رویای امت
#نئولیبرالیسم_بازگشت_غارتگران
با اغاز انقلاب صنعتی و همزمان گسترش سلطه انگلیس در جهان سرمایه داری در شکل امروزین و مدرن ان هم شکل گرفت.
تصور عموم ما این است که استعمار انگلیس و به طور کلی اروپا بر ممالک اسلامی ، اشغال هندوستان تا چین و ... همواره فلاکت و بدبختی را برای ما غیر اروپایی ها داشته و خوشی و سرمستی ان از ان اروپایی های چشم ابی، اما واقعیت این است که اروپای مقتدر در قرنهای هجدهم ، نوزدهم و حتی اوایل بیستم تحفه ی چندانی برای دیار خودش هم نداشته و تحمل درد و فقر و بیچارگی چنان بالا گرفت که منجر به اعتراضات و انقلاب های خونین کارگری شد که البته مارکسیسم مدعیه پدری ، رهبری و وکیل مدافع کارگران شد و این نقش را بر عهده گرفت ...
در این دوره غارتگران استثمارگر، سرمایه دار و بهره مند از صنعت پول ساز که خون ادمی غنای زغال سنگش بود تا سوخت متور بخار شود ، بودند که با بالاگرفتن اتش خشم کارگران پوست و استخوان شده لقمه خونین خودشان را در خطر دیدند فلذا تن به اصلاحاتی دادند که از درونش دولت رفاه بیرون آمد .
دولتی که حالا خود را موظف به تامین بهداشت ، امنیت ، اموزش رایگان میدانست و همچنین کمک به اقشار ضعیف و ... .
سطح رفاه اروپا از ترس لویاتان شوروی بالا رفت و مایه حسرت بسیاری ، اما با غرق شدن لویاتان روس کمونیست (شوروی سابق) غارتگران دوباره به فکر بازپس گیری سرزمینهای اقتصادی از دست رفته خود شدن در لباس تئوری های اقتصادی که عنوان نئولیبرالیسم یا نئوغارتگران نام گرفت .
و جا انداختن این توجیه که واگذاری همه عرصه ها به بخش خصوصی و تولید ثروت برای قشر یک درصدی بهینه ترین حالت ممکن است که دولت بی خود این وظایف را بر گردن گرفته است.
بله اینچنین است که بعضی از شیرین عقل های ما هم در دانشگاه به نااگاه متوجه بهره وری بالای بخش خصوصی در همه عرصه ها میشوند و دست نامرئی را در بازار دوباره شهود میکنند و زندگی پس از زندگی غارتگران اغاز میشود...
پ ن : به دلیل واگذاری پارک لاله شهرستان آشخانه به بخش خصوصی بیست دقیقه انداختن زیر انداز در پارک همیشه رایگان برای صرف صبحانه پانزده هزار تومان هزینه داشت که مامور محترم پارک لطف فرمودند از ما ده هزار تومان گرفتند .
پ ن ۲: بدترشدن وضعیت معیشتی چه در اروپا (جلیقه زردها و ...) آمریکا و چه در ایران نتیجه اعمال قدرت دوباره غارتگران در سیاستگذاری های اقتصادی با توجیه های اقتصادندانان کارشناس خوانده.
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
توصیف کوتاهی از فلاکت کارگران در انقلاب صنعتی طی صدوپنجاه سال تا قبل از ظهور انقلاب های مارکسیستی در اروپا
https://eitaa.com/ommat_Dream
هدایت شده از اقتصاد مردمی ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ شهروند کانادایی: با یه قرص نان یه هفته رو سپری میکنم😔
💭من حتی نمیتونم بنزین تو ماشینم بریزم تا بتونم سه روز در هفته سر کار برم؛ چون توان مالی اون رو ندارم🧐
🕊کانال اقتصاد مردمی ایران
@donyaye_eghtesad_com
رویای امت
✳️ شهروند کانادایی: با یه قرص نان یه هفته رو سپری میکنم😔 💭من حتی نمیتونم بنزین تو ماشینم بریزم تا
و حالا سرعت گرفتن شاخص فلاکت در اروپا با محو شدن شوروی به عنوان حامی انقلابات کارگری و بازگشت غارتگران به نام بخش خصوصی
هدایت شده از کاشف مدیا
35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دولت ۲۵ متر خونه میده ما ۱۰۰۰ متر!
انتخاب با شماس
⁉️میدونستید حق هر خانواده ایرانیه که ۱۰۰۰ متر زمین داشته باشه؟!
‼️می دونستید که دارید از زندگی تو یک خونه ویلایی محروم میشید و به جاش بهتون خونه ۲۵ متری میدن؟!
🔸️همه اینها در پرونده جدید کاشف مدیا
🔻کاشف به عمل اومده
برای روشن کردن نقاط تاریک🔺
🌐 کاشف در
بله | ايتا | تلگرام | اینستاگرام | روبیکا | یوتیوب
هدایت شده از طلبگی
🔸 نقطه تمرکز اصلی در کارهای فرهنگی
برای کار فرهنگی، جا انداختن «#کفر_به_طاغوت» مقدم بر «#ایمان_بالله» است: فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله.
همچنانکه «#لا_اله» مقدم بر «#الا_الله» است.
و همچنانکه در زیارت عاشورا ابتدا صد بار «#لعن» می کنیم و سپس صد بار «#سلام».
«#نفی»، بستر و پیشزمینۀ «#اثبات» است.
لذا یکی از مهمترین مصادیق کار فرهنگی برای فعالین فرهنگی اینست که مدینۀ فاضله بودن تمدن غرب را در نظر مردم بشکنند و مردم را کافر به غرب و سبک زندگی غربی و دستاوردهای موهوم غربی بکنند.
اگر جلال و جبروت تمدن غرب، شکست، آنوقت دیگر جا انداختن ایمان بالله راحت است. اما تا وقتی که مظاهر تمدن غرب، آب از لب و لوچۀ افراد جاری میکند، اگر مؤمن هم باشند، ایمانشان #سطحی و مستودع خواهد بود.
🌹 به کانال «طلبگی» بپیوندید. 👇👇👇
@talabegi1
هدایت شده از حبیباله بابائی
«امید معکوس» مصطفی ملکیان
جناب استاد ملکیان اخیرا پرسشی را مطرح کردهاند که «چرا به آیندۀ ایران امیدوارم؟» ایشان بهانۀ امیدواری به آینده ایران را در این میدانند که نسل جوان ما غرب، فلسفه غرب، علوم غربی،هنر غربی و فنون غربی را شناخته است به گونهای برتر و بالاتر از دیگر کشورهای اسلامی و حتی بیشتر از اندازۀ خودِ غربیان.
اینکه مثل ایشان به مقوله «امید» میپردازند واقعا جای امیدواری است، ولی آنجا که میبینید همین امید، زمینه را برای انحطاط و پسرفت میگشاید مایۀ ناامیدی و حسرت است. از این رو، باید نکاتی را متذکر شد:
1. آیا خواندن مدرنیته (آنهم ترجمههای مغلوط مدرنیته در ایران، آنهم هم گزیدههای سکولار از مدرنیته، و نیز آنهم قسمتهای تاریخگذشتۀ از غرب) به شناخت از غرب منتهی می شود یا ما را به تعبیر برخی از محققان «انباردار کالاهای مصرفی غرب» قرار میدهد. چهطور جامعه حوزوی و دانشگاهی که اندازۀ یک واحد درسی، غربشناسی نمی خواند و به اندازه یک کتاب محققانه در باره شناخت غرب (نه مدرنیته) نمینویسد، می تواند ادعای غربشناسی پیدا کند؟
2. از استاد ملکیان باید پرسید که آینده ما در گرو کدامین نسل است، نسلی که غرب را شناخته است، یا نسلی که «خود» را میشناسد؟ در میانۀ «خود» و «غرب» اولویت ما برای آینده کدام است؟ چرا ایشان در این امیدواری، هیچ و هیچ به شناخت «خود» اشاره نمیکند. اساسا از نظر ایشان، نسبت شناخت ما از غرب با شناخت ما از خود چیست و ما چسان از مسیر شناخت غرب به شکوفایی و آیندۀ درخشان خود میرسیم؟
3. از نظر جناب ملکیان، ما در مدرن شدگی ترقی کرده ایم و باید به آیندهای بازتر همچنان امیدوار باشیم. مثالهای ایشان را توجه کنید: اینکه چون الان خانمهای ما مجبور نیستند پوشیه بزنند پس رو به رشدیم؛ اینکه ما در خانه ویدئو داریم پس آیندهای خوب در انتظار ماست. جناب ملکیان به این سئوال پاسخ نمی دهند که غرب در ایران کدامین امیدهای ما را در حوزه آموزش، در حوزه فرهنگ عمومی و اخلاقیات اجتماعی، در تأمین ارزشهای خانوادگی، در ساخت عدالت اجتماعی، در عرصه رفاه عمومی و اقتصادی، برآورده کرده است؟
همینطور معلوم نیست جناب ایشان در امیدواریشان و در میزان ترقی انسان ایرانی در این چهل و اندی سال چرا به «استقلال سیاسی و استقلال اجتماعی»، به «رشد علمی»، به «امنیت فراگیر در منطقه» و نیز به «رشد و توسعۀ معنویت» اشارهای نمیکند و آنها را در پازل امیدواری خود نمیگنجاند و از آنها الهامی برای خوشینی دریافت نمیکند؟!
4. آقای ملکیان، در مورد کشورهای اسلامی واقعا به گزاف سخن گفته است. به نظرم جناب ملکیان اندیشههای نوین ترکهای امروز در دانشگاه های جدید ترکیه، محققان مسلمان در موسسات علمی جهان عرب، پژوهشگران شبه قاره و نیز اندیشمندان شرق آسیا در جاهایی مثل ISTAC را نمیشناسد و از این رو خود را به راحتی بالا میبیند. برخی از نخبگان جهان عرب در همین کشورهای عربی مثل قطر، مثل تونس، حتی مثل سوریه گاه چندین دهه از امثال ماها و نیز از اساتیدی مثل ملکیان جلوتر، غربیتر (در ادبیات سکولار) و مسلمانتر (در ادبیات دینیشان) هستند. اساتیدی مثل جناب ملکیان که به تواضع شهرت دارند، نباید مخاطبین و دانشجویان خود را متوهم بار بیاورند و در غرور تاریخی و گاه جهل مرکب نسل امروز، که از کشورهای پیرامون و از زبان آنها هیچ نمیداند، بدمند.
5. دوگانۀ «تجدد» و «تمدن» را همواره باید در نظر داشت. واقعیت این است که «تجدد» در ایران در یک فرایند کاریکاتوری شکل گرفته است به گونهای که به جدّ میتوان گفت که «تجدد غربی در غرب» تفاوتهای بنیادین و اساسیای دارد با «تجدد غربی در شرق» از جمله در ایران. یعنی همان میزان از پیشرفت غربی در غرب، برای شرقیِ در شرق حاصل نشده است. آنچه جناب ملکیان همچنان بدان امیدوار است، تجدد شکسته و آبرفتهای است که نه مدرنیتۀ اورجینال غربی است و نه مدرنیتۀ بومی شدۀ شرقی (ببینید همین وضعیت حجاب ما را که از پوشیه عبور کردهایم و پوشش استاندارد لیبرال را هم پیدا نکرده ایم و حالا از جناب ملکیان بخواهید هویت یا بی هویتی همین حجاب موجود امروز را که نه غربی است و نه شرقی، تعریف کند و آیندهای برای آن ترسیم نماید.) حال در این سیر معیوب تجدد، جناب استاد ما را به چه آیندهای از غربی شدن امیدوار میسازد؟
6. بله باید به آینده امید داشت، ولی نه به آینده تجدد غربی در ایران، بلکه باید به آینده تمدن ایرانی و اسلامی امیدوار بود. تمدنی که صبغۀ ایرانی بودن، مسلمان بودن، و معاصر بودن در آن جامعه، شاخص و برجسته باشد. ما امید داریم به ساخت آیندۀ خود، آیندهای که از رهگذر شناخت خود (نه از رهگذر صِرف ترجمۀ دیگران) و تکیه بر داراییهای خود و الگوهای خودی حاصل میشود.
@Habibollah_Babai
هدایت شده از از "ما" نگاشت/مریم منصوری
ناسرکوبگری تمدن، زندگی و اربعین
✍مریم منصوری
نوربرت الیاس آنگاه که "فرآیند متمدنشدن" را مینگاشت، کوشید تا نشان دهد در چه سیری، انسان، تحت فرآیندهای منضبط و با رویکردی سرکوبگرانه به بدن و با درونیشدن آداب این انضباط، متمدن شد. یکی از سلوکهای ویژهی این فرآیند، در غذاست.
مقولهی غذا در اربعین، جای پژوهشهای مفصل تمدنی دارد.
اینکه اربعین، نه تنها در ابعاد مجرد و روحمندش، کشش تمدنی دارد، که ابعاد بدنمندش ازجمله مقوله "غذا" نیز محلی از الگویابی تمدنی متفاوت با آنچه تا کنون بوده، را داراست.
با وجودیکه مناسک پیادهروی اربعین به مناسبت بزرگترین سوگ جهان اسلام انجام میشود، اما این موضوع باعث نمیشود تا در طعام و اطعام زهد مسیحیگونه ترویج شود.
اکرام و اعزاز عزادارن، گوی سبقتی است که ملیتهای مختلف،با تکثر فرهنگی خود ذیل تمدن حسینی، بخشی از آن را در اطعام عزادارن به نمایش میگذارند.
جای الیاس خالیست تا ببیند، امکان تحقق تمدنی هم هست که انسانی بسازد که فردیشدن را در عین تمایز، تا حد ممکن کمرنگ ساخته و ناسرکوبگرانه، به بدن نیز زندگی میبخشد!
@azmanegasht
هدایت شده از احمد اولیایی
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸🔸🔸یک کار فرهنگی تمیز...؛ روایت آینده ولنگاری🔸🔸🔸
✍چگونه بی حجابی آغاز خواسته های غیر انسانی و ضد جامعه خواهد شد؟!
🎥 تیزر فرهنگی «غیر عادی»
🔹سرپرست گویندگان این کار بر عهده دوست خوبم علی زکریایی بوده.
📎دریافت اثر با کیفیت بالاتر:
https://eitaa.com/gheyre_aaddi/17
@ahmad_olyaei