#غروبجمعه
🍂از پنجره غروب،غم میريزد...
🍂تکرار شب از سپيده دم میريزد....
🍂خورشيد، کمی دير شده آمدنت...
🍂دارد همهی جهان به هم میريزد...
🍃تعجیل درفرج مولا صلوات🍃
#جمعه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
مانتو هرچقدرهم بلند و گشاد باشه آخرش چادر نمیشه...👆
21 تیر سالروز ولادت شهید حججی و روز عفاف و حجاب🍃
#شهید_محسن_حججی
#حجاب
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
✍پیامبر خدا صل الله و علیه و آله:
🔹جبرئیل و اسرافیل و $عزرائیل و میکائیل نزدم آمدند. #جبرئیل فرمود: ای پیامبرخداﷺ هر کس از امتت ده صلوات بر تو بفرستد،من بر پل صراط دستش را خواهم گرفت و او را عبور میدهم. #میکائیل فرمود: من هم از آب حوض کوثر به او مینوشانم. #اسرافیل هم فرمود: منم سر به سجده میگذارم و سر را بلند نخواهم کرد تا خداوند همهی گناهان اورا نبخشاید. #عزرائیل هم گفت: منم روح او را همانند روح پیامبران قبض میکنم.
📚:درةالناصحین
👈🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
دو #نکته_آموزنده
دو خاطره متفاوت و قابل تأمل از گم شدن مداد سياه دو نفر در دوران دبستان:
۱. مرد اول ميگفت:
«چهارم ابتدايي بودم.
در مدرسه مداد سياهم را گم کردم.
وقتي به مادرم گفتم، سخت مرا تنبيه کرد و به من گفت که بيمسئوليت و بيحواس هستم.
آن قدر تنبيه مادرم برايم سخت بود که تصميم گرفتم ديگر هيچ وقت دست خالي به خانه برنگردم و مدادهاي دوستانم را بردارم.
روز بعد نقشهام را عملي کردم. هر روز يکي دو مداد کش ميرفتم تا اينکه تا آخر سال از تمامي دوستانم مداد برداشته بودم.
ابتداي کار خيلي با ترس اين کار را انجام ميدادم ولي کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههاي زيادي استفاده کردم تا جايي که مدادها را از دوستانم ميدزديدم و به خودشان ميفروختم.
بعد از مدتي اين کار برايم عادي شد. تصميم گرفتم کارهاي بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدير مدرسه گسترش دادم.
خلاصه آن سال برايم تمرين عملي دزدي حرفهاي بود تا اينکه حالا تبديل به يک سارق حرفهاي شدم!»
۲. مرد دوم ميگفت:
«دوم دبستان بودم. روزي از مدرسه آمدم و به ماردم گفتم مداد سياهم را گم کردم.
مادرم گفت خوب چه کار کردم بدون مداد؟ گفتم از دوستم مداد گرفتم. مادرم گفت خوبه و پرسيد که دوستم از من چيزي نخواست؟ خوراکي يا چيزي؟ گفتم نه. چيزي از من نخواست.
مادرم گفت پس او با اين کار سعي کرده به ديگري نيکي کند، ببين چقدر زيرک است. پس تو چرا به ديگران نيکي نکني؟ گفتم چگونه نيکي کنم؟ مادرم گفت دو مداد ميخريم، يکي براي خودت و ديگري براي کسي که ممکن است مدادش گم شود.
آن مداد را به کسي که مدادش گم ميشود ميدهم و بعد از پايان درس پس ميگيرم.
خيلي شادمان شدم و بعد از عملي کردن پيشنهاد مادرم، احساس رضايت خوبي داشتم آن قدر که در کيفم مدادهاي اضافي بيشتري ميگذاشتم تا به نفرات بيشتري کمک کنم.
با اين کار، هم درسم خيلي بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم به گونهاي که همه مرا صاحب مدادهاي ذخيره ميشناختند و هميشه از من کمک ميگرفتند.
حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمي در سطح عالي قرار گرفتهام و تشکيل خانواده دادهام، صاحب بزرگترين جمعيت خيريه شهر هستم.»
#داناب (داستانکونکاتناب
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
#داستانک
💠به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود💠
مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت ،
آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى در می آورد و مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم ؛ بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم .
مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید ...
«یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود...»
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
👌 #داستان کوتاه پند آموز🍃🍂
مرد بیسوادی قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمیفهمید. روزی پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن میخوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟
پدر گفت: پسرم!
سبدی بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور.
پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند.
پدر گفت: امتحان کن پسرم.
پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت.
سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند.
پسر به پدرش گفت؛ که هیچ فایده ای ندارد.
پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم.
پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که غیر ممکن است...!
پدر با لبخند به پسرش گفت:
سبد قبلا چطور بود؟ پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز شده است.
پدر گفت:
این حداقل کاری است که قرآن
برای قلبت انجام میدهد.
٭٭دنیا و کارهای آن، قلبت را از
سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛
خواندن قرآن همچون دریا
سینه ات را پاک میکند،
حتی اگر معنی آنرا ندانی...!!🍃🍂
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
#سخنرانی_مکتوب
🌸در قرآن در آیه 16 و 17 حشر، عاقبت منافقان را اینگونه مثال زده است:
کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ
🔹چون حکایت شیطان که به انسان گفت: کافر شو و، چون [وى]کافر شد گفت: من از تو بیزارم زیرا من از خدا پروردگار جهانیان مى ترسم
و فَکَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِی النَّارِ خَالِدَیْنِ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ
🔹و فرجام هردوشان آن است که هر دو در آتش جاوید مى مانند و سزاى ستمگران این است
✅جمعی از مفسران و محدثان در ذیل این آیه داستان بَرصیصای عابد راذکر کرده که عاقبت شیطان و پیروان شیطان را مجسم میکند و این داستان چنین است:
#داستان
⚪️برصیصای عابد و دختر جوان
در میان بنیاسرائیل عابد و راهبی به نام بَرصیصا بود. سالها بسیاری مشغول به عبادت بود و آنچنان در پیشگاه خدا دارای مقام و منزلت شد که حتی بیماران روانی را نیز درمان میکرد و مردم بیماران خود را نزد او میآوردند و با دعای او شفا مییافتند.
روزی زن جوانی از یک خاندان با شخصیت را که بیماری روانی پیدا کرده بود، برادرانش نزد بَرصیصا آوردند و بنا شد مدتی در آنجا بماند تا شفا یابد.
شیطان وسوسهگر در آنجا ظاهر شد و آنقدر آن زن را در نظر آن عابد زینت داد که او فرهیخته شد و به او تجاوز کرد. پس از مدتی آن زن باردار شد. بَرصیصا دید که نزدیک است، آبرویش برود. باز گول شیطان را خورد و آن زن را کشته و جنازهاش را در گوشهای از بیابان دفن کرد.
شیطان این موضوع را فاش ساخت و برادران #زن_جوان از این حادثه رنج آور با اطلاع شدند و رسوایی عابد در تمام شهر پیچید و به گوش حاکم رسید. حاکم با گروهی از مردم به بررسی پرداختند و عابد اقرار به گناه کرد، پس از آنکه وقوع جنایت برای آنها ثابت شد. حاکم زمان حکم اعدام بَرصیصا را صادر کرد. مأموران همراه ازدحام جمعیت عابد را به پای دار آوردند و او را به پای چوبه دار کشیدند، در این هنگام شیطان در نزد عابد مجسم شد و گفت: «این من بود که تو را تا آنجا کشیدم، اکنون نیز میتوانم موجب نجات تو شوم.»
عابد گفت: چه کنم تا نجات یابم؟
شیطان گفت: هر گاه یک سجده برای من کنی کافیست.
عابد گفت: منکه در اینجا نمیتوانم سجده کنم.
شیطان گفت: با اشاره سجده کن،
او با اشاره شیطان را سجده کرد و همان دم دار کشیدند و جان سپرد و در حال کفر از دنیا رفت.
📚منبع:
قصه های قرآن به قلم روان، محمد محمدی اشتهاردی
#شیطان
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
🌸🍃🌸🍃
#داستان_نفرین_مادر
روزی پیغمبر خدا حضرت محمد صلى الله علیه واله وسلم از یه قبرستانی داشت عبور میکرد یه وقت دیدند از داخل یکی از قبرها صدای نعره ای میامد آمدند بالای سر قبر پای مبارکشان رو محکم زدند رو زمین و فرمودند:
یا عبدالله قُم باذن الله فی الفور
ای بنده ی خدا پاشو وایسا.
قبر شکافته شد یه جوانی از تو قبر آمد بیرون
از تمام بدن این جوان آتش میزد بیرون،
رسول خدا(ص) فرمودند:ای جوان تو از امت کدام پیامبری که اینقدر عذاب میکشی؟
عرض کرد یا رسوالله ! از امت شما
پیامبر خیلی دلش به حال جوان سوخت
پیامبر صلى الله علیه واله وسلم فرمود:تارک الصلات بودی؟
جوان گفت:نه یارسولله ! من پنج وعده نمازم رو به شما اقتدا میکردم
پیامبر: روزه نگرفتی؟
جوان: یارسول الله ! نه فقط رمضان بلکه رجب و شعبان و رمضان رو هم روزه میگرفتم.
پیامبر صلى الله علیه واله وسلم فرمودند:ای جوان حج نرفتی؟
گفت: مستطیع نشدم
پیامبر فرمود:جهاد نکردی؟
جوان گفت: چرا جانباز یکی از جنگ ها هستم
پیامبر اکرم صلى الله علیه واله وسلم سرشو بالا گرفتند و فرمودند: خدایا من نمیتونم عذاب کشیدن امتم را ببینم به من بفرمائید این جوان چرا اینقدر عذاب میکشه؟!!!
خطاب رسید یارسول الله ! حقت سلام میرساند و میفرماید این جوان عاق مادر شده تا مادرش رضایت نده عذاب همینه.
پیامبر به سلمان، ابوذر و مقداد میفرماید بروید مادر این جوان رو پیدا کنید.
رفتند مادرشو پیدا کردند. یه پیرزن ضعیف و رنجور ومریض احوال بودند.
رسول خدا صلى الله علیه واله وسلم باز امر کرد قبر شکافته شد جوان از قبر بیرون آمد.
پیامبر فرمودند: مادر ببین پسرت چطور داره عذاب میکشه. بیا از سر تقصیر پسرت بگذر و حلالش کن.
مادر جوان: سرشو بالا گرفت و گفت:ای خدا اگر حق مادری بر گردن این پسر دارم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن!!!
تمام بدن این جوان آتش گرفت
رسول خدا فرمودند: آخه زن این بچه مگه در حق تو چه بدی کرده که تو لحظه به لحظه داری نفرینش میکنی؟
عرض کرد یا رسول الله ! من با زنش یه روز تو خونه مشاجره کردم، دعوامون شد،از راه رسید از من نپرسید همینجوری منو هل داد تو تنور آتش سینه ام سوخت، موهام سوخت، قسمتی از بدنم سوخت، زن ها منو از تو آتش کشیدن بیرون لباسهام رو عوض کردند.
همون سینه سوختمو در دست گرفتم در حق پسرم نفرین کردم سه روز بعد مرد.
رسول خدا فرمودند: ای زن میدونی که من پیغمبر رحمتم به خاطر من بیا از تقصیر جوانت بگذر.
سرشو بالا گرفت و گفت: ای خدا به حق این پیغمبر رحمتت قسم میدهم که لحظه به لحظه عذاب پسرم رو زیاد کن که کم نکن!!!
رسول خدا به سلمان فرمودند: سلمان برو به فاطمه ام بگو تنها نه ، علی عليه السلام ، حسن و حسین رو هم بیاره.
سلمان رفت درخانه به فاطمه(س) گفت: پیامبر پیغام داده سریع بیائید.
حضرت زهرا ، حضرت علی ،حضرت حسن و حضرت حسین عليهم السلام همه آمدند.
اول حضرت زهرا سلام الله عليها رفتند جلو و فرمودند: ای زن میدانی من فاطمه حبیبه ی خدا هستم
گفت:آره
فرمود:ای زن به خاطر من فاطمه بیا از سر تقصیر جوانت بگذر.
زن سرشو گرفت بالا صدا زد:خدایا به حق حبیبه ات فاطمه قسم میدهم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن.
دوباره آتش از بدن جوان زد بیرون.
این بار امیرالمومنین علی علیه السلام رفت جلو و فرمودند:ای زن به خاطر من بیا از سر تقصیر پسرت بگذر.
زن گفت: خدایا به حق علی علیه السلام قسم میدم لحظه به لحظه عذاب پسرم را زیاد کن……….
نوبت رسید به اقامون امام حسن عليه السلام .آمد جلو وفرمودند: ای زن بخاطر من بیا از سر تقصیر پسرت بگذر.
زن گفت: خدایا به این غریب مدینه تورو قسم میدم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن.
نوبت رسید به آقای ما حسین عليه السلام
آمد مقابل این زن ایستاد،ایشان خردسال بود چون دامن زن رو گرفته بود و سرشو گرفته بود بالا و فرمودند: ای زن به خاطر من بیا از سر تقصیر جوانت بگذر.
زن سرشو گرفت بالا یهو دیدند رنگ از رخسار این زن پرید به دست وپای حسین عليه السلام افتاد و عرض کرد:خدایا پسرمو به اباعبدالله الحسین عليه السلام بخشیده ام.
پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: که ای زن چی شد؟ من،فاطمه ،علی،حسن خواستیم قبول نکردی چی شد که حسین؟
عرض کرد:یا رسوالله سرمو گرفتم بالا در حق جوانم نفرین بکنم، دیدم درهای آسمان باز شده است، ملائکه در دست حربه های آتشین گرفته می گویند: شفاعت حسین را قبول کن والّا با حربه های آتشین تو را می زنیم، من قبول کردم. و از نفرینم گذشتم.
📚تحفةالواعظینج۱ص۱۳۱
#داستان
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #سمنان، #معدن_نمک #گرمسار
جالب بدونید هوای این غار بدلیل عبور از دورن لایه های #نمک بسیار سالم و عاری از هر گونه #آلودگی بوده و به تازگی برای #بیماری های آلرژی تنفسی و پوستی بصورت درمانی استفاده میشه !
🤔 #اروپایی ها در حال #غارت نمک طبیعی کشور هستند و در #ایران اجازه توزیع نمک #طبیعی نمیدهند!
⭕️بدون صدا نگاه کنید
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
نمک آبی ایرانی در سمنان بدست میاد و به اروپا صادر میشه
https://www.terreexotique.com/blog/persian-blue-salt/
#نمک_طبیعی #معدن_نمک
#اروپا #غارت
#سمنان #گرمسار
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
✖️قابل توجه کسانی که میگویند:
وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد...
🔴 تاکنون امام خامنهای امر به چه #جهاد هایی فرموده اند:
1️⃣ جهاد علمی؛
🔺من عقیدهام این است كه كار علمی در دانشگاه و در كشور باید جهادی باشد؛ كار علمیِ جهادی انجام بگیرد. ۹۲/۵/۶
🔺یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژهی تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. ۸۹/۴/۲
2️⃣ جهاد اقتصادی؛
🔺امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است. ۹۴/۱/۱
🔺تعصب در مصرف #کالای_داخلی؛
محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانهها. حالا مُد شده است بگویند «بِرَند» است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند. ۹۳/۱۱/۲۹
3️⃣ جهاد فرهنگی؛
🔺واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهمتر نباشد و اگر خطرناكتر نباشد، كمتر نیست؛ این را بدانید؛ واقعاً یك میدان كارزار است اینجا. ۹۲/۹/۱۹
4️⃣ جهاد سیاسی؛
🔺یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوماً جهاد نظامی نیست؛ جهاد سیاسی است. ۸۷/۷/۱۰
🔺باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنه های مختلف وظیفه ی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه ی سیاسی هم جهاد هست. ۸۶/۵/۲۸
5️⃣ جهاد تشکیل خانواده و فرزند آوری؛
🔺مسئلهی جمعیّت یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیّت است. یعنی مسئلهی جمعیّت از آن مسائلی نیست كه بگوییم حالا ده سال دیگر فكر میكنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست. ۹۲/۹/۱۹
🔺 #فرزندآوری یكی از مهمترین مجاهدتهای زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست كه زحماتش را تحمل میكند، اوست كه رنجهایش را میبرد، اوست كه خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است.۹۲/۲/۱۱
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
محمد مومنی:
#حجت_الاسلام_محمدمومنی
#حجاب یک هدیه ی الهی است
و برای سلامت جوامع بشری لازم است
اون خانمی که با بد حجابی وارد خیابان و بازار میشود علاوه بر اینکه خودش گناه و معصیت میکند
بقیه را هم به گناه می اندازد
و روز قیامت علاوه بر گناهان خودش در گناهان بقیه هم شریک است
و جدای از اینها مردها و جوانانی که توی خیابون شما رو میبینن ممکنه دلشون بلرزه
و رابطشون توی خونه با همسرشون سرد بشه
و این گناه بسیار بزرگتریه
حتی ممکنه بخاطر بی حجابی و بد حجابی شما عده ای کارشون به طلاق کشیده بشه
که همه این #گناهان به پای شما ثبت میشه
شک نکنید
شما با بی حجابی روز قیامت باید سخت پاسخگو باشیید
#حجاب #عفاف
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شمشیری برنده....
#استوری
#حجاب
#چادرانه
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
🍃✍ پنج معلومات #سحر_اميز ...
🔵 1- آيا ميدانى:
زمانى که #اذان تمام ميشود؛ دعایت مستجاب میشود....
پس #محروم نکن خودت را از دعا؛بعد از تکرار کردن اذان و دعاى معروف (اللهم رب هذه الدعوة التامة....)
حتما منتشر کن شايد يکى غير از تو اينرا نميداند، .....
🔵 2- آيا ميدانى
کجا قرار داده ميشود #گناهان تو در حالی که #نمازمیخواني؟
رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمودند (که بنده ی خدا وقتي بلند شد تانماز بخواند با تمام گناهانش آمده .....
پس گناهانش بر روي سرش وگردنش گذاشته ميشود پس هر بار که که به رکوع وسجود ميرود گناهانش ميريزد)
اي کسي که #عجله ميکني در رکوع وسجود؛
سجود ورکوعت را تا ميتواني طولاني کن تا گناهانت از تو بريزد اين اجر را از دست نده.....
🔵 3- آيا ميداني
زن نيکو کاري فوت کردو هر وقت قبرش رازيارت ميکردند از خاک قبرش بوي گل مي امد شوهرش گفت که او هيچ وقت خواندن سوره #ملک را قبل از خواب ترک نميکرده پس مبارک باد بر ان کسي که خواندن سوره ملک قبل از خواب را براي خودش عادت قرار داده پس بر اين کار حريص باش زيرا نجات ميابي از عذاب قبر "به هر کس دوستش داري خبر بده"
🔵 4- آيا ميداني
با خواندن #آية_الکرسى بعد از هر نماز فاصله بين تو وبهشت فقط مرگ است ...
یعنی با #مرگ ورودت در بهشت تضمینی است......
🔵 5- آيا ميداني
بعد از تمام شدن نمازنباید عجله کنی وباید مدتي بشينی؛ براي اينکه ملائکه بعد نماز
براى تو دعا ميکنند ؛نزد خداوند .......
�توجه- توجه- توجه- توجه ❌
˝هرکس در موقعي اذان به موسيقي و ترانه گوش دهد نمي تواند هنگام مرگ شهادتين بگويد .
📚آیت الله #مجتهدی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
🔴 تلنگر حضرت علی علیه السلام در مورد #عذاب_جهنم🔥
🔰 بدانيد كه اين #پوست نازك تحمل آتش را ندارد، پس به خودتان رحم كنيد...
شما در مصيبتهاى دنيا آزمايش كرده ايد
كه وقتى #خارى به بدن يكى از شما میرود و يا به زمين میخورد و خونى میشود و يا #شنهاى داغ پايش را میسوزاند چگونه بيتابى میكند؟!
پس، چگونه خواهد بود اگر ميان دو لايه از آتش🔥 قرار گيرد⁉️
و هم بسترش #سنگ و همدمش #شيطان باشد...؟!
📚 نهج البلاغه، خطبه183
👈 🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
🇮🇷 از ماسک استفاده کنید
🇮🇷 من تا پایان بیماری #کرونا از ماسک استفاده میکنم
🇮🇷 تا حال هموطنم زودتر خوب شود.
#من_ماسک_میزنم
🌸 🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
💠كوچولوهاي معتاد...
كودک و تلويزيون...💠
✅شناسايي معتادان
❌اگر كودكتان را از تماشاي تلويزيون بازداشتيد و با واكنشهاي منفي و رفتارهاي پرخاشگرانه، اضطراب، افسردگي و ناتواني در کنار آمدن با اوقات بيکارياش روبهرو شديد؛
❌ اگر فرزندتان زمان زيادي را براي تماشاي تلويزيون صرف ميکند؛
❌اگر برنامه جذابي براي تماشا وجود ندارد، ولي او همچنان پاي تلويزيون لم داده؛
❌اگر با تماشاي تلويزيون احساس آرامش موقتي ميکند و با خاموش شدنش اين احساس از ميان ميرود، ما با اطمينان خاطر و بدون هيچ ملاحظهاي به شما ميگوييم: آقا يا خانم محترم كودك شما معتاد است!
😡امان از دوست بد و ذغال خوب!
اين جعبه كوچك برقي چه چيزي توي آن كلاه سحرانگيزش پنهان كرده كه كودك ما اينطور مفتونش شده و فريبهايش را باور ميكند؟
چرا كودكان ما به تلويزيون معتاد ميشوند؟
اصلاً عيب كار ما در كجاست؟
💋جذابيت: رنگهاي دلربا، تصاوير زيباي پر کشش، هيجان بالا، داستانپردازي، روياسازي و دهها تكنيك ديگر دور هم نشستهاند تا چيزي به اسم جاذبه بسازنند.
🔷عدم برنامهريزي براي فعاليتهاي کودک: وقتي براي اوقات فراغت فرزند خود برنامهاي نداريم يا او را بهسمت فعاليتهاي مفيد مثل ورزش کردن، تفريح يا مطالعه راهنمايي نميكنيم، چه چيزي جايگزين ميشود؟
⭕️تنهايي کودک: وقتي كودك مدتها با تنهايي، تنها باشد، از دوستان خوب و والديني هم كه او را از توجه و محبت سرشار كنند، خبري نباشد، چه اتفاقي ميافتد؟
⭕️الگوي خانوادگي: در خانهاي که تلويزيون به يكي از اعضاي پركار ولي بيهدف آن تبديل شده، هميشه روشن است و اصلاً مهم نيست که چه برنامهاي دارد، ناخواسته زمينه ابتلاي کودک فراهم شده است.
🔆محيط: اگر فضاي خانه و دوستان، محيط دفع و طرد كودك باشد، او به تلويزيون پناه ميبرد.
تماشاي زياد اين وسيله، گاهي نشاندهنده ناآرامي خانوادگي است.
اگر کودک در محيط خانواده و خارج از آن، روابط مناسب، صحيح و لذتبخشي با پدر و مادر و همسالان خود نداشته باشد، ناگزير بهسوي دنياي شيرين تلويزيون عقبنشيني ميکند.
🌸رسول گرامي اسلام صلی الله علیه وآله وسلم ميفرمود
«كودكان را دوست بداريد و نسبت به آنان رئوف و مهربان باشيد.»
✅همچنين روش حضرت در خانواده اين بود كه همه روزه صبح دست محبت بر سر فرزندان خود ميكشيد.
📖هادي عبدلي، مجله خانه خوبان ، شماره 57
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 23 ذیالقعده شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد. (بنا بر روایتی)
🎙شاعر: سید حمیدرضا برقعی
🌷یا امیرالمومنین حیدر🌷
https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
📝 #عکس_نوشته
🔻می خواستند عکس یادگاری بگیرند، حاج قاسم از ماشین پیاده شد، یک خانم با #حجاب_نامناسب خواست عکس بگیرد با او هم عکس گرفت.
گفت: باور نمیکردم با من هم عکس بگیرید از امروز سعی میکنم حجابم را درست کنم...
#حجاب🌷