سلام این مسابقه تا تاریخ ۳۰ آبان تمدید شد ❤️💚💛💚💛❤️🧡🧡

سلام مسابقه خورشید پنهان برای دانش آموزان ابتدایی جوایز ۳۰ نفر مهلت ۳۰ آبان لطفا پی دی اف را دانلود نمود و مطالعه نمایید . وارد لینک ذیل شوید و درمسابقه شرکت نمایید. https://formafzar.com/form/9fmin 👆👆👆👆👆👆

📺 #انیمیشن داستان کمک #امام_حسن_عسکری (علیه السلام) به فرد نیازمند 🔷 #زنگ_آشنایی_با_معصومین 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶

#داستان ✨انسان فروتن کودک گفت: پدرجان کجا می خواهی بروی؟ من هم دوست دارم با تو بیایم. پدر تسبیح📿 سرخ رنگش را در دست جابه جا کرد. نگاهی به کودک و بعد نگاهی به همسرش کرد. همسرش گفت: اگر اشکالی ندارد، او را با خودت ببر، تنهایی توی این خانه، حوصله اش سر می رود😩 توی این هوای گرم هم که نمی تواند برود کوچه بازی کند! پدر گفت: باشد. برو زود لباست را عوض کن! کودک با کمک مادرش، لباس تازه ای پوشید و همراه پدر از خانه بیرون آمد. هوا گرم بود. کنار کوچه پیرمردی داشت هندوانه🍉 می فروخت. هندوانه ها روی گاری بود. هندوانه فروش فریاد می زد: آهای! هندوانه های خوشمزه و شیرین... بیا و ببر!😋هم خودت بخور، هم غازت...کودک خندید. پدر به هندوانه فروش سلام کرد. کودک گفت: بابا! مگر غاز🦆هم هندوانه می خورد؟ پدر گفت: منظورش پوست و دانه های هندوانه است. پوست هندوانه را تکه تکه می کنند و جلوی غاز و اردک می ریزند. حتی اسب و گاو و الاغ هم پوست هندوانه می خورند. سر پیچ کوچه، آقایی داشت می آمد. پدر فوری سلام کرد. پدر همین طور، هر کس را در راه می دید، فوری سلام می کرد. حتی به نوجوانی که روی پله، دم در خانه اش نشسته بود، سلام کرد؛ کودک خیلی تعجب کرد. تا آن موقع فکر می کرد آدم باید فقط به بزرگتر از خودش سلام کند🤔 پدر سرانجام کنار خانه ای ایستاد. در خانه باز بود. آن خانه، خانه ی دوستش بود که تازه از حج🕋برگشته بود و مردم برای دیدن او به خانه اش می رفتند، کودک همراه پدرش وارد خانه شد و به اتاق مهمان ها رفتند. اتاق شلوغ بود، پدر به همه سلام کرد✋ دوستش حاج احمد را بوسید😚و زیارت قبول گفت. کودک هم دوست پدرش را بوسید👇

✂️ #کاردستی 📐دوستان خلاق من: در #زنگ_خلاقیت امروز آموزش ساخت کاردستی نشانگر کتاب را داریم👌👌 این کاردستی را به مناسبت #هفته_کتاب در کانال ارسال کردیم، تا هر وقت کتاب های خوب و مفید را مطالعه کردید این نشانگر را در صفحات کتاب بگذارید تا تعداد صفحاتی را که مطالعه کردید را گم نکنید. 🔷 #زنگ_خلاقیت 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶

📺 #انیمیشن #داستان رحلت #حضرت_فاطمه_معصومه (سلام الله علیها) 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶

#ادامه_داستان_انسان_فروتن پدر نگاهی 👀کرد، دید دور تا دور اتاق، مهمان ها نشسته بودند. او رفت کنار در نشست و کودک هم پیشش. یکی از جوان ها پا شد و گفت: آقا بفرمایید بالاتر! من اینجا می نشینم...اما پدر قبول نکرد. حاج احمد کمی از سفرش و زیارت خانه ی خدا🕋حرف زد. بعد یک مهر و شیشه ی کوچک عطر به پدرش هدیه🎁داد. پدر و کودک از حاج احمد خداحافظی کردند. پدر همین که از خانه ی حاج احمد بیرون آمد، بچه ای را در کوچه دید. مثل این که او را می شناخت. زودتر از او، سلام کرد و حالش را پرسید. کودک باز تعجب کرد🙄 از پدرش پرسید: پدرجان! چرا شما به همه زودتر سلام می کنید؟ حتی به بچه ها هم سلام می کنید؟ من فکر می کردم آدم باید فقط به بزرگتر از خودش سلام کند. پدر خندید و گفت: پسرم! سلام کردن خیلی ثواب دارد👌بزرگ و کوچک هم ندارد. آدم فروتن می دانی چه کسی است؟ فروتن! معنی فروتن چی هست؟🤔فروتن یعنی کسی که خودپسند و مغرور نیست؛ یعنی قیافه نمی گیرد و فکر نمی کند از دیگران، بالاتر و مهم تر است. حالا فهمیدم. ببینم پسرم! تو #امام_حسن_عسکری علیه السلام را که می دانی کیست؟ بله پدرجان! او یکی از امام های ماست؛ امام یازدهم ما و پدر امام زمان عجل الله تعالی فرجه.💜 آفرین! امام حسن عسکری علیه السلام می گوید: "فروتن به کسی گفته می شود که به همه سلام کند و در جایی پایین تر از مقام و بزرگی خودش بنشیند" کودک گفت: مثل شما که در خانه ی حاج احمد، دم در نشستید و آن جوان گفت: برو بالا بنشین، اما شما قبول نکردید. حالا فهمیدم! پس شما یک انسان فروتن هستید. پدر بلند بلند خندید😆 #میلاد_امام_حسن_عسکری

#شعر #چهارشنبه_های_امام_رضایی امام مهربانم!💚 امام هشتم من! شکفته با نگاهت گل تبسمِ من😊 هوای ابری ام را ببر به سمت باران🌧 مرا ببر به مشرق مرا ببر خراسان🕌 من آدمم، نه آهو کاش پرنده بودم🕊 اسیر دامِ خویشم تو ضامن دلم باش