بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمک مون
خیلی خون ازش رفته بود
فقط برگشت به یکی از رفقا گفت :
بلندم کن رو زانوهام بشينم
برگشتم بهش گفتم : واسه چی..؟!
خون زیادی ازت رفته
که آقا سجاد گفت :
اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم...
#شهید_سجاد_عفتی
#شهیدانه
بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمک مون
خیلی خون ازش رفته بود
فقط برگشت به یکی از رفقا گفت :
بلندم کن رو زانوهام بشينم
برگشتم بهش گفتم : واسه چی..؟!
خون زیادی ازت رفته
که آقا سجاد گفت :
اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم...
#شهید_سجاد_عفتی
شهادت
فقطجنگنیست...!
اگهـبهشمعتقدباشے،
قطعاشهیدمیشے💔:)
خوشبختآندلیکهگرفتارزینب(س)است#مزار_شهدای_بهشت_رضوان #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_سجاد_عفتی #شهید_محمد_آژند #شهیدانه
#خاطره_شهید
مصطفی میگفت: " این زندگی یه زندگیه و اون چیزی که ما بهش فکر میکنیم و عشقش رو داریم یه چیز دیگه است.
ما زن و بچه رو دوست داریم ، رفقا رو دوست داریم ، ولی عشق به خدا وا امام زمان( عج ) یه چیز فراتر از زندگی مادیه!
واقعا هم همینطور بود...
از وقتی که یادم هست دغدغه شهادت داشت و فکرش همیشه شهدا بود.
من شهدا را خیلی نمیشناختم، اما مصطفی تا جایی که میتوانست به دیگران معرفیشان میکرد. چون دغدغه شهدا را داشت و زندگینامه ی شان را میخواند و دنبال آنها میرفت.
برای همین چیز ها بود که میگفت: "اگه کسی یه روز به فکر شهادت نبود باید خودش رو تنبیه کنه!"
راوی دوست شهید
#شهیدمصطفیصدرزاده
#شهید_سجاد_عفتی
#خاطره_شهید
مصطفی میگفت: " این زندگی یه زندگیه و اون چیزی که ما بهش فکر میکنیم و عشقش رو داریم یه چیز دیگه است.
ما زن و بچه رو دوست داریم ، رفقا رو دوست داریم ، ولی عشق به خدا وا امام زمان( عج ) یه چیز فراتر از زندگی مادیه!
واقعا هم همینطور بود...
از وقتی که یادم هست دغدغه شهادت داشت و فکرش همیشه شهدا بود.
من شهدا را خیلی نمیشناختم، اما مصطفی تا جایی که میتوانست به دیگران معرفیشان میکرد. چون دغدغه شهدا را داشت و زندگینامه ی شان را میخواند و دنبال آنها میرفت.
برای همین چیز ها بود که میگفت: "اگه کسی یه روز به فکر شهادت نبود باید خودش رو تنبیه کنه!"
راوی دوست شهید
#شهیدمصطفیصدرزاده
#شهید_سجاد_عفتی
📚 #خاطره_شهید
✍مصطفی میگفت: " این زندگی یه زندگیه و اون چیزی که ما بهش فکر میکنیم و عشقش رو داریم یه چیز دیگه است.
ما زن و بچه رو دوست داریم ، رفقا رو دوست داریم ، ولی عشق به خدا وا امام زمان( عج ) یه چیز فراتر از زندگی مادیه!
واقعا هم همینطور بود...
از وقتی که یادم هست دغدغه شهادت داشت و فکرش همیشه شهدا بود.
من شهدا را خیلی نمیشناختم، اما مصطفی تا جایی که میتوانست به دیگران معرفیشان میکرد. چون دغدغه شهدا را داشت و زندگینامه ی شان را میخواند و دنبال آنها میرفت.
برای همین چیز ها بود که میگفت: "اگه کسی یه روز به فکر شهادت نبود باید خودش رو تنبیه کنه!"
⚡️ راوی دوست شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده...🌷🕊
#شهید_سجاد_عفتی...🌷🕊
.
همه نگران سنا بوديم، چون خيلي به پدرش وابسته بود.
همان شب شهادت با تب زياد از خواب بلند شد فكر كنم اولين كسي كه متوجه شهادت سجاد شد سنا بود💔
شبي هم كه پيكرش را از #سوريه ميآوردند سنا با دو جيغ از خواب بيدار شد.
یه روز سجاد زنگ زد گفت: از حضرت رقيه(س) خواستهام تا دل سنا را آرام كند
واقعاً هم همينطور شد..❤️🩹🥺
#شهید_سجاد_عفتی