eitaa logo
می آوریمش
626 دنبال‌کننده
346 عکس
87 ویدیو
11 فایل
امام زمان آمدنی نیست آوردنی است فاطمه سادات نمازی 09399117558 09903528902 آیدی من @namazi1367
مشاهده در ایتا
دانلود
می آوریمش
چه فرقی دارد؟! اگر به ظاهر ماجرا نگاه کنیم، ماهم مثل خیلی ها داریم کار اقتصادی می‌کنیم. از عده ای
اصلا بدون فرق با جاهای دیگر، عیبی ندارد که. کار اقتصادی بکنید با سود منصفانه، با درآمد متعادل پوست مردم را نکنید، ترس و حرص و طمع را هم کنترل کنید. کار کنید. خدا برکت زندگی تان را چندبرابر میکند. ما که کم ایم. فرشتگان دستان شما را خواهند بوسید... @omkarrar
فردا افتتاحیه اولین هایپرمارکت ویژه بانوان 🔻 تخفیف های ویژه 🔻 پذیرایی با دمنوش های بی نظیر 🔻 اصلاح بانوان رایگان 🔻 دوخت رایگان چادرمشکی ساده 🔻 جایزه به باردارهای جدید و ثبت‌نام ایشان برای دریافت هدیه زایمان 😍 🔻 قرعه‌کشی بین خریداران این سه روز ⭕حتی هزار تومان⭕ (جایزه: سفر قم جمکران شاه عبدالعظیم کاشان آبشار نیاسر) آدرس: بلوار هنرور، هنرور9 مییز2 فروشگاه کتاب و برکت ساعت 7 صبح تا نماز مغرب با عرض معذرت، ورود آقایان ممنوع 😊
این و دیروز صبح وقت نکردم بذارم اینجا خدایا تو شاهد باش صبحگاه میلاد پیامبر رحمت، اول برای عرض ادب و تشکر خدمت شهید رضا اسماعیلی رسیدیم و بعد شروع یک حرکت سنگین اقتصادی، خدایا تو شاهد باش ما بخاطر میل به دنیا و حرص و طمع وارد این فضا نشدیم، ای شهید تو شهادت بده ما به فرمان امام خودمان جنگ اقتصاد را جدی گرفتیم و در این فشار ها و مشکلات، جز با شهادت و عاقبت به خیری، چیزی راضی مان نمی‌کند. خدایا، لحظه ای ما را به حال خودمان رها نکن پروردگارا پناه بر تو از کارهای سخت و کم فایده و کم تأثیر، پناه بر تو از غفلت از هدف حین کار، پناه بر تو از کارهایی که اولویت جامعه نیست پناه بر تو از غفلت هایی که دست ما را از آسمان اضطرار و التماس کوتاه می‌کند خدایا لحظه ای ما را بخودمان وا نگذار و ما را در زمینه سازی ظهور، موفق بدار @omkarrar
دروغ چرا خانمها دوست دارند حرف بزنند بنویسند . . . . . . دروغ چرا بچها نمی‌گذارند با آرامش روی نوشتن تمرکز کنم 😖🤕
بمناسبت تولد کرار مادری غیر فراّر سید عمار 15 ماهه بود وقتی کریمه سادات بدنیا آمد، شبهایی که وسط هردو میخوابیدم تا صبح مثل کتلت این ور آن ور میشدم هرکدام نق می‌زدند، یکی شیر میخواست یکی نوازش، کمی بعد تر دیدم گریه هرکدام دیگری را بیدار می‌کند، یکی را توی اتاق و دیگری را توی پذیرایی میخواباندم. تا صبح در رفت وآمد بودم، روزها که نای بدو بدوهای روزمره را نداشتم می‌فهمیدم خواب شب چقدر مهم است، (یادم هست یکبار انقدر اذیت کردند که لباس بیرونی پوشیدیم و همه رفتیم توی ماشین، دم در، همانجا خوابشان برد و ما هم توی ماشین از فرط خستگی خوابمان برد😴😴، دم در خانه توی ماشین) یکبار به خدا گفتم این رفت و آمد های شبم بین اتاق و پذیرایی خیلی سخت است. تنها چیزی که راضی ام می‌کند این است که برایم همه را، سعی بین صفا و مروه بنویسی،🙄 😊 خدا اینطوری لبخند زد و من خستگی هایم رفت و راضی شدم.🤗 وضعیت الان سخت تر شده، من که همیشه شوق و ذوق نوزاد و ورود فرزند جدید را در پس زمینه ذهنم داشتم، (حتی همیشه زندگی آمادگی سرپرستی بچه غریبه را هم داشتم) معتقد شدم به تأمل چند ساله، (البته مطمئنم شدت اضطرار کاهش یابد نظرم باز عوض می‌شود😂) خلاصه که این روزها غریب و قریب بحال و روزم گریه می‌کنند، هرکس دقایقی توی سختی هایم مرا ببیند یا با خواهش یا با تحکم یا با کنایه ودعوا و هرچه در توان شان باشد خرج می‌کنند مرا کلا از بچه دیگر آوردن منصرف کنند. امروز تنها چیزی که راضی ام می‌کند این است خدایا بنویس ما در جنگ امروز، عقب نشینی نکردیم، فرار نکردیم، جان دادیم ولی ایستادیم و خط را نگه داشتیم. @omkarrar
خط شکن ها... همسرم دیشب میگفت درست است گذشته اما بررسی اش خالی از لطف نیست، اشتباه نکردیم؟ شاید الان وقت خديجه نبود. گفتم نه بهیچ وجه، حتی اگر با اشراف به همین سختی ها، برگردیم به عقب باز هم همین تصمیم را می‌گرفتیم. خديجه سادات هدیه اتمام حجت آقا بود، تکلیف ما بود، آقا فرمودند "درباب جمعیت و فرزندآوری من خیلی ابراز نگرانی کردم اما انگار فایده ای ندارد." من از غصه این جمله نزدیک بود بمیرم، تا چند روز خواب و خوراک نداشتم. شما دقیق که نگاه کنید در جنگ تحمیلی هم دکتر ها گاهی به رزمندگان می‌گفتند دیگر بس است شما نباید بروید زخمی هستید یا صلاح نیست، یا خیلی ها هردلیل معقول و منطقی دیگری داشتند رفتند و شهید و جانبازتر شدند اما، خط را نگهداشتند. خط شکن ها کجای مجلس نشستند؟😄😄 😄 کسانی که اگر جنگ با تیر و تفنگ بود فرار نمی‌کردند، عشق شهادت همه چیز را پیش چشم شان کوچک می‌نمود. بسم الله منتظر چه اتفاقی هستی دل دل نکن بانو امروز عَلَم دست من و توست. فردا خواهند نوشت زنان باغیرت ایرانی تکانی به جامعه دادند و الا خطر وحشتناکی کشورشان را تهدید می‌کرد. @omkarrar
می آوریمش
🌹گلبانی🌹 خیلی ها تو خونه شون گلدون دارن، یا آکواریوم ماهی، یا توی یه قفس، فنچ و مرغ عشق وقناری یا ج
حالا چه واجب؟ یکی از اصول مهم زندگی من حفظ ارتباطات قدیمی است. چطور اگر در کابینت یه خانم تمیز، پر لکه باشه روی اعصابشه تا تمیز نشه خیالش راحت نمیشه، اگر ارتباط کسی با من بهردلیلی کمرنگ (قطع و وصل) بشه، روی اعصابم هست تا دوباره بروز رسانی بشیم و متصل باشیم، گاهی دوستان قدیمی ای رو یاد میکنم که هیچ نشانی ازشون ندارم و از خدا خواهش میکنم دوباره بمن برگردوندشون و خدا کمک میکنه بلاخره یجایی یجوری پیداشون میکنم. امروز رفتیم روستای نقاب، جایی که چند سال پیش، وقتی برای اولین بار برای بازدید خونه عالم رفتم داخل خونه، تند اومدم بیرون، تا صبح فرداش که هیچ صحبتی رد و بدل نشد، بعد نماز صبح همسرم گفتند موقت یک هفته ای بریم اگر خوب بود بعد یکساله بریم، گفتم من بهیچ وجه پامو اونجا نمی‌گذارم. همون روستایی که یک بار گفتم بیاین یه آش مشارکتی درست کنیم هرکس یچیزی شو بیاره، و آنقدر آش زیاد شد که همه روستا هم خوردند و هم بردند و هم لب جاده به ماشین های گذری دادند، قرار گذاشتیم آش روز ظهور آقا رو هم درست کنیم. امروز نقاب بودیم، جایی که من در نصف روز راضی شدم برم ولی بعد یک‌سال دلم نمی‌آمد از مردم خوبشون دل بکنم، و مدام پشت نمازهام میگفتم خدایا بهتر از ما رو نصیبشون کن که خیر بیشتری داشته باشه براشون. نقاب، جایی که بعد خداحافظی ازشون، باز گاه و بیگاه دلم تنگ میشد بچه ها رو برمی‌داشتم با اتوبوس میرفتم ازشون سر میزدم. یکبار سر صبح رفتم یکی از پیرزن ها رو ببینم پسر بزرگترشون (که به حاج آقا خیلی ارادت داشت) تا در خونه رو باز کرد بره سر کار منو دید دم در، هی اون نگاه کرد😳 هی من سلام احوالپرسی کردم☺️، باز اون😳 باز من😊 گفتم اومدم مادرتون و دم در حالشون و بپرسم و برم، گفت کجا بودین کو حاج آقا گفتم نیستند من با اتوبوس اومدم😳 اون روز 11تا خونه رفتم و سر زدم و چایی خوردم و تا بعدظهر برگشتم. امروز هم خونه خیلی هاشون رفتیم و نشستیم و احوال پرسیدیم. بعضیاشون که بخاطر حرف های من بچه آوردند هربار میرم، میگن اینم بچه ای که میگفتی 😁 یجورایی به اونها هم حس مادری دارم😁 من از این بروزرسانی ها خیلی شارژ میشم... 😍🤩😎 چطور آدم از ذره ذره محبت هایی که توی دل مردم هست، بگذره و با مرورش لذت نبره؟ @omkarrar
شهدا دستشان باز است... مادرم یادمان داد هر روز اعمال مان را هدیه به یک شهید کنیم، می‌دانستم مشغله هایم انقدر زیاد است که یادم نمی‌ماند، مخصوصا که باید فکر کنم و هرروز شهید جدیدی انتخاب کنم، اما گفتم چشم. الحمدالله خود شهدا هر روز به یادم می‌آیند و لطف خدا هر روز مهمان یک شهیدم. یکبار نشستم با میزبان همان روز منطقی صحبت کردم، گفتم ببین من وقت ندارم استراحت کنم، الان دقایقی بچه خواب رفته اگر من نخوابم و او بیدار شود تمام خستگی ام را باید تا آخر شب با خودم راه ببرم بیا و کمکم کن خواب روم، 😴😴😴 از فردایش دیگر آنهمه توضیح نمی‌خواهد، فقط به میزبان شهیدم می‌گویم *خواب مفید* 😴😴😴 @omkarrar
صفحه 15 را اول بخوانید بعدش هممممه مجله را بخوانید چون خیلی جذاب است😍
می آوریمش
فیلم۲۳نفر جمعه ۲۰ دی ۱۰ صبح و شنبه۲۱ دی ساعت ۱۸ هویزه فقط۵۰۰۰تومان پیامک به ۰۹۱۵۹۲۷۰۹۷۳ روز ،تعد
دوباره سینما و دوباره فیلم های خوب ❤️منصور❤️ روایتی از زندگی شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش شنبه 6 آذر ساعت 19 و یکشنبه 7 آذر ساعت 18 پردیس سینمایی هویزه سالن اصلی😍 (چهارراه گلستان کمی بالاتر از چهارراه دکترا) بلیط اصلی25 هزار تومان بلیط تخفیف دار فقط 13 هزار تومان پیامک به +989152238939 روز، تعداد،نام خانوادگی رزرو فیلم در نوبت صبح ویژه مدارس امکان پذیر است. @omkarrar
😎*بورسِ ما چیه؟* 😎 _یه بورس به درد بخور_ 🤩 بورس مرسوم مردم زیادی رو بیچاره کرد،😟 حتی اون زمانی که بیچارگی نداشت، رشدی هم نداشت برای کسی، فقط دعوت کردن به بیکار کردن مردم بود، مثل سود بانک ها( بیاید و کار نکنیدو بخوابید و سود بگیرید😑) فرهنگ اقتصادی مردم ضعیف و ضعیف تر شد، علاوه بر این که انباشت پول موجب فسادهایی شد😣 *اما مدل بورس ما این طوری است:* 😇😍 ⚙️تعدادی تولیدکننده که هرکدام یک سطحی دارند میایند (تولیدکم، متوسط، زیاد) تعدادی هم فروشنده در سطح های مختلف می آن (غرفه خانگی، فروش مجازی، فروشگاهی،صادراتی) عده سومی هم سرمايه کوچک یا بزرگی دارند که خودشون بهردلیلی نمیتونند باهاش کار کنند بعضی ها هم که صرفا تماشاچی هستند همیشه، هیجان بورس و دوست دارند ببینند و تجربه کنند . 📢مجری بورس اول درباره ثواب انفاق و گذشتن از مال، توضیحاتی و میده و بعد افراد داوطلبانه، کالا یا نقد یا طلا یا... رو در راه خدا انفاق می‌کنند، (ما توی این قسمت، منطق کار خودمون و ارائه میدیم کسی خواست می‌پذیره اجباری نیست) 👩🏻‍🏫این انفاق ها پای تخته ثبت میشه دقیق بعد هرکس هرچه برای فروش آورده و حاضر و موجود هست، (طبق لیستی که دست مجری بورس هست) با قیمت های توی بازار و قیمت کلی و قیمت بورس پای تخته نوشته میشه و به فروش گذاشته میشه گاهی زود داوطلب میشن و فروخته میشه. مثل خرما و برنج و... گاهی سخت فروشه و افراد مردد اند، ما از انفاق ها براشون هدیه قرار میدیم تا این کالا رو خریداری کنند. خرید و فروش ها در بورس همه نقد است. از این ها اتفاق هم فروشنده راضی است و هم خریدار. سرمایه‌گذار، منظورم کسیه که پول داره اما خودش نمیتونه بفروشه، روی بعضی اجناس داوطلبانه میگه من میخوام این و، کسی هست برام بفروشه؟ و باز داوطلب دیگری هست که میتونه بفروشه اما پول نداره جنس بخره *مزایاش* 🥳دورهمی های بورس پر از هیجان و لذت است، 🧕🏻خانمها وسایلی که توی خونه بهش نیاز ندارند و میارند تا باهاش کالای ارزان بخرند و برای خودشون درآمد کوچکی درست کنند، 👰🏻‍♀خیلی وقت ها توی همین جمع پول اون کالا ها جمع وجور میشه و برای جهیزیه نيازمندان اهدا میشه. 🧺اینطور بگم که هرکس میاد توی بورس، با این خیال میاد که فقط ببینه کی چی می‌خره کی چی میاره اما دست پر برمیگرده 🤓 *اهداف این نوع بورس:* 🔴 سرعت و کیفیت کار افراد بالا میره ⭕️محصول تولیدکنندگان به افراد زیادی ارائه و معرفی میشه 🔴اگر گره مالی دارند زود و راحت نقدینگی پیدا می‌کنند. ⭕️افراد زیادی تشویق به شروع کار میشن 🔴و سرمایه های راکد تبدیل به سرمایه مولد میشه _در یک عبارت،این بورس یعنی قدمی برای مردمی کردن اقتصاد_ @omkarrar