اگر چنلِ حمیم اتاق بود:
از اون اتاقهای راحتت و گرم و نرم، که صبح ها با نور از خواب بیدار میشی، باد خنک بهاری صورتت رو نوازش میکنه و حالت رو عوض میکنه🤍،
روی میز تموم هدیه ها و چیزای با ارزشش رو چیده و دسته گل های یاس رو توی آب گذاشته. تا هرموقع احساس خستگی میکنه با بو کردنش سرحال بشه.
لباس ها رو مرتب توی کمد چیده و با یه سری نقاشی و ریسه نور دیوار رو تزئین کرده🌿
هدایت شده از سوسَبز؛
اگر چنلِ اخگر یه اتاق بود:
اتاقی که یه کتابخونه ی بزرگگ و کلی کتاب با موضوع های مختلف داره🤍، کتاب ها با رنگ و جلد های متفاوتی که دارن، باعث جذابیت و درخشندگی کانال شدن✨
یه مبل راحتی اونجا هست که مخصوص لَم دادن و غرق شدن داخل کتاب هاست و مجسمه های کوچولو داخل قفسه ها وجود داره 📚🪄
هدایت شده از سوسَبز؛
اگر چنلِ ملودی یه اتاق بود:
یه اتاق پینترستی و روشن ، با کلی گُل های خوشبو و گیاه های مختلف بود .🌞
گاهی از پنجره نورِ آفتاب به پادری لطیف و نرم اتاق می تابید و اون رو گرم کرد و پنبه[گربه اش] روی اون دراز می کشید.
پنجره ی بزرگی داشت و از روبه رو پر از درخت گیلاس بود✨
میز تحریر داشت که کلی وسیله و کتاب روش گذاشته بود . روی دیوار نقاشی های کوچیک و تابلوش رو که خودش با علاقه کشیده بود، با گیره های رنگی به دیوار وصل کرده بود.💘
هدایت شده از سوسَبز؛
اگر چنلِ خانوم جو اتاق بود:
یه اتاقِ رنگی و ملیح، که تازه وسایلش چیده شده بود و قرار بود در طی زمان، کلی وسیله های ظریف و قشنگ بهش اضافه بشه💘
اتاق ، بوی شکوفه های درخت سیب رو میداد و خانم جو در حال نصب کردن تابلو های جدیدش بود. گلدون های کوچولوش رو اماده کرد و روی طاقچه چید. کتاب های موردعلاقه اش رو هم با نظم بالای تخت گذاشت✨🌞
اگر چنلِ حمیم اتاق بود:
از اون اتاقهای راحتت و گرم و نرم، که صبح ها با نور از خواب بیدار میشی، باد خنک بهاری صورتت رو نوازش میکنه و حالت رو عوض میکنه🤍،
روی میز تموم هدیه ها و چیزای با ارزشش رو چیده و دسته گل های یاس رو توی آب گذاشته. تا هرموقع احساس خستگی میکنه با بو کردنش سرحال بشه.
لباس ها رو مرتب توی کمد چیده و با یه سری نقاشی و ریسه نور دیوار رو تزئین کرده🌿