#سوادرسانه
تیپولوژی سه گانه در باب رسانه خوان ها
تیپ اطلاعات محور: برخی بشدت عاشق خبرند و در پی اطلاعات و داده بیقرارند. اینکه چه کسی چه گفت برایشان بسیار اهمیت دارد و کارکرد اصلی این پیگیری مجدانه، اشباع حس کنجکاوی و قدرت نقل خبر بالا برای صاحبان چنین روحیه و تیپ رفتاری است. #انبار_اطلاعات_خام هستند و انسان مطلع در پیشانی آنها نقش بسته است و به دلیل فقدان مبانی، تحلیل درست و واقع نمایانه ای ندارند و دچار نزدیک بینی یا دوربینی های بد موقع می شوند.
تیپ دانش محور: برخی برایشان دانش رسانه ای مهم است و کبریات و قواعد رسانه ای را بشدت دنبال می کنند و هیجان شناختی بالایی دارند. عمده کتاب های در باب رسانه و ارتباطات را خریده و خوانده اند و قافله دانش را رهروی قدران و جدی هستند. این تیپ رفتاری نیز دانشمندانی با پرستیژ و دیسیپلین بالا به شمار می آیند و از سر هیجان شناختی و نداشتن داده های کافی در تحلیل مسائل، چه بسا در #تله_های_ادراکی و خطاهای شناختی ناشی از ضعف در مساله شناسی گیر افتاده اند.
تیپ مساله محور: برخی از رسانه دان ها و خبرخوان ها به معنای واقعی، هم قواعد رسانه ای و راهبردها را خوب بلدند و هم دیتا و اطلاعات کافی جهت آنالیز و ارزیابی در چنته دارند و اساسا در رسانه به دنبال حل مساله هستند. دچار افراط و تفریط در خوانش رسانه ای نمی شوند و کمتر هیجانی شده و واکنش های تکانشی و آنی ندارند. #نقل_خبر_برایشان_یک_راهبرد_است نه جبران ضعف خودکم بینی و ارائه دانش برایشان یک رسالت به شمار می آید نه یک پرستیژ و افزایش شخصیت و سرمایه اجتماعی.
✅این تیپ رفتاری سوم، اطلاعات را با نگاهی قاعده مند و چینشی پازل گونه و حتی الامکان متصل باهم و شبکه ای مطالعه می کنند. از آنجایی که صرف مطالعه اخبار باعث کاشت روحیه انفعالی و اقدام انعکاسی می شود، هر متنی را با فرامتن و زیرمتن آن ضرب نموده و جمع بندی دقیق تری برای کنشگری فعال در اتمسفر رسانه ای طراحی می کنند تا از مارپیچ مصرف کننده های ساکت و مقلد رسانه ای به در آیند.
✍علیرضامحمدلو
🆔@andisheengelabi
#سوادرسانه
#علوم_شناختی
گستره خبرخوانی و افرایش خطاهای شناختی
اخبار به منشأ تمام خطاهای شناختی خوراک میدهد: #سوگیری_تأییدی. به طور خودکار و سیستماتیک شواهدی که در تضاد با پیشفرضهایمان هستند را به نفع شواهدی که باورهایمان را تأیید میکنند، رد میکنیم. از زبان وارن بافت: «بهترین کاری که انسان انجام میدهد، تفسیر اطلاعات تازه به شیوهای است که نتایج قبلی دستنخورده باقی بماند». این سوگیری تأییدی است. مصرف اخبار، مخصوصاً پذیرش اخبار سفارشی، این خطای انسانی را تشدید میکند. نتیجهاش میشود اینکه در غباری از دادههای ظاهراً تأییدکننده راه میرویم؛ حتی وقتی احتمالاً نظریههایمان دربارۀ جهان و خودمان اشتباه است. مستعد اطمینان بیشازحد به خود میشویم، دست به ریسکهای احمقانه میزنیم و دربارۀ فرصتها اشتباه قضاوت میکنیم.
اخبار نهتنها سوگیری تأییدی را تغدیه میکند، بلکه باعث تشدید خطای شناختی دیگری نیز میشود: سوگیری داستان. مغزهایمان در تمنای داستانهایی هستند که «با عقل جور در بیایند»؛ حتی اگر با واقعیت تطبیق نداشته باشند. و سازمانهای خبری با کمال میل این داستانهای ساختگی را عرضه میکنند. به جای اینکه فقط گزارش بدهند که بازار سهام ۲ درصد افت (یا رشد) کرده، گویندگان تلویزیونی خبر اعلام میکنند: «بازار به دلیل ایکس ۲ درصد افت داشت». این ایکس میتواند یک پیشبینی سود بانکی، ترس دربارۀ یورو، آمار حقوقبگیران غیرکشاورزی، تصمیمی فدرال، حملۀ تروریستی در مادرید، اعتصاب مترو در نیویورک، توافق بین دو رئیس جمهور یا در واقع هر چیزی باشد.
منبع:فصلنامه ترجمان
🆔@andisheengelabi