شهیدیکهزمانخاکسپاری زنده شد😳😱
🌸مجروح عملیات مسلمبن عقیل در سال 61 بود، 25 روز به کما رفت و با تصور اینکه شهید شده او را کفن پوشاندند و در آستانه قبر بردند اما مشیت الهی بر این بود که زنده بماند.🌸
«حجتالاسلام محمد صادقی» کسی که در سال 1361 در عملیات مسلم بنعقیل مجروح شد و 25 روز در کما بود و پیامد این جراحتها 82 بار عمل جراحی بود، کسی که همه تصور میکردند شهید شده به همین منظور او را کفن پوشاندند و در آستانه قبر بردند اما مشیت الهی بر زنده بودنش بود.
صادقی در یادواره سه شهید گمنام و پاسداشت 175 شهید غواص در مرکز عالی تربیت جهادی و تکاوری سیدالشهدا (ع) زیباکنار در جمع حدود 5 هزار نفر از خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران و مسئولان کشوری و لشکری، بسیجیان، کارکنان شاغل و بازنشستگان این مرکز، نقبی به خاطرات خود در دوران دفاع مقدس زد یعنی زمانی که شناسنامه خود را برای رفتن به جبهه دستکاری کرد.
14 سالگی به جنگ رفتم و 16 سالگی مجروح شدم
شهید زنده در ادامه روایات از دوران دفاع مقدس گفت: برای رفتن به جبهه در سن 14 سالگی شناسنامه خود را دستکاری کردم و در سن 16 سالگی مجروح شدم و 82 بار زیر عمل جراحی قرار گرفتم که آخرین آن 16 آذر سال 92 بود.
صادقی ادامه داد: اوایل که مجروح شدم «سوم آبان سال 61» به مدت 25 روز بیهوش بودم یعنی کما، وقتی بههوش آمدم کسی متوجه این قضیه نشد.
وی با بیان اینکه فضای بیمارستان را بهشت تصور کردم، افزود: خدا را شکر گفتم اما مدتی که گذشت دکترها متوجه شدند و بالای سرم آمدند.
این راوی جنگ گفت: پنج روز از بههوش آمدنم گذشت اما نمیدانستم کجا هستم در پنجم آذر به دلیل خونریزی بازویم را شکافتند اما خون بند نیامد و پس از آن دکترها گفتند دیگه فایدهای ندارد او شهید شده است.
وی از مقدمات تشییع جنازهاش گفت و اظهار کرد: در آن حالت که اعلام کردند شهید شدم همهچیز را احساس میکردم و حرفها را میشنیدم اما قدرت بازگویی و حرکت نداشتم و از آنجا که مرا شهید فرض میکردند توسط متولی حرم امام رضا (ع) کفن شدم و تشییع جنازه برگزار شد.
کفن و تشییع شدم اما پس از 8 ساعت زنده شدم
صادقی در ادامه اضافه کرد: پیرامون من سخنان زیادی بود و بسیجیان و پاسداران میآمدند و میگفتند شهید را از چه کسی باید تحویل بگیریم که پس از هشت ساعت از شهادتم، زنده شدم و پروژه تشییع من ناتمام ماند.
وی تصریح کرد: در عالمی که نمیدانم چه بود شهدای زیادی را دیدم که همه را میشناختم از شهید عباسی پرسیدم اینجا کجاست میگفت جایی است که تو نمیتوانی ببینی و بمانی و موقت آمدی و باید برگردی و من برگشتم.
#ڪرامات_شهدا
https://eitaa.com/OrAmiralMumininHaidar