eitaa logo
🚩پایش
507 دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
19.6هزار ویدیو
465 فایل
☫ ﷽ ☫ رسالت ما : انتقال سریع اخبار یک خطی، صحیح ، کوتاه و دقیق با ما، هیچکس بی خبر نیست کانال نظارت بر مسوولان 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/onlin313 @ONLIN313 گلچینی از داغ ترین و بهترین خبر ،فیلم و تحلیل های مطالبه گران
مشاهده در ایتا
دانلود
/ ✍ عبدالله شهبازی 1⃣ دوران حکومت بسيار کوتاه بود. او تنها ٣سال و ١ماه و ٢٧روز در قدرت بود و اين زمانِ بسيار کمی است برای طراحی و اجرای برنامه‌های اصلاحی. بخش مهمی از اين دوران صرف مبارزه برای «تثبیت دولت» شد. 2⃣ صعود به سلطنت و صدارت اميرکبير، مصادف شد با دسيسه‌های خونينی که بی‌ثبات کردن دولت ايران و ساقط کردن اميرکبير را نشانه گرفته بود. در پشت اين دسيسه‌ها غرب خودنمايی می‌کردند. 3⃣ حسن خان سالار، که خود و پدرش (اللهيار خان آصف‌الدوله) روابط خاصی با (وزيرمختار انگليس) و ساير عوامل کمپانی هند شرقی و حکومت هند بريتانيا داشتند، خطّه‌ی خراسان را به عرصه‌ی آشوب‌گری‌های خود بدل کرد. شورش سالار با درايت و قاطعيت اميرکبير سرکوب شد. 4⃣ در اين زمان، نيز بخش‌هایی از ايران را به صحنه‌ی آشوب‌گری‌های خود بدل کردند و شورش‌های خونينی را در مازندران (به‌رهبری ملا حسین بشرویه‌ای و ملا محمدعلی بارفروشی)، نی‌ريز فارس (به‌رهبری سید یحیی دارابی) و زنجان (به‌رهبری ملا محمدعلی زنجانی) برانگيختند. اين شورش‌ها نيز با هدايت انجام گرفت. 5⃣ بخش مهمی از توان اميرکبير صرف سرکوب اين شورش‌ها شد. سرانجام، او برای پايان دادن به دستور اعدام (باب) را صادر و اجرا کرد. 6⃣ استعمار بریتانیا، که صعود و اقتدار را نمی‌پسنديد، در قالب داعيه‌های دينی فقط به فتنه‌ی محدود نبود. در تبريز فتنه‌ی «بقعه صاحب‌الامر» را ساختند که اميرکبير اين را نيز با قاطعيت و سرعت سرکوب کرد: 7⃣ ناگاه در تبريز ولوله‌ای افتاد و شايع شد که بقعه‌ی صاحب‌الامر معجزه کرده و به اين دليل بايد شهر تبريز به‌کلی از ماليات معاف شود!! دم خروس آنجا نمايان شد که کنسول در تبريز چهل‌چراغی برای نصب در بقعه فرستاد! 8⃣ اميرکبير دستور دستگيری بانيان اين ، از جمله حاج ميرزا علی‌اصغر شیخ‌الاسلام (از سران فرقه تبريز)، را صادر کرد و کنسول انگليس را از ايران اخراج نمود. بدين‌سان، در دوره‌ی کوتاه حکومت اميرکبير بخش مهمی از توانمندی‌های او را مصروف مبارزه با کردند. 9⃣ اين رويه‌ی تا به امروز است: زمانی که حکومتی به‌رغم تمايل آنان به قدرت می‌رسد با و می‌کوشند يا آن را به سقوط کشند يا نگذارند توانمندی‌های آن در حوزه سازندگی اقتصادی و سياسی و فرهنگی جلوه کند. مع‌هذا، به‌رغم اين فتنه‌ها، سيره حکومتگری اميرکبير در جامعه‌ی ايرانی تأثيرات عميق بر جای نهاد و در حافظه‌ی تاریخی مردم ما ثبت شد.
🔴معمای حاج میرزا ⁧ ⁩ [ پدربزرگ ⁧ ⁩ ] و میر علینقی کاشانی ؛ هردو یک نفر ؟! ‏📌 آن‌گونه که عین‌السلطنه نوشته ، او در سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۲۴ در زمانی که ایران تحت اشغال ارتش‌های متفقین بود از طریق بحران مالی زمان جنگ ثروتی انبوه به دست آورد ‌ عین‌السلطنه در ۵ تیر ۱۳۲۴ حدود دو ماه قبل از پایان جنگ دوم جهانی مینویسد : ‏📝 باغ مرحوم نبیل‌السلطنه ، که چهار هزار ذرع است جنب باغ من و رعیتی است عمارت مختصری دارد ، ⁧ ⁩ به مبلغ یکصدوپنجاه هزار تومان خریداری و نزدیک چهارصد هزار تومان خرج بنای عمارت نموده هیچ بنایی را به این مفصلی و به این سرعت من ندیده بودم به اتمام برسد [ ! ] این کاشانی از دولتِ سرِ یک کارخانه‌ی نخ‌ریسی در سمنان کارش به اینجا رسیده که ذرعی چهل تومان باغ تجریش بخرد . در حالی که این باغ پس‌کوچه [ است ] و آب روان هم ندارد ... این قبیل تجّار تازه چرخ [ تازه به دوران رسیده ] زیاد شده [اند] و بی‌محابا بدون تعمّق ملک می‌خرند ، عمارت می‌سازند و تا دهن باز کنی فلان باغ ، خانه ، ملک ، دکان فروشی است ، مثل ریگ پول می‌دهند ... ‏📄 روزنامه خاطرات عین‌السلطنه ، جلد ۱۰ ، صفحه ۸۰۶۷ و در ۴ مرداد ۱۳۲۴ افزود : ‏📝 گفتند ، در روزنامه هم بود ، همسایه‌ی شمیران من «حاجی ⁧ ⁩» در این ایام که ⁧ ⁩ به‌هم خورد پانصد هزار تومان منافع برد . [ باغ به این گرانی نخرد !؟ ] ‏باز همسایه‌ی دورتر من ⁧ ⁩ ، سال قبل در دو معامله‌ی کتیرا و چای از هریک ششصد هزار تومان برد [ !!! ] تا امسال چقدر برده باشد خدا عالم است [ ! ] ‏قمار هم بین این‌ها از زنانه و مردانه رواجی دارد که شبی پانزده و شانزده الی سی هزار تومان برد و باخت می‌شود . شبی یک‌هزار و دویست تومان به صاحب‌خانه و مجلس می‌دهند بساط را راه بیندازد توپ پانصد و هزار تومان می‌بندند . عبدالعلی خان [ خواجه‌نوری ] می‌گفت در کلوپ ایران شبی صد هزار تومان بردوباخت می‌شود . ‏📄 روزنامه خاطرات عین‌السلطنه ، جلد ۱۰ ، صفحه ۸۰۷۳ توپ پانصد و هزار تومان می‌بندند . عبدالعلی خان [ خواجه‌نوری ] می‌گفت در کلوپ ایران شبی صد هزار تومان بردوباخت می‌شود . ‏📄 روزنامه خاطرات عین‌السلطنه ، جلد ۱۰ ، صفحه ۸۰۷۳ ‏📌 فروشندهٔ باغ فوق به ⁧ ⁩ ، که پس‌کوچه و بدون آبِ روان و با قیمتِ بالا بود ، به‌نحوی که عین‌السلطنه را متحیّر کرد ، ‌« میرزا ابراهیم‌خان نبیل‌السلطنه » است که بعدها پسرش ، فضل‌الله نبیل رئیس دفتر ⁧ ⁩ شد و دخترش ، زهرا نبیل سناتور . ⁧ ⁩ و فرزندانش از ⁧ ⁩ سرشناس بودند . این نوع معاملات مشکوک [خرید ملک به قیمتی بسیار بالاتر از قیمت متعارف‌] در زمان جنگ جهانی دوم ، و بحران‌های مالی که قوانین نظارتی شدید وجود دارد به معاملات صوری به‌منظور تبادل غیرقانونی پول ‌[ ⁧ ⁩ ] شبیه است ... ⁧ ⁩ بخش مهمی از ثروت پیشین خود را از طریق کارخانهٔ ریسمان‌ریسی سمنان به دست آورد . او احداث کارخانهٔ فوق را در سال ۱۳۰۵ در زمینی که ⁧ ⁩ ، بزرگ طایفه فامیلی سنگسر و سمنان ، در اختیارش گذارد [ مجانی یا با قیمت نازل ] شروع کرد . کارخانه ریسمان‌ریسی سمنان در شهریور ۱۳۱۰ با حضور ⁧ ⁩ افتتاح شد احداث این کارخانه در سمنان به دلیل کشت وسیع پنبه در اراضی بین آرادان و ⁧ ⁩ بود که در آن زمان ‌مرغوب‌ترین پنبه ایران به‌شمار می‌ر‌فت. بخش مهمی از ‌زارعین این اراضی از طوایف شبان ⁧ ⁩ بودند که از زمان صفویه به‌تدریج به سُرخه و آرادان مهاجرت کردند و شیوهٔ زیست و معیشت خود را از دامداریِ کوچنده به زراعت و یکجانشینی تغییر دادند ... ‏📌 عین‌السلطنه در همان یادداشت ۵ تیر ۱۳۲۴ افزوده است : ‏این آدم [ حاج ⁧ ⁩ ] پنبه را از دولت [ انحصار بود ] به لطایف‌الحیل ارزان خرید و به هر قیمت دلش خواست فروخت [ ! ] سی و سه سال قبل در دوران احمدشاه قاجار ⁧ ⁩ می‌نویسد : ‏📝 شش ساعت از دسته گذشته ، شاه‌آباد رسیدیم . اسب‌ها رمق ندارند و خیلی آرام حرکت می‌کنند . باد می‌آمد و سرد بود ؛ عکس ⁧ ⁩ [ ⁧ ⁩، سومین شخصیت محوری ⁧ ⁩ ] در صدر اطاق آویخته بود از وقتی که « میر [ ؟ ] ⁧ ⁩ » مدیر این راه بود تمام عمله‌جات را از ⁧ ⁩ گرفته بود . حالیه هم باز همان‌ها هستند . به این جهت است که عکس عباس افندی در اطاق‌ها است . ‏📄 روزنامهٔ خاطرات عین‌السلطنه ، جلد ۵ ، صفحه ۳۸۰۹ گمان می‌رود منظور از « میر ⁧ ⁩ » فوق‌الذکر همان « حاج علینقی کاشانی » است که در جوانی «میرزا علینقی» خوانده می‌شد