مَلجَــــــا
#شهیدانھ وقتی شخصی از زحمات او تشکر میکرد میگفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد! یعنی ما کاری نکردیم .ه
#شهیدانھ
وصیتم به مردم ایران و در بعضی
از قسمت ها برای مردم خارج عراق
این است که من الان حدود سه سال
است خارج از کشور زندگی میکنم
مشکلات خارج کشور بیشتر از داخل
کشور است ، قدر کشورمان را بدانند
و پشت سر ولی فقیه باشند .
-شهید ذوالفقاری-
34.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند تروکاژ
این مستند روایتی متفاوت از نحوه مدیریت سلبریتیها در غرب و کشور ایرانه
.
•
#حجاب
هدایت شده از خوشنویسی | ملجا
حجاب سنگرۍ است آغشته به
خون من که اگر آن را حفظ نکنید
به خون من خیانت کردهاید💔
" شهیداحمدپناهی"
___________
#حجاب
#خوشنویسی
#زن_عفت_افتخار
مَلجَــــــا
#شهیدانھ وصیتم به مردم ایران و در بعضی از قسمت ها برای مردم خارج عراق این است که من الان حدود سه س
مَلجَــــــا
_
حاج قاسم هر چهارشنبه خدمت
حضرت آقا میرفت
یه بار گفت رفتم دفتر آقا برا جلسه گفتن
که آقا کسالت دارن و گفتن برید داخل خونه
حاجی گفت رفتم داخل خونه آقا نشستم
همین میخواستم پامو جا به جا کنم ،
فرش جمع میشد!
فرش 350 شونه زمان شاه!
انقدر رنگش رفته بود و نازک شده بود
مثل یک پتو شده بود
حاجی گفت از زندگی خودم خجالت
کشیدم وقتی زندگی آقا را دیدم
ــــــــــــــــــــ
#حاج_قاسم
زهد، با داشتن دنیا منافات ندارد . . .
میزان در زهد، دنیا داشتن یا نداشتن
نیست؛ بلکه میزان دل بستن یا نبستن
به دنیا است.دنیاپرستان را بنگرید که
به چه دل بسته اند و بر سر چه با هم
نزاع دارند؛ به دنیایی از کاغذ و مقوا
و خانه عنکبوت!...
-آیت الله بهجت-
هدایت شده از خوشنویسی | ملجا
آقا مبارک است رَدای امامتت
ای غایب از نظر به فدای امامتت
ما زنده ایم از برکات ولایتت
ما عهد بسته ایم به پای امامتت💚
_______
#امام_زمان
#خوشنویسی
پناهیان -چمران.mp3
1.44M
رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست!:)
.
•
#استاد_پناهیان
#معرفیکتاب
کتاب حوض خون؛ روایت زنان اندیمشک از رختشویی در دفاع مقدس با تدوین و نگارش فاطمهسادات میرعالی بهتازگی توسط انتشارات راهیار شده است.
____
#برشیازکتاب
شوهرم چند ماه یک بار از جبهه میاومد خونه، بیچاره مرا با دستهای زبر و زخم شده میدید. تازه بوی وایتکس هم میدادم. خدا رحم کرد طلاقم نداد! اول ِ مصاحبهها درد و زجرشان توی ذهنم پررنگ بود، اما انتهای مصاحبه وقتی متوجه میشدم هنوز حاضر هستند پای انقلاب جان بدهند، وقتی تلاش میکردند راهی برای شستن لباسهای رزمندگان جبهۀ مقاومت پیدا کنند و بعضی از آنها از من میپرسیدند »راهی سراغ نداری بریم سوریه لباس رزمندهها رو بشوریم؟«، معادلات ذهنم دربارۀ اینکه افرادی زجرکشیده هستند به هم میخورد. خانمهای رختشویی با وجود همۀ سختیها و دردهایی که دیدهاند و از نزدیک تکههای بدن شهدا را لمس کردهاند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخیها، از شستن لباس رزمندهها به زیبایی یاد میکنند. ا گر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیتهای انقلاب نبودند. یادم هست برای هشتمین جشنوارۀ عمار در اندیمشک، همین خانمها پای کار آمدند و روز افتتاحیه، خودجوش برای افراد شرکت کننده آش درست کردند. پای دیگهای آش صلوات میفرستادند و شعار میدادند و این حس وحال، تجلی روزهای رختشویی بود.
-کتاب:حوضخون-
با سلام و وقت بخیر آیا این وصیت های شهدا را که میگذارید سند دارد خیلی قشنگ است ولی میگویم به این خاطر که نام شهدا با هم جا به جا نشود یک وقت
_
سلام بزرگوار
بله برگرفته از کتاب زندگینامه ی خود شهید هست
「#شهیدانھ 」
خدايا...! اگر میدانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب میرود، حاضر بودم هزاران بار بميرم، تاهزاران دختر در دامان حجاب بروند.
#حجاب
🗣؛شهید برونسی