روز اول ڪہ نامَش را بردم...
دلم آرام گرفت و...
شیرینڪام شدم!
جان و جهانَم...
روح و روانم...
خلاصہ شد در او!
روز و شب...
شب و روز...
و گاه و بےگاهِ من...
شد عشقبازے با نامَش؛
و من...
یڪ رفیق دارم...
ڪہ با دنیا معاملہاش نمےڪنم!
نامش #حسین است!
رفیقتَر از او ندیدهام!
قطره قطره اشک چشمی که بریزد بر #حسین✨
روی آن حتما نوشته یک دعا بهر فرج✨
اَلَّلهُمـّ ؏جِّل لِوَلیِڪَ الفرَج الساعه
✨آقاجانم
✨ یا صاحب الزمان
دیروز کربلا و غم غربت #حسیـن
امروز یک جهان وغم غربت شما
دیروز بی وفایی وحالا به لطف ما.
تمدید میشود ز گنه غیبت شـما
سلام تنها پادشاه زمین ✋
رحمةالله به عشاق اباعبدالله
داشت رو زمین
با انگشت چیزی مینوشت
رفتن جلو دیدن چندین متر
صدها بار نوشته
#حسین....#حسین....#حسـین....
طوریکه انگشتش زخم شده بود!🥺
ازش پرسیدن حاجی چکار میکنی!؟
گفت:
چون میسر نیست من را کام او
عشق بازی میکنم با نام او....💔
#شهید_مجید_پازوکی
#میلاد_امام_حسین
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر