eitaa logo
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
3هزار دنبال‌کننده
32.4هزار عکس
28هزار ویدیو
54 فایل
حتما روزیت بوده بیای📩 اینجا خدایی شو،🕊️ دلت روشن میشه🔆 ❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙باخدا باش وپادشاهی کن. 💜بی خداباش،هرچه خواهی کن 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ﷽ 📚 ⏰ نگاهی به سِیرِ آدم 🔹آدم اوّل حیوان است ‌‌‌‌، یعنی پیِ منافعِ شخصِ خودش است ‌؛ کم‌کم رشد می‌کند و انسان می‌شود ، یعنی فعلِ اخلاقیِ دیگرخواهی و خداخواهی از او سر می‌زند ‌؛ تحتِ تربیّتِ الهی که قرار گرفت و با اسماءِ حق که آشنا و به آن‌ها متّصف شد ، عابد و عالِم و زاهد و مجاهد که شد ، انسانِ کامل ـ یا عارف ـ می‌شود . 🔹امّا این میانهُ راه است! و از این‌جا واردِ مرحلهُ دیگری می‌شود که ظهورِ علم و قدرت و صفاتِ حق در اوست امّا او آن‌ها را به خود نسبت می‌دهد و نفسانیّت در او طلوع می‌کند ، یعنی عارف - تازه - شیطان می‌شود! این مرحله ، مرحلهُ شیطان شدن است! . در این مرحله اگر توسّطِ امامِ زمانش دست‌گیری شد ، شیطنت در او می‌میرد و به ‌"ولیّ" بَدَل می‌گردد وَاِلّا در همان مرحله می‌مانَد و مطرود می‌شود . 🔹پس سِیرِ حرکتِ آدمی عبارت است از حیوان ، انسان ، عارف ، شیطان ، ولیّ . و کسی که مرحلهُ شیطانی را از سر نگذرانده و از آن نجات نیافته ، هنوز عاقبت‌بخیری‌اَش معلوم نیست و ممکن است خیلی خطرناک باشد . برخی از آن‌هایی که در تاریخ به عنوانِ عرفای بزرگ شناخته می‌شوند - درواقع - شیاطینِ بزرگ‌اَند که به خود دعوت می‌کرده‌اند و متابعت از ایشان و آثارشان موجبِ نکبت است .  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
📚 ﷽ 📚 🔹ما سه واژهُ نزدیک به هم داریم: "عفو" ، "صفح" و "غفران" ؛ که در یک آیه از سورهُ تغابن ، هر سه با هم آمده‌اند: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ ۚ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ" (التغابن،۱۴) . 🔹این‌که فرموده "عفو کنید و صفح کنید و مشمولِ مغفرت قرار دهید" خیلی ترتیبِ جالبی است: 🔹عفو یعنی از مجازاتِ کسی درگذریم و بر زبان آوریم که کسی را بخشیدیم ، و دیگر سرزنشش نکنیم . دراین‌صورت او عِندَنا و عِندَالله ، بَری‌ُٔالذِّمّه می‌شود و از ناحقّی که به ما کرده رها می‌گردد ، امّا خودمان درگیرِ جراحتی هستیم که از او در دل داریم . 🔹صفح یعنی دل‌مان را نسبت به او صاف کنیم و از صمیمِ قلب او را ببخشیم و از ملامتِ درونیِ او دست برداریم . 🔹غفران - که مقامی بالاتر است - یعنی برایش دعا کنیم و از خدا مغفرت طلب کنیم تا خدا هم به ما توجّه کند و مغفرت نصیبِ ما کند . مغفرت ، نگاهِ استکمالیِ خداست که موجبِ حرکتِ بنده از ظلمات به نور می‌شود .
📚 ﷽ 📚 🔹معنیِ فقاهتیِ "توبه"، ترکِ معاصی فی‌الحال و عزمِ بر ترکِ آن‌ها در استقبال و تدارکِ آن‌چه که قابلِ تدارک باشد. 🔹بعضی گفته‌اند معنیِ توبه، خلعِ لباسِ جفا و ترکِ آن‌چه مرتکب بوده و نشرِ بساطِ وفا. 🔹و به مطلقِ پشیمانی هم اطلاق می‌شود. ✍ 📚  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
📚 ﷽ 📚 🔹"" در فرهنگِ قرآن بارِ معناییِ ویژه‌ای دارد و عبارت است از هرچه که به ما مربوط نیست. پرهیز از لغو چنان مهم است که در سورهٔ مٶمنون بینِ نماز و زکات ذکر شده: "الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ"(۳) "وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ"(۴) "وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ"(۵). 🔹اگر چنین نیستیم و گمان می‌کنیم هرچه که در معرضِ آن واقع می‌شویم، به ما مربوط است و باید تصمیمی راجع به آن بگیریم یا قضاوتی بکنیم یا کاری کنیم یا نظری دهیم - طبقِ این آیات - مٶمن نیستیم و با رستگاری فاصلهٔ بسیار داریم. 🔹حضرتِ آیت‌الله بهجت (ره) می‌فرمود: "چیزی که به ما مربوط نمی‌شود، به ما مربوط نمی‌شود!". واقعاً اگر این حرف مبنای ما در زندگی بشود، از نُه‌دهمِ آن‌چه فکرمان را اشغال کرده آزاد خواهیم شد و "" و "" خواهیم یافت. 🔹اگر دقیق شویم چیزهایی که به ما - و سعادتِ ما - مربوط است، بغایت نادر است و در صورتِ اِعراض از لغویات، وقت و قوّتِ کافی برای سر و سامان دادن به آن‌ها را داریم؛ امّا پرداختن به آن‌چه نه فایدهٔ اُخروی برای ما دارد و نه - حتّی - فایدهٔ دنیوی، صفایی برای ما نگذاشته تا به کارِ خویش بپردازیم، و رمقی نمانده تا رهِ خویش بگیریم. 🔹هرچه آدم عاقل‌تر می‌شود، دایرهٔ لغو برای او وسیع‌تر می‌گردد و بیشتر می‌فهمد که جز خدا و یادِ خدا، مابقی لغو است و لهو. عرضه کردم دو جهان بر دلِ کار افتاده بجز از عشقِ تو، باقی همه فانی دانست
📚 ﷽ 📚 🔸بهترین راهی را كه قرآن كریم برای تهذیبِ روح ارائه می‌‌كند، این است كه او را به یک چیزِ جاودانه سرگرم كنیم؛ اصراری بر این‌كه برای ابد با تن در دنیا بمانیم نداشته باشیم، كه "إِنَّكَ مَیتٌ وَ إِنَّهُم مَیتُونَ" [زمر، ۳۰]. 🔸اعمالِ بدنی محدود است، واجب‌ها مشخّص است: چند ركعت نماز در روز، چند روز روزه در سال، یا یک ‌بار مكّه رفتن در عمر واجب است؛ این‌ها واجب‌های محدود است، اما نام و یادِ خدا ـ كه درحقیقت یک كارِ قلبی است ـ بیكران در بیكران است. 🔸فرمود اگر می‌خواهید خدا به یادِ شما باشد، شما هم به یادِ خدا باشید: "فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ" [بقره، ۱۵۲]؛ این یک اصل. بعد فرمود زیاد به یادِ من باشید: "یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِیرا [احزاب، ۴۱]؛ این اصلِ دیگر. (چیزی را كه خدا زیاد بشمارد معلوم می‌شود كه حدّ و حصرِ خاص ندارد). 🔸اگر خدا به یادِ آدم بود، هرگز انسان مَنسی نیست و فراموش نمی‌شود؛ گرچه خدا فراموش‌كار نیست: "وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِیاً" [مریم، ۶۴]، ولی بعضی‌ها را از لطفِ خود دور می‌دارد. 🔸آن‌ كه در قیامت كور محشور می‌شود و به خدا عرض می‌كند: "رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَی وَقَدْ كُنتُ بَصِیراً"، خدا می‌فرماید: "كَذلِكَ أَتَتْكَ آیاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَكَذلِكَ الْیوْمَ تُنسَی" [طه، ۱۲۵،۱۲۶]، چون آیاتِ ما را فراموش كردی، امروز هم موردِ لطفِ ما قرار نمی ‌گیری؛ چنین كسی در قیامت كور است. 🔸اگر كسی مَنسیِ حق نبود بلكه مذكورِ الهی بود، می‌شود بینا؛ اگر بینا بود، یا جزءِ مقرّبین است یا جزءِ ابرار؛ چنین انسانی جاودانه زندگی می‌كند. 🔸پس اگر كسی به یادِ خدا بود، خدا به یادِ اوست؛ این یک. و اگر كثیراً به یادِ خدا بود، خدا كثیراً به یادِ اوست؛ این دو. و هر كس به یادِ خدا بود و خدا به یادِ او، او بیناست؛ این سه. و اگر كسی قلبش بینا بود، بسیاری از اسرارِ عالَم را می‌بیند؛ این چهار. و چیزی بالاتر و شیرین‌تر از شهودِ اسرارِ عالَم نیست؛ این هم پنج. 🔸این‌ها محصولِ تهذیبِ روح و تزكیهٔ نفس است، كه از تطهیرِ دل و احیای نام و یادِ حق در قلب شروع می‌شود.
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
📚 ﷽ 📚 🔹متّقین، مۇمنینی هستند که واجدِ دو صفتِ "خشیت" و "اشفاق"‌اَند. 🔹خشیت، حیای توٲم با اُنس است. خشیت از خدا یعنی سالک در همه حال - همیشه - در ظاهر و باطن، حضورِ خدا را حسّ کند و سعی کند جانبِ خدا را رعایت نماید و معیّتِ خود را با خدا حفظ کند. 🔹اِشفاق، دل‌دادگی و تب و تاب برای چیزی است در عینِ ترس و دلهره از مواجهه با او به‌دلیلِ حشمت و عظمتش. 🔹تصوّر کنید وعدهٔ دیدار با محبوبی که تمامِ عمر در پی‌اَش بوده‌اید، دارد می‌رسد؛ حالِ شما در چنین وقتی، اشفاق است. یعنی هم عاشق و دل‌دادهٔ وصالید، هم - از عظمتِ وصال - بی‌تاب و مضطربید. حالِ متّقین نسبت به قیامت - که موطنِ لقاءِ ایشان با محبوبِ ازلی و رفیقِ اعلی است - این‌چنین است. این لفظ خیلی "باطن‌دار" است و سَرسَری نباید از آن گذشت. لفظِ اشفاق بابی از ابوابِ معرفةالله است.
📚 ﷽ 📚 🔹اگر انسان به درونِ خود نگاه کند، مشغلهٔ بسیاری دارد؛ منتها وقتی انسان به درون خود نمی‌پردازد، خودش را فارغ می‌پندارد؛ که اگر در شبانه‌روز یک ساعت هم بی‌کار شد، می‌گوید: این بی‌کاری را چکار کنیم؟! خیلی‌ها از دردِ بی‌کاری می‌نالند! بی‌کاری آدم را زجر می‌دهد. 🔹ولی اولیای خدا دیگر بی‌کار نیستند، کارِ مهم دارند؛ دل‌شان فارغ نیست؛ تجلیّاتِ الهی به قلب‌شان می‌شود، این است که اصلاً به دل مشغول‌اَند. 🔹عن‌قریب تمامِ مشغله‌ها تمام می‌شود و در آخر ماییم و دل!