eitaa logo
امید تازه .....صبرا 🌾🌾
209 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
10 فایل
اولین رویداد ملی صبرا جهاد تبیین ، امید آفرینی ، نشر خوبیها راه ارتباط با ادمین کانال امید تازه @Halekhoobbakhoda
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه داستان همه_نمی‌رسند ۴ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما 😔😔 روز چهارم | مالک بن نضر ارحبی ※ مالک به حضور امام حسین علیه السلام رسید. این دیدار ظاهراً در کربلا صورت گرفت. امام پس از خوشامدگویی علّت حضور مالک را جویا شد. مالک گفت: برای عرض سلام خدمت رسیدم و از خدا عافیت و سلامت شما را خواستارم. مردم برای جنگ با شما جمع شده اند! نظر شما در اینباره چیست؟ امام پاسخ داد: «حسبی الله و نعم الوکیل؛ خدا مرا کفایت می کند و چه نیکو وکیلی است». او برای امام دعا کرد.... آنگاه حضرت فرمود: چرا مرا یاری نمی‌کنی؟ مالک بن نضر گفت: من مقروض هستم و عیال وارم، اهل من بدون من چگونه روزگار بگذرانند؟ ✘ مالک دعوت امام را رد کرد و رفت ! ــــــــــــــــــــــ پ . ن : ※ به داستان مالک بن نضر که رسیدم، با خودم گفتم؛ ببین آدمها قربانیِ ترس‌هایشان می‌شوند! و ترسهای تو، سقف توحید تو را مشخص می‌کنند. و همینطور سقف استقامتت را ! ترس‌ها درست همان نقطه‌هایی‌اند که ما به آنها بندیم و تعلق داریم، و از دست دادنشان، می‌ترساندمان. یکی ترس دارد از فقر خانواده‌اش، یکی ترس دارد از باختن محبوبیتش، یکی ترس دارد از فنا کردن جایگاه اجتماعی‌اش ... یکی ترس دارد از تنهایی ! و .... • همراهی با امام، مسیرِ سر بریدنِ ترس‌هاست! یکی یکی یکی، باید همه را ذبح کنی، وگرنه امام را به چشم سر هم که ببینی، ترسهایت کورت می‌کنند و مانع همراهی‌ات خواهند شد. https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقای مهربانم❤️ صبحتون بخیر ❤️ ‍ ‍حــالِ من خوب! ولی... نبضِ دلــم بی تاب است... جرعه ای کرب و بلا میخواهد، و نسیمی که از ایوانِ طلا می آید... یک دو راهی ... که نداند به قمر خیره شود یا خورشید؟ دل من غرق شدن میخواهد! غرقِ سیلی که به لبیک، چنان خو کرده، که زمین از تپشش می لرزد.... حالِ من خوب... ولی نبض دلم بی تاب است... https://eitaa.com/omidtazeh
🔹 روزنامه مجازی - شماره 7️⃣ 💥ملاک، حال فعلی افراد است! ✍️ شنیده‌ها حاکی از آن است که حر بن یزید ریاحی، از فرمان عبیدالله سرپیچی کرده و قصد پیوستن به سپاه حسین را دارد؛ از ماهیت سپاه حسین نیز معلوم است که او به گذشته افراد کاری ندارد؛ مسیحی، عثمانی و اموی در سپاه او جای دارند؛ اگر کسی تصمیم به تغییر بگیرد و گذشته‌اش را تکرار نکند، حسین چشم به روی بدی‌هایش می‌بندد. https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸اباعبدالله الحسین علیه‌السلام به خیمه عبیدالله ابن حجر رفت، فرمود: «با من به کربلا بیا و مرا یاری کن!» 🔹عبیدالله گفت: «خودم نه! اسبم در اختیار شما» 🔸امام از او رو برگرداند و فرمود: «اسبت را نمی‌خواستم»😭 🔰نایب امام عصر فرمان داده: فرزند بیاورید، فرزندان بیشتر ما می‌گوییم: فرزند نه! اما کار فرهنگی می‌کنیم، کار علمی می‌کنیم، کار اقتصادی می‌کنیم! ⏪ امروز جهاد شیعه ، فرزند آوری است .... ولی فقیه شیعه بارها ابراز نگرانی کرده است... متخصصان و کارشناسان معتقدند اگر تا ۵ سال دیگر ایران افزایش جمعیت کافی نداشته باشد در تله پیری جمعیت وحشتناکی خواهد افتاد.... بعد از پنج سال هرچه افزایش جمعیت هم رخ دهد دیگر فایده زیادی نخواهد داشت..... پنج سال حیاتی .... 🚩کیست امام خود را یاری کند؟ آری مشکلات اقتصادی و... هست اما جهاد است ، یاری امام است ... اگر هیچ مشکلی نبود و فرزند آوری در کشور داشتیم هنر خاصی نبود.... انشاءالله نسل پاک شیعه زیاد شود و شور آفرین و تاریخ ساز بشر گردد... https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️مســــــــــیر غلــــــــــط یک عمر در ذهنمان کردند خارجی‌ها با کلاس هستند و بچه کم دارند و به تربیت بچه ها بهتر میرسند! ⚠️حالا که نگران بحران تک فرزندی یا افزایش نگهداری سگ و گربه به جای فرزند در منازل ایرانیان هستیم، شاهد فرزند‌آوری غربی‌ها و حقیقت ماجرا باشید. https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم حس خوب حوزه علمیه خواهران بسطام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه داستان همه_نمی‌رسند ۵ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما 😔😔 روز پنجم  | ضَحّاک بن عبدالله مشرقی ※ ضحاک از "گزارشگران" واقعه کربلا در کوفه است. طبری نقل کرده است ضحاک  در میانه راه کاروان حسینی به سوی کوفه، با امام حسین(ع) ملاقات کرد. امام حسین(ع) او را به یاری خود خواند. وقتی ضحاک عذر خواست، امام علیه‌السلام علت عدم همراهی‌اش را جویا شد. • ضحاک دعوت امام را ✘ ✘ قبول کرد و گفت: «من فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم؛ اما اگر به من اجازه دهی، هنگامی که هیچ جنگجویی که از تو دفاع کند - در کنارت - نیافتم، بازگردم و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم». امام علیه‌السلام پذیرفت. (اوج رحمت امام برای نجات یک نفر) • ضحاک در صبح روز عاشورا در حمله اول شرکت کرد و شجاعت‌های بسیاری از خود به نمایش گذاشت و نماز ظهر را همراه امام به جای آورد. او وقتی که دید سپاه بنی‌امیه به دستور عمر بن سعد اسب‌های یاران امام (ع) را هدف قرار داده و با پی کردن از پای درمی‌آورند، اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت. • ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام علیه‌السلام، دو نفر از دشمن را که پیاده می‌جنگیدند، به قتل رسانده و دست یکی دیگر را از تنش قطع کرده که حضرت هم در حق او دعا کردند و فرمودند: «سست نگردی، دستت بریده نشود. خداوند از اهل بیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه، بهترین پاداش‌ها را به تو ارزانی دارد.» ※ وقتی دیدم یاران امام حسین(ع) کشته شده‌اند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی به جز "سوید بن عمرو خثعمی و بشیر بن عمرو حضرمی" باقی نمانده‌اند، خدمت اباعبدالله آمدم و گفتم: یابن رسول الله! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟ حضرت فرمود: آری، من بیعت خود را از تو برداشتم؛ ولی تو چگونه می‌توانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ (رحمت امام به کسی که از میدان می‌گریزد) • ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرده‌ام و به همین جهت بود که پیاده می‌جنگیدم.» پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. ـــــــــــــــــــــ پ . ن : تسلیم، شرط عشق است! و عاشق، شرط نمی‌گذارد! اگر شرایط اینطور باشد هستم! و اگر آنطور باشد، من نیستم! تسلیم، شرط امنیت امام است، و ما در نقطه‌ای، دیگر برای امام خطرناک نیستیم، که به عشق میرسیم! عاشق چیزی به نام نمی‌داند! اینجا را می‌توانم، آنجا را نمی‌توانم، ندارد! عاشق می‌ماند و "ماندن" برایش موضوع اصلی است ... "ماندن" تمامِ شرط است برای او! من فقـــط می‌خواهم که باشم زیر سایه‌ات همین! هر طور که باشد / هر کجا که باشد / فقـــط باشم ! (فمعکم، معکم، لا مع غیرکم) اگر اهل شرطیم! اهل "با این کمبود نمی‌توانم" اهل "با این اوضاع نمی‌مانم" اهل "انتخاب نحوه‌ی ماندن" امام را به چشم سر هم که ببینیم، ضحاک درونمان شرط میگذارد برایش! و بالاخره از همراهی امام، می‌گریزیم! ✘ آری ! فقط آنهایی می‌رسند که قصدِ رسیدن دارند در هر حال و اوضاع و شرایطی! https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ نوایی از جنس کربلا در مدح حضرت علی اکبر(ع) با صدای دلنشین سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی 🔹‌ بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مَذبُوح وَ مَقتُولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ بِأَبی.... https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ در شب و روز تاسوعا، این ذکر را ۱۳۳ مرتبه به نیّت فرج مولا بقیة الله الأعظم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بگوییم: 📖 " یٰا کٰاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ، اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِّ اَخیٖکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام " https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه داستان همه_نمی‌رسند ۶ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما 😔😔 روز ششم  | شبث بن ربعی از اشراف کوفه و شخصیت‌های بی‌ثبات و حزب باد در تاریخ اسلام. ※ شبث، از مخالفان عثمان و فرماندهان سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین بود. او در مسیر حرکت به سوی نهروان، به خوارج پیوست اما با سخنان امام برگشت و فرماندهی قسمتی از سپاه امام را در جنگ نهروان به دست گرفت. او از کسانی بود که علیه حُجْر بن عَدی شهادت داد. ※ در واقعه کربلا، از کسانی بود که به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آن حضرت خواست تا به کوفه بیاید؛ اما با تسلط ابن زیاد بر کوفه تغییر موضع داد و در پراکنده کردن اهالی کوفه، از اطراف مسلم بن عقیل نقش به سزایی داشت. در روز عاشورا با آنکه فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت؛ "اما سعی می‌کرد تا خود را کمتر نشان دهد". (یکی از مشخصه‌های افراد بی ثبات) • او برای حضور در واقعه عاشورا و جنگ با امام حسین(ع) تمایلی نداشت و هنگامی که ابن زیاد از او خواست به سپاه عمر بن سعد بپیوندد، تظاهر به بیماری کرد تا در مقابل امام قرار نگیرد. اما وقتی ابن زیاد به او گفت «اگر مطیع مایی به جنگ دشمن ما برو» به سمت کربلا حرکت کرد. در روز عاشورا فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت.وقتی که سپاهیان عمر بن سعد از شهادت مسلم بن عوسجه خوشحالی می‌کردند. شبث آنان را سرزنش کرد. (دودلی ... گاهی این سو و گاهی آن سو) شبث، پس از واقعه عاشورا، به شکرانه شهادت امام حسین(ع)، مسجدش در کوفه را (که سابقا امام علی(ع) از نماز خواندن در آن نهی کرده بود) تجدید بنا کرد. در قیام مختار از سوی عبدالله بن مطیع به مقابله با مختار پرداخت. او در شورش اشراف کوفه بر ضد مختار نیز نقش اساسی داشت. ـــــــــــــــــــــــ پ. ن : ※ تکلیف کار هر کسی را، تکلیف دل اوست که مشخص می‌کند! در میان جمعی که با محبت و عقاید و سبکِ زندگی ما همسو نیستند، حالمان از اینکه ما اهل رعایت حدود شرعی هستیم چطور است؟ افتخار میکنیم و سر بالا میگیریم و پای محبت‌مان می‌ایستیم؟ یا سعی می‌کنیم کمتر دیده شویم و از آنچه هستیم، در جمعی که شبیه ما هستند، رضایت نداریم! ※ میزان استقامت هر انسان را عشق او مشخص میکند. عشق وزن می‌دهد! سنگینی و ثبات و ریشه می‌دهد به انسان! حزب باد، این ریشه را ندارند که با هر پیشنهادی، می‌توان آنان را خرید! کمی فکر باید کرد: قیمت ما چند است؟ همین الآن قیمت ما معلوم است! پرداختن به چه چیزی، مانع ما برای وقف شدن برای اماممان است؟ همان همه‌ی قیمت ماست ... و همان تعیین کننده‌ی انتخاب ماست، حتی اگر امام را با چشم سر ببینیم. https://eitaa.com/omidtazeh
🔹 روزنامه مجازی محرم - 💥حسین آخرین نماز خود را هم اول وقت خواند. 💢خبرنگار اعزامی روزنامه "زیاد نیوز" گزارش داد: با اینکه تعداد یاران حسین به صد نفر هم نمی‌رسید، چندی از آن‌ها فدای شدند؛ 🔹گزارش‌ها حاکی از آن است که از لحظه شروع نماز، حسین و یارانش تحت شدیدترین حملات قرار گرفتند. https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞چرا علیه‌السلام اهل بیتش را با خود به کربلا بردند که آنها نهایتاً اسیر شدند و مورد هتک قرار گرفتند؟ چرا خود امام با فرزندان جنگاورش به کربلا نرفت؟ https://eitaa.com/omidtazeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه داستان همه_نمی‌رسند ۷ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما 😔 روز هفتم | قبیله بنی اسد ※ حبیب بن مظاهر به حضور امام آمد و گفت: در نزدیکی ما قبیله‌ای از بنی اسد هست، آیا به من اجازه می‌دهید آنان را برای یاریتان دعوت کنم، ✘شاید خدا بوسیله ایشان از شما دفاع کرد.✘ امام علیه‌السلام فرمودند: مانعی ندارد. • حبیب شبانه بطور ناشناس نزد آنان رفت و گفت: من بهترین چیزی را برای شما آورده‌ام که مهمانی برای گروهی بیاورد. آمده‌ام تا شما را برای یاری امام دعوت کنم. عمر بن سعد امام را محاصره کرده است. شما خویشاوندان من هستید، پس بیائید و امروز سخن مرا درباره نصرت امام بشنوید تا بدین وسیله به شرافت دنیا و آخرت نائل شوید. • نود مرد دعوتش را اجابت کردند و متوجه امام حسین علیه‌السلام شدند! • در همین موقع مردی از آن قبیله خارج شد و این جریان را برای عمر سعد شرح داد. عمر سعد کسی بنام «ازرق» را بهمراه چهارصد سوار راهی قبیله بنی اسد نمود. • زمانی که بنی اسد می‌خواستند شبانه بسوی امام حرکت کنند، لشکر عمر سعد در کنار فرات راهشان را بست. درحالیکه فقط کمی فاصله تا امام مانده بود. • جنگ خطرناکی بین آنان رخ داد وبنی اسد تاب مقاومت نداشتند، شکست خوردند و بازگشتند. • هنگامی که حبیب بن مظاهر به سوی امام برگشت و جریان را شرح داد. امام فرمود: «لا حول و لا قوة الا بالله». ــــــــــــــــــــــــ پ. ن : «لا حول و لا قوة الا بالله» یعنی حبیب، بدان که یار فقط خداست و لا غیر! در راه خدا، باید یاری طلبید/ باید لشگر ساخت / باید همه را یکی یکی صدا کرد/ امّا دلخوش به هیچ کس نبود جز یک نفر! همان الله که "حول" و "قوه"ای نیست مگر از او! ✘ و اما ماجرای ما: امان از لحظه‌ای که فرمانده‌ای به خطا می‌افتد و تصور می‌کند کسی برایش منشأ اثر است! این خداست که دست از آستین او یا دیگری بیرون آورده و دینش را یاری می‌کند، و این ممکن است یادت برود. • و امان از روزی که سربازی فداکاری‌هایش برای فرمانده‌ای را به یاد داشته باشد و بشمرد و بسبب آنان برای خود جایگاه ویژه‌ای توقع داشته باشد! و امان از همین لحظه که فرمانده در میان لشگری تنها می‌شود! ※ هر دو حالت فراموش کردنِ "لا حول و لا قوه الا بالله" است ... و شروع سقوط انسان، از توحید ! از مسیر توحید ! از مسیر یاری آیین توحید! و انسانی که یکدل و موحد نیست جا می‌ماند از معیّت امام، حتی اگر او را به چشم سر ببیند! پناه بر خدا. https://eitaa.com/omidtazeh