eitaa logo
امیدانه 🌱
633 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
6.8هزار ویدیو
28 فایل
🔸از اهداف این رسانه🔻 *امید آفرینی *طرح مهارت های زندگی *طب سنتی کاربردی ارتباط با ادمین: @omidaneha
مشاهده در ایتا
دانلود
⛱ 📜فرازی از ✉️ 🔻خواهر عزیزم🍃 هرگاه خواستے از خارج شوے وَ لباس اجنبی را بپوشی بہ یاد آور کہ را جاری میکنے💔 بہ هاے پاکے کہ ریختہ شد براے حفظ این وصیت خیانت میکنے 👈بہ یاد آر کہ غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میکنے و را منتشر میکنے و توجہ جوانے کہ صبح و شب سعی کرده نگاهش را حفظ کند جلب میکنی 👈بہ یاد آر حجابی کہ بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمے حفظ کند، تغییر میدهی... 🌿تو هم شامل آبرویي، بعد از همہ این ها اگر توجہ نکردے، را از خودت بردار (دیگہ اسم خودتو شیعہ نذار) 🌷 🔺جوان زیبارویی که دفاع از حرم عقیله بنی هاشم(س) را به در سینمای لبنان عوض نکرد. ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊 📽کفشداری شهید مدافع حرم نوید صفری در حرم خانم حضرت رقیه سلام الله علیها 🌹 🌷 ‎‎‌‌‎‎ ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊 📽؛ پسر دایی اهلبیت سلحشور هستن. 🌹خدا به مادران شهدا صبر عنایت کنه 🥀فقط میتونم بگم شهدا شرمنده ایم. 🌺🕌 ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
💗💗 💐روایت دسته گلی که پس از شهادت برای همسرش فرستاد. همسر شهید « » در مورد نحوه آشنایی خود با شهید صدرزاده و آغاز زندگی مشترک گفت: ازدواج بنده با شهید صدرزاده عنایت حضرت زهرا (س) بود. آقا مصطفی یک شخص احساسی و عاطفی بود و عاطفه و محبتش را همیشه بیان می‌کرد و دلسوزانه در کنار افراد قرار می‌گرفت و این دلسوزی‌اش باعث می‌شد که همه جذبش شوند.  آقا مصطفی قبل از شهادتشان همیشه برایم گل می‌خرید چند وقت پیش به دخترم گفتم؛ پدرت چند وقتی است که برایم گل نخریده است؛ این بار باید یک دسته گل بزرگ برایم بگیرد؛ پس از چند روز به مراسمی دعوت شدم که یک مادر شهید دسته گل بزرگی به من هدیه داد و گفت: 💐"این گل‌ها را از طرف آقا مصطفی به شما هدیه می‌کنم!" 🌷 ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
💞💞 💚همسر شهید مدافع حرم  حامد بافنده : زندگی با حامد همیشه برای من خاطره بود قبل از اینکه زن و شوهر باشیم مثل دوست بودیم خیلی با هم جور و خودمونی بودیم اما در محل کار من که می آمد من برایش خانم یعقوبی بودم و ایشان برای من آقای بافنده بود. حامد هیچوقت دکتر نمی رفت همیشه من برایش دارو تجویز و تهیه میکردم دکتر و پرستارش من بودم، جالب است بدانید حامد، از آمپول می ترسید.☺️ خاطره ای که در ذهنم باقی مانده ؛شهید و زن شهید بازی بود من اصلا باورم نمی شد که حامد برود سوریه همیشه شوخی میکردم یک روز به حامد گفتم اصلا به من نمی آید زن شهید بشوم من بلد نیستم حامد گفت اشکالی ندارد بیا یاد میگیرم خوابید و چادرسیاهی را بر تنش کشید و گفت حالا تمرین کن و هرچه می خواهی بگو، آن روز دو نفری خیلی خندیدیم.. 🕊🌱 🌷🌷💫 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
🌷🕊 💛ریحانه ۳ ساله‌اش را به دردانه امام حسین (ع) سپرد🍃 چهار سالی بود که عشق رفتن به سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سرش افتاده بود، اما تقدیر برایش به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد. او باید اول به عراق می‌رفت و در نزدیکی‌های بارگاه امام حسین (ع) خودش را برای پاسداری از حضرت زینب آماده می‌کرد. 🥀در همان سفر از ناحیه کمر مشکل برایش پیش آمد تا رفتنش به شام با مانع روبه‌رو شود. پویا اما دست‌بردار نبود، نامه نوشت تا با اعزامش موافقت شود. ⭐️ریحانه ۳ ساله‌اش را هم به دردانه اباعبدالله سپرد و راهی سوریه شد. او به‌گونه‌ای زندگی کرده بود که لباس شهادت برازنده‌اش شود، در راه دفاع از حرم بانو حضرت زینب (س) به آرزویی که همیشه در سر می‌پروراند، برسد و کلمه شهید کنار پویا ایزدی روی سنگ مزارش ثبت شود. 🌹 💫🍃 🌷🌷🕊 ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d