eitaa logo
مَلجَــــــا
286 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
‌﷽ ما نه از رفتن آنها، که ازماندن خویش دلتنگیم! #شهید‌سید‌مرتضی‌آوینی •همسایه ⸤ @shahid74m ⸣ 「 @maljakhat 」خوشنویسی ملجا• •تنها راه ارتباطی: https://daigo.ir/pm/1HaxEU ོ کپی‌حلال‌بھ‌شرط‌ذکر۳صلوات‌ جهت‌تعجیل‌درفرج‌‌‌و‌شادےارواح‌طیبه‌ےشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
شبتون‌حسینے دمتون‌حیدرے یا‌علے‌"علیه‌السلام " شرمنده‌تبادلات‌زیاد‌شد التماس‌دعاے‌شہادٺ ✋🏾
-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود
هدایت شده از مَلجَــــــا
صلےاللّٰه‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه ✋🏾
-انّی وُلدت -لکی أحبّک.. :) -زاده‌ شُدمـ -تا را دوست بدارمـ :) ♥ -@omidgah "-
روزے‌اگـر‌خدا قدرتِ‌تڪرارِ‌لحظہ‌هارا بہ‌من‌مـیداد درتمـامش تو‌رابراۍخودم‌تڪرار‌میکردم -@omidgah "-
توی آیات مختلف قرآن درمورد اجابت دعاها مطالب قشنگی گفته شده مثلا توی آیه ۱۸۶ بقره گفته شده: یعنی هروقت بنده‌‌های من درمورد من ازت سوال پرسیدند بگو💕 خدا نزدیکه و درخواست بندگان وقتی دعا کنند رو اجابت می‌کنه از نظر بزرگان، این آیه وعده حتمی خدا درمورد اجابت دعاست اما ممکنه استجابت، به معنای برآورده شدنِ فوری یا صددرصد اون خواسته نباشه گاهی ممکنه قوانین خلقت، اقتضای این رو نکنه که حاجت ما حتماً یا کاملا برآورده بشه مثلا دعا کنیم نفر اول کنکور شیم درحالیکه فرد دیگه، بیشتر تلاش کرده... اما بهرحال طبق این وعده‌ی الهی دعای ما حتما یه پاسخ قطعی از طرف خدا داره شاید دیرتر، یا معادلش... برای همین، دعا کردن، یعنی استفاده از یه فرصت بزرگ فرصتی برای قرار گرفتن زیر باران مهربانی خدا . . . ♥️🌿 @omidgah |~
بعضی ها وقتی گرفتار میشن میگن : خدایا مگه من چیکار کردم که باید انقدر بدبختی بکشم  اینا باید درست حرف بزننن باید بگن :  مگه من بد نماز میخونم که اونقدر گرفتار میشم ...🙃 🌱
364.5K
°•♥️ با کفش نماز نخون ...! -@omidgah "-
هر ڪس مےخواهد در ڪارش گره نیفتد و بہ هر آنچه مےخواهد برسد زیاد ڪند ۰ -@omidgah "-
دو شهید...دو رفیق♥️ همه جا معروف شده بودن به باهم بودن تو جبهه حتی اگه جداشونم میکردن آخرش نا خواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم خبر شهادت علیرو که آوردن مادر محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت بچم اول همه فکر میکردن علی رو هم مثل بچش میدونه به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی تو هنوز زانوهات محکمه تو باید ننه علی رو دلداری بدی همونجور که اشک میریخت گفت: زانوهای محکم کجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن عهد بستن آخه مادر... عهد بستن بدون هم پیش "سیدالشهدا" نرن... مامور سپاهی که خبر آورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی نوشته شده بود خیره شد 🌹 @omidgah |~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{🌸} چند وقت پیش یکے از رفقای هم دوره ای داداش حسین، این عکس رو گذاشته بود تو صفحش، پایینش هم نوشته بود: «تقریبا همیشه حسین رو در همین حالت مےدیدیم. یا در حال کار بود و یا در حالت کار. اصلا خستگے براش معنا و مفهوم نداشت. بدن ورزیده و آماده ای داشت، درست زمانے که همه خسته بودند شوخےهای حسین گل مےکرد و به همه روحیه مے داد. استراحت حسین موند برای بعد از .» 🕊 @omidgah |~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری ثواب‌یهویی‌،، اسکرین‌شات‌‌بگیرید📸 هرشہیدی‌کہ‌اومد‌ ۱٤‌صلوات‌بهشون‌هدیہ‌کنید! @omidgah |~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب‌ها که خانه بود، کاغذۍرا دَست‌ می گرفت و علامت‌ می‌زد. شبۍ صدایم‌ زد و گفت: «عیال، این‌ کاغذ را دیده‌ای؟» گفتم: «نه. چه هست؟» گفت: «نامهٔ‌ عملم‌ است. حساب‌ و کتاب‌ کارهایم! می خواهم‌ بدانم‌ هرروز، دݪ‌ چند نفر را شکسته ام با چندنفر خوب‌ بوده‌ام‌ و چہ‌ کارهایۍ کرده‌ام. همهٔ‌ این‌ها را می‌نویسم گفتم‌ نشان‌ تو هم‌ بدهم؛ شاید دوست‌ داشتی برای خودت‌ درست‌ کنی.» ⁣⁣کتاب‌ طلایه داران‌نور -@omidgah "-
کتاب "عارفانه" دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید "احمدعلی نیری" است. شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است! مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: "در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ برشۍ‌ا‌زڪتابッ «عارفانه» زندگینامه و خاطرات شهید عارف احمدعلی نیّری است که به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی گردآوری شده است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: مدارا با بچه‌ها در سنین نوجوانی، همراهی با آن‌ها و عدم تنبیه، از اصول اولیه تربیت است. احمد آقا که از شانزده‌سالگی قدم به وادی تربیت نهاد. او بدون استاد تمام این اصول را به خوبی رعایت می‌کرد. شاید بتوان گفت: هیچ کدام از نوجوانان و جوانان آنجا مثل احمد آقا اهل سکوت و معنویت نبودند. نوع شیطنت‌های آن‌ها هم عجیب بود. در مسجد خادمی داشتیم به نام میرزا ابوالقاسم رضایی که بسیار انسان وارسته و ساده‌ای بود. او بینایی چشمش ضعیف بود. برای همین بارها دیده بودم که احمد آقا در نظافت مسجد کمکش می‌کرد. اما بچه‌ها تا می‌توانستند او را اذیت می‌کردند! یک بار بچه‌ها رفته بودند به سراغ انباری مسجد. دیدند در آنجا یک تابوت وجود دارد. یکی از همان بچه‌های مسجد گفت: من می‌خوابم توی تابوت و یک پارچه می‌اندازم روی بدنم. شما بروید خادم مسجد را بیاورید و بگویید انباری مسجد «جن و روح» داره! -@omidgah "-
-شبتون‌حسینے - دمتون‌علوے یا‌علے‌‌"علیه‌السلام " التماس‌دعاے‌شہادٺ ✋🏾
-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود
هدایت شده از مَلجَــــــا
صلےاللّٰه‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه ✋🏾
✋🏾 چشم دلم به سمت حرم باز مے شود با یڪ سلام صبح‌من آغاز مے شود(: