eitaa logo
▁ ▂ ▄ فرات و قرار عاشقی ▄ ▂ ▁
153 دنبال‌کننده
7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
37 فایل
دلم می خواهد به طور واقع بیایَم جزء اون۳۱۳ نفر. دلم عاشقانه و عاقلانه حضرت حق را می خواهد، دلم می خواهد آچارفرانسه حضرت مهدی(عج) شوم... ✍️محمد کمالی(مهاجر الی الحسین ع ) لینک کانال 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ به فدای وفا و دلسوزی تو، ای پرستار حرم... يكى از سربازان لشکر عمر بن سعد گويد: بانوى بلند قامتى را كنار خيمه‌اى ديدم... و النّارُ تَشتعِلُ مِن جَوانِبها، ▪️در حالى كه از هر طرف، آتش به سمت آن زن، شعله می‌کشید. آن بانو گاهى به طرف راست و چپ و گاهى به آسمان نگاه مى‌كرد و دستهايش را بر اثر شدت ناراحتى به هم مى‌زد، و گاهى وارد آن خيمه مى‌شد، و بيرون مى‌آمد. با سرعت نزد او رفتم و گفتم: يا هٰذِهٖ ما وُقُوفُكِ هٰاهُنا، و النّارُ تَشتَعلُ مِن جَوانِبِك، و هٰؤلاءِ النِّسوَة قَد فَرَرنَ، و تَفَرّقنَ و لَم تَلحِقٖي بِهِنّ، و مٰا شَأنُك؟ ▪️اى زن! مگر شعله‌های آتش را نمى‌بينى؟ چرا مانند ساير زنان فرار نمی‌كنى؟! فَبكَتْ زَینبُ، و قالَت: ياشَيخ! إنَّ لَنا عليلاً في الخيمة، و هُو لا يَتَمكّنُ مِن الجُلوسِ و النُّهوضِ، فَكيفَ أفارقُه، و قَد أحاطَ النّارُ بهِ ▪️در این‌هنگام، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به گریه افتاد و فرمود: اى‌مرد! ما شخص بيمارى در ميان اين خيمه داريم كه قدرت نشستن و برخاستن ندارد، چگونه او را تنها بگذارم و بروم با اينكه آتش از هر سو به طرف او شعله مى‌كشد... 📚معالی السبطین، ج٢ ص٨ 🏴🕯🖤🕯🏴
◾ حکایت جانسوز سوارشدن زينب کبری عليهاالسلام بر شتر بی جهاز... ◾دمی که زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرمانِ من؟! راوی گوید: ثمّ أمر ابن سعد (لعنه اللّه) بأن تحمل النّساء على الأقتاب بلا وطاء و حجاب ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند: زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: سوّد اللّه وجهك يا ابن سعد! في الدّنيا و الآخرة.تأمر هؤلاء القوم بأن يركّبونا، و نحن ودائع رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُند ای ابن سعد! تو به این مردان امر می کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند. در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. فالتفتت يمينا و شمالا، فلم تر إلّا أجسادا على الرّمال و رؤوسا على الأسنّة بأيدي الرّجال، فصرخت، و قالت: وا غربتاه! وا أخاه! وا حسيناه! وا عبّاساه! وا رجالاه! وا ضيعتاه بعدك يا أباعبداللّه ▪️ پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... فلمّا نظر الإمام زين العابدين عليه السّلام إلى ذلك لم يتمالك على نفسه دون أن قام و هو يرتعش من الضّعف، فأخذ بعصاة يتوكّأ عليها، و أتى إلى عمّته، و ثنى ركبته،فأخذ ليركبها فارتعش من الضّعف،و سقط على الأرض ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید. پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان!بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. فلمّا رآه الشّمر (لعنه اللّه) أتى إليه، و بيده سوط، فضربه ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه میکرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائما این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه خادم فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰ 🏴🕯🖤🕯🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴تشریح بصری و خلاقانه مهجه قلب از زیارت عاشورا توسط استاد موزون 🏴🕯🖤🕯🏴
💔مهجه" در زیارت اربعین به چه معناست؟ 🎤مرحوم استاد فاطمي نيا درباره هدف نهضت سيدالشهدا(علیه السلام) مي گويد: در زيارت اربعين يک جمله هست : «و بذل مهجته فيک: خدايا! امام حسين(علیه السلام)، مهجه خود را در راه تو داد.» "مهجه" چيست؟ در لغت مي گويد: «المهجةالروح ؛مهجه يعني روح» .باز در لغت است: «المهجة دم القلب ؛ مهجه يعني خون قلب». خدايا امام حسين(علیه السلام) خون دلش را و جان و روحش را در راه تو فدا کرد: «ليستنقذ عبادک من الجهالة :براي اين که بندگان تو را از ناداني بيرون بياورد.» برگرفته از کتاب «نکته ها از گفته ها»- دفتر اول- صفحه۲۷. 🏴🕯🖤🕯🏴
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨امام سجاد علیه السلام پیام عاشورا را با اشک چشم به گوش تاریخ رساند.. ▪️ 🏴اجرک الله یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🏴🕯🖤🕯🏴
⚫️ هفت مصیبتِ شام از زبان علیه السلام... از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️۱.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️۲.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️۳.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️۴.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️۵.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️۶.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️۷.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ،الامام العارفین،زین العابدین.. 📕برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🏴🕯🖤🕯🏴
🍀 🍀: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او، و شفاء در تربت او، و ائمه"علیهم السلام" از فرزندان اوست. 📚مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۳۵
نکاتی در خصوص مقام‌های زیارت عاشورا 🔸در زیارت عاشورا حدود هجده دعا داریم و متناسب با آن، هجده مقام از خدا می‌خواهیم. ❇️ بعضی از این مقام‌ها به‌قدری بالاست که اگر در زیارت عاشورا نبود، باورش سخت می‌بود! ✳️ دعاها و مقام‌ها: ۱- مقام خونخواهی امام حسین علیه‌السلام! «ان یرزقنی طلب ثارک» اینکه کسی بخواهد خونخواه امام حسین علیه‌السلام باشد، مقام خیلی بالایی است، چون خونخواهِ اصلی ابی‌عبدالله، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است! ۲- مقام وجاهت عندالله! (آبرومندی نزد خدا) «اللهم اجعلنی عندک وجیها» ۳- مقام معِیَّت وهمراهی با معصوم! «ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخرة» «مع امام منصور» این درخواست، بسیار ویژه است، چون تمام انبیا و اولیا آرزویش را داشته‌اند. ۴- مقام حیات طیبه! «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد» ۵- مقام شهادت! «و مماتی ممات محمد و آل محمد» چون مرگ همه معصومین از پیامبر تا امام حسن عسکری علیهم‌السلام، با شهادت بوده! ۶- مقام محمود! «ان یُبِلِّغنی المقام المحمود» در قرآن آیه‌ای داریم که به پیامبر می‌گوید: نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسی! مقام محمود از نگاه بیشتر مفسران، یعنی مقام شفاعت! خود شفاعت شدن، یک مقامی است که به هر کسی نمی‌رسد (لا یملکون الشفاعة... شفاعت به هر کس نمی‌رسد). حالا یک مقامی هست که از شفاعت‌شدن بالاتر است و آن هم مقام شفاعت‌کردن است و در این فراز ما این را از خدا می‌خواهیم! ۷- مقام مشارکت در مصیبت ولیّ معصوم! «لقد عظمت الرّزِیّة... بک علینا» «و اسئل الله بحقکم...ان یعطینی بمصابی بکم...» (یعنی مصیبت شما را، مصیبت خودم می‌دانم) «الحمد لله علی عظیم رزِیّتی» (دقیقاً در اینجاست که انسان مصیبت را برای خودش می‌داند) این مقام، خیلی عظیم است و خیلی باید درباره‌اش بحث کرد! حکایت زیارت عاشورا، حکایت یکی‌شدن با اهل‌بیت است، قرار است از این طریق، به شجره حیات متصل شویم! ۸- مقام برائت! (برای دوری و تبرّی‌جستن از بعضی جریان‌ها و افراد و نیز بعضی خصوصیت‌ها) «و بالبرائة من اعدائکم» ۹- مقام لعن! این مقام، آن‌قدر مهم است که در زیارت عاشورا بر سلام اولویت دارد. اول صد لعن می‌فرستیم و بعد صد سلام می‌دهیم. (جاروب کن خانه و پس میهمان طلب) که اگر خانه دل جارو نکرده باشی در حقیقت لعن روزانه به خود می‌فرستی. «اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد...» نکته: چهره اصلی برائت و لعن، بعد از ظهور دیده می‌شود! چون ما مردم تا قبل از ظهور اصلاً اطلاع نداریم کسانی که باعث و بانی ماجرای کربلا بوده‌اند، ما را از چه نعمات زیاد و برکات بزرگی محروم کرده‌اند❗ ما الآن از دنیای بعد از ظهور چیزی نمی‌دانیم و درک نمی‌کنیم. اصل برائت در آن زمان اتفاق می‌افتد. ۱۰- مقام سِلم! «انی سلم لمن سالمکم» «و ولیّ لمن والاکم» این مقام، عبارت است از «مقام دوستی با دوستان و دوستداران اهل‌بیت، برای تشکیل یک شبکه متحد در راه تحقق منویّات این خاندان» ۱۱- مقام حَرب! «حرب لمن حاربکم» این مقام، یعنی مقام دشمنی با دشمنان اهل‌بیت، برای پالایش آن شبکه متحد و همچنین مبارزه با موانع رشد بشر! ۱۲- مقام ایثار! ما در زیارت عاشورا این مقام را درخواست می‌کنیم و لااقل ادای آن را درمی‌آوریم. ایثار یعنی بذل بهترین‌ها، و ما در زیارت عاشورا بهترین داشته‌های خود را فدای امام می‌کنیم! «بابی انت و امی» ۱۳- مقام قربة الی الله! باید گفت: مقام قرب و نزدیکی به خدا، بالاترین مقام ممکن است، منتها مراتب بالای آن فقط به کمک و دستگیری ولیّ‌خدا که در این مسیر پیشتاز است، ممکن می‌شود. «اللهم انی اتقرب الیک...» ۱۴- مقام دوستی و نزدیکی به اهل‌بیت! «انی اتقرب الی الله و الی رسوله...» این مقام نیز، امتداد مقام قربة الی الله است. ۱۵- مقام معرفت اهل‌بیت! «اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم...» ۱۶- مقام ثبات قدم! و اهل تزلزل نبودن و هر لحظه رنگ عوض نکردن «ان یثبّت لی عندکم قدم صدق» «ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین...» ۱۷- مقام رجعت! که هرکسی قادر نیست به این مقام برسد. رجعت فقط برای برخی مؤمنین و برخی کفار اتفاق می‌افتد «و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام منصور» طلب خونخواهی با امان عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف فقط در صورت رجعت برای ما مقدور خواهد بود. ۱۸- مقام درود و صلوات خدا! «اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمة و مغفرة» «فی هذا الیوم و فی موقفی هذا و ایام حیاتی» درخواست خود را محدود به یک زمان و مکان خاص نمی‌کنیم. (یعنی الآن و اینجا و همه روزهای عمرم) «و لا جعله الله آخر العهد منی...»
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️آیت الله حائری شیرازی بهترین کار در سفر اربعین چیست؟ ...در اربعین فقط تماشا کنید و حرف نزنید حرف زدن انسان را غافل میکند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅✿ 🌴 ❀ 🌴 ❀ 🌴 ✿┅
💠 زیارت فقط به قصد " گدایی "! 🔸 شما از روزي که از اين‌ جا حرکت مي‌کنيد قصد کنيد آقا! ما داريم مي‌آييم گدايي، يک چيز مي‌خواهيم و آن معرفت خودتان است. حالا ما چه قدر راه رفتيم، چه قدر خسته‌ايم، اگر ما صد سال هم راه برويم و حاصل آن صد سال، آن معرفت باشد ضرر نکرديم، اینکه حالا چند روز بيشتر نيست. از اول نيت کنيد خواسته‌مان اين است، از راه دور هم آمديم، براي گدايي آمديم، هيچ چيز ديگري هم نيست، فقط براي گدايي آمديم اما آن چیزی که از شما مي‌خواهيم نه آب است و نه نان است و نه همسر است و نه خانه است و نه شغل است و نه مقام است، معرفت خودتان است. اگر از اول اين نيت را بکنيد خيلي برد کرديد و بهترين نتيجه‌اي که مي‌توانستيد از اين سفرتان بگیرید گرفتيد. هر چیز ديگری که بخواهيد، در مقابل اين رنگ مي‌بازد. 🎤 ┅✿ 🌴 ❀ 🌴 ❀ 🌴 ✿┅
🔸خواص عاشورایی: قاسم بن الحسن علیه السلام 🔻قاسم فرزند امام حسن (علیه‌السلام) بود که در دو سالگی پدر بزرگوارش را از دست داد و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموی گرامی خود، امام حسین (علیه‌السلام)، پرورش یافت و در واقعه کربلا به اتفاق مادر و دیگر برادران و خواهران خود حضور داشت. 🔺در شب عاشورا، آنگاه که امام حسین (علیه‌السلام) خطبه خواند و به یاران خود فرمود: «فردا من و شما همه کشته خواهیم شد» وی پنداشت این افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمی‌شود. از این‌رو پرسید: «آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟» 🔹امام (ع) با مهربانی پرسید: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض کرد: «أحلى‌ مِنَ العَسَل»؛ «شیرین‌تر از عسل» حضرت فرمود: آری به خدا سوگند، عمو به فدایت، تو از آنان هستی که پس از گرفتار شدن به بلایی سخت کشته خواهی شد. ♦️روز عاشورا ابتدا امام حسين (علیه‌السلام) به او اجازه ميدان رفتن نداد؛ امّا قاسم دست و پاى امام (علیه‌السلام) را بوسيد و پافشارى و التماس كرد و با نشان دادن بازوبندی که پدرش امام حسن (ع) به بازویش بسته بود و در او وصیت کرده بود که هرگز دست از یاری عمویت برندار؛ اذن میدان گرفت. وی سرانجام پس از کشتن تعدادی از دشمنان خدا، به درجه رفیع شهادت نایل آمد.