eitaa logo
🍃 یا امیرالمؤمنین حیدر 🍃
373 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
3هزار ویدیو
60 فایل
به نام گشاینده کار ها زنامش شود سهل دشوار ها 🌺 کپی با ذکر صـلـوات برای مولایمان صاحب الزمان 🌺 ارتباط با ما : https://harfeto.timefriend.net/17265184657672
مشاهده در ایتا
دانلود
💠♻️⚜♻️💠♻️⚜♻️💠 امام حسن مجتبی (علیه السلام) و حاکم 1⃣ قسمت اول 💢در دهه های اول سال هجری قمری، مقارن با زمان زندگی امام حسن (علیه السلام) ، حاکمی در یکی استان های چین حکومت می کرد که عجیبی بود 👳♀پسر صدر اعظم 👸 حاکم بود که هر چه وزیر برای خواستگاری پسرش به شاه اصرار می کرد، می گفت من می خواهم دخترم را به یکی از 🔱شاهزادگان دنیا بدهم که بعد از من سلطنتم باقی بماند ⚜چون غیر از این دختر وارثی ندارم آن پسر و دختر به حکم مصاحبت و مجالست پنهائی، ای برقرار می کنند ، پس از چندی زمانی این خبر به گوش حاکم می رسد در حالی که حاکم بود 😤حاکم در آن حال حکم می دهد که هر دو آنها را گردن بزنند و می گوید اگر کسی از این حکم سرپیچی کند او نیز کشته خواهد شد 🌀حکم اجرا می شود و هر دو آنها کشته می شوند 😟 پس از ساعتی که حاکم از حالت مستی خارج می شود، متوجه کار خود می شود و بسیار پشیمان می شود و بسیار گریه می کند و در این حال بنای داد و فریاد گذاشته و به حاضرین مجلس می گوید: اگر پزشکی پیدا نکنید که این دو نفر را به حال خود بازگرداند همه را قتل عام می کنم 👺حاکم مثل ها فریاد می زد و پا بر زمین می کوبید وزرا گفتند این چه حرفی است سری که از بدن جدا شده چگونه ممکن است به حال اول باز گردد گفت من نمی دانم اگر این ها زنده نشوند همه را به خاک و خون می کشم در بین مسئولین حکومت فردی بود به نام عبدالله که فردی میانسال و از شیعیان امام حسن (علیه السلام) بود (عده ای از مسلمانها از زمان پیامبر که فرموده بود « اطلب العلم ولو بالصّین » به کشور چین سفر کرده بودند که برای مدینه کاغذ و باروت می خریدند ) اما عبدالله تا آن زمان از ترس حاکم تقیه کرده بود و دین خود را مخفی نگه داشته بود پیش خود گفت اگر کسی بتواند در دنیا این کار را بکند آن فرد کسی نیست جزء ولی خدا و وصی پیامبر (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم)، ✳️این کار فقط از دستان امام حسن (علیه السلام) انجام شدنی است، اما آیا اگر به حاکم بگویم و بداند من مسلمانم و دین او را ندارم با من چه خواهد کرد . در دلش آشوبی بود آیا بگوید یا نگوید و برخورد حاکم چگونه خواهد بود، دل را به دریا زد و به خدا توکل کرد و به حاکم گفت: قربان زنده شدن این دو نفر محال است مگر اینکه مسیح از آسمان بیاید و آنها را زنده کند که این محال است ، اما در حال حاضر اگر کسی در دنیا بتواند مرده زنده کند او کسی نیست جزء نوه پیامبر مسلمانان که ساکن مدینه است تا این جمله را گفت ، حاکم دستش را گرفت بلند نمود گفت : همین الان باید بروی به هر قیمتی شده است ایشان را بیاوری و الاّ تو را و اهل و عیالت را قتل عام خواهم کرد گفت نه عیسی از آسمان و نه امام از می تواند به این سرعت به چین آمده و مرده را زنده کند... ، تا دقایقی بعد •✾https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar