eitaa logo
مَلجَــــــا
246 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
‌﷽ ما نه از رفتن آنها، که ازماندن خویش دلتنگیم! #شهید‌سید‌مرتضی‌آوینی •همسایه ⸤ @shahid74m ⸣ 「 @maljakhat 」خوشنویسی ملجا• •تنها راه ارتباطی: https://daigo.ir/pm/1HaxEU ོ کپی‌حلال‌بھ‌شرط‌ذکر۳صلوات‌ جهت‌تعجیل‌درفرج‌‌‌و‌شادےارواح‌طیبه‌ےشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
این کتاب ماجرای نویسنده ای ست که شخصیت های داستانش برای یافتن حقیقت سفری شگفت انگیز را آغاز می کنند . سفری به جاده بهشت و کشف رازی بزرگ برای رسیدن به قایق نجات و عبور از رودخانه سنگی. کتاب جاده بهشت به قلم مجید پورولی ، رمان جذابی درباره مدعیان دروغین در عصر حاضر است ------------------ برشی از کتاب : من روی یک بلندی که نمی دانستم کجاست ایستاده بودم و داشتم جهان را تماشا می کردم. تمام کوچه ها و خیابان ها و شهرها پر از آب شد. از طرف آسمان هم باران تندی مثل سيل داشت می بارید. تمام مردم دنیا وحشت کرده بودند. نمی دانستند چه کنند و کجا بروند. از هر طرف کسی مردم را صدا می زد و می گفت: “دنبال من بیایید تا نجات پیدا کنید. یکی دیگر می گفت: “راه نجات من هستم.” شخص دیگری فریاد می زد: “بیایید زیر پرچم من تا غرق نشوید.” مردم دنیا هم پراکنده شده بودند و هرکس رفته بود زیر یک پرچم. صاحب پرچم، مردمی را که به او پناه برده بودند سوار یک قایق میکرد و آنها را از یک رودخانه بزرگ می گذراند تا نجاتشان دهد! وقتی تمام پرچم ها و قایق ها به وسط رودخانه رسید، آب رودخانه تبدیل به سنگ شد. قایق ها تبدیل به سنگ شدند. پرچمدارها و مدعیان نجات هم سنگ شدند. مردم دنیا فهمیدند به آدم و پرچم اشتباهی اعتماد کرده اند؛ اما دیگر دیر شده بود. تمام آدم ها تبدیل به سنگ شدند. تصورش را بکن! یک رودخانه سنگی با قایق ها و پرچم ها و آدم های سنگی!