💰حقیقت پول
🔰دوگانه پول اعتباری و غیر اعتباری ، دوگانه صحیحی نیست ، اساسأ پول خودش اعتبار است ...
و از این حیث تفاوتی بین پول کاغذی و پولطلا وجود ندارد .
فلذا انرا کالای واسط میدانند ، نقش واسطه برای ایجاد اعتبار است.
🔺پول خلقت ، #پول اسلامی و ... هم مقدس سازی های بی معناییست .
پول طلا پول اعتباریست که اعتبارش به راحتی دچار خدشه نمیشود چون از زیر دستگاه چاپ بیرون نمی اید و حرکت یک سرانگشت در سیستم بانکی نمیتواند انرا خلق کند فلذا مطمئن تر است ، اتفاقا انچه پول اعتباری میخوانیم (پول کاغذی یا دیجیتال) اعتبارش دچار تزلزل و نوسان است .
انچه هست یک اعتبار است طلا ذاتاً اعتبار ندارد ما به ان اعتبار میبخشیم ...
✨تا زمانی که جوامع انسانی حول محور ولایت الله به وادی مقدس وارد نشوند ، ترس از گرسنگی ، تشنگی و محرومیت ها مارا محتاج به یک کالای قابل ذخیره و واسط میکند.
✨در جهان ناایمن سپر و زره نیاز است برای بقا به امید روزی که زره ها و سپرها را کنار بیندازیم و ارام و سبک بال یکدیگر را به اغوش بکشیم ، بهم خدمت کنیم بی زَر و سیم ... و از نگرانی محرومیت به یک کالای واسط پناه نبریم که به ما اعتبار ببخشد ، انچه #اعتبار دارد انسان باشد که به کالاهای اعتباری نیاز ندارد .
✨ایا امام حسین در اربعین واسطه بین مومنین و مامومین نیست؟
ایا در اربعین اگر به موکب دار طلا در ازای غذا پرداخت کنید میپذیرد و ذاتاً با ارزش است؟
✨استعاره اشنا برای ما انست که در روابط اجتماعی هم گاهی ریش سفیدی واسطه میشود تا جوانی که خود اعتبار ندارد در جایی پذیرفته شود.
حال گاه این واسطه کالای جهانشمولی مانند طلا میتواند باشد گاه انسان ریش سفیدی و گاه قدرت ایمان به ولایت الهی ...
ولایت امام همچون بانکیست که همه در ان میتوانند سرمایه گذاری کنند اما #ولایت خود مومنین بر یک دیگر که ادامه و سرریز ولایت امام است ، نیازهای مصرفی و روز مره افراد را میتواند پشتیبانی کند آنگاه که امت نسبت به یکدیگر احساس ولایت و سرپرستی کنند .
✨تجربه شخصی ماهم میگوید انکه سرپرستی دیگری را پذیرفته دیگر خدمات دادنش نیاز به هیچ کالای واسطی ندارد ، و انکه تحت سرپرستیست نگران محروم ماندن نیست .
این محبت ، خیرخواهی و #ایثار است که کار میکند و در خزانه ولایت سرمایه گذاری و پسنداز میشود ، نه ریال و دلار و طلا و ... .
#عصر_ظهور
#پول_طلا
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
فناوری قناعت چه میکند ؟
در ادبیات روانشناسان و محققان فقر ، از دونوع فقر یاد میشود ،
نوع اول که #فقر مطلق هم گفته میشود این است که فرد ابتدایی ترین و حیاتی ترین امکان یا امکانات #زندگی را نداشته باشد ، مانند نانی برای سیر شدن ، لباسی برای پوشیدن ، سرپناهی برای خواب ارام شبانه بدون سرما ، گرما ، باران و ...
یعنی هر انسان امکان ادامه حیات طبیعی و زندگی حداقلی را داشته باشد و نبود این حداقل ، اسیب های زیادی به فرد و خانواده تحت تکفل ان میرساند هم اسیب های جسمی (سلامت) ، اسیب های اموزشی و مهارت اموزی و از همه مهمتر اسیب های روانی شخص را در شرایطی قرار میدهد که رفتارها و تصمیمات غیر منطقی و گاها احمقانه اتخاذ کند ، یعنی او را وارد یک سبک زندگی می کند که سبک زندگی و تفکر فقیرانه پیدا میکند و شخصیت او را نیز فرو میکاهد و این فقر فقط در امکانات مادی او محدود نمیشود بلکه ، شخصیت، روان و تفکر او نیز به فقر مبتلا میشوند و این جبریست که فقر برایش به وجود اورده و همین مسئله اورا در فقر بیشتر نیز نگه میدارد تا در یک باتلاق دست و پا بزند .
اما فقر دیگری هم داریم که مرحله بعد از این است و فرد نه اینکه حداقل ها را ندارد بلکه در مقایسه با داشته های دیگران و زندگی مطلوب مورد نظرش که عمدتاً برساختی اجتماعی ناشی از نابرابری و بی عدالتیست پیدا میکند حتی جوامع نابرابر بسیار بیشتر ، از جوامع فقیر دچار سرخوردگی ها ، افسردگیها ، خشونت ، بزه کاری و انواع ناهنجاری های اجتماعی میشوند ( کتاب ، نردبان شکسته و آرمانشهری برای واقع گراها) .
اینجاست که فناوری اجتماعی قناعت کارساز میشود و در حد یک مهارت یا فضیلت اخلاقی باقی نمیماند ، بلکه فرد کمتر دارا را از مقایسه خودش با دیگری بازمیدارد و به او ارامش میدهد تا دچار اسیب های گفته شده نشود ، همچنین به فرد دارا توانایی کنترل رفتارهای اسراف گرانه ، اشرافی و تفاخرمعابانه را میدهد و از بروز این رفتار ها جلو گیری میکند تا بروز این مشکل به حداقل برسد و احساس فقر قیاسی به جامعه دست ندهد .
در فقر ابتدایی وظیفه همه از جمله دولت ، سپس افراد متمول و در مرحله بعد تمام افراد جامعه است که به فرد نیازمند یاری برسانند تا از شرایط فقر برون بیاید و ادبیات قرانی و روایی ما پر است از این سفارش ها ، اما در مورد فقر ثانوی ، یعنی احساس فقر که ناشی از شکاف طبقاتیست در کنار ایجاد ساختارها و فرایند های عدالت محور توسط دولت باید نوعی تربیت اجتماعی نیز از جنس قدرت نرم در کنار قدرت سخت حکمرانی قرار گیرد تا جامعه به تعادل و البته #رشد هم پا برسد .
نتیجه اینکه قناعت از یک جهت به ما قدرت خویشتن داری در نبود زندگی مطلوب به لحاظ مادی را میدهد و هم بروز رفتارهای ناهنجار توسط افراد دارا را کنترل کند
همچنین امکان همیاری و #ایثار بیشتر بین انسانها را فراهم می کند و بیشمار حسن دیگر که میتوان ذکر کرد .
پ ن : بدترین برداشت از قناعت که توسط قلب های مریض اتفاق میافتد این است که گمان میکنند قناعت دارد مارا به فقر تشویق و به بی عدالتی راضی میکند.
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream