eitaa logo
✨🇮🇷☫امیدبه آینده
519 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
12.3هزار ویدیو
135 فایل
🔰یکی ازعلائم ایران‌دوستی شما این است که امیدآفرینی کنید؛ اگر یأس‌آفرینی کردید، نمیتوانید بگویدایران دوستید 🔰فعال رسانه ی ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ایتا وشاد ♦️تازه اول کاره.... #امید_به_آینده 🇮🇷 @Omid_be_ayande110 Insta::@Jamiyat313 🆔 @rad_media110
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت دوم: فروشندهٔ باغ فوق به حاج ، که پس‌کوچه و بدون آبِ روان و با قیمتِ بالا بود، به‌ نحوی که عین‌السلطنه را متحیّر کرد، ‌«میرزا ابراهیم‌خان نبیل‌السلطنه» است که بعدها پسرش، فضل‌الله نبیل، رئیس دفتر فرح پهلوی شد و دخترش، زهرا نبیل، سناتور. نبیل‌السلطنه و فرزندانش از بهائیان سرشناس بودند. این نوع معاملات مشکوک (خرید ملک به قیمتی بسیار بالاتر از قیمت متعارف) در زمان جنگ جهانی دوم، و بحران‌های مالی که قوانین نظارتی شدید وجود دارد، به معاملات صوری به‌منظور تبادل غیرقانونی پول (پول‌شویی) شبیه است. علینقی کاشانی بخش مهمی از ثروت پیشین خود را از طریق کارخانهٔ ریسمان‌ریسی سمنان به دست آورد. او احداث کارخانهٔ فوق را در سال ۱۳۰۵، در زمینی که حاج میرزا آقا فامیلی، بزرگ طایفه فامیلی سنگسر و سمنان، در اختیارش گذارد (مجانی یا با قیمت نازل)، شروع کرد. کارخانه ریسمان‌ریسی سمنان در شهریور ۱۳۱۰ با حضور رضاشاه افتتاح شد. احداث این کارخانه در سمنان به دلیل کشت وسیع پنبه در اراضی مابین آرادان و سرخه بود که در آن زمان ‌مرغوب‌ترین پنبه ایران به‌شمار می‌ر‌فت. بخش مهمی از ‌زارعین این اراضی از طوایف شبان سنگسر بودند که از زمان صفویه به‌تدریج به سُرخه و آرادان مهاجرت کردند و شیوهٔ زیست و معیشت خود را از دامداریِ کوچنده به زراعت و یکجانشینی تغییر دادند. عین‌السلطنه در همان یادداشت ۵ تیر ۱۳۲۴ افزوده است: این آدم [حاج علینقی کاشانی] پنبه را از دولت (انحصار بود) به لطایف‌الحیل ارزان خرید و به هر قیمت دلش خواست فروخت (نخ را). روزنامهٔ خاطرات عین‌السلطنه جلد ۱۰ صفحه ۸۰۶۷
قسمت سوم: سی‌وسه سال قبل، در دوران احمدشاه قاجار،‌ عین‌السلطنه در یادداشت ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۰ ق / ۱۴ آذر ۱۲۹۱ ش. نوشت: شش ساعت از دسته گذشته، شاه‌آباد رسیدیم. اسب‌ها رمق ندارند و خیلی آرام حرکت می‌کنند. باد می‌آمد و سرد بود… باز چای خوردیم. عکس عباس افندی [عبدالبهاء، سومین شخصیت محوری بهائیت] در صدر اطاق آویخته بود. از وقتی که «میر علینقی کاشانی» مدیر این راه بود تمام عمله‌جات را از گرفته بود. حالیه هم باز همان‌ها هستند. به این جهت است که عکس عباس افندی در اطاق‌ها است. روزنامهٔ خاطرات عین‌السلطنه جلد ۵ صفحه ۳۸۰۹ تصور می‌کنم منظور از «میر علینقی کاشانی» فوق‌الذکر همان «حاج علینقی کاشانی» است که در جوانی «میرزا علینقی» خوانده می‌شد. با توجه به اسنادی ‌که از تحرکات مالی برخی ثروتمندان بزرگ بعدی ایران در زمان جنگ جهانی دوم موجود است، احتمالاً باید اسنادی باشد که بتواند ‌اطلاعات دقیق‌تری‌ دربارهٔ ‌«حاج علینقی کاشانی» و شرکایش،‌ و سازوکار عملیات مالی ایشان، به دست دهد و یادداشت‌های عین‌السلطنه را مستند و کامل کند. حاج علینقی کاشانی در سال‌های پسین می‌کوشید، مانند سایر ثروتمندان بزرگ از این قماش، آن‌گونه که هم در ایران و هم در غرب مرسوم است، برای خود وجاهت کسب کند. به این دلیل، زمانی که به ثروت انبوه رسید، «کار خیر» نیز می‌کرد و به علمای بزرگ وقت، مانند مرحوم آيت‌الله‌العظمی بروجردی، «وجوهاتی» می‌داد. ورّاث مادی و معنویِ این‌گونه ثروتمندان معمولاً فقط این بخش از شخصیت ایشان را برجسته می‌کنند و دربارهٔ منشاء و سازوکار کسب ثروت خاندان خود ‌سکوت می‌کنند.
قسمت چهارم: سرگذشت حاج ما را به نتایجی شگفت می‌رساند: این تأمل نشان می‌دهد که بخش مهمی از تحولات ایران از سال ۱۳۸۴ تا امروز، در دوران صعود محمود احمدی‌نژاد و سپس انتقال دولت به حسن روحانی، توسط افرادی رقم خورده که به منطقهٔ کشت پنبهٔ فوق تعلق دارند؛ همان اراضی بین آرادان و سُرخه که به‌خاطر آن حاج علینقی کاشانی، با حمایت رضا شاه و کمک حاج میرزا آقا فامیلی، کارخانهٔ خود را برای تبدیل پنبه به نخ احداث کرد. (بنگرید به تصویر منطقهٔ فوق در انتهای همین نوشته) محمود احمدی‌نژاد اصالتاً از طایفه صباغیان سنگسر مهاجر به آرادان است. حسن روحانی از جانب پدر از طایفه فریدون سنگسر (مهاجر به سرخه) و از جانب مادر از طایفهٔ پیوندی سنگسر است. «حاج علینقی کاشانی» نیز پدربزرگ (مادری) محمدجواد ظریف است. قبلاً و در یادداشت یکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ / ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۸، نوشتم: در سال‌های ۱۳۲۸- ۱۳۲۹ که دایرهٔ جغرافیاییِ ستاد ارتش اولین مجلدات «فرهنگ جغرافیایی ایران» را منتشر کرد، «سُرخه» روستایی بود با ۴۰۰۰ نفر سکنه از توابع بخش مرکزی شهرستان سمنان در استان دوم، و «آرادان» روستایی بود در نزدیکی سرخه با ۲۵۰۳ نفر سکنه از توابع بخش گرمسار شهرستان دماوند استان مرکزی. آن زمان برای هیچ‌کس قابل تصور نبود که در آیندهٔ دور از دو خانوادهٔ ساکن این دو روستا، که هر دو اصالتاً از طوایف شبان سنگسر (مهدی‌شهر) بودند، دو تن به مدت ۱۶ سال پیاپی زمام دولت ایران را به‌دست خواهند گرفت و بر اقتصاد (و سیاست) ایران بزرگ‌ترین ‌تأثیرات را خواهند گذارد.
توضیحات تکمیلی درباره یادداشت « »‌ قسمت پنجم و پایانی: در یادداشت فوق در پی اثبات بهائی بودن «حاج علینقی کاشانی» نبودم بلکه یافته‌های خود را درباره جایگاه حیرت‌انگیز منطقهٔ «آرادان - سُرخه - سنگسر» در تحولات اخیر ایران، از سال ۱۳۸۴ تا امروز (دولت‌های محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی)، بیان کردم. یادداشت فوق فقط نشان می‌دهد که حاج علینقی کاشانی با کانون‌ مالی- سیاسی معینی ارتباط و شراکت داشته که در منطقهٔ سمنان نفوذ فراوان داشت و، اگر «میر علینقی کاشانی‌» ذکر شده در یادداشت ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۰ ق / ۱۴ آذر ۱۲۹۱ ش. عین‌السلطنه همان «حاج علینقی کاشانی» باشد، این ارتباطات بسیار قدیمی بوده. آنچه فرضیهٔ یکی بودنِ «حاج علینقی کاشانی» سال ۱۳۲۴ ش. و «میر علینقی کاشانی» سال ۱۲۹۱ ش. را تقویت می‌کند نامه‌ای است به محمد مسعود،‌ منتشره در روزنامهٔ مرد امروز (شماره ۶۰، مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۲۵، ص۷)، از فردی با نام مستعار «ب‌ب» که در آن حاج علینقی کاشانی را «حاج میر علینقی کاشانی» خوانده و مسعود را به رشوه‌گیری و سکوت دربارهٔ او متهم کرده. این نامه نشان می‌دهد که حاج علینقی کاشانی به «میر علینقی کاشانی» نیز مشهور بوده. در روزنامهٔ خاطرات ‌عین‌السلطنه فرد دیگری به‌نام «حاج علینقی کاشانی» دیده می‌شود که در یادداشت یکشنبه، ۲۴ ربیع‌الثانی ۱۳۲۴ ق / ۱۷ ژوئن ۱۹۰۶ م. از او با عنوان «مرحوم حاج علینقی کاشانی» یاد شده یعنی در سال پایانی سلطنت مظفرالدین شاه مرحوم بوده. عین‌السلطنه درباره این حاج علینقی کاشانی می‌نویسد: این کاروانسراها را تا مشهد مقدس همه را مرحوم حاجی علینقی کاشانی تعمیر کرده. خدایش رحمت کند، بسیار زحمت کشیده و مصارف کرده است. روزنامهٔ خاطرات عین‌السلطنه جلد ۲ صفحات ۱۶۵۱- ۱۶۵۲ از حاج علینقی کاشانی فوق‌الذکر موقوفاتی بر جا است که فهرست آن در سال ۱۳۰۱ ق / ۱۸۸۳ م.، ده سال قبل از قتل ناصرالدین‌شاه، منتشر شده با مشخصات زیر: صورت موقوفات حاج علینقی کاشانی، تهران: ۱۳۰۱ ق، دارالطباعه سید آقا میر باقر رازی. روشن است که این حاج علینقی کاشانی را نباید با حاج میر علینقی کاشانی، که در سال ۱۳۲۵ ش. زنده بود، یکی دانست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹به یاد همه شهدای انقلاب اسلامی در طول ۶۵ سال نهضت امام خمینی رحمه الله علیه 🌺ميلاد گل رسول و زهرا و علي است زيرا که جهان خجسته زين نور جلي است 🌺ما را دگر از روز جزا بيمي نيست چون بر دل ما عشق حسين ابن علي است 🌺ولادت با سعادت امام حسین (علیه السلام)و روز پاسدار بر شما وهمه پاسداران انقلاب اسلام ناب محمدی مبارک باد به برکت ۱۴صلوات برمحمد و آل محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🙏🌹🙏🌷🙏🌹🌷🙏🌹🙏🌷
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈عالی، محشر، بی نظیر🤔 💥ظرف ۴دقیقه، توطئه خطرناکی رو که "ظریف" و "دار و دسته اش" با ظرافت بر علیه کشور رشته بودن، پنبه کرد 💪 ایول الله👍 🔸️حتما ببین🧐 و‌ منتشر کن📢 ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
🔷 نامه شهید آوینی به برادرش درباره امام خمینی «ره» در زمانی که او (برادرش محمد) ساکن آمریکا بود. 🔸«برادر، گرفتار تاریکی بودیم که امام خمینی از قلب تاریخی که می رفت تا فراموش شود، چون محمد فریاد برآورد که «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» و ما که هنوز دست و پا می زدیم تا به خویشتن خویش بازگردیم، از این سخن تازه شدیم و دریافتیم که آن چه می جستیم، یافته ایم! 🔸با همان عشقی که اباذر با محمد بیعت کرد، ما به امام خمینی پیوستیم و برادر، او را ندیده ای: دست خداست بر زمین؛ آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگان بالا می آورد، سایه اش زمین و آسمان را می پوشاند. 🔸من بوی خوشش را از نزدیک شنیده ام و صورتش را دیده ام که قهر موسی را دارد و لطف عیسی را و آرامش سنگین محمد را برادر! 🔸مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کرده ام. این چنین نیست؛ من زندگی یافته ام. عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می گوید، مرا آن چنان شیفته خود ساخته است که نمی توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستم بیندیشم و جز به فرهنگی که در حال احیای آن هستیم. 🔸کارم در راه خداست (فی سبیل الله) و برای آن پولی دریافت نمی کنم. تنها سهمی اندک از بیت المال می برم که خورد و خوراک را بس باشد و بس. جهادی را که آغاز کرده ایم، امام خمینی جهاد سازندگی نام نهاده است. شمشیرمان قلم است و بیل و کلنگ و در راه سازندگی ایرانی آزاد گام نهاده ایم؛ ایرانی که منشا حرکت نوین تاریخ و خاستگاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریخ را سراسر دربر خواهد گرفت.»