✨ #فضائل_امیرالمؤمنین علیه السلام شبی عقیل، مهمان امیرالمؤمنین بود. به مولا گفت: برادر، راستش را بخواهی مقروضم. دستور بده هر چه زودتر قرض مرا ادا کنند! علی علیه‌السلام فرمود: چقدر مقروضی؟ عقیل گفت: صد هزار درهم. فرمود: صدهزار درهم! متاسفم برادر جان؛ این مقدار پول ندارم؛ ولی صبر کن هنگام پرداخت حقوق، از سهم شخصی‌ام به تو میبخشم! عقیل گفت: علی؛ #بیت_المال و خزانه‌ی کشور در دست توست بعد مرا به حقوق خود وعده‌ میدهی؟! بعد هم مگر حقوق تو چقدر است ؟ حتی بخشیدن تمام حقوقت، دردی از من دوا نمیکند!! علی علیه‌السلام فرمود: از پیشنهادت تعجب میکنم! خزانه‌ی #دولت پول دارد یا ندارد، به من و تو چه ربطی دارد؟! من و تو نیز فردی هستیم مانند سایر مسلمین! اما من هم باید حق برادری را بجا آورم اما از پول خودم، نه مسلمانان.... عقیل اصرار و سماجت را ادامه داد. علی علیه‌السلام فرمود: حالا که اصرار داری پیشنهادی برایت دارم؛ اگر عمل کنی، میتوانی همه‌ی قرضت را ادا کنی و مال اضافه نیز برایت میماند! عقیل از پیشنهاد پرسید. علی علیه‌السلام فرمود: شمشیرت را بردار! در نزدیک #کوفه بازرگانان زیادی هستند دو نفری میرویم به آنها شبیخون میزنیم؛ و مال کلانی بلند کرده و می‌آوریم عقیل گفت: برادر بس کن؛ من برای دزدی نیامده ام، که این حرف ها را میزنی؛ من میگویم خزانه دست توست، دستور بده پولی به من بدهند فرمود: اتفاقا، مال یک نفر را بدزدیم بهتر است از اینکه مال صد هزار نفر مسلمان را بدزدیم! تو خیال کرده‌ای دزدی فقط منحصر به این است که به کسی حمله کنی، و مال او را با زور بگیری؟! شنیع ترین قِسم روزی، همین است که پیشنهاد دادی... #عدل‌موثق‌علی‌علیه‌السلام 📚 بحارالانوار،ج۹،ص۶۱۳ 🏳 هیئت عشاق العباس علیه السلام 💠 ✨ @oshagholabbas