فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی #سخن_بزرگان 🌱
هر وقت از همه جا ناامید شدی
بدون کارت درست میشه
🔹#آیتالله_مجتهدی_تهرانی _(ره)
#هرروزیک_آیه
✨وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا
🍂هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ
✨يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ
🍂وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۱۰۷﴾
✨و اگر خدا به تو زيانى برساند آن را
🍂برطرف كننده اى جز او نيست و اگر براى تو
✨خيرى بخواهد بخشش او را ردكننده اى
🍂نيست آن را به هر كس از بندگانش كه
✨بخواهد مى رساند و او
🍂آمرزنده مهربان است (۱۰۷)
📚 سوره مبارکه یونس
✍آیه ۱۰۷
(همراه داشتن این آیه درسفر حافظ مال وجان است)
🔴بزرگترین عذاب
زمانی اراده خدا بر این امر واقع شد که بر قومی عذاب نازل کنه، بعد از مدتی مشاهده کردند که هیچ عذابی وارد نشد! و اوضاع آرامه… پیامبر قوم، از خدا پرسید: ماجرا چیست؟
خطاب آمد: « ای نبی من! عذابی بالاتر از اینکه لذت مناجاتم را از دل خلائق بیرون ببرم، در خزانه ی خود سراغ نداشتم و اکنون این جماعت را به همان عذاب و بلا مبتلا کرده ام.
آهای جماعت! در این روزگار هم بزرگترین عذاب و شکنجه ی خدا اینه که « یاد امام زمان(عج) در دل ما، جایی نداره و خلائق، صاحبشون رو فراموش کرده اند...
📚 کتاب روز عالم سوز/ص۲۸۴
هدایت شده از ▫
بعدِ عباس
حَرم امنیّتش
کامل نیست💔🍂
🚫این کلیپ رو ببینیم باهم
بنظرم بد نیست
راجع به #انتقام_سخت👌🏻
https://masaf.ir/RaefipourClips/post/33126👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽
برای خیلیا هنوز جا نیفتاده...😑
هدایت شده از ▫
🍃همین یک عکس!
و مایی که نمی شناختیم تو را؟؟
در حالی که سخت مشغول بودی!!
نه مصاحبه ای، نه برنامه ای نه...
🍃فقط چند ساعت است که با همین یک عکس افتاده ای سر زبان ها..
🍃مرد حسابی!
همین یک عکس هم به دوربین نگاه نکردی!
چشم هایت را چرا از ما گرفتی؟
مگر میشود این همه خدمت و این همه گمنامی؟؟
🍃مردان ماندگار
#شهیدمحسنفخریزاده
👌🍃شاید درصداوسیمااولویتی برای یادکردن شما نباشد و برنامه های تکراری خندوانه و پایتخت و...مثل روال گذشته برقرار باشد. اما نامت در قلب ما جاودانه خواهد بود.🍃🌹 #سلیمانی_هسته_ای ایران
👕👕مثل جنس پارچه !
هر وقت خواستی پارچه اي بخري آن را در دست مچاله کن و بعد رهایش کن، اگر چروك برنداشت جنس خوبی دارد.
حـال، آدم هـا همین طـور هسـتند.
آدم هـایی که بر اثر فشارهـا و مشـکلات، شـیوه و اخلاق و رفتارشـان عوض می شود و چروك بر می دارند این ها جنس خوبی ندارند.
ولی جنس پیامبر(ص) خوب بود. می فرمود: هیـچ پیامبري به قدر من اذیت نشد و آزار ندید. با این وجود پیامبر هیچ گاه خم به ابرو نیاورد. هیچ گاه شـیوه و شخصیت او تغییر نکرد؛ چون شخصیت او با نخ آیات الهی بافته شده بود در حقیقت اخلاق او #اخلاق_قرآن بود یعنی او قرآنی زندگی می کرد.
#بیاییم_پیامبر (ص) را #اسوه_ي خود قرار دهیم و ما هم همچون او بر اساس قرآن مشی و مشق کنیم.
🌺مثل شاخه های گیلاس ص ۱۱۵
#محمدرضارنجبر
#یک_جرعه_کتاب
🌸🌸🌸🌸
✍ حضور در کلاس
بعضیا فقط تو کلاس حضور دارن....
یعنی وقتی تو کلاس نشستن اصلا حواسشون به #معلم نیست.🙄
#معلم رو نگاه میکنن، ولی خودشون تو یه عالم دیگه هستن و به چیزای دیگه فکر میکنن.🙄🤔
🙎♂حالا اگر معلم ازشون بپرسه چی گفتم؟
❌بلد نیستن!!! 😓
میمونن که چه جوابی بدن!!! 🙇
👈چون به معلم توجه نداشتن!!!
#نماز هم مثل کلاسِ درس میمونه.👌
و #آزمایشهای_الهی هم، مثل همون سوالهای معلم.
👇👇👇
خیلی از ماها فقط سرِ #نماز حضور داریم، اصلا حواسمون به اون کلماتی که #خدا به ما یاد داده نیست! ❌
🤔 به هزار تا چیز فکر میکنیم غیر از معانی #نماز !!!
⚠️به همین خاطره که وقتی خدا ما رو #آزمایش میکنه ما نمیتونیم از اون #آزمایشات سربلند بیرون بیاییم❗️🙇
✅ چون از #نماز، خوب بهره نبردیم.❗️🔔
👈❌فقط سرِ #نماز، حضور داشتیم❌👉
#تمثیلات
🌸🌸
#سخن_بزرگان
#آیت_الله_بهجت_ره
کلام آیت الله بهجت(ره)در مورد غربت امام زمان(عج)...
🔹او در #زندان است و خوشی و راحتی ندارد، و ماچقدر از این مطلب غافلیم...😔
🍃🌸▂▂🍃🌸🍃▂▂🌸🍃
#شیوه_عاشقی
#شیخ_رجبعلی_خیاط برای احسان به خلق نقش ویژهای در ایجاد انس به خدا و محبت به او قائل بود.
وی معتقد بود که راه محبت خدا، محبت به خلق خداوند و خدمت به مردم، بخصوص انسانهای مستضعف و گرفتار است.
در حدیث است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
مردم خانواده خدا هستند، محبوبترین مردم نزد خدا کسی است که برای خانواده خود سودمند باشد و خانوادهای را شاد کند.
📙کافی، ج ۲، ص ۱۶۴
یکی از شاگردان شیخ میگوید:
با معرفی جناب شیخ، مدتها به خدمت آیتالله کوهستانی به نکا میرفتم، تا اینکه یک روز صبح که برای رفتن به نکا به گاراژ رفتم، جناب شیخ را دیدم فرمودند:
کجا می روی؟
عرض کردم به نکا نزد آیتالله کوهستانی.
فرمودند: شیوه ایشان زاهدی است بیا برویم تا من روش عاشقی خدا را یادت دهم.
بعد دست مرا گرفت و به خیابانی برد. در جنوب خیابان در کوچهای، در منزلی را زد، دخمهای نمایان شد که تعدادی بچه و بزرگ و فقیر و بیچاره در آن جا بودند.
جناب شیخ به آنها اشاره کرد و فرمود: رسیدگی به این بیچارهها انسان را عاشق خدا میکند. درس تو این است.
نزد آیتالله کوهستانی درس زاهدی بود و حالا این درس عاشقی است.
📙کیمیای محبت، ص ۱۷۲و۱۷
-----
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🕊🌷🕊 🌷 📕رمان عاشقانه،اعتقادی #من_مسلمانم 🕊 📝نویسنده : بانو الف_صاد🌷 ⚜ #قسمت_دوم تصمیم گ
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🕊🌷🕊
🌷
📕رمان عاشقانه،اعتقادی #من_مسلمانم 🕊
📝نویسنده : بانو الف_صاد🌷
⚜ #قسمت_سوم
چند نفر همون روز اول تا فهمیدن من یه مسیحی ام تا آخر سال و حتی سال های بعدش رابطشون با من در حد سلام و خداحافظ بود اونم به زور!و من چقدر از این رابطه بیزار بودم!...
اما بعضیای دیگه مثل اسما و حسنا خیلی خوب با من رفتار میکردن...انگار نه انگار که من با اونا فرق دارم!
یواش یواش شدن صمیمی ترین دوستانم...
پدرم روز اولی که فهمید من با دوتا دختر چادری دوست شدم
عصبانی شد و گفت نباید خیلی با اینا رفت و آمد کنم چون ممکنه رو من تاثیر بزارن و باعث بشن دینمو از دست بدم!منم اون روزا گوشم بدهکار نبود و میگفتم امکان نداره اینارو من تاثیری داشته باشن...
اما حالا میبینم حرفای پدرم بیراه نبوده!
بعد از اون بابام چندباری من رو با اون دوتا دید که دارم میام خونه و کلی دعوام کرد و منم به دروغ بعدش بهش گفتم که من دیگه هیچ دوستی توی مدرسه ندارم!...
اما حقیقت این بود که من واقعا نمیتونستم از اونا جدا بشم!...
من به عمرم آدمایی به مهربونی اینا ندیدم!...
خلاصه رابطه ما سه تا یواش یواش صمیمی و صمیمی تر شد تا اینکه اسما و حسنا شروع کردن به پرسیدن سوالهایی در رابطه با دینم...
با خودم گفتم حتما ایناهم بعد از این سوالا یه مشت چرت و پرت راجع به دین خودشون میگن و بعدم ولم میکنن میرن...
من اطلاعات خاصی از دینم نداشتم...در واقع هیچ اطلاعاتی نداشتم!
برعکس خانوادم که خیلی به دینشون پایبند بودن!
حالا که فکر میکنم میبینم من اصلا دین نداشتم!یه آدم بیخیال و فارق از همه چی تا اینکه اسما و حسنا برعکس تصورم که فکر میکردم میان تبلیغ دینشون میکنن من رو تشویق کردن که راجع به همه دینها تحقیق کنم...
&ادامه دارد...
🕊🕊🕊🕊📚🌷❣🌷📚🕊🕊🕊🕊
📢 کپی رمان های کانال بدون اجازه ممنوع می باشد 📛
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
@khodaya_1
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🕊🌷🕊
🌷
📕رمان عاشقانه،اعتقادی #من_مسلمانم 🕊
📝نویسنده : بانو الف_صاد🌷
⚜ #قسمت_چهارم
وقتی متوجه شدن من تقریبا یه آدمیم که هیچ دینی ندارم گفتن برو دررابطه با همه دینها تحقیق کن.
منم عصبانی بهشون توپیدم که تحقیق کنم که چی بشه؟
بعدش بیاین منو به این نتیجه برسونید که دین شما برترینه؟فکر میکردم با این لحن تندم اوناهم با تندی جواب بدن اما بازم برخلاف تصورم لبخندی زدن و با آرامش گفتن نه تحقیق کن تا از بلاتکلیفی در بیای،
تحقیق کن و دین برا خودت انتخاب کن،هر دینی که فکر میکنی خوبه،مسیح،یهود،شیعه،ثنی،هرچی...
دیدم راس میگن من هفده سالمه و هنوز بلاتکلیفم!
نه دینی...نه قانونی...نه مقرراتی...هیییچ...یه آدم شاید بشه گف بی هدف...
خلاصه به پیشنهاد اونا و دور از چشم خانوادم شروع کردم به تحقیق کردن از اینترنت،کتاب،مقاله،مجله،هرچی از هرجا دستم میرسید...
چهارماه طول کشید تا تقریبا همه ظوابط چند دین مهم مثل اسلام،مسیحیت،یهودیت و حتی وهابیت رو جمع آوری کردم...
بعدش دوباره به پیش نهاد اونا اومدم یه جدول برا خودم درست کردم و نکات خوب و بد هر دین رو مینوشتم...درآخر سه مذهب برتری که انتخاب کردم تشیع،تسنن،مسیحیت بود...
مونده بودم حالا از بین این سه تا کدومش برتره که باز دوقلوها بهم پیشنهاد دادن بیام هرکدوم رو آزمایش و امتحان کنم...
یک ماه تمام ضوابط دین مسیحیت رو انجام میدادم!
هر یکشنبه به کلیسا میرفتم،شبها موقع خواب دعا هامو می خوندم و قبل از انجام هرکاری رو سینم صلیب رو میکشیدم و گردنبند صلیبم همیشه گردنم بود...
این یک ماه همه خانواده از رفتارای من تعجب کرده بودن...
&ادامه دارد...
🕊🕊🕊🕊📚🌷❣🌷📚🕊🕊🕊🕊
📢 کپی رمان های کانال بدون اجازه ممنوع می باشد 📛
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
@khodaya_1