فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 وزیر نفت روحانی ۲ شرکت اصلی ذخیره سازی گاز کشور را به بهانه اقتصادی نبودن در سال ۹۶ منحل کرد/ همین عدم اعتقاد به ذخیرهسازی گاز در دولت روحانی عامل اصلی ناترازی گاز کشور در این روزها و مشکلات مردم شمال کشور است
👤 مهدی هاشم زاده، مدیر گروه انرژی اندیشکده ماهد: حتی تولیدکنندگان بزرگ گاز جهان از ذخیره سازی غافل نمیشوند اما دولت روحانی این اشتباه را انجام داد/ سطح ذخیره سازی گاز در کشورهای جهان بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است اما در ایران ۱.۷ درصد بوده که ظرفیت همین مقدار اندک هم پیش از دولت روحانی ایجاد شده است!
─═༅🍃🌸🍃༅═─
@ommeabeha
📊افزایش ذخایر آبی طی چند روز
🔹با بارشهای اخیر میزان برف در کشور معادل یک سوم کل ذخایر آبی سدهای کشور شد و بارش برف نسبت به سال گذشته ۷۱ درصد افزایش داشته است!
─═༅🍃🌸🍃༅═─
@ommeabeha
1431019_248.mp3
6.55M
❄️❄️❄️❄️❄️❄️
🎙 طلیعه پیروزی
🔺️ مقاطعی ذلتبار از حکومت پهلوی
🗓 سالگرد فرار شاه از ایران در ۲۶ دیماه سال ۱۳۵۷
─═༅🍃🌸🍃༅═─
@ommeabeha
ام ابیها (س)
کتاب #یادت_باشد 💞بر اساس زندگی #شهیدمدافع_حرم_حمید_سیاهکالی_مرادی 💠| یــادت باشد #قسمت_1 "ف
#قسمت_1 👆👆👆👆
رمان *یادت باشد*👇
خاطرات شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
@ommeabeha
ام ابیها (س)
💠| یــادت باشد #قسمت_14 پاتوق اصلی ما «بقعهٔ چهار انبیاء» بود؛ مقبرهٔ چهار پیامبر و امامزاده که
💠| یــادت باشد
#قسمت_15
هوای آن شب به شدت سرد بود، در کوچه و خیابان پرنده پر نمی زد، حمید زنگ زده بود صحبت کنیم. از صدای گرفته ام فهمید حال چندان خوشی ندارم. نمی خواستم این وقت شب نگرانش کنم، ولی آن قدر اصرار کرد که گفتم: حالم خوش نیست. دل پیچه عجیبی دارم. تونگران نشو، نبات داغ می خوردم خوب میشم. گرفتگی شدیدی گرفته بودم. به خودم تلقین می کردم که یک دل درد ساده است، ولی هر چی می گذشت بدتر می شدم. حمید پشت تلفن حسابی نگرانم شد. از خداحافظی مان یک رب نکشیده بود که زنگ در را زدند. حمید بود ...آماده شدم و به اورژانس بیمارستان ولایت رفتیم . . .
تشخیص اولیه این بود که آپاندیسم عود کرده است. دستم را آنژیوکت زدند. خیلی خون از دستم آمد. تمام لباس ها و کفش هایم خونی شده بود. حمید با گاز استریلی که خیس کرده بود دستم را می شست و کفش هایم را تمیز می کرد. عین پروانه دور من بود. برای سونگرافی باید به ببیمارستان شهید رجایی می رفتیم.از پرستار ها کسی همراه ما نیامد. من و حمید سوار آمبولانس شدیم. پشت آمبولانس فقط خودمان بودیم. حالم بهتر شده بود. یک جا بند نمی شدم. اولین باری بود که آمبولانس سوار می شدم. از هیجان درد را فراموش کرده بودم! از خط بالای شیشه بیرون را نگاه می کردم. آن قدر شیطنت کردم که حمید صدایش درآمد و گفت: بشین فرزانه، سرت گیج می ره. آبرو برای ما نذاشتی. مثلا داریم مریض می بریم ...!
با تماس به خانواده موضوع را اطلاع دادیم. حمید به عنوان همراه کنارم ماند. پنج شنبه بود و طبق معمول هر هفته هیئت داشت، ولی به خاطر من نرفت. از کنار تخت تکان نمی خورد. به صورتم نگاه می کرد و می گفت: راست میگن شبیه ننه هستیا. لبخند زدم. خیلی خسته بودم. داروها اثر کرده بود. نمی توانستم با او صحبت کنم. نفهمیدم چطور شد خوابم برد. از نیمه شب گذشته بود که با صدای گریه ی حمید از خواب پریدم. دستم را گرفته بود و اشک می ریخت. گفتم: عه... چرا داری گریه می کنی؟ نگران نباش، چیز خاصی نیست. گفت: می ترسم اتفاقی برات بیفته. تمام این مدتی که خواب بودی داشتم به این فکر می کردم که اگر قراره بین ما جدایی اتفاق بیفته، اول باید من برم ، والا طاقت نمیارم . . .
دوست داشتم زودتر از فضای خسته کننده ی بیمارستان بیرون برویم.گوشی حمید را گرفتم.یک بازی پنگوئن داشت که خیلی خوشم می آمد.باهمان مشغول شدم.بعد هم سراغ گالری عکس ها رفتم و باهم تمام عکس هایش را مرور کردیم.
برای هرعکسی که انداخته بود،کلی خاطره داشت.اکثرشان را در مأموریت های مختلفی که رفته بود،انداخته بود.به بعضی عکس ها نگاه خاصی داشت،با خنده می گفت: ((این عکس جون میده برا شهادت.))اصرار داشت من هم نظر بدهم که کدام عکس برای بنر شهادتش مناسب تر است.
صحبت هایش را جدی نگرفتم و باشوخی و خنده عکس ها را رد کردم.
هنوز به آخرین عکس نرسیده بودیم که از روی کنجکاوی پرسیدم :((نمیخوای بگی اسم منو توی گوشی چی ثبت کردی؟ )) گفت: ((به یه اسم خوب.خودت بچرخ ببین میتونی حدس بزنی کدوم اسمه؟))
زرنگی کردم و رفتم به صفحه تماس ها.شماره من را ((کربلای من)) ذخیره کرده بود.
لبخند زدم و پرسیدم: ((قشنگه،حس خوبی داره.حالا چرا این اسم رو انتخاب کردی؟))جواب داد: ((چون عاشق کربلا هستم و توهم عشق منی این اسم رو انتخاب کردم.))بعد از یک روز مریضی،این اولین باری بود که با صدای بلند خنده ام گرفته بود.گفتم: ((پس برای همینه که من هرچی میپرسم اولین جوابت کربلاست.میگم حمید کجا بریم؟میگی کربلا! میگم زیارت،میگی کربلا!میگم میخوایم بریم پارک،میگی کربلا!))
از آن روز به بعد، گاهی اوقات که تنها بودیم من را ((کربلای من))صدا می کرد. گاهی به همین سادگی محبت داشتن قشنگ است!
#•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
ادامه دارد...
@ommeabeha
💢خط لولهای به طول ۹ برابر دنیا
🖋وحید یامینپور نوشت:
🔻 خط لوله گاز در ایران ۳۵۰ هزار کیلومتر است. (حدود ۴۰هزار کیلومتر خطوط پرفشار و افزون بر ۳۰۰هزار کیلومتر شبکه فرعی).
🔸این یعنی تقریبا ۹ برابر خط استوا؛ میتوانید با این خط لوله ۹ بار دور زمین را لولهکشی کنید؛ گاز رسانی به دورترین نقاط کشور و از روستاهای لب مرز تا کوهستانهای برفگیر. این رکورد در جهان کمنظیر است.
🔹آمریکا و روسیه اولین و دومین تولیدکننده گاز دنیا، ۲۰ درصد از گاز مصرفی خود در پیک سرما را از طریق #ذخیرهسازی_گاز تامین میکنند.
🔸اما در ایران سومین تولیدکننده گاز دنیا در سال ۹۷ شرکت ذخیرهسازی گاز منحل شد!
🔺حالا در یکی از سردترین زمستانهای چند دهه اخیر قرار داریم. بدون سرگردانی برای پیداکردن نفت یا هیزم یا زغالسنگ یا پهن گاو، فقط فندک بخاری را فشار دادهایم؛ برای بهرهمندی از این نعمت، به فکر نقاط یخزده کشور باشیم.
#لبیک_یا_خامنه_ای
─═༅🍃🌸🍃༅═─
@ommeabeha
❤️آتشی در دل من
✅ جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی به وسیلهی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.
🗓 ۲۷ دیماه، سالروز شهادت سیدمجتبی نواب صفوی و یارانش
#لبیک_یا_خامنه_ای
─═༅🍃🌸🍃༅═─
@ommeabeha
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بررسی عملکرد شبکه سعودی اینترنشنال
🔺ستادحقوق بشر ایران آمارهای جدیدی از میزان ترویج خشونت در شبکه سعودی اینترنشنال منتشر کرده که نشان میدهد بیشتر از آنکه این شبکه ماهیت اطلاعرسانی داشته باشد، ماهیت تروریستی دارد.
─═༅🍃🌸🍃༅═─
@ommeabeha