eitaa logo
عُرف عرفان ( حکایت عارفان )
1.1هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
9هزار ویدیو
79 فایل
نشر معارف اهل بیت مصطفی علیهم صلواه الله . ترویج عرفان حقیقی شیعه و علمای عامل و اساتید بنام حوزه های علمیه جعفریه و احادیث .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری جدید از پذیرایی مردم سخاوتمند الفاو عراق ◾️فاو عراق اولین منطقه در عراق است که هر ساله پذیرای زائران پیاده‌ است که پیاده روی حسینی رو از راس البیشه به سمت کربلا حرکت می‌کنند. https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285
AUD-20220806-WA0022.m4a
5.2M
حسین.... ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5843583467572433409.mp3
2.6M
🚩نواهنگ ۳۶۵ یوما 🎤محمد حسین پویانفر رسم جهان و عشق و وصال و کاشکی که کرب و بلای تو باشم ۳۶۵ روز سال‌ و کاشکی که کرب و بلای تو باشم... https://eitaa.com/orfeerfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کشیش مسیحی: تا زمانی که نفس در بدن دارم، نام امام حسین علیه‌السلام را بلند خواهم کرد! https://eitaa.com/orfeerfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
💬 قرائت "زیارت عاشــورا" 🎧 با نوای علی فانی به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمــان ارواحنافداه 🤗 https://eitaa.com/orfeerfan
ع ⚘ لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد چشم پوشی کنید و بگذرید . 💠 چشم پوشی از گناه و عنایت به جناب مجتهدی: آقایان چایچی و بیگدلی از مرحوم شیخ جعفر تبریزی نقل کردند: 🕊 در ایام نوجوانی که به مدرسه می‌رفتم در بین راه به فقرا کمک می‌کردم. یک روز که از مدرسه بر می‌گشتم در بین راه پیرزنی را دیدم که مقداری اسباب و اثاثیه در دست دارد او از من خواهش کرد که کمکش کنم و اثاثیه را به من داده و از جلو حرکت کرد تا به منزلی رسیدیم، سپس درب را باز کرده و وارد خانه شد. من نیز همراه او داخل شدم، که ناگهان درب بسته شد و با چند دختر جوان روبرو شدم، آنها گفتند:..... شما به یوسف تبریز مشهور هستید و ما از شما خواسته‌هایی داریم که اگر انجام ندهید شما را همه جا رسوا می کنیم . ایشان می‌فرمودند: یک لحظه تأمل کرده و نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به پله‌هایی افتاد که به بام منتهی می‌شد، بلافاصله با سرعت به طرف پله دویده و به پشت بام رفتم، آنها هم به دنبال من به پشت بام آمدند. با اینکه ساختمان سه طبقه عظیمی بود و دیوارهای بلندی داشت، با گفتن یک ، بی درنگ از پشت بام خود را به داخل باغی که جنب خانه قرار داشت پرتاب کردم. همینکه در حال سقوط بودم دو دست زیر کف پاهایم قرار گرفت و مرا به آرامی پایین آورد. ایشان فرمودند: از آن موقع تا الان پاهایم را بر زمین نگذاشته‌ام و هنوز روی آن دستها راه می‌روم... https://eitaa.com/orfeerfan