فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺پیامبر فرمودند:
«خانههای خود را گورستان نکنید»
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃افکار منفی رو دور کن....
مرحوم آیتالله فاطمی نیا🎤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨وقتی خیلی تنها شدم و همه رهام کردن
خدا گفت:
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟(آیه ۳۶زمر)
✨وقتی اشتباه کردم و ترسیدم
خدا گفت:
نترس و غمگین نباش ما نجاتت میدهیم!(آیه ۳۳ عنکبوت)
✨وقتی گفتم خدایا انقدر بد شدم که ازت دور شدم
خدا گفت:
ما از رگ گردن به تو نزدیک تریم..(آیه ۱۶ ق)
با خدا بودن بهترین حادثه ی این دنیاس
خدایی که هم پناهِ هم عاشقِ هم بخشنده💛
روحش شاد یادش گرامی باد🥀🖤
🎙#ایتاللهفاطمینیا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#یابنالحسنـ⁵⁹
اَزبَسگُذَشتبےتوبِہمآتيرهروزگآر
روشَننَشُدڪهروزوشَبِمآڪدامبود
💜
⁉️ناشتا حمام رفتن خوبه یا بد؟
◽️هرگاه امام صادق (علیه السلام) میخواستند داخل حمام بشوند چیزی میل میکردند. به ایشان عرض شد مردم میگویند حمام در حال ناشتا بهترین است. فرمودند نه بلکه چیزی که قبل از حمام خورده میشود صفراء و سوداء را خاموش میکند و گرمی درون را ساکن میکند.
📗الکافی کلینی ج۶ ص۴۹۷
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍در بغداد نابینایی عاشق شبلی (صوفی قرن سوم هجری) بود، ولی او را هرگز ندیده بود. روزی شبلی به مغازه او رفت و نانی برداشت. (شبلی درویش بود و دراویش چیزی ندارند.) به نابینا گفت: نانی برداشتم، گرسنه هستم. نابینا که صاحب نانوایی بود، نزدیک شد و نان را از او گرفت و دشنام داد. مردم چون این صحنه را دیدند، به نابینا خرده گرفتند و گفتند: او را میشناسی!؟ او شبلی بود! نابینا پشیمان به دنبال شبلی راه افتاد. هنگامی که به شبلی رسید، از او عذر خواست و به دست و پای او افتاد و طلب بخشش کرد. نانوا گفت: من برای جبران خطایم میخواهم یک میهمانی بدهم. تشریف بیاورید تا مسرور شوم.
نابینا یک میهمانی داد و بزرگان شهر را دعوت نمود. شبلی را در صدر مجلس نشاند، تا خطای خود جبران کند و دل شبلی را به دست آورد. مجلس تمام شد و نابینا از شبلی موعظهای خواست. شبلی گریست و گفت: برای خدا لقمهای نان به درویش ندادی، ولی برای حفظ نام خود صد سکه خرج کردی! (که مبادا نام تو در شهر به خاطر توهین به شبلی آسیب ببیند.)
بدان که تا خود را برای خدا عزیز نکنی و تحت امر او نباشی با این میهمانیهای مجلل هرگز عزیزِ شبلی و دیگران نمیتوانی بشوی.
✨إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعاً✨
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️آیه ای برای کل زندگی ...
🎙#استادمسعودعـــالے
لحظههاتون پر از معجزات خداوند...
هر وقت حس کردی که دیگه راهی
وجود نداره ، حتما و حتما با خودت
تکرار کن:
آنجا که راه نیست ، خدا راه میگشاید.
باید باور کنید که راههای رسیدن
به خواسته از طریق خداوند برای
شما باز میشه و خداوند تمام کائنات
رو تحت فرمان شما درآورده تا
بهترینها رو جذب کنید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
(سه نصیحت از پرنده!!)
🌿مردی از کنار بیشهای میگذشت، چشمش به پرندهی کوچک و زیبایی افتاد. آن را گرفت. پرنده در حالی که ترسیده بود گفت: "از من چه میخواهی؟"
مرد گفت: "تو را میکُشم و می خورم."
پرنده گفت: "جثهی من کوچک است و چیز زیادی از من به دست نمی آوری"
اما من می توانم سه سخن حکمت آموز به تو بگویم که برای تو سود بیشتری دارد!
مرد پذیرفت.
🌿پرنده گفت: "سخن اول را در دست تو میگویم، سخن دوم را وقتی می گویم که مرا رها کنی و بر درخت بنشینم و سخن سوم را بر سر کوه"
مرد گفت: "بگو"
پرنده گفت: "اول این که هر چه از دست دادی حسرت آن را نخوری"
مرد او را رها کرد و پرنده پرواز کرد و روی درختی نشست.
مرد گفت: "سخن دوم را بگو"
پرنده گفت: "سخن غیرممکن را باور نکن." و پرواز کنان به طرف کوه رفت و با صدای بلند گفت: "ای بدبخت! در شکم من دو مروارید بیست مثقالی بود. اگر مرا میکُشتی ثروتمند میشدی"
مرد دستش را بر سر خود کوبید و افسوس خورد و گفت: "حالا آخرین سخن را بگو"
🌿پرنده گفت: "تو آن دو سخن فراموش کردی، حالا سخن سوم را برای چه میخواهی؟!! اول گفتم، افسوس گذشته را نخور، که برای از دست دادن من افسوس خوردی، و دوم اینکه سخن محال و غیرممکن را باور نکن، اما به این پندم هم توجه نکردی!
آخر ای انسان عاقل! گوشت و بال من دو مثقال بیشتر نیست، تو چگونه باور کردی درون من دو مروارید بیست مثقالی باشد؟!😉
بعد با خوشحالی به اوج آسمان آبی پرواز کرد.!!
📙کیمیای سعادت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#تذکرانه👌
مردی نزد پیامبر(ص) آمده و گفت:
در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک میکنم.
پیامبر (ص) فرمود: دروغ را ترک کن.
مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (ص) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفتهام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری می شود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید. به نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: یا رسولالله! تو همه راهها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم.
📚میزان الحکمه، جلد 8، صفحه344
💥در چنین موقعیتی حساس است که بینش دینی ما دستور میدهد دروغ شوخی و جدی، هر دو باید ترک شود. و دروغهای کوچک نیز همچنین.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌دعاهای قشنگ واسه همدیگه😍
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
''#هادےدلھٰا
آخَر روزے شــٓیعــِہ براے شمـٰا
حـَـــرمْ میـسٰازھ...🕊'
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•