#تصنیف🎶 زمان پر از آشوب، زمین پر از جنگ است به هر طرف برپا بساط نیرنگ است ز چنگ صیادان ز تیغ #جلادان شراره می‌بارد سرشک #محرومان ز دیده بر دامان هماره می‌بارد زمانه شد تهی ز مهر و صفا فسانه شد حدیث عشق و وفا تنی نشد که بار غم نکشید دلی نشد رها ز دام بلا که هر جفاجویی، گشوده هر سویی، دکان شیادی که هر ستمکاری، فکنده آزاری، به جان #آزادی ز یک طرف پیدا نوای بیداد است ز یک طرف غوغا ز کفر و الحاد است که هر طرف دامی، ز سوی خودکامی، به دانه پنهان است به هر کران کوهی، ز رنج انبوهی، به دوش انسان است بیا بیا تو ای #امید جهان بیا بیا تو ای #امام‌زمان بیا ببین که بر بسیط زمین، نمانده اثر دگر ز امن و امان بیا کنون یارا #سفینه ی ما را رهان ز طوفان ها بیا در این میدان ز #اهرمن بستان زمام انسان ها بیا که بر جانها زبانه می بینم ز #فتنه‌ی‌دجال نشانه می بینم بیا که باز آری، در این شب تاری، فروغ ایمان را که خود برفروزی، به اوج پیروزی، چراغ قرآن را بیا تو ای #امید منتظران، که دیدگان بود تو را نگران بیا که ما طلایه‌دار توییم، بیابیا پی نجات جهان ببین #خمینی را چو صخره پابرجا به سنگر ایمان بود در این دوران ،امید محرومان، به کشور #ایران آهنگ ساز: فریدون خالقی شاعر:حمید سبزواری خواننده: محمد گلریز شیوه اجرا: اركستر دستگاه: ماهور تنظیم كننده: فریدون شهبازیان 🎵@omidhope