خیال نکن کسی شده ای
شهید زین الدین در میان بسیجی ها از محبوبیت عجیبی برخوردار بود. بچه ها وقتی او را در کنار خود می دیدند، گاه با شور و هلهله می دویدند دنبالش، آن وقت سر دست بلندش می کردند و شعار « فرمانده ی آزاده...» را سر می دادند و به این ترتیب ، از جان گذشتگی خود را به فرمانده شان اعلام می کردند.
دوستی می گفت : « یک بار پس از چنین قضایایی که آقا مهدی به سختی توانس خودش را از چنگ بچه های بسیجی خلاص کند، با چشمانی اشک آلود نشسته بود به تأدیب نفس. با تشر به خود می گفت: مهـــدی! خیال نکن کسی شده ای که این ها این قدر به تو اهمیت می دهند. تو هیـــچ نیستی، تو خــاک پــای بسیجیانی...
همین طور می گفت و آرام آرام
می گریست!»
شهید مهدی زین الدین
#همسفر_شهدا 📜📍
#سالگرد_شهادت🖤
تابستانها گچکاری میکرد تا روی پای خودش بایستد❗️
محمدپور به یکی از مهمترین ویژگیهای بارز اخلاقی و شخصیتی شهید نوری، یعنی خانوادهدوستبودنش اشاره میکند و میگوید: «بابک فوقالعاده خانوادهدوست بود و همیشه خانواده برایش حرف اول را میزد. او یک خصوصیت بارز دیگری که داشت این بود که از روی حسابوکتاب خرج میکرد، بهخصوص دوران دبیرستان که خانوادهاش به مشکلات مالی برخوردند، 3 ماه تابستان را گچکاری میکرد و هیچ پولی از خانودهاش نمیگرفت، چون میخواست که فقط به خودش متکی باشد و روی پای خودش بایستد. آن زمان میگفت نمیخواهم پولی خرج کنم و واقعا در سه ماه تابستان هیچ پولی خرج نمیکرد و برای ما سوال بود که میشود در سه ماه پولی خرج نکنی؟! به خودرو خیلی اهمیت میداد و پدرش یک زمان شاسیبلند و سونوتا داشت. خودش هم معمولا پژو سوار می شد.»
شهید بابک نوری هریس❗️
#همسفر_شهدا💔🕯
معرفی کتاب سلام بر ابراهیم📚
نویسنده: جمعی از نویسندگان
نشر: شهید ابراهیم هادی
سال انتشار: ۱۳۹۲
دسته بندی: دفاع مقدس
کتاب شرح زندگی نامه ای (شامل ۶۹ خاطره و تصاویر )، زندگی شهید بزرگوار مفقود الاثر ابراهیم هادی است که در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ به دنیا آمده و در تاریخ ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر به شهادت رسیده است.
#کتاب_خوان🤓📚
#همسفر_شهدا❤️🩹
#انجمن_علمی_امورتربیتی 🔖
زینب کمایی دختر چهارده سالهای است که در تلاش برای اسلام و انقلاب، میتواند الگوی تمام اقشار و افراد قرار گیرد. او فرزند ششم از یک خانواده پرجمعیت آبادانی است. پدر او در شرکت نفت مشغول به کار است. با شروع جنگ تحمیلی خانواده کمایی همچون بسیاری از خانواده ها، به ناچار مجبور به مهاجرت میشوند. زینب با وجود سن کم در کنار دیگر دختران آبادانی به امداد و پرستاری از مجروحان جنگ میپردازد. پس از مهاجرت خانواده به شاهین شهر، این دختر نوجوان احساس میکند در این شهر که فضای مذهبی و انقلابی آن ضعیف است به کار و فعالیت فرهنگی نیاز دارد. او در مدرسه، بسیج و نماز جمعه مشغول به فعالیت میشود. مرور دست نوشتهها و خاطرات این بانوی جوان از زبان دوستانش نشان میدهد که او گام نخست در زمینه رشد فرهنگی و معنوی دیگران را در خودسازی خود میدانسته است. نمونه بارز حلول روح ایمان در وجود این بانوی بزرگوار را میتوان در تغییر نام او دید. او که شیفته شخصیتهای بزرگ دین است و خود را پیرو راه آنان میداند تصمیم میگیرد نام خود را از میترا به زینب تغییر دهد تا زینب وار به ترویج مکتب حسینی بپردازد. سرانجام زینب کمایی بسیار زود جواب نیایشها و مجاهدتهای خود را میگیرد و به مقام شهادت میرسد. این بانوی جوان در هنگام بازگشت از نماز جماعت به دست منافقان کوردل مظلومانه شهید میشود.
#کتاب_خوان🤓📚
#همسفر_شهدا❤️🩹
#انجمن_علمی_امورتربیتی 🔖