eitaa logo
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
3.1هزار دنبال‌کننده
31هزار عکس
27هزار ویدیو
52 فایل
حتما روزیت بوده بیای📩 اینجا خدایی شو،🕊️ دلت روشن میشه🔆 ❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙باخدا باش وپادشاهی کن. 💜بی خداباش،هرچه خواهی کن 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
📌فضیلت نماز اول وقت امام صادق عليه السلام: إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا. 🔺برتری نماز اول وقت نسبت به آخر وقت، مانند برتری آخرت است نسبت به دنیا. 📚کافی، ج 3، ص274
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلام بزرگان.💐 🔽 موضوع : « جایگاه عاطفه ولطافت درسیره عملی علامه طباطبایی رحمة الله علیه » 🌷_حضرت علامه طباطبایی «رضوان الله تعالی علیه» .🌷 ⁦👁️⁩ مشاهده بفرمائید. 💐اللهم عجل لولیک الفرج.🤲 (رضوان الله تعالی علیه)
♦️بعضی برای جشن آشتی کنان و حضور در آن، نیاز به شفیع و واسطه دارند و بعضی برای کسب طهارت نیاز به استحمام در جهنم! هرچه قهر است همه تا به قیامت باشد دگر آنجا که روی سلم و سلامت باشد قهر حق هم به خدا جلوه ی مهر است اگر دیده ات بر الفِ آن قد و قامت باشد ♦️اگر نگاهمان به الف آن قدو قامت باشد می فهمیم که قهر خدا هم جلوه ی مهر خداست و اگر قیامتِ هر دم همان دم است، پس قهر قهر تا روز قیامت یعنی در همین دم با حق و خلق او باید آشتی کرد. 🌼🌿
🌼🍃نخستین گام در خودسازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ذخیره ارزش‌ها تا روز قیامت 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ یک دقیقه 🎞 کلیپ کامل: aparat.com/v/nWOsL ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✳️➖بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ➖✳️ 🔸🔷لاحَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ 🔷🔸 ➖➖➖➖➖➖ ⚛️4 اهداف خلقت انسان⚛️👇 1️⃣👈 آزمايش انسان‌ها. 🔻آن کس که مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد که کدام يک از شما بهتر عمل مى‏کنيد، و او شکست‏ناپذير و بخشنده است.(2/ملک) 2️⃣👈علم به قدرت بي‌پايان الهي(شناخت خداوند) 🔹خداوندي كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز همانند را، فرمان او پيوسته فرود آيد تا بدانيد خداوند (يگانه) و بر همه چيز توانا است.(12/طلاق) 3️⃣👈 عبوديت (اطاعت و حمد و تسبیح خداوند) 🔸من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينکه عبادتم کنند (و از اين راه تکامل يابند و به من نزديک شوند.(56/ذاریات) 4️⃣👈 رسيدن به رحمت الهي. ♦️اگر پروردگارت مي‌خواست، همة مردم را يك امت قرار مي‌داد، ولي آن‌ها همواره مختلفند، مگر كسي كه مورد رحمت الهي قرار گيرد، و براي همين (پذيرش رحمت) خداوند آن‌ها را آفريد(119/هود) 💠چکیده کلام💠🔰 👌عبادت عالمانه ی خداوند و قرب به او 💚 🌷اللّهم صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌷
✍آیت‌الله بهجت (ره) : کسی‌که می‌خواهد روزی‌اش فراوان شود، این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن یک صلوات هم بفرستد: «اللّهُمَّ أغْنِني بِحَلالِکَ عَنْ حَرامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِواکَ» (خدایا! مرا به‌وسیلۀ حلالت از حرام خویش بی‌نیاز کن؛ و با فضل و بخشش خودت از هرچه غیر خودت، بی‌نیازم ساز! 📚گوهرهای حکیمانه، ص ٢٨
✅دوربین خدا روشنه! ✍دیدین گاهی میریم عروسی یا جشن تولد، دوربین داره فیلمبرداری میکنه و تا نوبت به ما میرسه؛ خودمون رو جمع و جور میکنیم چرا؟ چون دوربین روی ما زوم میکنه؛ نکنه زشت و بد قیافه بیفتیم! اگه فقط به این فکر کنیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی ما هم زوم شده، شاید یه جور دیگه زندگی می کردیم! شاید اخلاقمون یه جور دیگه بود! شاید لحن صحبتمون یه جور دیگه میشد! مطمئن باشیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی تک تک ما زوم شده؛ چون خودش فرمود: «ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» (علق/14) آیا نمی دانند خدا می بیند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ استاد رائفی پور 📝 « چیمون شبیه اهل بیت هست؟!... » 🕊
🌸🍃﷽🌸🍃 ✍جذابیتِ حرف‌های غیر‌مستقیم 🎣قلابِ ماهی‏گیری چون راست و مستقیم نیست، می‏تونه ماهی رو صید کنه 👈حرف هم چیزی شبیه قُلابه،🎣 ✅ یعنی گاهی اگر حرفی گفته بشه بیشتر به دل میشینه و اثرگذاریش بیشتر میشه💯 📖 تو قرآن که نگاه کنیم، خدا هم گاهی حرف میزنه. 🔻مثلا؛ خدا مستقیم نمیگه حتما باید کنی بلکه جذبت میکنه.❤️ اونجایی که میگه؛ 🕋 إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ(بقره/222) ⚡️خدا توبه‌کنندگان را دوست دارد. 👇👇👇 🔻اون مثل حافظ نیست که بگه:↶ ☜عاشق شو وَر‌نه روزی کار جهان سرآید 🔻یا مثل مولوی نیست که فرمان عاشقی صادر کنه و بگه:↶ ☜عاشق شو و عاشق شو بگذار زحیری ✅ خدا بنده‌هاش رو جذب میکنه، مثلا آیه 146 سوره آل‌عمران رو که میخونیم؛ 👇👇👇 🕋 وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِين 👈یعنی خدا کسی است که میتونه انتقام بگیره اما میکنه و میسپره به خدا.🚶‍♂ 🕋 وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِين 👈خدا کسی است که میتونه غضب کنه اما میکنه، خشمش رو مهار میکنه.😌 🕋 وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِين 👈خدا کسی است که میتونه نگاه حرام داشته باشه اما میکنه و چشم‌ها رو میبنده.🙈 🕋 وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِين 👈خدا کسی است که میتونه بی‌حجاب باشه اما میکنه، گرما و طعنه‌ها رو تحمل میکنه.🧕 👆همین ابرازِ علاقه❤️ باعث میشه که بشیم و به حرفش گوش کنیم. ✨✨✨ 🔔همیشه اجبار و تهدید جواب نمیده❌ 💯میشه کسی رو جذب کرد و به راه آورد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
💥 دعایی برای تثبیت در دین و بودن بر صراط مستقیم ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹چنانچه ابتدای صراط که بر روی جهنم است از همین دنیا باشد _ که چنین است _ با کم‌ترین غفلت، ولو یک آن و یک لحظه از آن می‌افتیم، و اگر افتادیم ممکن است تا به آخر برویم؛ لذا باید برای تثبیت در دین و بودن بر صراط مستقیم این دعا را در زمان غیبت همه بخوانیم که: «يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِك؛ ای خدا، ای رحمت‌گستر، ای مهربان، ای زیر و رو کننده دل‌ها، قلب مرا بر دینت استوار و ثابت بدار». 🔹وقت خواندن این دعا همین روزها می‌باشد. اگر این روزها این دعا را نخوانیم پس کی می‌خواهیم بخوانیم؟! 📚 بهجت‌الدعا، ص٢۵٢
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
🌿🌿🌿🌿🌿🌿♥️🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ای مولا و صاحب ما♥️🌿 کمکم کن تا درهیاهوی این زندگی مادی و مجازی گمت نکنیم♥️🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿♥️🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
🌿 🌸 ⭕اگر امروز مواظب لقمه غذایت نباشی! فردا مجبوری مواظب - حجاب دخترت - غیرت پسرت - حیای همسرت و ... باشی 🔆زیرا لُقمه حرام، شروع کننده همه مصیبت هاست ⚠️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
✨﷽✨ ✍هر جا غصّه دار شدی استغفار کن ... استغفار امان انسان است ... به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای ، اذیّتت کرده اند؟ گناهی کرده ای؟ محزون که شدی استغفار کن ...چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را، استغفار غم ها را از بین می برد ... همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند، مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد؛ استغفار هم که می کنی به همه ماسوای خودت نفع می رسانی ... دلهاتون خالی از غصه❤️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
🔷‍ دینداری در آخر الزمان 🔷‍ 💠پیامبر در اواخر عمر خود را جمع کردند و فرمودند: 🔴زمانی بر مردم بیاید که انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی بِه از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی . دینشان پول و گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد . 📚 بحارالانوار ج۷۷ ص۳۶۹ 🌷درهیاهوی مجازی گم نشویم🌷
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
💠پیامبر اکرم(ص): 🔹در چيزهايى هست كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به کسی خطور کرده. 📚نهج الفصاحه ص 590 ، ح 206 اللهم الرزقنا🌸🌷🌸🌷
🍃🌸🍃🌸🍃 پنج چیز قلب را نورانی می‌کند: ①زیاد قل هو الله احد را خواندن ②کم خوردن ③نشستن با علماء ④نماز شب خواندن ⑤و راه رفتن در مساجد 📚مواعظ العددیه ص ۲۵۸
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 #رمان_حورا 🖌به قلم: زهرابانو #قسمت_صد_شانزدهم امیر مهدی در آن لحضه فقط دلش میخ
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 🖌به قلم: زهرابانو امیر مهدی در آن لحضه فقط دلش میخواست حورا را ببیند. حورایی که عاشقش بود ولی هنوز حس خانواده ‌حورا را نسبت به خود نمی دانست. همه در حال صبحت با هم بودند که حورا با یک سینی چای وارد پزیرایی شد. سلام بلندی کرد و همه در جوابش برخواستند. مادر امیر مهدی گفت: به به عروس قشنگم بیا پیش خودم بشین. حورا چای ها را تعارف کرد و رفت پیش مادر امیر مهدی نشست. _خوب حاج آقا دخترگلمونم که چای آورد حالا بریم سر اصل مطلب. _بله بله حق باشماست. _امیر مهدی شما شروع کن‌. امیر مهدی با شرم و حیای همیشگی اش گفت: نه بابا شما شروع کنین. تا وقتی بزرگترا هستن من حرفی نمی زنم. _پسر من که نمیخوام زن بگیرم تو میخوای زن بگیری پس حرف بزن از زندگیت بگو. امیر مهدی با دستمالی که در دست داشت عرق هایش را پاک کرد و گفت:من تو یک خانواده با ایمان بزرگ شدم و دوست داشتم همسرمم مثل خودم باشن. یک بانوی کامل و محجبه که جز خودم کسی بهش نگاه نکنه. مریم خانم وسط حرف های امیر مهدی پرید و گفت: مثلا شما چطورین؟؟ شما مذهبیا خشکی مقدسین. همه چیزتون مسجد و نماز و روزه و از این ریا کاریاست. آقا رضا خطاب به همسرش گفت : بسه خانم. بزار ببینیم‌امیر مهدی جان چی میگه.. بگو پسرم. امیر مهدی که دلش از حرف های مریم خانم شکسته بود کمی مکث کرد و یک نگاه به صورت حورا انداخت. مشخص بود او هم مثل خودش ناراحت شده است. دوباره شروع کرد به توضیح دادن. _من یه مغازه کوچیک عطر وتسبیح فروشی کنار حرم دارم که اونجا کار میکنم. البته زیر سایه پدرمه. پدرم خیلی برام زحمت کشیدن و هیچوقتم زحمتاشون جبران نمیشه. درسم میخونم الان ارشد حقوق و الهیاتم. آقا رضا گفت :خونه چی؟ داری پسر؟؟ _اگه حورا خانم موافق باشن یه خونه کنار حرم دیدم بعدش اگه خدا بخواد بریم همونجا کنار مرقد آقا زندگی کنیم &ادامه دارد...  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 🖌به قلم: زهرابانو پدر امیر مهدی گفت: خب اگه اجازه بدین حورا خانم با این آقا امیر مهدی ما برن چند کلمه ای با هم حرف بزنن تا بیشتر باهم آشنا بشن. چطوره آقا رضا؟ مریم خانم از این صمیمیت پدر امیر مهدی با شوهرش خوشش نیامده بود اما آقا رضا با خوش رویی گفت: البته چرا که نه.. سمت حورا چرخید و گفت: حورا جان بلند شو آقا امیر مهدی رو ببر تو اتاقت با هم حرف بزنین بلند شو دایی جان.. حورا با کمی مکث امیر مهدی را به اتاق قبلی خود برد. اتاقی که گریه و ناراحتی حورا را دیده بود. نماز شب ها و مناجات های او را دیده بود. اتاقی که هنوز هم دست نخورده و مرتب بود. حورا در اتاق را باز کرد وگفت: بفرمایید. امیر مهدی کنار کشید و گفت:خانم ها مقدم ترند. حورا با لبخند پر از حیای همیشگی اش وارد اتاق شد. بعد هم امیر مهدی داخل شد و در را بست. وقتی نشستند هر دو سکوت کردند. هیچ کدام نمی دانستند درباره چه چیزی حرف بزنند یا از کجا شروع کنند. _حورا خانم نمیخواین شروع کنین‌؟ _نه شما اول شروع کنید. _حرفای اولیه رو که زدم و زدید فقط اومدم این جا بهتون بگم تا آخرش هستم و پا پس نمی کشم. اومدم که بهتون نشون بدم هر چی هم بشه من عقب نمی کشم و بالاخره خودمو به آرزوم می رسونم. حورا که منظور امیر مهدی را فهمیده بود با خجالت سرش را به زیر انداخت و لپ هایش گلی شد. درطول حرف زدن های امیر مهدی حورا با چادر سفیدی که از مادرش به ارث برده بود جلویش نشسته بود و سرش را لحظه ای بالا نیاورد... و چه خانومی شده بود. حورا‌ بعد از امیرمهدی خواست حرف بزند اما رویش نمیشد. "الا بذکر الله تطمئن القلوب" را در دلش خواند و شروع کرد به حرف زدن. _من کسی رو ندارم فقط خانواده داییم هستن که قبلا پیششون بودم ولی حالا جدا شدم در جریان که هستین؟! امیر مهدی سری تکان داد و حورا ادامه داد: دارم لیسانس دومم رو میگیرم و دوست دارم همسر آیندم همراهم باشه تو زندگیم. اجازه بده درسمو ادامه بدم. وسط حرف زدن حورا در اتاق باز شد و مریم خانم داخل شد. _بسه دیگه‌نمیخواین تموم‌کنین حرفاتون رو؟ شما که حرفاتونو قبلا زدین چه حرفی دارین مگه؟؟ حورا مثل همیشه سکوت کرد ولی امیر مهدی گفت: بله حرفامون تموم شده دیگه میایم خدمتتون. مریم خانم که رفت امیر مهدی به حورا گفت: ناراحت نباشین حورا خانم. حالا حالاها خیلی وقت داریم با هم حرف بزنیم. شرایطتون رو درک میکنم. &ادامه دارد...  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
‌‌‌ 🌷🍃 ‌ •• گوشھ گیـراڹ زود در دلها تصرف مۍڪنند... بیشتَر دِل مۍبَرَد خالۍ ڪھ بَر ڪُنجِ لب است... •🌱• •🌱•[ ] 🌷🍃
صفحه ۶
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
💢 دوستی می گفت؛ بچه که بودم، یه جوجـ🐤ـه داشتم. خیلی دوستش داشتم. 🐥 یه روز گرفتمش جلو صورتم باهاش حرف بزنم که یهو نوک زد توی چشمم. 😩 خیلی دردم اومد. 😠 تو عالم بچگی کلی بهش ناسزا گفتم. ➖اما الان میفهمم که تقصیر اون نبود! تقصیر خودم بود!!! ⬅️ هر وقت کسی که و درستی نداره رو به خودت نزدیک کنی حتما بهت آسیب میزنه..! 👈 این یه قـانـونـه...👉 # گکتاب