شاید یه مسئله حل شده بنظر بیاد ولی من هنوز گاهاً تحتتأثیر بعضی آدمها، از انتخابهام نگران میشم.
اویمن;
لبخندهای کوتاه بعدِ کلاس،
زیادی نیمهپر بینانه گفتم، کذبه دوستان. هر روزِ کلاس رو با آرزوی نابودی مدیر و مؤسسه از خواب بیدار میشم و تا عصر تمرین میکنم که چطور بچههای نقنقوی مردم رو درسته نخورم. بله، من یه مربی مهربونم.