31.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┅═🌸﷽🌸═┅┄
🎥شما جوانهای انقلاب
🌺🍃دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران ۱۳۹۷/۱۱/۲۲
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
☘️لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین، ۱۰۰ مرتبه ☘️
🔅امروز پنجشنبه
🗓 ۵ فروردین ۱۴۰۰ هجری شمسی
🗓 ۱۱ شعبان المعظم ۱۴۴۲ هجری قمری
🗓 25 مارس ۲۰۲۱ میلادی
🌹🍃#ميلاد_حضرت_علي_اكبر
┄┅═✧☘️🌸☘️✧═┅┄
#مسابقه
#سوالات_تستی
#حضرت_علی_اکبر_(علیه_السلام)
#روز_جوان
۱. مقام معظم رهبری فرمود: تکیه بر جوانان ، ایران را به کشوری ..... تبدیل خواهد کرد؟
الف ) قدرتمند
ب) نمونه
ج) موفق
د) پیشرفته
۲. حضرت علی اکبر (علیه السلام) درچه روزی ودر کجا به دنیا آمد؟
الف)11شعبان در مکه
ب)21شعبان درمدینه
ج)11شعبان در مدینه
د)21شعبان در مکه
۳.دوره طولانی عمر انسان کدام دوره است؟
الف)کودکی
ب) جوانی
ج)میانسالی
د)پیری
۴.ویژگی های انسان در جوانی کدام است؟
الف) به کار گیری پند اندرز رهروان راه و ساکنان طریق
ب) جوان تابع احساسات است و پیروان تابع رای واندیشه
ج) تبلور روحیه عصیان وخود محوری ودر نتیجه بی مهری به نزدیکان
د) همه موارد
۵.از نظر شهید مطهری جوان به چه توصیف میشود؟
الف ) مظهر خامی و بی تجربگی
ب ) به القوه انسانی کامل است
ج ) متهم به جهالت و نادانی است
د ) گزینه الف و ج
۶.امام حسین (علیه السلام) فرمود:"دو چیز است که ارزش آن شناخته نمی شود مگر وقتی گم شود."
الف ) تندرستی- مادر
ب) جوانی- مادر
ج) جوانی- تندرستی
د) عدالت – جوانی
۷.در کدام دعا به حضرت علی اکبر (علیه السلام) سلام داده می شود؟
الف ) کمیل
ب) ندبه
ج) توسل
د) زیارت عاشورا
۸.این حدیث از کیست؟
"فضیلت جوان عابد که از آغاز جوانی عبادت کند بر پیری که وقت کهولت به عبادت بپردازد همانند فضیلت پیغمبران بر دیگر مردمان است."
الف)امام صادق(علیه السلام)
ب)امام حسین (علیه السلام)
ج)امام علی(علیه السلام)
د)پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله)
۹.حضرت علی اکبر (علیه السلام) در چه سنی و در کجا به شهادت رسید؟
الف ) 28 سالگی در کربلا
ب ) 19 سالگی در مدینه
ج ) 25 سالگی در کربلا
د ) 18 سالگی در مکه
۱۰.حضرت علی اکبر(علیه السلام) از نظر شباهت به کدام یک از افراد ذیل نزدیکتر بوده است ؟
الف)حضرت علی (علیه السلام)
ب) حضرت رسول (صل الله علیه وآله)
ج) امام حسن (علیه السلام)
د )امام حسین (علیه السلام)
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#پایگاه_مقاومت_بسیج_ام_ابیهــا_سلام_الله_علیها
#حوزه_مقاومت_بسیج_خواهران_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ناحیه_مقاومت_سپاه_کاشان
تلگرام👇
#⃣ @ommeabeha2
ایتا👇
#⃣ @ommeabeha
✍ ارتباط با ادمین:
🆔 @Basirateammar
مداحی آنلاین - تولد ، تولد - سیدرضا نریمانی.mp3
2.5M
🌸 #میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)
💐تولد ، تولد
💐تولدت مبارک ای تولد دوباره پیمبر
🎤 #سید_رضا_نریمانی
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#پایگاه_مقاومت_بسیج_ام_ابیهــا_سلام_الله_علیها
#حوزه_مقاومت_بسیج_خواهران_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ناحیه_مقاومت_سپاه_کاشان
تلگرام👇
#⃣ @ommeabeha2
ایتا👇
#⃣ @ommeabeha
✍ ارتباط با ادمین:
🆔 @Basirateammar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 🌺رهبرمعظم انقلاب:
💢 ان شاءالله خدا به حق حضرت علیاکبر شما جوانان را ثابت قدم بدارد.
⛔️ بعضیها جوانی خوبی داشتند اما امان از پیریشان!
#ميلاد_حضرت_علي_اكبر
┄┅═✧☘️🌸☘️✧═┅┄
❗️نباید برای جلب توجه مردم هر حرفی را زد
🔻حرفی كه از دهان انسان خارج میشود، باید واقعی، صمیمی، متكی به اطلاعات درست و برآمدهی از زبان صادق و راستگو باشد. اینجور نباشد كه حالا برای اینكه توجه مردم را جلب كنیم، هرچه به دهانمان آمد، بگوئیم؛ اینها را باید مراقبت كنند. نامزدها كاری كه میدانند درست است، میتوانند انجام دهند، آن را بگویند.
✅سعی كنند مردم را با واقعیت مواجه كنند؛ هم واقعیت اوضاع، هم واقعیت خودشان.
✳️اگر چنانچه ما صادقانه عمل كردیم، ارادهی الهی هم كمك خواهد كرد. گاهی كمك به این بندهی حقیر این است كه توفیق این مسئولیت را پیدا كنم، گاهی كمك به من این است كه توفیق این مسئولیت را پیدا نكنم؛ هر دویش كمك الهی است. ۹۲/۳/۸
#انتخابات
#ميلاد_حضرت_علي_اكبر
┄┅═✧☘️🌸☘️✧═┅┄
🚀 سوخت موشک جوانی
✅۱۰ توصیه مهم آقا به جوانان
#ميلاد_حضرت_علي_اكبر
┄┅═✧☘️🌸☘️✧═┅┄
نه ویژگی خاص حضرت علیاکبر...♥️
۱- در عشق و عرفان به خدا بی نظیر بود به حدّی که امام حسین علیه السلام در حق او فرمود: انّه ممسوسٌ فی ذات الله، علی اکبر مستغرق دریای توحید است.
۲- او شجاعت را از جدش امیرالمؤمنین علیه السلام به ارث برده بود و بیش از ۲۰۰ نفر از دشمنان را به هلاکت رساند.
۳- افتخار داشت که اوّل شهید بنی هاشم باشد.
۴- بدن او در حالت شهادت اِرباً اِربا (قطعه قطعه) بود.
۵- امام حسین علیه السلام در بالای بدن غرق به خون او بلند بلند گریه کردند و خون او را به آسمان پاشیدند.
۶- علاقه امام حسین علیه السلام به او زیادتر از دیگر شهدا بود و لذا امام سجاد علیه السلام او را در پائین پای امام حسین علیه السلام دفن کرد و به این ترتیب ضریح شش گوشه تشکیل داد.
۷- بدون تردید منظور از جمله «علی بن الحسین» در زیارت عاشورا حضرت علی اکبر علیه السلام می باشد. و می توان گفت دراین جمله سه مرتبه بر علی اکبر سلام و درود فرستاده شده ۱٫ علی بن الحسین ۲٫ اولاد الحسین ۳٫ اصحاب الحسین و چون در زیارت عاشورا این سلام صد مرتبه تکرار می شود پس سیصد مرتبه بر علی اکبر سلام و درود فرستاده می شود.
۸- دشمنان نیز به فضائل او اقرار کردند
روزی معاویه پرسید: خلافت لایق کیست؟ یکی گفت: شما. دیگری گفت: یزید، سومی گفت: حسین بن علی. معاویه جواب هر کدام را داد و نپذیرفت، گفتند: نظر تو چیست؟ گفت: علی بن الحسین که در او شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی امیه و زیبایی بنی ثقیف جمع است.
۹- شبیه و مانند حضرت علی اکبر روی کره زمین وجود ندارد.
در ادامه ویژگی های حضرت علی اکبر علیه السلام کتاب امام حسین علیه السلام وارث انبیاء مینویسد:
امام رضا علیه السلام به پسرشبیب فرمودند:
قُتِلَ مَعَهُ مِن اهل بیته ثمانیهَ عَشَرَ رَجُلاً ما لَهُم فی الاْرضِ شَبیهُون
و هیجده نفر از خاندانش با او (امام حسین علیه السلام ) کشته شدند که در روی زمین شبیه و مانند آنها وجود ندارد.
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#پایگاه_مقاومت_بسیج_ام_ابیهــا_سلام_الله_علیها
#حوزه_مقاومت_بسیج_خواهران_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ناحیه_مقاومت_سپاه_کاشان
تلگرام👇
#⃣ @ommeabeha2
ایتا👇
#⃣ @ommeabeha
✍ ارتباط با ادمین:
🆔 @Basirateammar
🍃#رمان_ناحله
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_چهار
نشستم کنارش و با عصبانیت گفتم:پس من اینجا چیکارم که همه ی کارات و خودت انجام میدی؟
+خب مگه من با توازدواج کردم که کارام و انجام بدی؟شما خانوم خونه ی منی،اومدی که همسفرم باشی،نه کارگرم
_آقا محمدم حرفات درست خب؟ولی باور کن اینکارها اونقدر سخت نیست که منو اذیت کنه. اینا وظیفه ی منه
+وظیفه ی تو این نیست. همینکه کنارمی،میبینمت، حالم خوب میشه و انرژی میگیرم خودش خیلیه و بابتش بهت مدیونم.
_محمد من اینجوری ناراحت میشم. میدونی چقدر آرزو کردم روزی برسه که خودم لباسات و بشورم و اتو بزنم. خودم کفشت و واکس بزنم. خودم لباسات و انتخاب کنم. خودم برات غذا درست کنم. خودم..
نمیدونی چقدر حالم خوبه وقتی این کارا رو خودم برات انجام میدم. الان پیراهنت و بده من،هر وقت که سرم شلوغ بود خودت اتو کن هیچی نمیگم.
+آخه...
_محمد خواهش کردم. باور کن آنقدر از اینکار احساس خوبی بهم دست میده که حاضر نیستم پیراهنت و توی لباسشویی بندازم. هر بار میزارم کنار با دست بشورم که تو میای میگیریش
+باشه اگه خودت خوشحال میشی که خسته شی حرفی نیست. ولی من اینجوری ناراحت میشم. همیشه این وقت صبح از خوابت میزنی و به خاطر من بیدار میشی،من واقعا شرمنده ام.
_نفسم من اینطوری حالم خوب میشه. چراشرمنده؟
وقتی پیراهنش و ازش گرفتم حس کردم یه قله رو فتح کردم. درست به همون اندازه خوشحال بودم.پیراهنش که اتو شد رو مبل پهنش کردم که چروک نشه.
این قدرشناسی و احترام محمد باعث میشد تمام کارای خونه رو با عشق و علاقه بیشتری انجام بدم.
+چجوری جبران کنم خوبی هات و؟
یخورده فکر کردم و بعد با شیطنت ادامه
دادم :خب،هر روز بوسم کن.بغلم کن. بیست دقیقه بشین جلوم فقط نگات کنم. هر ساعت بهم بگو دوستم داری، همه لباسات و بده خودم بشورم و اتو بزنم اونوقت شایدفقط یخورده جبران شد
بلند بلند خندید و گفت:اینا که کار هر روزه است با این حال چشممم با کمال میل.اگه امر دیگه ای هم بود و یادت اومد حتما بگو بهم
_نه گاهی وقتا یادت میره گفتم که یادت بمونه بقیه اشم بزار فکر کنم بعد بهت میگم
دوباره خندید.هر بار محمد میخندید از خنده اش منم خنده ام میگرفت.
از وقتی عقد کردیم انقدر با انرژی و خوشحال بودم که همه متوجه شده بودن. یاد حرف مامانم افتادم. میگفت: فاطمه اگه میدونستم حضور آقا محمد اینطور زندگیمون و قشنگ میکنه چند سال پیش میرفتم و ازش برای تو خواستگاری میکردم!
تا من میز صبحانه رو بچینم محمد رفت حموم و برگشت.موهاش و خشک کرد و روی صندلی نشست که گفتم:عافیت باشه عزیزم
+قربونت برم
دوتا لیوان شیر گرم ریختم و با خرما روی میز گذاشتم.
مثل همیشه تا وقتی که صبحانه اش و کامل بخوره زل زدم بهش. آنقدر بهش نگاه کرده بودم که دیگه عادت کرده بود و چیزی نمی گفت.خودش میدونست که هرکاری کنه، تا وقتی صبحانه اش و بخوره من ازش چشم بر نمیدارم،آخرشم دلم طاقت نیاورد و رفتم کنارش و روی ریشش و بوسیدم.
بعضی وقت ها شدت علاقه ام به محمد خودم و میترسوند،هر چقدر میگذشت دوری ازش سخت تر میشد
از جاش بلند شد و گفت: دستت درد نکنه دلبرکم
_نوش جان.
به ساعت نگاه کرد و رفت تو اتاق خواب.
یک ربع بعد، لباس فرمش و پوشیده بودو آماده اومد بیرون.
ساعتش و دور مچش بست و به طرف در رفت. کفشش و قبل از اینکه بیاد براش تمیز کرده بودم و مرتب جلوی در گذاشتم.چند ثانیه بهش نگاه کرد و برگشت عقب.سرش و تکون داد و گفت:هر چی بگم توآخرش کار خودت و میکنی
_بله دیگه
رفتم جلوش و پشت یقه اش و مرتب کردم.
بهش نگاه کردم و گفتم: خدایا مراقب عشقم باش، اگه محمدم چیزیش بشه من میمیرم.
گونه ام و بوسید وگفت:تو هم خیلی مراقب خودت باش.خدانگهدارت عزیزدلم
رفت بیرون و کفش هاش و پوشید.
منتظر آسانسور بود.از ترس اینکه چیزی بگه در و یخورده باز کردم و سرم و خم کردم که ببینمش. یه نگاهی به اطرفش انداخت و وقتی مطمئن شد کسی رو پله ها نیست با خنده گفت: جون دلم؟
_میگما محمد،تو واقعا مطمئنی ریشت و با عطر نمیشوری؟شاید تو حموم به جای آب روش عطر میریزی و یادت نیست؟ همیشه تا دوساعت بعد از اینکه میبوسمت صورتم بوی عطرت میده و دهنم از عطرت تلخه!
داشت خودش و کنترل میکرد که صدای خنده اش بلند نشه. همونطور که میخندید ساختگی اخم کرد و گفت: بدو بدو برو تو!
براش بوس فرستادم و رفتم تو خونه و درو بستم.
با اینکه یک دقیقه هم نشده بود که از خونه رفت دلم براش تنگ شده بود.
امروز کلاس نداشتم،ولی باید واسه فردا کلی درس میخوندم،با این حال یه دستی به سر و روی خونه کشیدم و همه جا رو برق انداختم. تو گلدون روی اپن آشپزخونه چندتا شاخه گل گذاشتم. البته گلاش تازه نبود و باید خشکشون میکردم.
چون امروز سه شنبه بود میدونستم که محمد با چندتا شاخه گل نرگس میاد و خونه امون پر از عطر گل نرگس میشه واسه همین فعلا بیخیال خریدن گل شدم و سراغ قابلمه های صورتیم رفتم.
✍نویسندگان:
فاطمه زهرا درزی وغزاله میرزاپور