eitaa logo
کانال یا اباصالح المهدی ادرکنی
144 دنبال‌کننده
742 عکس
186 ویدیو
4 فایل
لطفاً نظرات، پیشنهادات و تبادلات خود را در پی‌وی بنده یعنی در @yoosof2 و @Hadi2023 و @Yoosof2020 بگویید. لطفاً پیج ما را در اینستاگرام به آدرس Www.instagram.com/ormehdiadrakni.313 دنبال کنید. با تشکر اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّكَ الفَرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
چه مانعى داشت امام زمان غايب نمى شد وخداوند از کشته شدن آن ممانعت مى كرد؟ پاسخ: در رابطه با اين سؤال، به پاسخ شيخ طوسى (رحمة الله عليه) اکتفا مى کنيم که فرمود: (ممانعتى که با تکليف بندگان خدا منافات ندارد، اين است که خداوند مردم را از مخالفت فرمان او برحذر دارد ودستور دهد که از او پيروى کنند واو را يارى نمايند ودر برابرش تسليم گردند؛ اينها همه کارى است که خدا بايد بکند. اماايجاد مانع ميان او ومردم، منافى تکليف داشتن بندگان بوده، ونقض غرض است. زيرا مقصود از مکلف داشتن مردم، اين است که به ثواب برسند، وحال آنکه ايجاد مانع وحايل ميان آن حضرت ومردم، با اين منظور، منافات دارد. ضمن اين که گاهى ايجاد حايل ومانع براى جلوگيرى از کشته شدن آن حضرت، موجب بروز مفسده اى براى مردم شود، که البته اين کار از خداوند نيکو وپسنديده نيست).
زمان چه مانعى داشت امام مهدى در آخر الزمان متولد مى شد؟ پاسخ: براى جلوگيرى از تکرار کلام، پاسخ اين پرسش را به طريق ايجاز، چنين بيان مى کنيم: اولا، روايات معتبر اسلامى تصريح دارند که بر طبق مشيت الهى، امامان معصوم عليهم السلام دوازده تن بيشتر نخواهند بود که همگى آنها از خاندان پيامبر رحمت (صلى الله عليه وآله وسلم) مى باشند، وآخرين آنها وجود نازنين امام مهدى (عليه السلام) است. ثانيا، طبق روايات معتبر، سنت الهى چنين است که زمين را از حجت خود خالى نگذارد واگر حجتهاى الهى يعنى پيشوايان معصوم، بر روى زمين نبودند، جهان وجهانيان نابود مى گشتند. ثالثا، مى دانيم که امام يازدهم حضرت عسکرى (عليه السلام) در سال 260 هجرى قمرى در شهر سامرا بدرود حيات گفته وبه شهادت رسيدند. با توجه به اين سه امر مسلم، نتيجه مى گيريم که اگر امام زمان (عجل الله فرجه) تاکنون متولد نشده بود، لازم مى آيد از سال 260 تاکنون که حدود 1145 سال مى شود، جهان واهل آن بدون حجت الهى بوده باشند واين امر با آنچه در ابتداى سخن گفتيم، منافات دارد.
امام زمان آيا در تاريخ کسانى هستند که مدعيان نيابت خاصه بوده باشند؟ پاسخ: آرى، عده اى هم دعوى نيابت خاصه از ناحيه مقدسه حضرت ولى عصر (عجل الله فرجه) نموده اند که به ذکر بعضى از آنها اکتفا مى شود: 1- الشريعى ابو محمد الحسن، که از اصحاب حضرت عسکرى (عليه السلام) بوده واولين کسى است که ادعاى اين مقام را نموده، ومطالبى رابه امامان نسبت داده، ودر حق آن بزرگواران غلو کرده است. سپس توقيع شريف در حق او صادر شد که مشتمل بر لعن والحاد وکفر او بود. 2- محمد بن نصير النميرى، که از اصحاب حضرت عسکرى (عليه السلام) بوده وبعد از شريعى ادعاى نيابت کرده است. 3- ابو طاهر محمد بن على بن بلال که از اصحاب امام عسکرى (عليه السلام) بوده وقضيه او؛ (عمرى) نايب اول امام زمان (عجل الله فرجه) در کتب رجال آمده است. 4- احمد بن هلال کرخى که از اصحاب حضرت عسکرى (عليه السلام) بوده است. 5- حسين بن منصور حلاج، صوفى مشهور، که در ابتداى امر، دعوى نيابت خاصه نموده، ولى بعد از آن پا فراتر گذارده واز او مطالب وادعاهايى صادر شد که موجب قتل او گرديد. 6- ابن ابى غرافر محمد بن على شلمغانى. 7- ابو دلف مجنون، که اول ادعاى نيابت خاصه نموده، بعد غلو کرد وسپس مجنون شد. 8- ابو بکر بغدادى که از دوستان ابو دلف مجنون بوده است. 9- محمد بن سعد، شاعر کوفى که در سال 540 وفات کرد. 10- احمد بن حسين رازى که در سال 670 از دنيا رفت. 11- حسين بن على اصفهانى که در سال 853 از دنيا رفت. 12- على بن محمد سجستانى که در سال 860 وفات يافت. 13- سيد محمد هندى، شاعر واديبى که در مشهد مقدس مى زيسته ودر سال 987 از دنيا رفته است. 14- شيخ محمد مشهدى که در سال 1090 وفات کرد. 15- سيد على مشهدى که در زمان شاه سليمان صفوى پنهانى دعوى نيابت خاصه نمود، ولى بالاخره از عقيده او خبردار شدند وبه همين جهت به قتل رسيد. 16- شيخ محمد فاسى مغربى که در سال 109 از دنيا رفت. 17- ميرزا محمد هروى، اهل هرات که به هندوستان منتقل شده است. در اوايل حکومت مرحوم خاقان ذى شأن فتحعلى شاه قاجار دعوى نيابت خاصه نموده وقبل از تقويت ونفوذ امر، به قتل رسيد.
حضرت مهدى در زمان غيبت کبرى، در کجا اقامت دارد؟ پاسخ: قبل از هر سخنى لازم به ذکر است که طرح واثبات اين گونه مسائل در اثبات اصل غيبت امام زمان (عجل الله فرجه) مداخله اى ندارد. ولى در مقام پاسخ عرض مى کنيم، از برخى روايات وحکايات معتبر چنين استفاده مى شود که آن امام (عليه السلام) در عصر غيبت کبرى، در مکان خاص وشهر معين استقرار دايمى ندارد؛ وبه طور ناشناس در بين مردم زندگى ورفت وآمد دارد. چنان که سدير صيرفى از امام صادق (عليه السلام) روايت مى کند که فرمود: (صاحب الامر (عليه السلام) از اين جهت با يوسف (عليه السلام) شباهت دارد که برادران يوسف، با اين که عاقل ودانا بودند وقبلا هم با وى معاشرت داشتند، وقتى به محضرش شرفياب شدند، تا خودش را معرفى ننمود، او را نشناختند، وبا اينکه بين او ويعقوب (عليه السلام)، بيش از هيجده روز راه فاصله نبود، يعقوب از وى اطلاعى نداشت. پس چرا اين مردم انکار مى کنند که خداوند همين عمل را نسبت به حجت خويش حضرت صاحب الامر (عليه السلام) نيز انجام دهد؟! آن حضرت هم، در بين مردم تردد کند ودر بازارشان راه برود وبر فرشتگان قدم بگذارد، ولى او را نشناسند، وبه همين وضع زندگى کند تا هنگامى که خداوند به او اذن معرفى به مردم را بدهد).(22) از جمله شهرهايى که به طور مسلم به مقدم مبارک امام زمان (عليه السلام) مزين شده است، مدينه طيبه، مکه معظمه، نجف اشرف، کوفه، کربلا، کاظمين، سامرا، مشهد، قم(23) وبغداد است. ونيز مقامها ومکانهايى که آن حضرت تشريف فرما شده اند، متعدد است، مانند مسجد جمکران، مسجد کوفه، مسجد سهله، مقام حضرت صاحب الامر در وادى السلام نجف ودر حله، ولى مکان معين ودايمى نمى توان براى حضرتش بيان کرد. اما در اين رابطه عده اى گفته اند که مکان دايمى امام مهدى (عليه السلام) سرداب منزل خود در سامرا است، واين قول را به شيعه نسبت داده اند. چيزى که مسلم است اين است که شيعه هيچ وقت چنين سخنى را نگفته واين يک دروغ محض، بلکه از روى دشمنى وعناد صادر گرديده است. زيرا در هيچ روايتى گفته نشده است که امام دوازدهم (عليه السلام) در سرداب منزل - محل غايب شدن حضرتش - زندگى مى کند واز آنجا ظهور مى کند. بعضى گفته اند که منزل دايمى حضرت مهدى (عجل الله فرجه) در کوه (رضوى) يا ذى طوى، قرار دارد، وبه اين فراز از دعاى شريف ندبه استدلال مى نمايند که (ليت شعرى اين استقرت بک النوى، بل اى ارض تقلک او ثرى، ابرضوى او غيرها ام ذى طوى): اى کاش مى دانستم که در کدامين زمين قرار دارى، آيا به کوه رضوى يا به ذى طوى؟ يا نه اينجا ونه آنجا؟). در صورتى که امام (عليه السلام) نه در کوه رضوى قرار دارد ونه در منطقه ذى طوى، واين جمله نيز پرسش از قرارگاه دايمى آن حضرت نمى باشد، زيرا که بر حسب احاديث، کسى بر قرارگاه آن حضرت مطلع نيست. چنان که امام صادق (عليه السلام) فرمود: (هيچ کس از دوست وبيگانه بر جايگاه او آگاهى ندارد، مگر آن خدايى که اختيار او را در دست دارد).(1) گفتم که از تو پرسم، جانا نشان کويت گفتا نشان چه پرسى؟ اين کوى بى نشان است پس ارتباط آن حضرت با اين دو مکان مانند ارتباط ايشان با ساير اماکن مقدس ديگر است، که پرستش خداوند در آن مکانها فضيلت دارد، مثل مسجد الحرام ومسجد النبى، مشهد حسينى ومسجد سهله و... که معلوم شده است حضرت در اين اماکن رفت وآمد دارند. در اين ميان نيز آنچه نظرهاى بسيارى را به خود جلب کرده، اين است که اقامتگاه آن حضرت در جزيره اى از درياى بزرگ به نام (جزيره خضرا) مى باشد. اين داستان نيز به افسانه بيشتر مى ماند تا واقعيت؛ از اين رو، در پرسش بعدى به سستى اين داستان خواهيم پرداخت. اما راجع به اينکه حضرت مهدى (عجل الله فرجه) در عصر غيبت ضروريات زندگى خويش را از قبيل لباس وغذا وغيره چگونه تهيه مى کند، آيا به طور عادى است يا به نحو اعجاز؟ به هر دو صورت ممکن است صورت بگيرد. وقتى آن حضرت به طور ناشناس در بين مردم رفت وآمد داشته باشد، مانعى هم ندارد که ضروريات خود را به طور معمول تهيه نمايد، ضمن اينکه در بعضى حکايات نيز به نحو اعجاز انجام گرفته است. چرا که خداوند متعال به عنايت مخصوص خود به حضرت مريم مادر عيسى (عليهما السلام) از عالم غيب روزى داده است، وهيچ استبعادى ندارد خاتم الاولياء (عليه السلام) را از خزانه غيب خود رزق وروزى دهد.
امام زمان آيا شخص شريف امام مهدى از نظر پنهان است يا جسم وشخص حضرت ديده نمى شود؟ پاسخ: بايد دانست که غيبت جسم شخص يا اشياء ديگر ومخفى ماندن فعل وعمل انسان از انظار حاضرين در تاريخ معجزات وکرامات انبياء واولياء وخواص مؤمنين بى سابقه نيست، ومکرر اتفاق افتاده است. از جمله، در تفسير آيه کريمه (واذا قرأت القرآن جعلنا بينک وبين الذين لا يؤمنون بالاخره حجابا مستورا)(16) علاوه بر آنکه ظاهر آيه دلالت دارد بر اينکه خدا رسول اعظم (صلى الله عليه وآله وسلم) را در هنگامى که قرائت قرآن مى نمود، از کفارى که قصد آزار واذيت آن حضرت را داشتند، مستور مى دارد؛ در بعضى از تفاسير نيز آمده که خداوند پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم)، را در هنگام قرائت قرآن، از ابو سفيان ونفر بن حارث وابوجهل وحماله الحطب، مستور مى فرمود، وآنان مى آمدند واز نزد آن حضرت مى گذشتند، اما او را نمى ديدند.(17) ابن هشام در کتاب سيره خود، حکايت از مستور ماندن شخص پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم)، از نظرام جميل (حماله الحطب) روايت کرده است که در پايان آن اين جمله را از پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل کرده است: (لقد اخذ الله ببصرها عنى). (18) در وقت هجرت از مکه معظمه به مدينه طيبه نيز بر حسب تواريخ معتبر، مشرکين که بر در خانه پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) براى کشتن او اجتماع کرده بودند، شخص آن حضرت را نديدند، پيغمبر بعد از آن که على (عليه السلام) را مأمور فرمود در بستر او بخوابد بيرون آمد ومشتى خاک برگرفت وبر سر آنها گذارد. (يس، والقرآن الحکيم) را تا (فهم لا يبصرون) قرائت کرد واز آنها گذشت وکسى او را نديد.(19) ودر تفسير (در المنثور) ص 186، ج 4، حکايتى است طولانى، راجع به خبرى که حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) آن را از پدر بزرگوارش، وآن حضرت از امام زين العابدين (عليه السلام) از امير المؤمنين (عليه السلام) روايت کرده است که از شواهد اين موضوع است. ونيز در تفسير آيه کريمه: (وجعلنا من بين ايديهم سدا ومن خلفهم سدا فاغشيناهم فهم لا يبصرون) در کتابهاى تفسير، رواياتى است که دلالت بر اين موضوع دارند.(20) در تاريخ زندگى امامان عليهم السلام نيز شواهد بسيارى بر اين موضوع است، مانند، غايب شدن حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) از نظر ماموران عبد الملک مروان که علاوه بر علماى شيعه، علماى اهل سنت مثل ابن حجر نيز آن را روايت کرده اند. بنابراين، مساله غايب شدن شخص، مساله اى است واقع شده وسابقه دار، واما ناشناخته ماندن با غايب نشدن شخص، بسيار ساده است ودر بسيارى از موارد محتاج به اعجاز وخرق عادت نمى باشد وهمواره اشخاص را مى بينيم که شخص وجسم آنها در نظر ماست، ولى آنها را نمى شناسيم. پس از اين مقدمه، در جواب سؤال، عرض مى شود که اگر چه فلسفه وصحت وفايده غيبت به هر يک از دو نحو حاصل مى شود، واين جهات، که امر امام (عليه السلام) مخفى باشد وکسى او را نشناسد، ونتواند به ديگرى بشناساند يا متعرض ايشان گردد، وساير هدف ها ومقاصدى که در غيبت آن حضرت است، در هر حال حاصل است. اما از جمع بين روايات وحکايات تشرف افراد به خدمت آن حضرت، واستفاده بعضى از آن روايات از بعضى ديگر، دانسته مى شود که به هر دو شکل وقوع دارد، بلکه گاهى در زمان واحد هر دو شکل واقع شده است، به طورى که يک نفر ايشان را ديده ونشناخته، وديگرى اصلا نديده است. چنانکه پيغمبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) را در بعضى وقايعى که به آن اشاره شد، عده اى مى ديدند وعده اى نمى ديدند. خلاصه، در غيبت صغرى، بعضى مواقع که مکان آن حضرت معلوم بوده است، غيبت غالبا به غيبت شخص وجسم، بلکه در بعضى حکايات مکان ومنزل نيز بوده است واى بسا که بعضى از نايبان امام (عليه السلام) از مکان آن حضرت مطلع بوده اند ومى دانسته اند کجا تشريف دارند ولى با اين وجود در آن مکان ديده نمى شوند. در غيبت کبرى هم امکان دارد که نسبت به اغلب واکثر موارد، غيبت جسم باشد ودر بعضى فرصت ها ومناسبتها وبعضى زمانها ومکانها، ونسبت به بعضى افراد، امکان رويت جسم حاصل باشد، چه آنکه در حال ديدن، آن حضرت را بشناسند (که به ندرت اتفاق مى افتد) يا اينکه بعد از تشرف وسعادت ديدار، ملتفت شوند، يا اصلا توجه پيدا نکنند. گفتم که روى خوبت از من چرا نهان است؟ گفتا تو خود حجابى، ورنه رخم عيان است مطلبى که توجه به آن مناسب مى باشد، اين است که غيبت جسم، بدون اعجاز وخرق عادت واقع نمى شود، اما غيبت به نام وعنوان وشناخته نشدن به طور عادى نيز واقع مى شود، هر چند در بعضى مواقع استمرار آن يا جلوگيرى از التفات اشخاص به استعلام وطلب معرفت، محتاج به خرق عادت وتصرف در نفوس است که خداوند قادر متعال براى تحقق اراده خود وحفظ ولى امر خود، تمام اسباب عادى وغير عادى آن را به توسط خود ولى، يا مستقيما هر طور که مصلحت باشد فراهم مى سازد.
⚡️شناخت امام زمان⚡️ حضرت مهدى در زمان غيبت کبرى، در کجا اقامت دارد؟ پاسخ: قبل از هر سخنى لازم به ذکر است که طرح واثبات اين گونه مسائل در اثبات اصل غيبت امام زمان (عجل الله فرجه) مداخله اى ندارد. ولى در مقام پاسخ عرض مى کنيم، از برخى روايات وحکايات معتبر چنين استفاده مى شود که آن امام (عليه السلام) در عصر غيبت کبرى، در مکان خاص وشهر معين استقرار دايمى ندارد؛ وبه طور ناشناس در بين مردم زندگى ورفت وآمد دارد. چنان که سدير صيرفى از امام صادق (عليه السلام) روايت مى کند که فرمود: (صاحب الامر (عليه السلام) از اين جهت با يوسف (عليه السلام) شباهت دارد که برادران يوسف، با اين که عاقل ودانا بودند وقبلا هم با وى معاشرت داشتند، وقتى به محضرش شرفياب شدند، تا خودش را معرفى ننمود، او را نشناختند، وبا اينکه بين او ويعقوب (عليه السلام)، بيش از هيجده روز راه فاصله نبود، يعقوب از وى اطلاعى نداشت. پس چرا اين مردم انکار مى کنند که خداوند همين عمل را نسبت به حجت خويش حضرت صاحب الامر (عليه السلام) نيز انجام دهد؟! آن حضرت هم، در بين مردم تردد کند ودر بازارشان راه برود وبر فرشتگان قدم بگذارد، ولى او را نشناسند، وبه همين وضع زندگى کند تا هنگامى که خداوند به او اذن معرفى به مردم را بدهد).(22) از جمله شهرهايى که به طور مسلم به مقدم مبارک امام زمان (عليه السلام) مزين شده است، مدينه طيبه، مکه معظمه، نجف اشرف، کوفه، کربلا، کاظمين، سامرا، مشهد، قم(23) وبغداد است. ونيز مقامها ومکانهايى که آن حضرت تشريف فرما شده اند، متعدد است، مانند مسجد جمکران، مسجد کوفه، مسجد سهله، مقام حضرت صاحب الامر در وادى السلام نجف ودر حله، ولى مکان معين ودايمى نمى توان براى حضرتش بيان کرد. اما در اين رابطه عده اى گفته اند که مکان دايمى امام مهدى (عليه السلام) سرداب منزل خود در سامرا است، واين قول را به شيعه نسبت داده اند. چيزى که مسلم است اين است که شيعه هيچ وقت چنين سخنى را نگفته واين يک دروغ محض، بلکه از روى دشمنى وعناد صادر گرديده است. زيرا در هيچ روايتى گفته نشده است که امام دوازدهم (عليه السلام) در سرداب منزل - محل غايب شدن حضرتش - زندگى مى کند واز آنجا ظهور مى کند. بعضى گفته اند که منزل دايمى حضرت مهدى (عجل الله فرجه) در کوه (رضوى) يا ذى طوى، قرار دارد، وبه اين فراز از دعاى شريف ندبه استدلال مى نمايند که (ليت شعرى اين استقرت بک النوى، بل اى ارض تقلک او ثرى، ابرضوى او غيرها ام قد طوى): اى کاش مى دانستم که در کدامين زمين قرار دارى، آيا به کوه رضوى يا به ذى طوى؟ يا نه اينجا ونه آنجا؟). در صورتى که امام (عليه السلام) نه در کوه رضوى قرار دارد ونه در منطقه ذى طوى، واين جمله نيز پرسش از قرارگاه دايمى آن حضرت نمى باشد، زيرا که بر حسب احاديث، کسى بر قرارگاه آن حضرت مطلع نيست. چنان که امام صادق (عليه السلام) فرمود: (هيچ کس از دوست وبيگانه بر جايگاه او آگاهى ندارد، مگر آن خدايى که اختيار او را در دست دارد).(1) گفتم که از تو پرسم، جانا نشان کويت گفتا نشان چه پرسى؟ اين کوى بى نشان است پس ارتباط آن حضرت با اين دو مکان مانند ارتباط ايشان با ساير اماکن مقدس ديگر است، که پرستش خداوند در آن مکانها فضيلت دارد، مثل مسجد الحرام ومسجد النبى، مشهد حسينى ومسجد سهله و... که معلوم شده است حضرت در اين اماکن رفت وآمد دارند. در اين ميان نيز آنچه نظرهاى بسيارى را به خود جلب کرده، اين است که اقامتگاه آن حضرت در جزيره اى از درياى بزرگ به نام (جزيره خضرا) مى باشد. اين داستان نيز به افسانه بيشتر مى ماند تا واقعيت؛ از اين رو، در پرسش بعدى به سستى اين داستان خواهيم پرداخت. اما راجع به اينکه حضرت مهدى (عجل الله فرجه) در عصر غيبت ضروريات زندگى خويش را از قبيل لباس وغذا وغيره چگونه تهيه مى کند، آيا به طور عادى است يا به نحو اعجاز؟ به هر دو صورت ممکن است صورت بگيرد. وقتى آن حضرت به طور ناشناس در بين مردم رفت وآمد داشته باشد، مانعى هم ندارد که ضروريات خود را به طور معمول تهيه نمايد، ضمن اينکه در بعضى حکايات نيز به نحو اعجاز انجام گرفته است. چرا که خداوند متعال به عنايت مخصوص خود به حضرت مريم مادر عيسى (عليهما السلام) از عالم غيب روزى داده است، وهيچ استبعادى ندارد خاتم الاولياء (عليه السلام) را از خزانه غيب خود رزق وروزى دهد.
🍃شناخت امام زمان🍃 حضرت مهدى کى خواهد آمد واصولا آيا تعيين سال، ماه وروز ظهور الزامی است پاسخ: ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) وطلوع فجر آفتاب امامت، وقت وساعتى دارد که بنابر روايات نقل شده همانند ساعت برقرارى قيامت است، يعنى کسى به جز خداوند متعال از ظاهر شدن اين آفتاب عدل گستر اطلاع ندارد. مهزم اسدى از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: فدايت شوم، ظهور قائم آل محمد (عجل الله فرجه) وتشکيل دولت حق، که در انتظارش هستيد، طول کشيد، پس در چه وقت واقع مى شود؟ حضرت فرمود: (تعيين کنندگان وقت ظهور دروغ مى گويند، تعجيل کنندگان هلاک مى گردند، و تسليم شوندگان نجات مى يابند و به سوى ما بازگشت مى کنند). وخود امام غايب (عجل الله فرجه) مى فرمايد: (و اما ظهور فرج، پس بسته به اراده خداى متعال است، و کسانى که (وقتى) براى ظهور تعيين کنند، دروغگو هستند). بنابراين، زمان ظهور حضرت حجت (عليه السلام) را هيچ کس، حتى پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) نيز نمى داند، وهر کس وقتى را براى ظهور معين نمايد، دروغگو است. و معلوم است که اين مسئله فرق مى کند با اينکه در برخى روايات زمانى عمومى، چون روز جمعه، روز عاشورا و مانند آن ذکر شده است.