#کلام_شهدا💔
•
•
میگفتکه:
فقطیکبارکافیاست
از تهدلخداروصداکنید
دیگرمالخودتاننیستید
مال.اومیشوید..:)
#شهیدامیرحاجامینی💚
#اللهمعجللولیکالفرج🌱
#اللهم_الرزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک💔
•° @omidgah •°
#معرفی_شهید📌🔗
__________________
نام: سیدمرتضیآوینی
محلتولد: شهرری
تاریختولد: ۱۳۲۶/۰۶/۲۱
تاریخشهـادت: ۱۳۷۲/۰۱/۲۰
محلشهادت: فکهخوزستان
آدرسمزار: بهشتزهرایتهران
وضعیتتاهل: متاهل
کودکیوعلاقهبههنر:👇🏻🌿
سید مرتضی آوینی در شهریور ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند. او از کودکی با هنر انس داشت. شعر میسرود، داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد.
روایتفتح:👇🏻🌿
عملیات والفجر هشت که شروع شد، گروه دیگر منسجم و منظم شده بود. همین شد که مجموعهٔ تلویزیونی روایت فتح در همان حال و هوا شکل گرفت و تا آخر جنگ هم ادامه پیدا کرد. آوینی میگوید «انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند، آنها را به جبهههای دفاع مقدس میکشاند، نه وظایف و تعهدات اداری. روح کارمندی نمیتوانست در این عرصه منشأ فعل و اثر باشد. گروههای فیلمبرداری ما با همان انگیزههایی که رزمآوران را به جبهه کشانده بود کار میکردند… اینجا عرصهای نبود که فقط پای تکنیک یا هنر درمیان باشد.»
شهادت:👇🏻🌿
آوینی روز بیستم فروردین ۱۳۷۲ در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند شهری در آسمان، به همراه محمد سعید یزدانپرست با مین برخورد کرد و بر اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از جنگ ایران و عراق به شهادت رسید.
#شهیدسیدمرتضیاوینی
@omidgah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شہیدانہ
•
•
هممون از سوے خدا اومدیم✨
و به سوے او برمے گردیم🌹
فقط نحوه رفتن مهمه...(:🕊🌿
#شہید_محمدرضا_تورجی_زاده
•° @omidgah •°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا علے بن موسے الرضا...♥️
حال دلتون امام رضایی...✨
#التماس_دعا
•° @omidgah •°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پروفایݪ|•
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
#امامزمانΓ✨
#استوࢪے
#سربـٰازگمنآمـ
مےآید آنڪه در پس اسࢪار غیبت است . . .🌿
օʍɨɖɢaɦ
•
•
#شہیدانہ
حاج حسین کاجی:
یه روز تو جبهه دیدم یکی از رزمنده ها سره کلاس نیومده گفتم شاید خواب مونده ساعت بعدی و ساعت بعدیشم نیومد نگران شدم رفتم گشتم دیدم یه گوشه داره گریه میکنه...😭
گفتم چی شده ، دلت برا خونه تنگ شده؟ مرخصی می نویسم برو...😢
گفت نه حاجی صبح که رفتم وضو بگیرم یکی از رزمنده ها داشت رد میشد و یکی از آهنگای اون زمانم داشت می خوند بعد سه ثانیه به گوشم خورد...😭💔
الآن اومدم سه ساعت جای اون سه ثانیه گریه کنم تا شاید خدا منو ببخشه من همه کارامو کردم اینم خدا ببخشه این عملیات شهید میشم...😫
بعد گفت حاجی به نظرت خدا منو می بخشه؟😭😭😭
همون عملیاتم شهید شد...🕊
[🌿#شہدا_راه_نشانند
#کہ_رھ_گم_نکنیم💔]
•° @omidgah •°
♡•°
﷽
سلامعزیزاݩ🌱
بہخاطࢪایامامتحاناٺامڪاندارھڪمے
فعالیتمونڪمتربشہ
بمونیدبراموݩ... :)))))
لطفالفندیدوشرایطرودرڪڪنید🌿
#گمنام
{...🌱...}
#روایتگری
به پاش تیر میخوره و مجروح میشه...😢
میبرنش بیمارستان🏥 تو اتاق عمل بیهوشش میکنن که تیر رو از پاش بکشن بیرون...
از اتاق عمل که میارنش بیرون میبرنش اتاق ریکاوری که از حالت بیهوشی در بیاد...
اما در همون حالت بیهوشی شروع به #قرآن خوندن میکنه...☺️
روایت: خواهر شهید
#شهید_حسین_صیدی
@omidgah/ملجــا
#معرفےڪتاب
#یڪعاشقانہنہچندانسادھ(:
پرستار در جبهه جنگ با یک جانباز قطع نخاع آشنا می شود و پس از مدتی تصمیم به ازدواج می گیرند که با مخالفت خانواده ها مواجه می شوند و . . .
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
بخشی از سخن نویسنده: داستان عاشقی «فاطمه» و «محمد» در روزهایی که الگوی عشق را برای نسل جوان ما، خرس های قرمز و شکلات های قلبی ولنتاین شکل می دهد، تلنگری به جا و تکان دهنده است. داستانی که تصورمان از عشق را به هم می ریزد و ثابت می کند که بدون خانه های میلیاردی و ماشین های لاکچری و هدیه های میلیونی و چه و چه هم می توان عاشق بود و عاشقانه زندگی کرد
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
گزیدهツ
حس میکردم تمام زن های دنیا دارند با هم توی دلم رخت می شویند و توی سرم بلند بلند حرف می زدند. خدا را به همه ی عزیزان و مقربان درگاهش قسم می دادم که بابام مخالفت نکند. عاشق شده بودم. به چشم من، جانباز کاظمی یک شیرمرد بود. شیر حتی اگر زخم خورده باشد، بازهم شیر است. اصلا زخم خوردنش هم شکوهی دیگر است...
ⓞⓜⓘⓓⓖⓐⓗ