هدایت شده از زنگ دانایی
11.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 #انیمیشن
🌺 #داستان کمک کردن
#امام_علی (علیه السلام) به نیازمندان
🔷 #زنگ_آشنایی_با_معصومین
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
🔷 #زنگ_دانستنی_ها
🤲چرا باید دعا کنیم؟
همان طور که ما به آب💧 و غذا 🍝نیاز داریم ،به حرف زدن🗣 به دیگران نیز نیاز داریم.
وقتی ما با دوستانمان حرف می زنیم احساس شادی 🙂می کنیم و غم و غصه هایمان را از یاد می بریم.
🕋البته بهترین دوست ما خداست.
چه خوب است که گاهی هم با این دوستمان حرف بزنیم. حرف زدن با خدا هم خیلی شیرین است🍯😊. به این کار دعا🤲 می گویند.
🌸خدا هیچ وقت از شنیدن حرف های ما خسته نمی شود. اگر ما روزی صد بار هم با او حرف بزنیم باز هم به حرف هایمان گوش می دهد.
📿حرف زدن با خدا ما را از ناامیدی و افسردگی نجات می دهد و 😈شیطان را از ما دور می کند.
👤ما هنگام دعا و گفتگو با خدا می توانیم خواسته هایمان را نیز با او در میان بگذاریم. اگر او خواسته ما را هم انجام ندهد، از پاداش های بهشتی اش به ما می بخشد. پس دعا و درخواست از او هیچ وقت بی فایده نیست.😃
🌸 #حضرت_محمد (صلی الله علیه وآله) علاقه زیادی به دعا و گفتگو با خدا داشت. حرف زدن با خدا برای پیامبر از حرف زدن با هر دوست و رفیقی شیرین تر بود.
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
Project_10-25_SD.mp3
3.58M
📖 #داستان شهادت
(شهید محمد حسین فهمیده)
🌷 #زنگ_قهرمانان
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از عاشق او
چرا خدا مهربونه؟ 1.mp3
8.33M
فعال فرهنگی غدیر ومهدویت:
#صوت_کاربردی
#پرسش_های_آسمانی
🐞موضوع: خدا چرا مهربونه؟🤔
👌پیشنهاد دانلود، فوق العاده شنیدنی☺️
هدایت شده از زنگ دانایی
🔷 #زنگ_انتظار
✅دوستان خوبم در جاده ها🛣 برای اینکه به بیراهه ❌🤕نرویم، باید جاده تابلوها🚏 و علائم راهنمایی🚦 مناسب را داشته باشد.
البته ما هم باید با دقت👀 به این تابلوها توجه کنیم تا در سلامت کامل به مقصد برسیم.😊
📖قرآن و 🌟اهلبیت (علیهمالسلام) و🌤 #امام_زمان (علیهالسلام) نیز همانند🚦 علائم راهنمایی در جاده زندگی هستند.
🌺دوستان گلم برای اینکه در جاده زندگی به سعادت برسیم و موفق شویم و خدای مهربان هم از ما راضی باشد باید به سفارشات و دستورات قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) خوب گوش دهیم و به آنها با دقت عمل کنیم.
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
#داستان
#_امام_رضایی
قصه کبوتر و باران در خشکی🌧
🌤روزی از روزها امام رضای مهربان✨به همراه شخصی از شهر مدینه خارج شدند...🕊من جلوی دروازهی شهر مدینه نشسته بودم.
وقتی امام رضای مهربان💚 را دیدم، با خودم گفتم حتماً اتفاق مهمی در راه است❗️
برای همین بعد از اینکه به بچههایم آب و دون🥗 دادم، پشت سر امام رضای مهربان✨ راه افتادم.
🕊دیدم مردی که همراه ایشان بود، با خودش زیر لب چیزی زمزمه میکند.
دیدم با خودش میگوید:
"باید از امام رضا (علیه السلام) سوالی بپرسم تا مطمئن شوم که ایشان واقعاً امام هستند و از همه چیز آگاه هستند."🤔
💥ناگهان دیدم امام مهربان به او فرمودند: آیا چیزی ☔️ همراه خود داری که زیر باران خیس نشویم؟
آن شخص با تعجب😳پرسید: باران؟ مگر باران 💦میبارد؟
بعد خندید و با خود فکر کرد: "امام دارد با من شوخی میکند."😅
🕊اما من دیدم که امام اصلاً شوخی نمیکردند.
خب آن مرد تقصیری هم نداشت. چون حتی یک تکّه ابر 🌧 هم در آسمان نبود.
اما من مطمئن بودم که امام فقط حرفِ حق را میزنند🤗 من مطمئن بودم که امام از همه چیز آگاه هستند.
داشتم فکر میکردم که یک دفعه دیدم ابرهای سیاه ⛈ به آسمان آمدند....آنها در هم میپیچیدند🌪
بعد از چند لحظه آنقدر باران شدید شد که امام مهربان❤️فرمودند: باید به شهر مدینه🕌 برگردیم.
امام به همراه آن شخص به طرف شهر مدینه برگشتند....🕊من هم پرواز کنان از بالای سر آنها برگشتم.😊