه فقد غفرت لک و لولا محمد لما خلقتک. و اخرج النسائی و الترمذی و صححه ان رجلا ضریرا اتی النبی (صلی الله علیه وآله) فقال ادع الله ان یعافینی؛ قال ان شئت دعوت و ان شئت صرت فهو خیر لک؛ فقال فادع؛ فامره ان یتوضا فیحسن وضوءه، فیدعوا بهذا الدعاء: اللهم انی اسالک و اتوجه الیک بنبیک محمد (صلی الله علیه وآله) نبی الرحمه یا محمد انی اتوجه بک الی ربی فی حاجتی لیقضی لی اللهم شفعه فیّ. و صححه البیهقی و زاد فاقام و قد ابصر. و روی الطبرانی بسند جید انه (صلی الله علیه وآله) ذکر فی دعائه بحق نبیک و الانبیاء الذین من قبلی. و لا فرق بین ذکر التوسل و الاستغاثه و التشفع و التوجه به (صلی الله علیه وآله) او بغیره من الانبیاء کذا الاولیاء وفاقا للسبکی و ان منعه ابن عبدالسلام لانه ورد جواز التوسل بالاعمال مع کونها اعراضا فالذوات الفاضله اولی. و لان عمر توسل بالعباس رضی الله عنه فی الاستسقاء و لم ینکر علیه. »[۲]
ابن حجر هیتمی در عبارت فوق، به ۴ روایت که در کتب روایی محدثین اهل سنت نقل شده اند، اشاره کرده است. این ۴ روایت عبارتند از:
۱: توسل حضرت آدم (علیه السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه وآله)
حاکم نیشابوری چنین نقل می کند: هنگامی حضرت آدم (علیه السلام) مرتکب ترک اولی شد، خطاب به خدای متعال عرض کرد: خداوندا بحق حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) از من درگذر؛
ناگفته نماند حاکم سند این روایت را تصحیح کرده است.
۲: روایت عثمان بن حنیف
ترمذی و نسائی روایت کرده اند: شخصی نابینا محضر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مشرف شد و از ایشان خواست تا برای شفای چشمانش دعا بفرماید. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پس از اصرارهای این شخص، به او تعلیم فرمود تا اینگونه دعا کند: خدایا به واسطه پیامبرت حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) از تو می خواهم و رو به سوی تو آورده ام تا حاجتم را روا کنی.
شایان ذکر است ترمذی و بیهقی این روایت را روایتی صحیح می دانند.
۳: دعاء پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)
طبرانی با سندی نیکو نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در دعایش بدین صورت توسل کرده است: «بحق نبیک و الانبیاء الذین من قبلی»
۴: توسل عمر به عباس عموی رسول خدا (صلی الله علیه وآله)
در برخی دیگر از مصادر حدیثی نقل شده است که عمر بن خطاب در هنگام قحطی، به عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه وآله)، توسل کرده است و هیچ کس نیز عمر را به جهت التزام به چنین توسلی، مذمت نکرده است.
افزون بر ۴ روایت فوق، ابن حجر هیتمی همچنین می نویسد: هنگامی که طبق روایات واصله، توسل به اعمال صالحه جایز است، پس به طریق اولی توسل به ذوات اولیاء الهی نیز جایز خواهد بود.
۱.العثیمین، محمد بن صالح، { فتح ذی الجلال و الاکرام، ج ۲، ص۴۵۶، المكتبة الإسلامية للنشر والتوزيع،چاپ اول، ۱۴۲۷ هق.
۲. هیتمی، ابن حجر، حاشیه العلامه ابن حجر الهیتمی علی شرح الایضاح فی مناسک الحج للامام النووی، ص۵۰۰، بیروت، دارالحدیث، بی تا.
📌اصل سند