eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
اے یوسف زهرا سفرٺ ڪے به سر آید با دسٺ ٺو ڪے نخل عدالٺ ثمر آید از پیڪ صبا ڪے شنوم آمدنٺ را ڪے بانگ انا المهدیٺ از ڪعبه برآید 💔 🖤 @oshahid
💚 ✨ امام مهدی (ع) فرمودند: از فضائل خاک تربت امام حسین(ع) این است که اگر تسبیح تربت در دست گرفته شود، ثواب تسبیح و ذکر را دارد، اگرچه دعائى هم خوانده نشود. 📚 بحارالانوار ج۵۳ ص۱۵۶ 🖤 @oshahid
〖مَن‌لی‌غَیرکُ؟〗 ما را تماما بنویسید 🖤 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هرشب یک کلیپ ناب👌👌 ✅ التماس دعا عݧایت اݦام زݦاݧ(عج) به ڄۅاݧــےِ که یاد ایۺان ݦیکڔد ✨اݪݪهم عڄل ݪۅݪیڪ اݪڣڔڄ✨ امشب حضرت صاحب الزمان عج😭😭 🖤 @oshahid
😍💚 إنْ تَتَّقـوا اللهَ یَجعَلْ لکـم فُرْقاناً اگـه خوب بـاشی خدا کمک میکنه خوب تـر بشی :) ♥🤗 😍👌 🖤 @oshahid
🔆جمعه🔆 یعنی که غمی بسته هواے نَفَست و بخواهے که چنان ابر ببارے ، نشود ... -فکیف اصبر علی فراقک ؟...😔 💚 😍 🖤 @oshahid
4_5848097052998763957.mp3
9.31M
••• عَموعبـــاس؛ بـۍتو، قـــلبِ‌حــرم‌مـۍگیرهـ🥀 🎼 🎤 🖤 🖤 @oshahid
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ ❤️ ❤️ @oshahid _بعد از قضیہ ے امروز کہ ماماݧ فکر کرده بود اردلاݧ و دیده بحث شد... اردلاݧ تعجب زده نگاهمو میکردو سرشو میخاروند _بعد هم دستشو انداخت گرد ماما و گفت:ماماݧ جا ، مارو او جلو ملو ها کہ راه نمید کہ ، ما از پشت بچہ ها رو پشتیبانے میکنیم لبخند پررنگے رو لب ماما نشست و دست اردلاݧ و فشار داد یواشکے بہ دستش اشاره کردم و بلند گفتم:پشتیبانے دیگہ چشماش گرد شد ، طورے کہ کسے متوجہ نشہ ، دستش و گذاشت رو دماغش ،اخم کردو آروم گفت:هیس _بعد هم انگشت اشارشو بہ نشونہ ے تحدید واسم تکوݧ داد خندیدم و بحث و عوض کردم:خوب داداش سوغاتے چے آوردے❓ دوباره چشماشو گرد کرد رو بہ علے آروم گفت:بابا ایـ خانومتو جمع کـ ، امشب کار دستموݧ میده ها... _زدم بہ بازوشو گفتم چیہ دوماهہ رفتے عشق و حال و پشتیبانے وایـ داستانا یہ سوغاتے نیوردے❓ خندیدو گفت چرا آوردم بزار برم کولمو بیار داداش بشیـݧ مـݧ میارم رفتم داخل اتاقشو کولہ ے نظامیشو برداشتم خیلے سنگیـݧ بود از گوشہ یکے از جیب هاش یہ قسمت ازیہ پارچہ ے مشکے زده بود بیرو کولہ رو گذاشتم زمیـݧ گوشہ ے پارچہ رو گرفتم و کشیدم بیروݧ یہ پارچہ ے کلفت مشکے کہ یہ نوشتہ ے زرد روش بود _چشمامو ریز کردم و روشو خوندم "لبیک یا زینب" کہ روے ایـ نوشتہ ها لکه هاے قرمز رنگے بود پارچہ رو بہ دماغم نزدیک کردم و بو کردم متوجہ شدم اوݧ لکہ هاے خونہ لرزه اے بہ تنم افتاد و پارچہ از دستم افتاد احساس خاصے بهم دست داد نفسم تنگ شده بود _صداے قلبم و میشندیدم نمیفهمیدیم چرا اینطورے شدم چند دیقہ گذشت اردلاݧ اومد داخل اتاق کہ ببینہ چرا مـݧ دیر کردم رو زمیـݧ نشستہ بودم و بہ یہ گوشہ خیره شده بودم متوجہ ورود اردلاݧ نشدم و اردلاݧ دستش و گذاشت رو شونمو صدام کرد:اسماء❓❓❓ _بہ خودم اومدم و سرمو برگردوندم سمتش چرا نشستے❓مگہ قرار نبود کولہ رو بیارے❓ بلند شدم و دستپاچہ گفتم إ إ چرا الاݧ میارم کولہ رو برداشت و گفت: نمیخواد بیا بریم خودم میارم کولہ رو کہ برداشت اوݧ پارچہ از روش افتاد _یہ نگاه بہ مـݧ کرد یہ نگاه بہ اوݧ پارچہ اسماء باز دوباره فوضولے کردے❓ سرنو انداختم پاییـݧ و با صداے آرومے گفتم:ببخشید داداش ایـݧ چیہ❓ چپ چپ نگاهم کردو کوله پشتے و گذاشت زمیـݧ آهے کشیدو گفت: بازوبند رفیقمہ شهید شد سپرده بدم بہ خانومش _داداش وقتے گرفتم دستم یہ طورے شدم خوب حق دارے خوݧ شهید روشہ اونم چہ شهیدے هر چے بگم ازش کم گفتم _داداش میشہ بگے❓خیلے مشتاقم بدونم درموردش الا نمیشہ مامانینا منتظرݧ باید بریم ادامه دارد.... ❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ 💍@oshahid💍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ الْحُسَيْن💚 هرروز،صبح زود، زیارٺ ڪنم تو را تـا روبروے گنبدتـان می دهم سلام هرجاڪه صحبٺ ازتـو شدو ذڪرخیرتو دستم به سینه،عرض ادب ڪردم،احترام تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَعَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن 🖤 @oshahid
══🦋══════ ✾ ✾ ✾ 💫 ❤️ سلام میکنم به تو توئی که نوردیده‌ای🤩 توئی که سالها زمن به جزبدی ندیده‌ای💔 سلام می‌کنم به تو غریب غائب ازنظر🥀 توئی که وقت بی کسی به دادمن رسیده ای😍 🌟 السلام علیک یا بقیه الله 🌟 🌤 💐الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💐 🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌@oshahid
🦋💞 💞🦋 نه نیاز به وقت قبلی دارد، نه امروز و فردا می‌کند صبح باشد یا شب، حالت خوش باشد یا ناخوش، لبخند بزنی یا گریه کنی، با لبخند همیشگی‌اش، شنوندۀ تمام حرف‌هایت است 🖤 @oshahid
💚 🌸🍃 رسول اکرم (ص) : ‌ انسان به همان كسى واگذار مى شود كه به او امید بسته است و اگر انسان فقط به خدا اميد ببندد، به غيرِ خدا واگذار نمى شود ‌ 📚كنز العمّال، ح ۵۹۰۹ 🖤 @oshahid
💚 💜بانوے‌ایرانے...! تفکر‌غربی‌تو‌را‌نشانہ... رفتـــہ است... چــون‌خـوب‌مـے‌داند‌تـو... قـلـ♡ـب‌یك‌خـانـوادہ‌اے... پس‌علـمدار《حیــــاے‌فاطمـــے》... در‌جبهہ‌ے‌جنگ‌نـرم‌باش...💜 🖤 @oshahid
💚 🎀صمیمیت با همسر، بدون صرف هزینه! 🎀 به همسرتان نشان دهید که برای شما اهمیت دارد و اولویت اول زندگی شماست: 🎀همسر شما نیاز دارد که بداند برای شما اهمیت دارد و حتی اولویت اول زندگی شماست. اگر بتوانید چنین حسی به همسرتان بدهید، گام بزرگی برای رسیدن به صمیمیت در زندگی زناشویی‌تان برداشته‌اید. 🎀بنابراین سعی کنید همواره از همسرتان حمایت کنید، در برابر دیگران از وی تعریف کرده و هوایش را داشته باشید. 🎀تلاش‌های وی را هرچند از نظر شما کوچک و ناکافی باشد، حتما ببینید. اجازه دهید حرفهایش را بشنوید و همدلی کنید.💝 🖤 @oshahid
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀* بالاتر از بلندی پـرهای جبرئیل؛ تا خلوت خدا،تک و تنها پریده‌ای ‌.. دریای رحمتی و از امواج غصه‌ها؛ سهم تمام اهل زمین را خریده‌ای .. 🖤مــحبان﷽ آل الله ﷽🖤 🖤 °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀* ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|📲 من حضرت محمد | صلے الله و علیہ وآلہ | را دوست دارم -♥- I Love Mohammad -🌊- . . . 🚫| 🌸| هر چند اهانت به نبی جانسوز است این ظلم و ستم بنایش از دیروز است پیغمبر و كاغذ و قلم، یادت هست؟ سرمنشا این اهانت از آن روز است!!! 🖤 @oshahid
✿▬▬▬▬๑۩🖤۩๑▬▬▬▬✿ ✋ جز شوق سلام، عادتی نیست مرا بیش از سر خم، عبادتی نیست مرا وقتی که به من، نگاه تایید کنی بالاتر از آن سعادتی نیست مرا السَّلامُ عَلَیکَ یٰا أبَاالجَواد یٰا عَلیِّ بنِ مُوسَی الرِّضٰا♥️ 🖤 ﷺ✿مُحِبــــ۞آٰلِ‌اَلْلّٰه۞ــــاٰن✿ﷺ ✿▬▬▬▬๑۩🖤۩๑▬▬▬▬✿ @oshahid
💚 کوچه های دلت را به نام کن بدان در پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی😔 نمےگذارد!!✌️ شهدا با معرفتند .... رفیقشان باشی می کنند 🖤 @oshahid
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ ❤️#عاشقانه_دو_مدافع ❤️ @oshahid #قسمت_چهل_نهم _بعد از قضیہ ے امروز کہ ماماݧ فکر کرده
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ ❤️❤️ @oshahid _الاݧ مامانینا منتظر باید بریم با حالت مظلومانہ اے بهش نگاه کردم و گفتم:خواهش میکنم إ اسماء الا مامانینا فکر میـکنـ چہ خبره میاݧ اینجا بعد ایـݧ بازو بندو ماما ببینہ میدونے کہ چے میشہ دستمو گرفت و بازور برد تو حال  با بے میلے دنبالش رفتم و اخمهام تو هم بود همہ ے نگاه ها چرخید سمت ما لبخندے نمایشےزدم و کنار علے نشستم _علے نگاهم کردو آروم در گوشم گفت:چیزے شده❓اخمهات و لبخند نمایشیت باهم قاطے شده همیشہ اینطور موقع ها متوجہ حالتم میشد خندیدم و گفتم:چیزے مهمے نشده  حس کنجکاوے همیشگے مـ حالا بعدا بهت میگم لبخندے زدو گفت:همیشہ بخند،با خنده خوشگلترے اخم بهت نمیاد لپام قرمز شد و سرم و انداختم پاییـ. هنوزهم وقتے ایـ حرفا رو میزد خجالت میکشیدم اردلا کولشو باز کرده بودو داشت یکسرے وسیلہ ازش میورد بیرو _همہ چشمشوݧ بہ دستاے اردلاݧ بود اردلاݧ دستاشو زد بہ همو گفت:خب حالا وقت سوغاتیہ البتہ اونجا کسے سوغاتے نمیگیره فقط بچہ هاے پشتیبانے میتونـ یہ قواره چادر مشکے رو از روے وسایلے کہ جلوش گذاشتہ بود برداشت و رفت سمت ماماݧ چهار زانو روبروش نشست:بفرمائید مادر جاݧ خدمت شما.بعدش هم دست ماماݧ بوسید _ماماݧ هم پیشونے اردلاݧ و بوسید و گفت:پسرم چرا زحمت کشیدے سلامتے تو براے مـݧ بهتریـݧ سوغاتے یہ قواره چادرے هم بہ مـݧ دادو صورتمو بوسید،در گوشم گفت لاے چادرتم یہ چیزے براے تو و علے گذاشتم اینجا باز نکنیا همہ منتظر بودیم کہ بہ بقیہ هم سوغاتے بده کہ یہ جعبہ شیرینے و باز کردو گفت:اینم سوغاتے بقیہ شرمنده دیگہ اونجا براے آقایوݧ سوغاتے نداشت،ایـ شیرینیا رو اینطورے نگاه نکنیدا گرو خریدم همگے زدیم زیر خنده _چشمکے بہ زهرا زدم رو بہ اردلاݧ گفتم:إداداش سوغاتے خانومت چے❓ دوباره اخمے بهم کردو گفت:اسماء جا دو ماه نبودم حس کنجکاویت تقویت شده ها ماشالا چپ چپ نگاهش کردم و گفتم:خوب بگو میخوام تو خونہ بدم بهش چرا بہ مـ گیر میدے❓ سوالہ دیگہ پیش میاد _ماما و بابا کہ حواسشو نبود اما علے و زهرا زد زیر خنده علے رو بہ اردلاݧ گفت: اردلا جا مـ و اسماء ان شاءالله آخر هفتہ راهے کربلاییم اردلاݧ ابروهاشو داد بالا و گفت:جدی❓با چہ کاروانے❓ علے سرشو بہ نشونہ ے تایید تکو دادو گفت:با کارواݧ یکے از دوستام _إ خوب یہ زنگ بز ببیـ دوتا جاے خالے ندار❓ براے کے میخواے❓ براے خودمو خانومم زهرا با تعجب بہ اردلاݧ نگاه کردو لبخند زد باشہ بزار زنگ بزنم اردلاݧ زنگ زد اتفاقا چند تا جاے خالے داشتـ قرار شد کہ اردلاݧو زهرا هم با ما بیا داشتـݧ میرفتـݧ خونشوݧ کہ در گوشش گفتم:یادت باشہ اردلاݧ نگفتے قضیہ بازو بندو خندیدو گفت:نترس وقت زیاد هست بعد از رفتنشوݧ دست علے وگرفتم و رفتم تو اتاقم علے بشیـݧ اونجا رو تخت براے چے اسماء تو بشیـݧ رو بروش نشستم چادرو باز کردم یہ جعبہ داخلش بود در جعبہ رو باز کردم دو تا انگشتر عقیق توش بود  علے عاشق انگشتر عقیق بود اسماء ایـݧ چیہ❓ اینارو اردلاݧ آورده برامو یکے از انگشترارو برداشتم و انداختم دست علے واے چقد قشنگہ علے بدستت میاد علے هم اوݧ یکے رو برداشت و انداخت تو دستم درست اندازه ے دستم بود دوتاموݧ خوشحال بودیم و بہ هم نگاه میکردیم... _اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت ساک هامو دستمو بود و میخواستیم سوار اتوبوس بشیم دیر شده بود و اتوبوس میخواست حرکت کنہ اردلاݧ و زهرا هنوز نیومده بود هر چقدر هم بهشو زنگ میزدیم جواب نمیدادݧ روے صندلے نشستم و دستم و گذاشتم زیر چونم و اخمهام رفتہ بود توهم نگاهے بہ ساعتم انداختم اے واے چرا نیومد❓ _هوا ابرے بود بعد از چند دیقہ بارو نم نم شروع کرد بہ بارید علے اومد سمتم ، ساک هارو برداشت و گذاشت داخل اتوبوس مسئول کارواݧ علے و صدا کردو گفت کہ دیر شده تا ۵ دیقہ دیگہ حرکت میکنیم نگراݧ بہ ایـݧ طرف و او نطرف نگاه میکردم اما خبرے ازشوݧ نبود ۵دیقہ هم گذشت اما نیومدݧ _علے اومد سمتم و گفت:نیومد بیا بریم اسماء إ علے نمیشہ کہ خب چیکار کنم خانوم نیومد دیگہ بیا سوار شو خیس شدے دستم و گرفت و رفتیم بہ سمت اتوبوس لب و لوچم آویزو بود کہ با صداے اردلاݧ کہ ۲۰ متر باهاموݧ فاصلہ داشت برگشتم بدو بدو با زهرا داشتـ میومد و داد میزد ما اومدیم _لبخند رو لبم نشست ، دست علے ول کردم و رفتم سمتشوݧ. کجایید پس شماهاااا❓بدویید دیر شد تو ترافیک گیر کرده بودیم سوار اتوبوس شدیم. اردلاݧ از همہ بخاطر تاخیري کہ داشت از همهہ حلالیت طلبید تو اتوبوس رفتم کنار اردلاݧ نشستم لبخندے زدمو گفتم: سلام داداش با تعجب نگاهم کردو گفت:علیک سلام چرا جاے خانوم مـݧ نشستے❓ کارت دارم اخہ _اهاݧ همو فوضولے خودموݧ دیگہ خوب بفرمایی إ داداش فوضولے کنجکاوے. اردلاݧ هنوز قضیہ ي بازو بنده رو نگفتیا بیخیال اسماء الاݧ وقتش نیست لباسشو کشیدم و گفتم.... ادامه دارد... ❤💞❣💛❤️💞❣💛❤️ 💍@oshahid💍
🍃🌷 خاڪ قدمش آب حیاٺ اسٺ حسین مهریہ‌ے مادرش فراٺ اسٺ حسین غرقیم بہ دریاے معاصے اما شادیم ڪه ڪشتے نجاٺ اسٺ حسین 🌷 🌷 🖤 @oshahid