eitaa logo
مَلجَــــــا
276 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
‌﷽ ما نه از رفتن آنها، که ازماندن خویش دلتنگیم! #شهید‌سید‌مرتضی‌آوینی •همسایه ⸤ @shahid74m ⸣ 「 @maljakhat 」خوشنویسی ملجا• •تنها راه ارتباطی: https://daigo.ir/pm/1HaxEU ོ کپی‌حلال‌بھ‌شرط‌ذکر۳صلوات‌ جهت‌تعجیل‌درفرج‌‌‌و‌شادےارواح‌طیبه‌ےشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مَلجَــــــا
•|بسمڪ‌یا‌اللھ|•
مَلجَــــــا
•°🌱 هرڪہ‌صبحش‌با‌سلامے‌بر‌حسیـن آغاز‌شد حق‌بگوید‌↯ ‌خوش‌بہ‌حاݪش‌بیمہ‌زهراشد..🌱 ♥️ @omidgah
گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟ گفت : با التماس ! گفتن : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟ گفت : با التماس ! به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟ لبخندی زد و گفت : با التماس ! وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدن چقدر التماس کرده !!! شهید مرحمت بالا زاده @omidgah
🌷شهید پاسدار سردار اسداله(مرتضی) دارندی🌷 تاریخ شهادت:۶۴/۱۲/۳ عملیات والفجر ۸ جاده ام القصر وصیتنامه شهید اسدالله (مرتضی) دارندی: 🍃وصیت می کنم به آشنایان و دوستان و اقوام که همواره پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به انقلاب نرسد از مادر عزیزم حلالیت می طلبم، و مرا ببخشد که نتوانستم آن طورکه لایق مقام مادر می‌باشد انجام دهم و از ایشان می خواهم زینب‌وار راه فرزندش را ادامه دهد، به همسر گرامیم سفارش میکنم که تقوا پیشه کند و همواره پیرو ولایت فقیه و انقلاب اسلامی باشد و از شما می‌خواهم که فرزندانم را صالح تربیت کنی و با حمایت خود آنها را به مراتب علمی بالا هدایت کنی. 🌸 از فرزندانم می خواهم که در همه امور الگو باشند و نام پدرشان را زنده بدارند، به همه دوستداران انقلاب توصیه میکنم که یک لحظه از انقلاب غافل نشوند که دشمنان در کمین‌اند، ✅ و پیرو و حامی ولایت فقیه باشند. @omidgah
🌱 •[أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ ياحَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ... کاش بیشتر دوستت داشتم... بیشتر... خیلی بیشتر...]• *پ.ن: سوره زیبای . آیه مبارکه 56. @omidgah
‹♥️🙂› ¦هُوَ‌مَعَکُم‌أَیٌنَ‌مٔا‌کُنتٌمٔ! او‌با‌شماسـت‌هرجا‌ڪهـ‌باشیدツ . •∫آیهـ⁴سوره‌حدید∫ @omidgah
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا کور شود انکه نتوان دید... فدای حضرت آقا❤️❤️ •° @omidgah •°
🍃 فرشته ای در برهوت : مجید پورولی کلشت فرشته ای در برهوت: خواستگاری پر ماجرا که به چالش بین سنی و شیعه کشیده می شود. معرفی: کتاب فرشته ای در برهوت نوشته ی مجید پورولی کلشتری نویسنده جوان و دانش آموخته دوره های امام شناسی و تاریخ صدر اسلام و کارشناس ادبیات نمایشی است. در این کتاب نویسنده سعی داشته تا در دل یک داستان عاشقانه به پاسخ دادن شبهات دینی شیعه و سنی بپردازد. که در این امر بسیار موفق بوده است، به طوریکه در چندین جشنواره برگزیده و انتخاب شده است من جمله برگزیده جایزه ادبی یوسف، برگزیده جشنواره کتاب سال رضوی و… داستان این کتاب درباره دو جوانِ هم‌کلاسیِ دانشجوست، که دلبسته‌ی همدیگر می‌شوند. عشق ممنوعه‌ای که رقم می‌خورد؛ حول محوریت دختری سنی و پسری شیعه می‌باشد. اما جلسه خواستگاری رسول، به مباحث عمیق‌تری منجر می‌شود. خلاصه رسول و حکیمه خاتون در دانشگاه با یکدیگرآشنا شدند. قرار بر این شد که رسول به خواستگاری حکیمه خاتون در روستای بیراه برود. غافل از اینکه چه اتفاقات و سرانجامی خواهد داشت. رسول شیعه بود و حکیمه اهل سنت و همین، کار را برای رسول سخت تر می کرد. روزی که رسول برای خواستگاری به روستای بیراه رفت در راه متوجه حضور رقیب سرسختی شد که… بریده کتاب: حکیمه‌‏خاتون آرام آرام پیش آمد و در یک قدمی رسول ایستاد و پرسید: – آن جانماز را که تربتِ کربلا بود همراهت آورده‌‏ای؟! رسول سری تکان داد. دست کرد توی جیبش و جانمازِ کوچکِ سبزی را بیرون آورد و طرفِ حکیمه‏‌خاتون بُرد. حکیمه‌‏خاتون جانماز را گرفت و نگاهش کرد و گفت: –می‌‏شود برای من باشد؟! تا همیشه! •° @omidgah •°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭ 🌿 ╯ خدایـااا🤲 اگـرتـ‌و بـ‌هترین‌ربـّے ومـَن‌بدتریـن‌بنـده.. پس ارحم‌عبدک‌الضعیف ⊰♥⊱ σოł∂gムɦ
🌿̆꙱꙱¦🕊 -[شهیـدسیّـدمرتضـی آویـنی] 🍃 اضـافـه كـاری .... ــــــــــــــــــــــــــــ🕊ــــــــــــــــــــــــــــ σოł∂gaɦ