eitaa logo
رویای امت
338 دنبال‌کننده
549 عکس
342 ویدیو
7 فایل
ارتباط با من @Akhlaghim
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دولت قوی
مهمترين امتحان معاصرِ بشر است كه بشر عقلانيت خودش را تسليم به وحي بكند. 🔅حضرت آیت‌الله میرباقری 🔸اينكه ما بياييم دانش‌هاي ديگر را مطالعه كنيم، اصلاح كنيم؛ يعني چي بخواهيم اصلاح كنيم؟ با چه روشي اصلاح مي‌كنيد؟ بخوانيد كتب غربي‌ها را، غير اسلامي‌هايش را حذف كنيد! جامعه‌شناسي را اين طوري مي‌شود اسلامي كرد؟! يا بايد از بنياد، پارادايم‌هاي جامعه‌شناسي را و بعد «روش تحقيق» در جامعه شناسي را طراحي كنيم؛ مبتني بر اين پارادايم‌ها و آن روش تحقيق، تحقيقات شكل بگيرد، جامعه شناسي اسلامي توليد مي‌شود. كاري كه غرب كرده، شما اسلامي‌اش را بايد انجام بدهيد. پس اينكه بخوانيم و اصلاح كنيم، چيزي از درونش درنمي‌آيد. 🔸اينكه يك علم انضمامي اضافه كنيم؛ همين علوم خوب‌اند، بياييد يك علمي بهش اضافه كنيد كه مبادي و غايات را هم بيان بكند. باران كه مي‌آيد، بگويد علت غايي و فاعلي‌اش چيست. بيماري‌ها را علت فاعلي و غايي‌اش را هم بگويد. اين هم علم ديني درست نمي‌كند. اينكه ما بياييم فلسفه‌هاي مضاف طراحي بكنيم، اين به نسبتي علم را ديني مي‌كند. به نسبتي كه فلسفه ما به دين منتسب است، به همان نسبت كه اين فلسفه باز در علم جاري مي‌شود، علم، ارزش اسلامي پيدا مي‌كند ولي كافي نيست. 🔸براي اينكه منظومه هماهنگِ عقلانيت بشر كه مهمترين امتحان معاصرِ بشر است كه بشر عقلانيت خودش را تسليم به وحي بكند؛ نه حسش را، تعقل خودش را؛ نه اينكه بگويد عقل دارم مي‌فهمم؛ بعد از اينكه فهميدم، در عمل حالا يا بندگي مي‌كنم يا نمي‌كنم. نه. خود قوه تعقل، مثل چشم است. آقا! چشم، مناسك بندگي دارد ديگر، حلال و حرام دارد. خود عقل نیز، حلال و حرام دارد. حلال و حرامِ تعقل، در «روش تحقيق‌»اش است. عنايت فرموديد. تعبد در عقلانيت، تقواي در تعقل، غير تقواي در علم است. آقا! نماز شب مي‌خواند، خيلي آدم خوبي است ولي وقتي تعقل مي‌كند، به روش غربي تعقل مي‌كند؛ تعقلش اسلامي نيست. اينكه اين تعقل هم بياييم تركيب كنيم با معارف اسلامي، باز اسلامي نمي‌شود. عرض كردم حتي اگر روش تعقل شما اسلامي نبود، موضوع تعقل‌تان دين باشد، اسلامي نيست، حرام است، تحريف دين است. موضوع تعقل، قرآن هست! بيست سال روي قرآن كار كرده اما با روشي كه روش تأويل است. يك كتاب نوشته، همه‌اش تأويل قرآن است، تأويل به رأي است. عنايت مي‌كنيد. جريان تقوا در تعقل، اين معناي تعبد است. 🔸 تعبد هم بايد قاعده‌مند بشود، يعني از عقلانيت عبور كند. عقل بگويد قواعد بندگي در تحقيق چيست، آن هم تحقيقات شبكه‌اي اجتماعي. كهكشان عقلانيت اجتماعي را مي‌خواهد تسليم به شرع كند، نوراني كند؛ خب اين پيدا است خيلي دقتي كه مي‌برد، بيش از اين حرف‌ها است. شما مي‌خواهيد چكار كنيد تا بگويم چقدر دقت كنيد. اينكه گاهي ما را متهم مي‌كنند كه چقدر عميق مي‌كنيد كار را در فرهنگستان، بحث اين است كه چكار مي‌خواهيد كنيد؟ اگر مي‌خواهيد دانش غربي را تركيب كنيد با فقه ديني؛ اين، كار آساني است. تركيب‌سازي، خيلي كار سختي نيست. اگر مي‌خواهيد الگوها و مدل‌ها را اسلاميزه بكنيد، اين كاري ندارد كه. اين اينقدر عميق‌ نمي‌خواهد تأمل كنيد. حتي اگر مي‌خواهيد فلسفه‌هاي مضاف توليد كنيد، باز هم اين قدر زحمت ندارد. ولي اگر مي‌خواهيد منظومه عقلانيت بشر را تسليم كنيد، خب بايد اول روش تسليم شدنش را پيدا كنيد. براي اينكه روش تسليم شدنش را پيدا كنيد، فلسفه روش بايد پيدا كنيد. اصول بنيادي روش تحقيق كه آن اصول بنيادي، روش تحقيق را مبتني بر تعبد به شما مي‌دهد. مي‌گويد چگونه مبتني بر تعبد، منظومه روش تحقيقت را ايجاد بكن. و بعد هم بايد طراحي مديريت شبكه تحقيقات بكنيد. آن چيزي است كه فرهنگستان دنبال كرده. البته محصولاتي هم داشته. در حوزه مديريت هم في‌الجمله اين به كار گرفته شده. 📕سخنرانی تمدن اسلامي و جنبش نرم افزاري 📆١٣٨٧/٠۵/١۵ 🆔@Asre_jadid_57
هدایت شده از دولت قوی
⭕️مدیرانِ اجرایی، سیاسی، اقتصادی و... بر اساس علوم انسانی‌ِ رایج که مسموم و ضدّ اسلام هستند، تربیت می‌شوند و به ادارهٔ نظام و جامعه می‌پردازند. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دام ظله ♦️اینکه بنده درباره‌ی علوم انسانی در دانشگاه‌ها و خطر این دانش‌های ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاه‌ها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانی‌ای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهان‌بینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. ♦️حوزه‌های علمیه و علمای دین پشتوانه‌هائی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازی‌های گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانه‌اش علمای دین و علمای صاحب‌نظر و نظریات اسلامی است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزه‌های علمیه است، چون تکیه‌گاه اوست. 📕بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‌ 📆 ۱۳۸۹/۰۷/۲۹ 🌐https://khl.ink/f/10357 🆔@Asre_jadid_57
هدایت شده از دولت قوی
⭕️ مدرنیته یک دین است؛ نه یک تطور عینی عالم 👤دکتر حسین کچویان ♦️همین‌طور که جلوتر آمدیم یک‌چیزهایی را از تمدن غرب پذیرفتیم و مجبور شدیم یک‌چیزهایی را عوض‌کنیم تا رسیدیم به جایی که به عنوان مثال بگوییم دین یک امر شخصی است چون دیدیم که این نوع زندگی، مستلزم این نوع تلقی از دیانت است؛ بنابراین اگر این تمدن ادامه پیداکند، ملزوماتش را هم می‌آورد.بعضی اوقات در بدو امر یکی مستقیماً مفهوم دین، خدا، اخلاق و مفهوم زندگی دینی را هدف می‌گیرد ولی این تمدن اصلاً در ظاهر با این مقولات کاری ندارد؛ ماشین‌است که وارد می‌شود و فرهنگ خودش را می‌آورد. ♦️یکی از اشتباهات ما ازاول، نفهمیدن زیرکی ها و فریب‌کاری‌های تمدن غرب است که خود را ازاول آن‌طوری که هست(به عنوان یک دین)عرضه نکرد، بلکه به عنوان یک تطور عینی عالم عرضه کرد. اگر از اول به عنوان یک دین خودش را به ما عرضه کرده بود، این‌طور نمی‌شد که همه امور این تمدن را بگیریم و بعد هم به‌طور ناخودآگاه عوض بشویم؛ مثلاً اگر شما علم بیشتری بخواهید تا اسلام را بهتر بشناسید می‌گویند کتب تفسیر و احادیث را بخوانید، حالا اگر شما بخواهید مدرن تر بشوید می‌گویند باید فوکو، هابرماس و گیدنز بخوانید یعنی این دین مدرنینه است و این ها هم پیامبرهای آن هستند و وقتی شما این‌ها را خواندید قبولش می‌کنید و دنیا را هم عوض می‌کنید؛ یعنی مستقیماً ضربه‌ می‌زند. خیلی از دانشجوهای ما وقتی وارد این رشته ها میشوند، دچار تزاحم، بحران و مشکل میشوند؛ چون بلافاصله آنهارا نسبت به زندگی و هستی‌شان مسئله دار میکند. ♦️از علوم طبیعی هم نباید غافل شد، علوم انسانی صریحاً نفی میکند، ولی علوم طبیعی خدا را مسکوت میگذارد که در یک سیر طولانی تر عملاً به حذف اعتقاد به خداوند می‌انجامد.علوم طبیعی عملاً زندگی مان را تغییر می‌دهد و در درازمدت وقتی زندگی عینی ما تغییر یافت، مجبوریم که اخلاقیات و فرهنگ خود را هم عوض کنیم؛ کما اینکه این صدسال تاریخ هم به اصطلاح احیاگری به یک معنا همین است؛ یعنی زندگی ما عوض شده است. پی در پی به فهم‌های جدید از دیانت پیدا کردیم و به اینجا رسیدیم. ♦️اگر از منظر دینی علوم اجتماعی را بررسی کنیم، علوم اجتماعی در بعضی از شاخه ها، الهیات دنیای مدرن است. ما دچار این توهّم شدیم که داریم علم عالم و هستی را می‌خوانیم؛ نه، بلکه این یک شکل معنا کردن جهان است؛ این ها یک روز، نظریه پایان تاریخ می‌دهند و ده سال بعد، آن را رها می‌کنند و پس ازآن پشیزی نمی‌ارزد و ما تازه می‌آییم به عنوان نظریه علمی مطرحش میکنیم‌؛ اینها نظریه نیست، اینها در واقع ایدئولوژی است. 📕 گزیده‌ْمتن از صفحات ۱۷۶ و ۱۷۷ مقالهٔ مدرنیته یک دین است و نه تطور عینی عالم، نشریه سمات، بهار ۱۳۸۹،شمارهٔ ۱ 🆔@Asre_jadid_57